میتوان گفت که از جمله استاندارانی است که هیچ لغزش سیاسیای در کارنامه ایشان ثبت نشده است. چیزی که البته قابل بحث و مناقشه نیست و حتی سرسختترین مخالفانش هم بر آن صحه میگذارند.
دارای سوابق مدیریتی در سطح معاونت استاندار در دو استان کهگیلویه و بویراحمد و بوشهر است، آن هم در دولت اصلاحات.
راک نیوز - یکی از بدیهیترین اصول بنیادی تفکر اصلاحی را میتوان به رسمیت شناختن حق انتقاد از مدیران دانست. اصولاً از زاویه دید اصلاح طلبان، انتقاد حق مسلم هرشهروندی است.
اما، انتقاد باید مستند و مستدل باشد. طرح مسایل کلی و بصورت مبهم، نه تنها گرهی از مشکلات را باز نمیکند، بلکه بعضا باعث ایجاد مشکلات دیگری هم میگردد.
آنچه در برخی موارد و در بعضی انتقادات مطرح شده در رسانهها و در پیوند با استاندارشاهد آن هستیم، از اینگونه انتقادات غیر مستند و مبهم است. قصد آن ندارم که در جایگاه دفاع از یک شخص قلم بدست بگیرم و البته ایشان را هم مثل هر انسان دیگری دارای اشتباه میدانم، اما بیان واقعیات موجود و خارج از مرزبندیهای رایج، رسالتی است که برعهده تک تک فعالان سیاسی اجتماعی است. در این شرایط و بر اساس رسالتی که بر دوش خویش احساس میکنم، وجدانم را معیار قرار داده و نکاتی را تقدیم میکنم.
۱: اینکه استاندار کهگیلویه و بویراحمد را متهم به عدم بکارگیری نیروهای اصلاح طلب نمائیم، ناشی از در نظر نگرفتن بسیاری از حقایق موجود است.
مدعیان مدعای فوق را به استانهای دیگر ارجاع میدهم. کدام استاندار را در سطح کشور و با شرایط ما سراغ دارید که در زمینه بکارگیری نیروهای اصلاح طلب، کارنامهای موفقتر از دکتر خادمی داشته باشد؟ کسانی که شناخت کافی از آرایش مدیریتی استانهای دیگر کشور دارند، متوجه صحت این ادعا خواهند شد که در هیچ استانی با شرایط ما، این تعداد نیروی اصلاح طلب بر مسند مدیریتی تکیه نکرده است.
۲: همانطور که همگان میدانیم، دولت اعتدال در انتخاب وزرا، با یک چالش جدی روبرو بود. چالشی بنام مجلس.
مجلسی که در دور قبل بیش از یکصد و بیست نماینده از جبهه پایداری را در خود جای داده بود و اکثریت قریب باتفاق این مجلس را هم مخالفان سرسخت اصلاحات تشکیل میدادند. مخالفت جدی این مجلس با وزرای پیشنهادی علوم و آموزش و پرورش و ورزش و جوانان، گواهی بر این مدعاست.
در سطح استان ما هم، وجود دو نماینده از جبهه اصولگرائی، گواهی دیگر است.
با وجود چنان مجلسی و با وجود دو نماینده مخالف در سطح استان، شرایط برای انتخاب نیروهای اصلاح طلب ایده آل برای هر استانداری، بسیار سخت و مشکل آفرین خواهد بود. چرا که نمایندگان، ابزارهای قانونی قدرتمندی برای فشار بر وزرا و تغییر رویکرد آنها در اختیار دارند. ابزارهائی مثل؛ سوال از وزیر یا مشارکت در استیضاح و یا نطقهای پیش از دستور و…..
۳: اصولا دولت آقای روحانی با شبه گفتمان اعتدال، بر مسند خدمت قرار گرفت. شایسته است که منتقدین و فعالان رسانهای، این نکته را در نظر بگیرند که: دولت دکتر روحانی یک دولت اصلاح طلب نیست و از بدو امر هم جناب دکتر روحانی چنین ادعائی را مطرح ننمود و حتی بخش زیادی از اعضا کابینه را نیروهای اصولگرای معتدل تشکیل میدهند.
بدیهی است که وجود چنین وزرائی در کنار حاکمیت گفتمان اعتدال بر فضای کابینه و حتی پیشینه سیاسی شخص دکتر روحانی (اصولگرای معتدل)، به همراه شعارهای انتخاباتی ایشان، استفاده از همه ظرفیتهای مدیریتی شایستگان طیفهای سیاسی مختلف در کشور را گوشزد مینماید.
۳: اصلاح طلبان، عموما و شخص دکتر عارف، خصوصا، این نکته را قبل از کناره گیری از رقابت با دکتر روحانی عنوان نمودند که: اصلاح طلبان بدنبال سهم خواهی از مدیریت کشور نیستند. آنچه برای اصلاح طلبان در اولویت نخست قرارداشت، برون رفت از شرایطی بود که کشور را به بیراهه میبرد.
شرایطی که محصول روشهای غلط مدیرت کشور در هشت سال سکانداری دولت مهرورزان بود.
رهائی از پوپولیسم در عرصه داخلی و تنش زائی روزافزون در مناسبات خارجی. رهائی از بیتوجهی به قانون. رهائی از بیبرنامگی و سردرگمی. رهائی از بیثباتی در عرصه مدیریت کلان و نجات کشور از خطراتی مثل تحریمهای فلج کننده و جنگ و…….. از اهداف اصلی اصلاح طلبان در انتخابات بود.
در کنار دلایل فوق، شرایط پیچیده اجتماعی و سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد را هم باید مد نظر داشت.
تکثر در اقوام و ایلات و طوایف به همراه چند شقه بودن نیروهای اصلاح طلب درسطح استان، مشکلات هر استانداری در زمینه عزل و نصبها خواهد بود.
با این وجود و با در نظر گرفتن دهها دلیل منطقی دیگر (که بخاطر جلوگیری از اطاله کلام، تنها به همین دلایل ذکر شده اکتفا میکنم)، میتوان به حق ادعا نمود که کارنامه دکتر خادمی در زمینه بکارگیری مدیران اصلاح طلب، نه تنها قابل دفاع است بلکه بسیار موفقتر از همتایان خود در سایر نقاط کشور است.
در هیچ جای کشور، نمیتوان یک استان را یافت که تمامی فرمانداران و همینطور معاونین استانداریش، یکدست از نیروهای اصلاح طلب باشد؟ در بررسی منصفانه و مستند سوابق سیاسی استاندار هم به نقطهای مهم میرسیم:
ایشان همواره و در تمامی عمر فعالیت سیاسی خویش، در چارچوب فکری اصلاح طلبان قدم برداشته است و میتوان گفت که از جمله استاندارانی است که هیچ لغزش سیاسیای در کارنامه ایشان ثبت نشده است. چیزی که البته قابل بحث و مناقشه نیست و حتی سرسختترین مخالفانش هم بر آن صحه میگذارند.
دارای سوابق مدیریتی در سطح معاونت استاندار در دو استان کهگیلویه و بویراحمد و بوشهر است، آن هم در دولت اصلاحات.
با بدنه وزارت کشور آشنائی کامل دارد و تجربه گرانبهائی در زمینه مدیریتی دارد خصوصا در زمینه عمرانی. صبر و حوصله و نجابتی ذاتی دارد به همراه تحصیلاتی عالیه. اهل حاشیه و تنش نیست و درد محرومیت را با تمام وجود حس میکند چون از یکی از محرومترین نقاط این استان برخاسته است و…. فاکتورهائی که نیاز جامعه امروز استان ماست.
مدیریت ایشان در بیش از سه سال گذشته و بخصوص در جریان سفر امسال هیئت دولت، نشان از توان اجرائی فوق العاده ایشان دارد.
توانی که نگاهی ویژه از جانب هیئت دولت را به استان سبب شد وباعث جذب اعتباری قریب یکهزار میلیارد تومان برای کهگیلویه و بویراحمد گردید که البته حق این مردم است و صد البته جز با همراهی همه جریانهای سیاسی و شخصیتهای مذهبی و حتی فرهنگی، این امر محقق نمیشد. هنردکتر خادمی در این سفر، ایجاد فضای مناسب برای همگرائی همگان در راستای پیگیری مطالبات مردم محروم این خطه از کشور بود.
باشد که با تداوم این همگرائی، روزی را شاهد باشیم که، محرومیت از دیارمان رخت بربندد.
بقلم :خداکرم دهقانی نسب
اشاره:مطلب فوق از سری یادداشت های مخاطبین راک نیوز میباشد ،شمانیز میتوانید باارسال نظرخودآن را نقد یا تایید کنید.
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر