آمارها نشان میدهد امروزه درصد زیادی از همسران به دلیل اختلالات و ناتوانی جنسی شریک زندگیشان، به بهانههای مختلف از ادامه زندگی مشترک سرباز میزنند. اختلالاتی که اغلب درمانپذیر بوده و اصل اساسی آن آگاهی از علل پیدایش و پشتکار در مهار و مداوای آن است.
راک نیوز : یکی از علل شایع اما پنهانی که موجب بروز اختلالات جنسی و رسیدن به درجاتی از ناتوانی جنسی در دو جنس زن و مرد میشود بیماری دیابت است؛ بیماری شایعی که در ایران رشد صعودی داشته و کمتر خانوادهای را میتوان یافت که از مشکلات و دردسرهای آن بیخبر باشد. آثار و عوارضی که دیابت بر بدن میگذارد، یکی دوتا نیست و از فرق سر تا نوک پا ممکن است با علایم این بیماری درگیر شود. اما مهمترین عارضه خانمانسوز آن که بر اثر بیتوجهی در کنترل قند خون میتواند تیشه به ریشه خانواده بزند، اختلالات جنسی ناشی از آن است.
نتایج تحقیقات نشان میدهد بیش از 20 تا 25 درصد بیماران دیابتی دچار مراحل شدید افسردگی و 40 تا 50 درصد آنها دچار حالات استرس و اضطراب هستند که از علایم هشداردهنده آن میتوان به تشدید سردمزاجی جنسی، تغییر در خواب و خلق و خو، خستگی مداوم، تغییر حافظه، کم شدن اعتماد به نفس و احساس گناه اشاره کرد.
اما پرسش هایی مطرح است ،از جمله اینکه آیا مبتلایان به دیابت لزوما به ناتوانی جنسی و اختلالات روحی و روانی مبتلا میشوند؟ این اختلال در جنس مونث نمود بیشتری دارد یا جنس مذکر؟ آیا با رواندرمانی میتوان از ناتوانی جنسی و افسردگی ناشی از دیابت کاست یا به دارو درمانی نیاز است؟ آیا ناتوانی جنسی و استرس ناشی از بیماری دیابت به طور قطعی درمان میشود؟
از انکار تا پذیرش واقعیت
دکتر عابدینی، روانشناس بالینی، با اشاره به اینکه انسان وقتی با یک حادثه یا اتفاق ناخوشایند مثل خبر مبتلا شدن به بیماری دیابت و نیاز به تزریق روزانه و چند نوبته انسولین مواجه میشود، از نظر روحی، روانی و رفتاری چند مرحله را تجربه میکند، میگوید: وقتی فردی برای اولین بار متوجه میشود که دیابت دارد، مرگ را در چند قدمی خود احساس میکند و سیستم ذهنیاش بشدت درگیر پیامدهای ناخوشایند این بیماری، همچون زخمهای دیابتی، قطع عضو یا نابینایی میشود و اینکه باید تا آخر عمر از انسولین استفاده کند برایش زجرآور است اما در مرحله بعد چون بدن میخواهد با استرس شدید این اتفاق مقابله و فرد را از صدمات روحی استرس محافظت کند، سیستم روانی که مجهز به مکانیزم دفاعی انکار است وارد عمل شده و تا حدودی فرد با انکار واقعیت به آرامش میرسد.
این روانشناس ادامه میدهد: در مرحلهای که علایم بیمارینمایان میشود، فرد مبتلا دچار خشم و غضب شده و بدون اینکه بخواهد، از خود واکنشهای نامطلوب نشان میدهد، مثلا به تقدیر الهی واکنش نشان میدهد که چرا پدر و مادرش مسبب انتقال ژن بیمار به او بودهاند و دق و دلی خود را با گیر دادن روی اطرافیان و اعضای خانواده خالی میکند. اما طولی نمیکشد که فرد خود را در برابر قضا و قدر و بیماری ناتوان دیده و غم و اندوه به او غلبه میکند و احتمال اینکه به افسردگی دچار شود، زیاد است.
عابدینی تصریح میکند: روی خوش این ماجرا وقتی است که سرانجام فرد ـ برخی زودتر و برخی دیرتر ـ واقعیت را میپذیرد و با دیابت کنار میآید. سیستم روانی ما به گونهای است که پس از گذشت مدت زمانی با شرایط موجود سازگار میشود. یعنی فرد میپذیرد که هر انسانی به نوعی در معرض حوادث و مخاطرات قرار میگیرد و در این میان او به دیابت دچار شده است. به گفته وی مبتلایان به دیابت میتوانند با کنترل و مهار قند خون تا حد زیادی از همه پیامدهای ناخوشایند این بیماری در امان بمانند و همچون دیگران یک زندگی طبیعی داشته باشند.
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر