از طرفی در دوران دولت محمود احمدی نژاد و نیز فرمانداری جناب آقای آل فونه در بویراحمد ادعایی بر الحاق خاک رستم به بویراحمد انجام گرفت و به گفته مسؤلین وقت بویراحمد، قول حتمی را احمدی نژاد داده بود که با
به گزارش راک نیوز دریاداشتی که به این رسانه ارسال شده است آمده است :مدت ها بود بر آن بودم تا با نوشتن مطالبی با برای آقای زارعی نماینده محترم شهرستان های بویراحمد و دنا در گپ و گفتی خودمانی مطالبی را با هم با ایشان مرور کنم ،مطالبی در خصوص سخنان ایشان در باره پیوستن منطقه پشتکو جلیل رستم به بویراحمد که در مرداد ماه سال جاری بیان شد. اما با لحاظ کردن برخی حساسیت ها و در نظر گرفتن آن ها از ارسال نامه و یا گفتگوی مستقیم خود داری کرده و گاه در نوشته هایی به صورت غیر مستقیم ، مطالبی را بیان که به نظر می رسد ، آن نوشته ها نتوانسته است کنه موضوع را بر ایشان و برخی از مسؤلین آن دیار آشکار سازد. یکی از همین عکس العمل ها مطلبی است که یکی دو هفته قبل در سایت هایی از ممسنی و رستم منتشر شد و در آن از فرایند تاریخی جدایی بخش هایی از ممسنی ( رستم) و الحاق آن به بویراحمد بحث شده است. از طرفی در دوران دولت محمود احمدی نژاد و نیز فرمانداری جناب آقای آل فونه در بویراحمد ادعایی بر الحاق خاک رستم به بویراحمد انجام گرفت و به گفته مسؤلین وقت بویراحمد، قول حتمی را احمدی نژاد داده بود که با واکنش تند روبرو شده و نامه هایی تخصصی برای طرفین فرستاده شد و در این گذار می رفت که برخی تندروی ها به قانون سپرده شود که خدا را شکر با سعه صدر طرفین و به ویژه جا دارد از فرماندار آن زمان، در رستم تشکر شود که با پیگیری و برگزاری جلسه با مسؤلین بویراحمد این موضوع حل شد.
بنا ندارم با توجه به برخی سوء تفاهم هایی که در برخی از مسؤلین نسبت به نوشته های مشابه ، ایجاد شده ، و نیز داد از اتحاد قوم لر و دوری از باند و گروه گرایی و طایفه پرستی که بر سر زبان ها و در نوک قلم ها منقش بر کاغد شده است، بر این التهابات افزوده که خدای ناکرده برخی آن را حمل بر شکست فرد یا گروهی و کمک به فرد یا گروهی دیگر بنمایند، اما نباید فراموش کرد که در این طرح ها باید به « هویت » مردم منطقه توجه کرده و سپس نسبت به این مسایل اظهار نظر گردد.آن منطقه صرفاً متعلق به مردم ساکن آن جا نیست و پاره ای از پیکره ( نه تنها خاک و شهرستان رستم) ممسنی است. لهذا به حقوق آن مردم نیز باید توجه کرد.
از دیگر سو نمی خواهم، به بیان آن چه از طرف برخی (در این دوران و طی این فرایندی که گذشته ) رخ داده به واضح سخن برانم، زیرا این امر، خود، التهاب بیشتری را به همراه دارد .در همین حد از این نوشته دریافت کنید که انسان( به معنی انسان) خاک و وظن و مأوای خویش را به پست و چند روزی بودن در مقامی نمی فروشد و صد البته این سخن متوجه آقای زارعی و دیگر مدیران فعلی بویراحمد نیست . همچنین ، نمی خواهم این موضوع را بشکافم که در زمانی که « سرگچینه» جزء شهرستان ممسنی بزرگ بود، چه خدماتی از سوی شهرستان بویراحمد از جمله خدمات بهداشتی و رفاهی به مردم برای جلب توجه آنان ارایه می شد و الان( و پس از الحاق) از این گونه خدمات، دیگر خبری نیست و لازم هم نیست بیان شود که مسؤلین این استان اول سعی کنند به مناطق محروم خود ( مثلاٌ زیلایی و ...) رسیدگی کنند و بعد به فکر اضافه کردن به خاک خود باشند. این مطلب در باره طیبی و بهمئی و سوق و سایر مناطق محروم دیگر هم صادق است که شاید به ما مربوط نباشد، اما جهت یادآوری مسؤلین آن استان و مردم رستم و ممسنی بیان شد.
به مسایلی چون ، ثبت برخی موارد فرهنگی مشترک به نام آن استان و هم چنین برخی تاریخ نویسی های وارونه نیز کاری نداریم و این که تاریخ ممسنی و بویراحمد هر کدام از چه پیشینه ای برخوردارند نیز مد نظر نیست اما:
این که اتحاد باشد، حرفی نیست، برخی شباهت ها در عناصر فرهنگی و نیز وجود برخی اشتراکات در طوایف بویراحمد و رستم نیز دور از ذهن نیست ، زیرا زمانی آن مناطق جزئی از این خاک( ممسنی بزرگ) بوده اند. آن چه باید بدان توجه گردد این است که ، آیا این سخنانی که در زمان نزدیک شدن انتخابات توسط برخی کاندیدا ها و مسؤلین بر زبان جاری می شود، مطالعه شده بر زبان آمده یا همین طور بدون مطالعه و نتیجه ای که بر این موضوع حمل خواهد شد، صورت گرفته است؟!
برخی از دوستان ( موافقان) در هر دو طرف با شباهت برخی از عناصر خرده فرهنگی در این مناطق، از اصل موضوع « هویت اجتماعی» مردم و سایر جنبه های سیاسی، اجتماعی و اقلیمی یا غافل بوده و یا به نحوی خدای ناکرده از کنار آن می گذرند.
بنابراین، جناب آقای زارعی نماینده محترم بویراحمد و دنا توجه داشته باشند که؛
با همه ارادتی که نسبت به مردم بویراحمد و کهگیلویه وجود دارد، ایشان به عنوان یک نماینده بایستی به فکر توسعه همه جانبه منطقه باشند. اگر این توسعه در منطقه آنان یا رستم صورت بگیرد خواه ناخواه بقیه هم از آن بهره مند خواهند شد.
یا ، برای سرگچینه ، تامرادی و سایر بخش هایی که از رستم جدا شد، چه امکاناتی بیشتر از زمانی که در تحت حاکمیت سیاسی ممسنی بوده اند، به این مردم داده شده است؟
بنا نیست جراحی تاریخی صورت بگیرد، ولی ، در بیشتر مناطق شهرستان و حوزه انتخابیه جناب آقای زارعی ، مردم هنوز در گفته های خود از برخی ناملایمات و تنش های دوران قدیم سخن می رانند! از مدیریت بچه های ممسنی که همه خوب می دانند ، از اول انقلاب کم به آن منطقه خدمت نکرد ه اند تا برخی صحبت های دیگر . از این رو بهتر به نظر می رسد که ما مثل همیشه در کنار هم برادر و همتبار باشیم و از نظر سیاسی حداقل فعلاً زمینه پیوستن به هم آماده نیست و هم چنین شاید اگر قرار باشد این پیوستگی صورت بگیرد ، با عنایت به دلایل استان شدن و نیز مرکزیت یاسوج در رژیم گذشته این به هم پیوستگی به سبک و گونه ای دیگر صورت پذیرد. همین طور که از فحوای جملات من پیداست سر بسته سخن می گویم و نمی خواهم که موجبات دوری خود و برادران و خواهران رشید و همتبار بویراحمدی خود را که مردمی خون گرم، میهمان نواز، رشید و دلاور هستند را به وجود بیاورم. با همه مسایل، کمک بویراحمدی ها در منازعاتی چون تنگ تامرادی بر سر مسایل خالصه ممسنی( رستم و امام قلی خان) را نباید نادیده گرفت که در این میان، مردم طوایف بویراحمدی خسارات جانی و مالی زیادی را متحمل شدند.
بنابراین چنان که جناب دکتر شفیعی نماینده محترم شهرستان های ممسنی و رستم هم یادآور شدند( و از همین جا از ایشان تشکر می گردد) ، این بیان و این گونه سخن گفتن در این زمان به نظر زیبنده نمی آید.
مجدداً یادآوری می شود که این نوشته به دلایلی که برخی عرض شد ، دیرتر از موعد منتشر می شود. برای آقای زارعی و مردم بویراحمد و کهگیلویه آرزوی سلامتی و ورود به توسعه انسانی پایدار و همه جانبه و متعالی شدن در زندگی را دارم و خدا می داند غیر از خیر مردمم چیزی در نظرم نیست هرچند برخی این پیگیری های زیاد را مبنی بر ( مثلاً) خود نشان دادن و مسایلی این چنینی بدانند که در جریان مسئله الحاق چند سال پیش ، حقیر نشان داد که هدفش رسیدن به جاه و مقام نیست.
جلال یوسفی
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر