رهگذر- عاشق بودند، لحظه لحظه را، ساعت به ساعت را ، روز به روز را و سال به سال را به عشق مي گذراندند تا سعادت ديدار نصيب شود. همه قسمت خود را در زندگي به ميان مي آوردند تا ديدار دوست قسمت شود. همه کلمات را غزل مي کردند در آرزوي روزي که بر ساحت ميهماني يار "لبيک اللهم لبيک " بر کشند و به گوش جهانيان برسانند باور ...
رهگذر- عاشق بودند، لحظه لحظه را، ساعت به ساعت را ، روز به روز را و سال به سال را به عشق مي گذراندند تا سعادت ديدار نصيب شود. همه قسمت خود را در زندگي به ميان مي آوردند تا ديدار دوست قسمت شود.
همه کلمات را غزل مي کردند در آرزوي روزي که بر ساحت ميهماني يار "لبيک اللهم لبيک " بر کشند و به گوش جهانيان برسانند باور خويش را که "لبيک لا شريک لک لبيک"...و رفتند به شوق و خواندند «اِنَّ الْحَمدَ وَالنِّعْمَةَ لَکَ وَالْمُلکَ لاشريکَ لَکَ لَبَّيْکَ».... مناسک را عالمانه به معارف روح بخشيدند و قدم به قدم خود را به خداي خويش نزديک تر ديدند اما..... اما شيطان بي تدبيري ،اما شيطان غفلت، اما ابليس تبختر و ريا ،انگار براي سد راه خدا برخاسته بود، يک روز جرثقيل افتاد و به خون کشيد حرم امن خدا را و پير پسران آل سعود سقوط غول آهنين بر خلاف جهت باد را هم به گردن تند باد انداختند و شانه از مسئوليت خالي کردند و ديگر روز حادثه فاجعهبار منا را بر ذمه گرماي هوا و خستگي گام حاجيان نوشتند تا خود "بري الذمه" شوند غافل از اينکه يک جهان چشم هر روز لرزش دستان بي تدبيرشان را مي بيند و سستي برنامه هاشان به "پف"ي نمايان مي شود. آنان اگر نگوئيم به تقصير لااقل به قصور خالقان حوادثي هستند که جان هزاران تن را در تنور خطر انداخت تا مردماني که در انتظار حاجيان سپيد روي خود هستند سيه پوش تابوت هايي باشند که هر روز زياد تر مي شود و چشم هايي که قرار بود به شوق ديدار بخندد امروز در حسرت ديدار بايد تا هميشه بگريد و اشک هاي خود را واژه نفرين کند که خدايا! داد جان هاي رفته را از آل سعود بستان......
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر