سعید کرمی -اهمییت محرم و عظمت عاشورا نقطه اشتراک تمام تفکرات و گرایشها در ایران اسلامی بوده و همانطور که امام خمینی (ره) فرمودند: "محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است"، بی تردید برکت محرم و پیام کربلا یکی از محکمترین دستاویزهای بقاء و گسترش اسلام و به تبع آن انقلاب اسلامی است .
محبت قلبی و معراج روحی مردم در ماه محرم و حرکت خودجوش آنان جهت برپایی مراسمات عزاداری اباعبدالله الحسین(ع)، پنجره ای از غرور را بر چشمان هر ایرانی گشوده و ظرفیتی عظیم را نوید می دهد.
سؤال این است و نکته اینجاست، آیا آنچنان که باید از این ظرفیت عظیم و بی بدیل اعتقادی، در راستای نیل به اهداف حسینی و نگرش عاشورایی، در فضای نیازمند جامعه امروز استفاده شده و می شود؟، و آیا این استعدادهای بالقوه معنوی به بهره وری شایسته رسیده و می رسند؟.
بی تردید بکاء بر اهل بیت و ذکر مصائب معصومین و تشریح جنایات کم نظیر و شاید بی نظیر قیام سرخ عاشورا، دریای فضایل و دنیای برکاتی است که وصف آن در اذهان چون منی نگنجیده و شرحش در این مکتوب نمی گنجد.
اما کاوش در حماسه حسینی بیانگر آنست که کربلا تنها یک چهره نداشته و هر صورتش، سخنی بر زبان داشته و ارزشی حسب ملاک و معادلات خود دارد.
قیام عاشورا، تقابل دو بعد معنوی و نفسانی فرزندان آدم و نقطه انفصال و تقابل "خَلَقَ الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ کَالْفَخَّارِ " در برابر " وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِى " بود و در منظر هرکدام از این ابعاد، ارزشها متغیر و قهرمانان متفاوت خواهد شد.
اگر از بعد نفسانی و خصایل حیوانی و ملاک های ارزشی آن به عاشورا بنگریم، به لحاظ جنایب، کشتار کودکان، تاختن اسبان بر بدن مردگان، تازیانه زدن زنان و دختران، تجلیگر ارزشهای حیوانی و استعداد سبعیت انسان بوده و از این نگاه، حسین(ع) مظلوم و بازنده است و بی شک یزیدیان قهرمانان بی بدیل این ارزشها و پیروز این میدان اند، چون هر آنچه از رذالت و قساوت ممکن بود، با تمام ظرفیت انجام داده و سنگ تمام گذاشتند، و بی شک عرق شرم بر جبین بشریت نشاندند.
لذا اگر از بعد عبودیت و خلیفه الهی بشر به واقعه کربلا بنگریم و بایستگی و شایستگی انسان کامل را ملاک ارزش بگیریم، ورق ارزشها برگشته و سکه افتخارات برعکس می شود، اینجا دیگر شوق شهادت، اوج عزت و انتهای وفا، ادب و اخلاص، و فناء فی الله موج می زند، و تاریخ بشریت را خیره و مبهوت می کند.
اینجا دیگر حسین و حسینیان بر عرش عزت نشسته و تاج قهرمانی بر سر نهاده اند. اینجا نمود عینی خلیفه اللهی انسان است و از این نگاه " فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ " خداوند مصداق یافته و سجده فرشتگان واجب میشود، و حالا طوفان " والله ما رأيت الا جميلاً " زینب است که کاخ استکبار و ستون کفر را لرزانده و محکوم به فنا می کند.
از این زاویه بی شک بازنده حقیقی یزید و یزیدیان اند و آنهم از ظلمی که خود به خویش کرده اند و مصداق بارز " إنّی ظلمت نفسی" شده اند، و نه ظلم از جانب حسین که ظلم، حتی در اندیشه اهل بیت نمی گنجد و حسین بن علی (ع) آمده بود که راه ظلم آنها را ببندد، حتی ظلم به خودشان را.
روح کلام و جانمایه این نوشتار اینست، که در وضعیت کنونی جهان و جامعه امروز دیگر اکتفا به ذکر مصائب و منحصرا بیان مظالم افاقه ای نکرده و زمانه، تشنه راه و محتاج اهداف حسین است، مقتضیات زمان طالب آنست که در کنار ذکر مصائب اهل بیت(ع)، به تشریح اهداف و تبیین آرمانهای آنها نیز پرداخته و عاشوراها را از دریچه نگاه حسین(ع) نظاره کرده و به زبان زینب(س) ترویج کنیم.
در این بحبوحه اسلام ستیزی و امواج اسلام هراسی، تشریح اهداف حسینی و توجیه عموم مردم و به خصوص قشر جوانی که در حجمه عظیم تهاجمات فرهنگی و سم پاشی بیرحمانه دین گریزان درونی و دین ستیزان بیرونی سردرگم هستند، می تواند راهکاری مهم و دستاویزی محکم برای نجات از خدعه دشمنان مغرض و دوستان مغفل باشد.
نیل به این اهداف و دستیابی به چنین نجاتی طالب آنست که ذاکران و اهالی منبر، شخصیت الهی و تفکرات عمیق امام حسین (ع)، و همچنین اهداف بزرگ حماسه عظیم کربلا را که همانا مبارزه با منکرات و زدودن زنگارهای تحریف و بدعت از مکتب اسلام بود را، در مقیاس با شرایط کنونی و مقتضیات زمان تشریح نموده و از نگاه زینب و نگرش حسین تبیین نمایند.
و مخلص کلام آنکه حق مطلب و نیاز جامعه اینست که امروز اباعبدالله الحسین(ع)، آنچنان معرفی شود که هر جوان مسلمان و ایرانی با شنیدن نام حسین(ع)، سراسر وجودش غرق غرور گشته و برق عزت در چشمانش بدرخشد، و حسین را مظهر آزادگی و الگوی ایستادگی بدانند و نه صرفا نماد مظلومیت، و بدین ترتیب از این ظرفیت بی نظیر اعتقادی در راستای گذر از تهاجمات و شبهات مشهود و محسوس داخلی و خارجی دنیای آخرالزمانی و استکبار جهانی استفاده گردد.
و چه زیبا گفته اند : " کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا " .
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر