مشروح اخبار


» یادداشت دکتر جلال یوسفی خطاب به معاون محترم رییس جمهور و ریاست سازمان محیط زیست کشور



مدت هاست که می نویسم و می گویم «زاگرس» دارد به «تفتان» تبدیل می شود، با این تفاوت که شاید تفتان با این وضعیتش یک منبع و یک فرصت باشد، اما زاگرس دارد به «تهدید» تبدیل می گردد.


به گزارش راک نیوز دکتر جلال یوسفی از فعالان سیاسی و پژوهشگران رستم وممسنی در نامه ای که به دکتر ابتکار نوشت به برخی از معضلات محیط زیست و علل وقوع سیل ایلام ولرستان پرداخت ،دراین نامه که تصویری از آن دراختیار راک نیوز قرار گرفته است آمده است :

معاون محترم رییس جمهور و ریاست سازمان محیط زیست کشور

سرکار خانم دکتر معصومه ابتکار

با احترام

سیل غرب کشور و به خصوص در ایلام که در دهه های اخیر بی بی سابقه بوده است ، یکی از دلایل اصلی نگارش این نامه است. این حادثه، سوای از تلفات مالی و جانی در منطقه و هم چنین گوشزد نمودن « مقاوم نبودن زیرساخت های » منطقه، مهم دیگری را که سال های سال است، اهمیت آن بر مدیران ما به ورطه فراموشی سپرده شده ،به ما گوشزد می کند. و آن اهمیت مشارکت مردم در امر حفظ و نگهداری منابط طبیعی و محیط زیست خود است.

هزاران سال از زندگی بشر در سیستم ایلی می گذرد. مردم در این سال ها با توجه به ساختار حاکم فرهنگی بر جامعه خویش، نسبت به تطبیق ساختار سیاسی جامعه شان با طبیعت، با ایجاد سیستم های مدیریتی بومی ضمن جلوگیری از تخریب منابطع طبیعی و محیط اطراف خود، نسبت به حفظ این منابع به پایداری آن کمک می نمودند.

شاید لازم نباشد که یادآوری نمایم که پس از « ملی شدن جنگل ها و مراتع» در رژیم گذشته و ورود تفکری نو به جامعه، با تغییر ساختار قدرت در ایلات ، ساختار جدید نه تنها  نتواسنت خلأ ناشی از خروج مدیریت رأس هرم را پر نماید بلکه خود این ساختار جدید، موجب تضعیف شیوه های بهره برداری سنتی گردید که این امر موجبات تخریب منابع طبیعی را ایجاد  نمود. با به هم ریختن ساختار سنتی مدیریت در ایلات عشایر کشور، با بهره برداران مستقیم از منابع طبیعی، ضمن بی انگیزه شدن مردم بهره بردار، پای روستاییان و شهری ها به این نعمت های خدادادی باز گردید و آنان با، یا بدون توجه از وضعیت بهره برداری  سنتی از مراتع و جنگل ها، به عمد یا سهو زمینه تخریب منابع طبیعی را ایجاد کردند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تغییر بنیانی در ساختار سیاسی کشور، با وجود برپا بودن شیوه زیست ایلیاتی از یک طرف و نابود نشدن کامل  عرف و سنت و دانش بومی مردم در امر بهره برداری از این منابع و از سوی  دیگر، با وجود پایه قوی دینی در خصوص بهره برداری صحیح از منابع طبیعی اعم از آن چه در قرآن و احادیث آمده و نیزآن چه در قانون اساسی جمهوری اسلامی به این امر اختصاص داده شده است ، اما متأسفانه روند رو به زوال سیستم بهره برداری صحیح از مراتع و جنگل ها و تطبیع با محیط زیست، رو به تندی گرایید تا جایی که این امر علاوه بر فراموشی دانش بومی مردم در این زمینه،  موجبات تخریب این منابع به وسیله مدیران را نیز به با خود به همراه داشت. نمی توان در دولت های ما پس از انقلاب اسلامی دست مدیران در تخریب منابع را چه عمداً و چه به سهو نادیده گرفت. سند این سخن پرونده های موجود در سازمان های ذیربط و قوه قضاییه است.

اگر به اختصار به پدیده ملی شدن جنگل ها و مراتع نگاهی بیفکنیم، شاید ضعف های ناشی از این تغییرات را بتوانیم مشاهده بنماییم.

نا آشنا بودن مسئولین مربوطه چه در قبل و چه بعد ازانقلاب نسبت به جامعه ایلی و ساختارهای حاکم بر آن، ضعف مدیریت و عدم تخصص در امر مربوطه، ضعف مالی و پشتیبانی و تدارکاتی، فساد مدیریت در امر محیط زیست و منابع طبیعی، کوتاه کردن دست از تصمیم گیری در مراتع و عدم جایگزین  مدیریتی منطبق با این منابع،  و...، از جمله علل این تخریب و فراموشی منابع طبیعی است که با این تغییرات ایجاد گردید.

این جانب یک دهه و نیم است که این خطر را احساس و در نوشته ها و گفته های خود بر آن تأکید کرده ام. بارها در باره منابع طبیعی و روند تخریب آن چه در کلاس ها، سمینارها، همایش ها و چه نوشته ها یم و چه در تماس با مدیران مربوطه و اساتید و پژوهشگران این موضوع را درمیان گذاشته ام. اما پس از این سال ها به این نتیجه رسیده ام که علاوه بر آن عده از مدیران دولتی که با بهره بهرداری شخصی نسبت به تخریب منابع به روند تخریب کمک کرده اند، بقیه مدیران ما هم نسبت به اهمیت این منابع به « یقین» نرسیده اند. من فکر می کنم که، تا همه نسبت به اهمیت این منابع درو نقش حیاتی آن به یقین نرسیم، وضع از این که در حال حاضر می بینیم بد تر خواهد شد.  من معتقدم که تا حدودی به اهمیت موضوع پی برده ام ، بنابرین در راه حفظ  و توسعه آن از هیچ کمکی فروگذار نکرده ام. سال هاست که به مدیران گفته ام ، فاجعه ای در نتیجه این توجهی برای این عرصه در راه است. مدت هاست که می نویسم و می گویم «زاگرس» دارد به «تفتان» تبدیل می شود، با این تفاوت که شاید تفتان با این وضعیتش  یک منبع و یک فرصت باشد، اما زاگرس دارد به «تهدید» تبدیل می گردد.

چرا در نوشته های خود در رسانه ها و گفتگوها از داشتن سدها برای جلوگیری از فجابع انسانی حرف می زنیم ؟ آیا تا به حال فرصتی کوتاه برای فکر کردن به این امر داشته ایم که هشت هزار سال این شیوه زیست وجود داشته و این همه سیل ما را تهدید نمی کرد ه است؟!

سیل ایلام و بخشی از استان لرستان، « علامت اولیه هشدار دهنده»ای برای ماست. جاده های شکافته شده، نفوذ آب به خانه ها، راه افتادن سیلاب و تخریب و نابودی و... جان دادن برخی از هم وطنان ما !

در این منطقه بالغ بر 50 درصد گیاهان را درخت بلوط تشکیل می دهد. درختان بلوط با داشتن گاه هفتاد مترمربع سایه گیر، با برگ ها و ساقه های  مناسب از سرعت بارش باران و فرو آمدن مستقم آن بر خاک از تخریب خاک جلوگیری کرده و با داشتن ریشه ای کنگره ای و و تور مانند، خاک را در بغل گرفته و از تخریب آن جلوگیری می کند و هر درخت بلوط به طور متوسط بین 500 تا 2000 متر مکعب آب را در ریشه خود ذخیره می کند. این درختان که تا الان قریب به دو هزار سال عمر را برایشان تخمین زده اند در زاگر س و به خصوص در ایلام ایستاده می میرند!

بی توجهی به گیاهان و گیاهچه ها و علف های متعدد در جنگل ها و مراتع روز به روز بر بیابان های ما می افزاید و از دگرسو، از مراتع و بستان های طبیعی ما کم می کند. مضاف بر آن خاک نیز از بین می رود. خاکی که ضعف آن ، مقاومت خود را در برابر بارش باران از دست می دهد. علاو بیر آن کمی بارش ها در سال های گذشته نیز از دلایل تخریب این منابع طبیعی است.

بنده به عنوان یک تحصیل کرده در زمینه توسعه و پژوهشگر دانش بومی و رشد و نمو کرده در چنین مناطقی و هم چنین با ارتباط نزدیکی که با مردم بومی این مناطق دارم، آینده ای خطرناک و فاجعه آمیز را برای کشور و این منابع پیش بینی می کنم.

در مطالعات خود همواره راه و روش های جلوگیری از تخریب و توسعه این مراتع را مد نظر داشته و برای  نجات  این منابع ( هرچند دیر) چنان که بارها گفته ام به  مدیریت بحران همراه با یقین به اهمیت و احیاء این منابع را اعتقاد دارم و در این راه، در صورت نیاز همه وقت خویش را در راه احیاء و توسعه این منابع طبیعی قرار خواهم داد.

مجدداً تذکر می دهم که فردا دیر است و با دعا و ثنا و شعار نمی توان به تنهایی جلوی این تخریب را گرفت. باید عمل کرد. آن هم عملی که به همراه با یقین به اهیمت موضوع بوده و راه جلوگیری از تخریب این منابع را در مشارکت مردم و احترام به مالکیت خصوصی آنان می دانم. در صورت لزوم دلایل و مستندات خود را ارایه خواهم کرد.

درود بر آنان که هدایت را اطاعت کردند.

جلال یوسفی

10/08/1394

رونوشت:

وزارت جهاد کشاورزی

ریاست محترم سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور

دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران

رسانه ها و فضاهای مجازی

جهت اطلاع، بهره برداری، اقدام و انعکاس

 

 

 



تاریخ انتشار : 11 آبان 1394 23:29



» اخبار مرتبط:

  • هشداررئیس منابع طبیعی و آبخیزداری گچساران:کوچ عشایر گچساران تا قبل از 15 آب ...
  • شناسایی عاملان قطع درخت700ساله بلوط در بویراحمد در حال پیگیری است
  • یکی دیگر از مدیران احمدی نژاد درکهگیلویه وبویراحمد عزل شد
  • دود از دل "ممسنی"برمیخیزد/آتش سوزی جنگل های بلوط وگون ممسنی
  • خسارت 25 میلیارد تومانی سد چم‌شیر به عرصه‌های طبیعی گچساران
  • » اشتراک گزاری خبر

    • یک طرفدار طبیعت

    • 12 آبان 1394 23:52
    • گروه کاربری: ميهمان
    • آیدی یاهو:
    • تاریخ عضویت: --
    • وضعيت:
    • 0 خبر
    • 0 نظر
    ^
    نکته جالبی که رسان ها هم به آن اشاره کرده و خود دکتر در صفحه فیس بوک خود هم به صورت سربسته از آن خبری کوتاه ارایه داده، همایشی است که هفته گذشته در دانشگاه تهران در باره محیط زیست و مسئله منابع طبیعی و کمی آب برگزار گردیده است، دکتر جلال یوسفی در این همایش در روز پایان همایش بالای تریبون در سخنان بسیار کوتاهی ضمن اشاره به کوتاهی در امر منابع طبیعی گفته که چرا نمی خواهید باور کنید که مشکل اصلی منابع طبیعی توی مسؤل هستی نه بُز....
    نام:*
    ایمیل:*
    متن نظر:
    پررنگ کج خط دار خط دار در وسط | سمت چپ وسط سمت راست | قرار دادن شکلک قراردادن لینکقرار دادن لینک حفاظت شده انتخاب رنگ | پنهان کردن متن قراردادن نقل قول تبدیل نوشته ها به زبان روسی قراردادن Spoiler