یقیناً اگر مردم از تریبون نماز جمعه چیزی جز حملات متعدد به دگر اندیشان، پیامهای حذف رقبا و تهدید و تقبیح نشنوند، خواه و یا ناخواه روح و روان آنان با خشونت عجین میشود. حزب یا گروه سیاسی هم که به هیچ عنوان نظر مخالف خود را بر نمیتابد، باید منتظر اعمال خشونت هوادار خود در خانه، محل کار و اجتماع باشد.
رحیم بنام - پس از آنکه پیشنهاد رییسجمهور ایران مبنی بر «جهانی عاری از خشونت» در سازمان ملل با قاطعیت به تصویب رسید، حسن روحانی روز ۲۷ آذر سالروز تصویب این پیشنهاد را روز مبارزه با خشونت و افراطی گری در تقویم ایران نامگذاری کرد. این اقدام، رویداد ادبیات جدیدی است که بایدها و پیامدهای خاص خود را به دنبال خواهد داشت. حال که در سالگرد این روز مهم قرار گرفتهایم، لازم است به استقبال مفاهیم نهفته در مناسبت این روز برویم و با طرح مساله خشونت، ابعاد مختلف این مفهوم را بشکافیم تا ابتدا «ایرانی» عاری از خشونت را به «جهان» معرفی کنیم که پس از آن «جهان عاری از خشونت»، الگوی عملی برای تحقق خواهد یافت.
برای داشتن ایرانی عاری از خشونت، راه درازی در پیش است. متاسفانه خشونت در ابعاد مختلف آن، به وضوح قابل مشاهده است که همین گستردگی در ابعاد آن، کار را دشوار نموده است. بد نیست تعریفی از خشونت را که مقبول بیشتر کارشناسان است ارایه دهیم: خشونت، هر گونه رفتاری است که با هدف آسیب رساندن به دیگری صورت میپذیرد. بنابراین میتوان گفت بر خلاف نظر عامه، خشونت تنها ضرب و شتم و کتک کاری نیست، بلکه یک نگاه هم میتواند حامل پیام خشونت باشد.
خشونت جسمی و فیزیکی بارز ترین نوع خشونت است و انواع دیگر آن خشونت روانی، خشونت اجتماعی و خشونت سیاسی است. رفتاری که شرافت، آبرو و اعتماد به نفس فرد را خدشهدار میکند به خشونت روانی تعبیر میشود.. خشونت والدین، خشونت خانگی و خشونت در مدارس هم در بعد جسمی و هم روانی، بسیار به وقوع میپیوندد. بیتوجهی افراد به محیط اطراف، رعایت نکردن قوانین رانندگی، تجاوز به حقوق دیگران و تخریب محیط زیست، از جمله مصادیق خشونت اجتماعی هستند. عدم مماشات با رقبای سیاسی و قاطعیت و عدم چشمپوشی از خطای مخالفان هم از مصادیق خشونت سیاسی است. اینهاست که راه دراز در پیش را، تا حذف خشونت از پندار و گفتار و کردار جامعه، نمایان می کند! اما نباید ناامید شد و شایسته و بایسته است همه دست به دست هم دهند و فرصت به وجود آمده در شعار را، به عمل تبدیل کنند.
عموم مردم و مسئولان در این زمینه مسئولیت دارند و در عین حال وظیفهی مذهبیون و سیاسیون سنگینتر است! مذهبیون وظیفه دارند دین اسلام را در وجههی رحمانیاش معرفی کنند. سیاسیون هم به جهت اثرگذاری که بر جامعه دارند، رسالت سنگینی بر دوش دارند. آنان باید تمرین کنند که در ابتدای امر، خشونت را از نگرش خود، سپس از کلام خود و دست آخر از رفتار خود حذف کنند. یقیناً اگر مردم از تریبون نماز جمعه چیزی جز حملات متعدد به دگر اندیشان، پیامهای حذف رقبا و تهدید و تقبیح نشنوند، خواه و یا ناخواه روح و روان آنان با خشونت عجین میشود. حزب یا گروه سیاسی هم که به هیچ عنوان نظر مخالف خود را بر نمیتابد، باید منتظر اعمال خشونت هوادار خود در خانه، محل کار و اجتماع باشد.
دستگاههای متولی فرهنگ هم باید بدانند تنها در فضایی مملو از آرامش است که میتوان حقیقت را معرفی و حقیقت را حاکم کرد. اینجاست که همهی دستگاهها باید در پالایش جامعه از خشونت، پیشقدم شوند. برای بزرگداشت این روز برنامههای متعدد تدارک ببینند و مسیر خشونتزدایی آغاز نمایند. اینها جنبههایی از مسوولیت است که در هیججا نوشته نشده است الا در قاموس وجدانهای بیدار!
شایسته است از سید همیشه خندان و ایدهپرداز طرح جهانی گفتگوی تمدنها (سید محمد خاتمی) هم یاد کنیم؛ او که شعار «زنده باد مخالف من» را عملاً تفسیر کرد، او که الگوی عملی رفتار سیاسی و دینی را به سیاسیون و مذهبیون معرفی کرد. او که بر «خشونت»های بیشمار دوران ریاستش، «لبخند» میزد و معتقد بود آتش را با آتش نمی شود خاموش کرد. .به امید روزی که لبخند سراسر ایران را فرا بگیرد...
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر