من که شوکه شده بودم هیچ راه فراری نداشتم؛ تا اینکه سعید از اتاق بیرون رفت و من هم تصور میکردم الان از این اتاق آزاد میشوم؛ ولی چند دقیقه بعد دو پسر دیگر وارد اتاقک شدند. آنها هم با زور ضربوشتم مرا مورد آزارواذیت قرار دادند. من از ترسم زبانم بند آمده بود و از شدت ترس نميدانستم چه كنم آن دو نفر كه رفتند، اين بار نفر چهارم به اتاق آمد و او هم مرا مورد آزارواذيت قرار داد. پس از آن رهايم كردند و سعید تهديد كرد كه اگر به كسي حرفي بزنم آبرويم را همه جا ميبرد. من هم از خجالت ترسيدم به كسي حرفي بزنم.»
پسر نوجوان زمانی که در شبکه اجتماعی بیتالک با یک پسر آشنا شد، نمیدانست که قربانی چه نقشه سیاهی خواهد شد. بلیتهای رایگان استخر بهانهای بود تا پسر جوان این نوجوان ١٦ ساله را به خلوتگاه شیطانی خودش و سه دوست دیگرش بکشاند.
ماجرا به بهمن پارسال برمیگردد؛ درست از زمانی که نوجوان ١٦ ساله دچار کابوسهای شبانه شد و روزبهروز افسردهتر شد. از همان زمان بود که خانواده این نوجوان سعی کردند متوجه مشکلات روحی که برای پسرشان بهوجود آمده بود شوند؛ اما این پسر مهر سکوت بر لبانش زده بود و حرفی نمیزد و حالش روزبهروز بدتر میشد. تا اینکه به خاطر فشارهايي از ناحيه دست دچار رعشه شد، پزشکان اعلام کردند كه اين علایم ناشي از فشار رواني است.
هنوز هیچکس نمیدانست که این پسر قربانی چه سرنوشت شومی شده است. تا اینکه او را نزد یک روانشناس بردند و درنهایت راز یک جنایت سیاه فاش شد. این پسر درنهایت گفت که ٤ نفر او را به خلوتگاه شيطاني كشاندهاند و با تهديد چاقو و شكنجه به او تجاوز كردهاند. فاش شدن همین موضوع باعث شد تا خانواده پسر نوجوان بلافاصله راهی دادسرا شوند و از ٤ متجاوز شکایت کنند. وقتی کار به شکایت کشید قربانی ابتدا ادعا کرد که يك روز هنگام رفتن به باشگاه ورزشي، ٤ موتورسوار سد راه او شده و با تهديد وي را به خانهاي حوالي جنوب تهران برده و پس از آن با تهديد وي را مورد آزار و اذيت قرار دادهاند.
اما حقیقت ماجرا چیز دیگری بود که این پسر نوجوان وقتی در مقابل آرش سیفی، بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت آن را فاش کرد.
او گفت: «با پسر متجاوز در بیتالک آشنا شده بودم. او ادعا میکرد كه در يك باشگاه ورزشي كار ميكند و به واسطه شغلش ميتواند برايم بليت استخر بگيرد. همین باعث ارتباط بیشتر ما شد و هر روز با هم چت میکردیم. در اين مدت سعید خيلي از خودش تعريف ميكرد و ميگفت اگر با كسي رفيق شود، برايش سنگ تمام ميگذارد. من هم کمکم به او اعتماد کردم و به اصرار سعید با هم قرار ملاقات گذاشتیم. سعید میگفت تاریخ بلیتهایی که برایم تهیه کرده است، میگذرد و هرچه زودتر باید همدیگر را ببینیم تا بلیتها را به من بدهد.
برای همین با او حوالي جنوب غرب تهران قرار ملاقات گذاشتم. وقتی سر قرار رفتم او مرا به يك باشگاه ورزشي برد. من هم چون تصور میکردم او در همین باشگاه کار میکند داخل آنجا شدم که درنهایت با هم به یک اتاقک رفتیم. آنجا وقتی در را قفل کرد متوجه نقشهاش شدم، ولی دیگر دیر شده بود. سعید میخواست به من تجاوز کند و من هم راه فراری نداشتم. او ميگفت اگر حرفي بزنم برايم دردسر درست ميكند. برای همین با تهديد چاقو مرا مورد آزار و اذيت قرار داد.
من که شوکه شده بودم هیچ راه فراری نداشتم؛ تا اینکه سعید از اتاق بیرون رفت و من هم تصور میکردم الان از این اتاق آزاد میشوم؛ ولی چند دقیقه بعد دو پسر دیگر وارد اتاقک شدند. آنها هم با زور ضربوشتم مرا مورد آزارواذیت قرار دادند. من از ترسم زبانم بند آمده بود و از شدت ترس نميدانستم چه كنم آن دو نفر كه رفتند، اين بار نفر چهارم به اتاق آمد و او هم مرا مورد آزارواذيت قرار داد. پس از آن رهايم كردند و سعید تهديد كرد كه اگر به كسي حرفي بزنم آبرويم را همه جا ميبرد. من هم از خجالت ترسيدم به كسي حرفي بزنم.»
پس از اظهارات هولناک این پسر به دستور بازپرس جنايي، ماموران اداره شانزدهم پليس آگاهي تهران تحقیقات خود را براي دستگيري متهمان پرونده آغاز كردند. تا اینکه اسفند سال گذشته بود که درنهایت ٣ نفر از متهمان دستگير شدند. متهمان ادعا کردند كه به پيشنهاد سعید وارد اين ماجرا شدند و نميدانستند كه او نوجوان ١٦ ساله را فريب داده است. آنها اعتراف کردند كه بارها در موبايل سعید تصاوير مستهجني از پسران نوجوان ديدهاند. سردسته این باند سیاه نیز در ايام نوروز در مخفيگاهش در شهرستان گنبدكاووس دستگير شد. متهم در بازجوییها به این تجاوز اعتراف کرد.
با اعتراف متهمان، آنها در اختيار ماموران اداره شانزدهم پليس آگاهي تهران قرار گرفتند و تحقیقات از آنها ادامه یافت. این درحالی است که شاكي به پزشكي قانوني معرفي شد تا ميزان صدماتي كه به او وارد شده بررسي شود.
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر