تابستان امسال عملا آخرین سال فعالیت دولت دهم در عرصه اجرایی کشور بود و محمود احمدی نژاد به عنوان رییس قوه مجریه باید سکان هدایت دولت را به شخص دیگری بسپارد.
نکتهای که در این میان در عرصه مدیریتی کشور برجسته تر از سایر مسائل به چشم تحلیل گران سیاسی کشور می آید، تغییرات مداوم در عرصه مدیریت استان های مختلف و تعویض مکرر آنان است.
تابستان امسال عملا آخرین سال فعالیت دولت دهم در عرصه اجرایی کشور بود و محمود احمدی نژاد به عنوان رییس قوه مجریه باید سکان هدایت دولت را به شخص دیگری بسپارد.
نکتهای که در این میان در عرصه مدیریتی کشور برجسته تر از سایر مسائل به چشم تحلیل گران سیاسی کشور می آید، تغییرات مداوم در عرصه مدیریت استان های مختلف و تعویض مکرر آنان است.
در تابستانی که گذشت استانداران 8 استان تغییر کردند و در نخستین روزهای فصل پاییز نیز با انتشار خبر تغییر استاندار البرز مشخص شد که عملا تغییرات در این عرصه همچنان ادامه پیدا خواهد کرد.
بازار حرف و حدیث درباره این مسئله نیز داغ است، از شائبه انتخاباتی بودن این عزل و نصب ها تا منشا این تغییرات که گفته می شود سرچشمه آن جایی بیرون از وزارت کشور و در حوالی نهاد ریاست جمهوری است.
نگاهی کوتاه به گذشته می گوید که تغییرات طوفانی در استانداری ها در دولت های نهم و دهم سابقهای دیرینه دارد و ربطی هم به این که چه کسی سکان هدایت وزارت کشور را عهده دار است،ندارد.
*طوفان در استانداری ها از ابتدا تا حال
زمانی که احمدی نژاد به صندلی ساختمان نهاد ریاست جمهوری تکیه داد، پور محمدی در ساختمان فاطمی دست به یک گرد و خاک اساسی در ترکیب استانداران زد.
البته به طور حتم بخشی از این مسئله به این واقعیت برمی گشت که دولت قصد داشت روش جدیدی را در اداره کشور پیاده کند.
پورمحمدی در دوران وزارت خود 38 استاندار را تغییر داد و در دوران سرپرستی سید مهدی هاشمی بر وزارت کشور عدد این تغییرات به 40 هم رسید و در دوران وزارت کردان، محصولی و نجار نیز این رویه ادامه پیدا کرد.
تغییرات پیاپی در استانداریها پس از فروکش کردن هیجانات انتخاباتی در سال 88 همچنان ادامه داشت تا اینکه در پایان این سال پرتلاطم،با رکورد قابل توجه 13 تغییر،60 استاندار در دولت های نهم و دهم معزول و منصوب شدند.
این به معنای این بود که به ازای هر استان، بیش از 2 نفر در دوران ریاست محمود احمدینژاد بر دولت، نشان استانداری را بر سینه خود دیدهاند.
*اشتباه و خطا در موج اخیر انتصابات
مهم ترین انتقادی که در موج اخیر تغییرات استانداران که از تابستان امسال آغاز شده است و مرتبا نیز در گذشته تکرار می شد، عدم ثبات مدیریتی در استانهایی است که با تغییر مکرر استاندارن روبهرو می شوند.
به گفته منتقدان، رویکرد آزمون و خطایی که دولت در نصب افراد برای مشاغل و جایگاههای مدیریتی و راهبردی استانها در پیش گرفته است، ضربههای اساسی را به توسعه و بازسازی استانها، خصوصا در مناطق دورافتاده و محروم وارد میکند
عملا با برکناری هر استاندار یا فرماندار پس از طی دوره خدمتی کوتاه، فرد جدید نه تنها فرصتی برای اجرا و یا ادامه سیاستها و برنامههای وی نخواهد یافت، بلکه با انتصاب مدیر جدید، فرصت باقی مانده برای ارائه خدمت به مردم استان نیز از میان خواهد رفت،زیرا با تغییر دولت،رییسجمهور بعدی بدون هیچ نگرانی و عذاب وجدان، مدیر دولت قبلی را برکنار خواهد کرد و مدیران همسویش را بر امور خواهد گمارد.
در شرایطی که تنها چند ماه به پایان دولت دهم باقی مانده است تغییر پی در پی استانداران فضای موجود را ملتهب خواهد کرد و عملا استانداران جدید امکان هیچ خدمتی را به مردم نخواهند داشت.
*بوی انتخابات میآید
نکته دیگری که باعث شده است تغییرات جدید در راس استانداری ها به شدت حساسیت برانگیز شود، شائبه انتخاباتی بودن این تغییرات برای مهیا کردن شرایط در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 است.
در طول سه ماه گذشته استانداران استان ها قم،خراسان شمالی،همدان،سیستان و بلوچستان،گیلان،کهکیلویه و بویر احمد،اردبیل،البرز و بوشهر تغییر کردهاند و به نظر می رسد تغییرات بیشتری هم در راه باشد.
نمی توان به طور قطع و در شرایط فعلی چنین اتهامی را متوجه دولت کرد و از شائبه انتخاباتی بودن تغییر استانداران سخن گفت ولی با توجه به این که استانداری ها و فرمانداریها اصلی ترین متولی برگزاری انتخابات درکشور محسوب می شوند، هرگونه تغییر در ترکیب آنان سبب به وجود آمدن واکنش های فراوانی میشود و عکس العمل غلامعلی حداد عادل که گفته است «هشت سال است که عادت کردهایم،تصمیمگیریها در دولت آقای احمدینژاد غیرقابل پیشبینی است» ناظر به همین نگرانی های انتخاباتی است،به خصوص این که شایعاتی به گوش می رسد که منشا اصلی تغییر و گزینش استانداران جدید ، خارج از وزارت کشور و زیر نظر شخص رییس دفتر رییس جمهور انجام می شود،نکته ای که بسیاری را نسبت به تغییرات جدید بیمناک کرده است.
*مردم، بازنده نهایی
به اعتقاد صاحبنظران، عجله محمود احمدینژاد در تعویض استانداران ، باعث تشدید در تضعیف استانها از لحاظ مدیریتی می شود زیرا با دور ریختن تجربه استانداران و تعویض سریع همه آنها در مدت کوتاهی توسط وزیر کشور وقت، و گماردن اشخاصی که بهنظر میرسد تجربه عملی چندانی برای تمشیت امور استانها ندارند، بدنه دولت را در آخرین ماه های آن دچار ضعف جدی خواهد کرد.
به نظر می رسد هدف اصلی از تعویض استانداران هر چه باشد در نهایت این مردم استان ها و به خصوص استان های محروم هستند که به شدت ضربه خواهند دید.
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر