به گزارش راک نیوزازیاسوج - این روزها با انتخاب مهندس افشانی به عنوان شهردار تهران، موجی از تحقیر و تحریک قومی از زبان پارهای از نخبگان به راه افتاد و کار به جایی رسید که دوستی در تمجید ایشان نوشت که او از هر جهت ذیصلاح است ولی تنها اشکالش لر بودنش میباشد! عجیبتر آنکه دوست دیگری، "لر بودنِ" افشانی را تهدیدی برای مدیریت شهر تهران نامید! من نمیدانم این دوستان به معنا و لوازم سخنان خود دقت میکنند یا نه؛ اما این سخنان، بسیار ناشایست و این نگاه، فرونهادنی است. این درحالی است که بارها از طریق این قلم هشدار داده ام که تمام اقوام ایرانی در کنار هم موجبات زیبایی ایرانِ پلورال را فراهم آورده اند.
بی شک آقای افشانی و امثال ایشان بیش و پیش از اینکه متعلق به کدام قوم باشند، انسان ایرانی وفادار به سرزمین و ملت ایران هستند. بالا بردن حساسیت کاذب روی قومیت و پرهیز دادنِ بی مورد، خود نوعی تحریک قومی به حساب میآید. یا تاکیدِ بی مورد بر اینکه لرها همه جای کشور را گرفته اند، بسیار عجیب است.
من شک ندارم که پشت پرده این فضا، نوعی توطئه لر هراسی است. مطامع نامیمونی ذیل این پروژه، پیگیری میشود. متاسفانه پارهای از نخبگان هم در این دام افتادهاند و اسیر فضاسازیهای مشکوک شدهاند.
بارها صاحب همین قلم، تحت تاثیر آموزههای زیستِ ایلیِ لرها، نوشته است که هیچگاه قومیتمان حتی در ناخودآگاهمان، مقابل ایرانمان قد علم نکرده است. اصلاً و اساساً، قوم خود را در سایه فراقومِ ایران، معنا کردهایم.
ما با آهنگِ وطندوستیِ شاهنامه قد کشیدهایم و از کودکی به ضمیرمان آموخته و آختهاند که "چو ایران نباشد تن من مباد". از هر پیرمردِ لری که حتی سواد خواندن هم نداشته باشد بپرسی، نیمی از شاهنامه را از بَر است. ما خود را اصالتاً و اولاً ایرانی مینامیم و میدانیم و در درجه دوم میگوییم از "لر های ایران"ایم. آیا تعجب برانگیز نیست که قومی که هیچگاه تهدیدی برای ایرانیت و تمامیت ارضی کشورمان نبوده است، این چنین مورد طعن است؟! ما اگر به لر بودنمان افتخار میکنیم بواسطه این است که سهمی از رنگین کمان ایران داریم.
در همیشه تاریخ، وطن دوستیِ لرها، زبانزد بوده است. امیرکبیر ذیل موضوعِ کریم خان زند مینویسد: "ای کاش هر از گاهی بچه لری شاه میشد". ما البته این چنین هوسی نداریم اما نبضمان به ایران بسته است. با سربلندی وطن، مسرور میشویم و با مشکلاتش محزون. کمترین سهم را نیز در اداره کشور داشتهایم اما با این حال در همه بزنگاهها در خط مقدم دفاع از کشور بوده ایم. خوشمزه است که امروز و اینجا به صد دعا میخوانند که "افسوس بچه لری شهردار شده است"! من به این فضاسازی مشکوکم. آن را نیز توطئه ای از طرف هیچ قومی نمیدانم؛ بلکه مهندسی این فضا در دست قدرتطلبانی است که امروز "بچهلر" ها را رقیب خود میبینند و لذا پروژه لر هراسی راه انداختهاند و شاید فردا روزی "بچه ترک"ی را سد راه خود ببینند و همین معامله را با قوم ترک کنند و آن یکی روز با "بچه کرد" یا "بچه بلوچ" یا "بچه طبری" و... همین بازی را راه بیندازند. لذا، نخبگان باید مراقب باشند در دامِ این جو نیفتند. شخصی تمام مجموعه تحت اختیارش را به فلاکت و ورشکستگی کشانده، اگر هر نقدی به او وارد کنیم و یا از او بخواهیم مسئولیت را به انسان های شایستهتری بدهد، چه روضهای از فشار لابی لر ها میخوانَد. چه ناشایستگانی که با این ترفند صندلی ریاست خود را حفظ میکنند و وقتی از آنان حساب میکشی که مابهازای واقعیِ ادعاهایت را نشان بده، سر به گریبان میبَرَند و خود را به هزار "کوچه علی چپ" میزنند تا مشت خالی خود را باز نکند. اینان ضدِملی ترین افرادند؛ چراکه حاضرند برای حفظ مسندِ خود، انگشت در چشم یک قوم کنند و اقوام ایرانی را تحقیر کنند و در نهایت آنان را بهجانِ هم بیندازند.
دکتر محمدعلی وکیلی
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر