اعتیاد یک معضل مهم جهانی و پدیده شوم و نامبارک آسیب زای اجتماعی سالهای اخیر است که هر روز به تعداد مصرف کنندگان آن افزوده و هنوز راهکار دائمی برای قطع این بیماری یافت نشده و هر سال این بلای خانمان سوز قربانیان بی شماری را در آغوش سرد خاک می افکند.
این بلای خانمان سوز ذهن شخص را در وهله اول به یاد انسان های پژمرده،با چشمانی فرورفته و سردرگریبان با جثه ای نحیف می اندازد.
معضل اعتیاد جزء بحران های بزرگ جامعه بشری به شمار می رود که تاکنون با شیوه ها و انگیزه های مختلف مورد استفاده قرار گرفته است.
با توجه به همجواری ایران با دو کشور اصلی تولید کننده مواد مخدر افغانستان و پاکستان قاچاقچیان مواد مخدر به راحتی انها را وارد کشور و با وجود ناخالص های زیاد جوانان ما را به مرز نابودی و حتی مرگ می کشانند.
علل گرایش به مواد مخدر
مصرف مواد توسط پدر و مادر ، فقدان انسجام خانوادگی، بی سوادی کم سوادی ،عدم سرپرستی نوجوانان، عدم ثبات عاطفی،دوستان ناباب ،ناتوانی و ناکامی در مسائل زندگی،فقر و بیکاری از بارزترین علل گرایش نوجوانان و جوانان به مرز نابودی اعتیاد است.
اهم مسائل و مشکلات اجتماعی جامعه امروزی در رابطه با اعتیاد بوجود می آید که باعث تحمیل هزینه های هنگفت اقتصادی ، افزایش جرائم مثل طلاق،تکدی گری،خودکشی،افسردگی،ایجاد تنش و فشار روانی در خانواده ها ، کاستی در تربیت فرزندان ،سرقت و هم چنین بیماری های واگیردار از قبیل ایدز، هپاتیت …..خواهد شد.
آنچه در این بین نگران کننده تر به نظر می رسد روی آوردن نوجوانان کمتر از ۱۲ سال است که مورد استفاده تبهکارانی که به خاطر منافع خود هر روز با داروی جدید و قرص های شادی آور و توهم زا آنها را آلوده و دچار اخلال روانی و افسردگی می نمایند.
مصون ماندن نوجوانان از این بلای هستی سوز
نوجوانان با توجه به خصوصیت آسیب پذیری بالای جوانی زمینه های انحراف در آنان زیاد است اگر در محیط های نامساعد رشد کنند به وضوح در دام آسیب های اجتماعی از جمله اعتیاد گرفتار خواهند شد.
با توجه به ناآگاه بودن نوجوانان و جوانان از این بلای خانمان سوز باید ابتدا از طریق رویکردهای مدرسه محور به نوجوانان آگاهی های لازم داده شود تا در برابر این مواد به نوعی واکسینه و میزان مقاومتشان در برابر اعتیاد افزایش پیدا کند.
اعتیاد باعث درگرگونی در خلق و خوی معتاد و احوال ظاهریش خواهد شد به طوری که اگر یک لحظه مواد در دسترس وی نباشد خماری او را خواهد گرفت و کنترل مغز خود را نخواهد داشت و هر کاری از او ممکن است سر بزند.
این روزها دیدن اشخاصی که با تکه ای کارتون به عنوان فرش کنار آشغال هایی که معلوم نیست به چه درد می خورد به عنوان بالش استفاده می کنند و در خیابان خوابیده اند صحنه عجیبی نیست.
به وضوح هر روز شاهد نوجوانان و جوانان حتی زنان و دختران هستیم که با حالت رقت بار و تاسف برانگیز در کنار پیاده روها ، پارک ها ، محله های متروکه به دور از چشم ماموران قانون و شهرداری به استعمال مواد مخدر می پردازند.
با توجه به اینکه شخص معتاد از حالت طبیعی خارج است وامکان هر گونه سلاح از جمله چاقو به همراه دارد باعث ناامنی در سطح شهرستان هستند به طوری که یک مادر جرات ندارد تنهایی فرزندش را به پارک برای تفرح ببرد.
اکثر آنها شب تا صبح در پارک ها پرسه می زنند و در کنار مخزن های جمع آوری زباله ها بدون واهمه از بوی تعفن و آلودگی پسماند ها آشغال ها را زیرورو به دنبال لقمه ای به جامانده از دهن مردم شکم خود را سیر می کنند.
جای سوال است چرا با آنکه در ساختار اداری و تشکیلات کشور تشکیلاتی به نام ستاد مبارزه با مواد مخدر ایجاد گردیده و هزینه های هنگفت مالی را به خود اختصاص داده اند، چرا موضوع اعتیاد و کشت قاچاق مواد مخدر تحت کنترل در نیامده است ؟
می طلبد نهاد های زیربط از طریق برگزاری کلاس های آموزشی در مساجد ، مدارس ، تجمع ها ، نماز جمعه با هر تریبون رسا مرد را نسبت به این معضل شوم که خانواده ها را تهدید میکند آگاه سازند.
در ایران ۳هزار صندلی مهم وجود دارد که مسئولان بر روی آن نشسته اند. برای به دست آوردن این نظام و ماندنش حدود ۲۱۹هزار شهید دادیم، یعنی برای هر صندلی ۷۳ شهید!!!! حالا هر کی بر این صندلی ها نشست و به جای خدمت به نوعی خیانت کرد، اون دنیا چه جوابی می خواهد بدهد ؟
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر