به گزارش بولتن نیوز، قاعدتاً در این شرایط باید از خدمات این فرد گفت. اما از کدام خدماتش بگوییم؟ از فعالیتهای شبانهاش جهت ترخیص واکسنها، در آن روزهایی که هر خانواده داشت داغ عزیزی را تجربه میکرد و واکسن، از نان شب واجبتر بود، یا ایستادگیاش در برابر مافیای واردات لوازم خانگی کرهای؟ و یا از اقدامات ارزشمندش در رفع انباشتهای گمرکی و حل گیرهای قانونی کالاهای دپو شده؟هر کدام از این موارد برای فهمیدن کارآمدی یک مدیر کفایت میکند. اما توامانی آنها باهم سبب شد این کارگزار خدوم جمهوری اسلامی در جایگاهی که در آن تخصص و تجربه داشت، باقی نماند. و این از عجایب روزگار است.
بررسی و کنکاش در چرایی این اتفاق میتواند گره خیلی از مسائل را نه تنها در گمرک جمهوری اسلامی که در بسیاری از مناصب و ساختارهای قدرت این کشور نمایان سازد.اما ایکاش آنهایی که در این کشور مسئولیتی داشته و همچنین، دلشان برای این مردم و نظامی که صداها هزار خون شهید به پایش ریخته شده، فکری به حال این شرایط کنند. چرا باید کار انقلابی، هزینه داشته باشد.
چرا باید در برابر زورمندان و باندهای فساد بایستی و نتیجهاش خروج از مسئولیت باشد؟ واقعا اگر امروز به این سوال مهم نپرداریم، شاید فردا دیر باشد. ارونقی و ارونقیها، تراز و شاخص مدیران نظام هستند. اینها اگر در این نظام پرو بال نگیرند، جا برای نااهالان فراهم میشود. مراقب این خطر باشید.
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر