به نام ایلبان هستی «ویژگی های فرهنگ سیاسی بومی و نخبه کشی»
مقدمه ی کلام خود را باگذری کلی بر کتاب «جامعهشناسی نخبه کشی» شروع کردم،که در پی پاسخگویی به این سؤال است که آیا تغییر و اصلاح در ساخت و بافت جوامع به دست نخبگان و از بالا انجام میشود یا بر اثر تحول در بستر اجتماعی و از پایین؟! چرا که این کتاب تحلیلی جامعه شناسانه از برخی ریشههای تاریخی استبداد و عقب ماندگی در ایران است و به این منظور نویسنده به تحلیل شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زمان قائم مقام فراهانی، امیرکبیر و مصدق میپردازد.
نگارنده با مدد جویی از شواهد تاریخی مطرح میکند که ساختار اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران به گونهای است که نخبگان سیاسی عملا برای اصلاح وضع موجود راه به جایی نمیبرند چراکه جامعه تاب اصلاحات را نداشته و دست به نخبه کشی میزند.
حال وضع موجود نگرشهای گوناگون برخی افراد که با نگاهی سطحی و بدون در نظر گرفتن ایده های واقعگرایانه وبدور از اصل اساسی تحلیل علمی گاه بصورت تعمدی و گاهی بصورت ناآگاهانه نظرات بر حسب حب و بغض بدنبال تخریب «نخبگان سیاسی» در معنای واقعی آکادمیک نه بر اساس تعریف عامیانه هستند،لازم دانستم مروری کوتاه بر « ویژگی های محلی فرهنگ سیاسی» دیارمان که متأسفانه مواضع (برخی اندک) در پدیده های اجتماعی-سیاسی دور از قلم زنی علمی و منطقی ست ودر پی تخریب «برندهای سیاسی» و « سرمایه های اجتماعی و نمادین »دیار نخبه پرورمان می گردد. یکی از دلایل این مهم که خود می تواند باعث واپسگرایی و عقب ماندن از قطار پیشرفت و توسعه ی پایدار جامعه ی خودمان گردد ریشه در ویژگی های فرهنگ سیاسی از جمله؛ کوته نظری و سطحی بینی و گاها حسادت و حب و بغض شخصی وعدم توجه به ساختارهای دموکراسی و دور اندیشی در مباحث پیش رو ست.
مصداق ماجرا از منظر علم جامعه شناختی سیاسی ؛ بحث استیضاح وزراء دولت در چند هفته ی گذشته ست که در محافل خصوصی و عمومی و نیز رسانه های اجتماعی مطرح شد و برخی فرصت را غنیمت شمردند و بدنبال تخریب و تضعیف جایگاه نخبگان سیاسی بومی شدند .
لازم می دانم به این نکته اشاره کنم که ؛”دکتر محمد علی وکیلی “که از افراد شجاع،نترس فرهیخته که صاحب گفتمانی نو،فردی که هماره در پی تثبیت شایسته سالاری و تکیه گاهی محکم برای رشد و تعالی فرزندان شایسته ی دیارمان بوده اند که نمونه ی این مورد به وفور قابل اثبات ست،توانسته اند بعنوان یک لر فرهیخته کرسی هیأت رئیسه ی مجلس را در بین خیل عظیمی از نمایندگان با سابقه و صاحب نام را کسب کند و افتخاری را در تاریخ حماسه ساز این سرزمین با عملکرد مثبت خویش برای این قوم فرهیخته و ایران اسلامی عزیز را بدست آورند، که در مبحث استیضاء اخیر با تمکین به رأی فراکسیون امید بر خلاف میل باطنی و پیروی ازدموکراتیک نگری،ساختارگرایی و جمعگرایی خود بطوریکه نیز نشان از فهم سیاسی و بینش عمیق اجتماعی ایشان،که نماد تساهل و تسامح،جمع اندیشی و کار گروهی لرتباران در پدیده های مختلف اجتماعی-سیاسی درمنظرعامه ی مردم شریف وسایر اقوام بزرگ این سرزمین ،تجلی «خردگرایی -اصالت عقل» و«تعامل گروهی -خودانگاشت های گروهی» و نیز رفتار گروهی محسوب می گردد.
جان کلام؛ بياييم و با عينك واقعگرايانه سرمايه هاي اجتماعي ملي مان،كه وجودشان مسبب رشد،ترقي،پيشرفت و سربلندي ديار و كشورمان در محيط پيراموني محسوب مي شود،راباقاطعيت هرچه تمام حمايت كنيم و بازدودن نگرشهاي كوته نظری”بارقه هاي اميد ونشاط" را در افق هاي روشن جامعه ي در حال گذرمان را تقويت كنيم و به شايستگي هاي سرمايه هاي دیارمان که به خوبی در حال درخشش هستند احترام قائل شويم و ريشه ي حسادت هاي واهي را بزدايم و با انسجام و وحدت رويه در جامعه و دوري ازانشقاق و تفرق با «انتقادهای سازنده »در مسيري كه ميتوانيم طلوع روشن بخش خودباوري وشايسته سالاري را درآن بيابيم،با نگاه آينده نگري و روشن انديشي خشك كنيم.
ما خويش را به بلوط پير اصالت گره زده ايم... تاريخ را با تمام لهجه هايش خوانده ايم... ولي هيچگاه ديار و ايل و تبارمان را از ياد نبرده ايم... چراكه درخت بي ريشه "هيمه اي" بيش نيست.
بقلم: محسن گرجي زاده(دانش آموخته ي جامعه شناسی سیاسی).
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر