راک نیوز/یادداشتی که در زیر می خوانید از سری مطالب ارسالی مخاطبین این رسانه است و انتشار آن به معنای رد یا تایید نوشته توسط گردانندگان رسانه نیست
خبر راه ندادن نماینده ی کهگیلویه ی بزرگ به جلسه ی مهم برنامه ریزی استان بیش از آن که خنده دار باشد و باالفاظ کمیک و خنده دار بخواهیم موضوع را به تمسخر بگیریم ، دردآور و قابل تامل است.باید از خودمان بپرسیم که جه دلیلی باعث جلوگیری از ورود نماینده ای شد که انتظار می رود در سطح کلان مدیریتی کشوررایزنی کند و نهایتن جذب و بودجه و اعتبار کند و مردم منتظر چشم به راه رفاه و آبادانی را از چنگال نگرانی و محرومیت و فقر و گرسنگی و ناامنی اقتصادی در کمترین امکان برهاند و همه چیز رنگ خوبی و خوشی و محرومیت زدایی بگیرد.
اگر در خانواده ای پدر بنا به هر دلیلی فاقد اعتبار کافی برای ارتباط با محیط پیرامون خود باشد و نتواند نان آور خانواده ی خود باشد احساسی بجز ناامنی و نگرانی و اضطراب و بازسازی آینده را به دنبال نخواهد آورد.
مردم به نماینده ای رای می دهند که حداقل بتواند با درک شرایط زندگیشان از بار مشکلاتشان کم کند و در حداکثر توقع و انتظار مطالبه قادر باشد آنها را به رفاه و آسایش نسبی حاصل از شرایط اقتصادی و به دنبال آن فرهنگی مطلوب برساند و به نها شور و نشاط لازم را بدهد.
قطعن هر کسی که بفهمد و درک کند باشنیدن این خبر که منتخبشان را به جلسه استانی برنامه ریزی راه نداده اند نمی تواند به این باور درونی برسد که شخص نماینده توانایی ارتباط و جذب سرمایه و امکانات را در سطح کلان کشوری دارد.در این شرایط است که باخودش می گوید که هیچ امیدی نمی توان داشت و قطعه این شخص قادر به تأمین حداقل خواست های جمعی حوزه ی انتخابی خود نیست.
به شخصه باشنیدن این خبر یاد روزهای گرم انتخابات و آنهمه شعار و وعده و حرف های پر از امید افتادم.یاد روزهای پر شعار با آن حجم شعارهای محکم و کوبنده ی نماینده ی خودم افتادم که تقریباً می توان گفت که در تمامی سخنرانی هایش وعده های شبیه به هم را در قالب کلماتی دستچین شده می داد.
چنان باقدرت فریاد می زد و وعده می داد که جای هیچ شک وتردیدی را باقی نمی گذاشت که ایشان مرد عمل به تمام وعده هاست.ما هم خوشحال بودیم و کف و سوت می زدیم.ایشان به گونه ای با کوهها و معادن و سدهای پرآب حرف می زد که ما فکر می کردیم تمامن در تسلط ایشان هستند و اگر لازم باشد جای کوه و دریا را با پلک زدنی عوض می کند.
طوری حرف می زد که هر شنونده ای را به این فکر می انداخت که بعد از پیروزی ایشان در انتخابات چنان وضعیت معیشت و رفاه اقتصادی و پیشرفت فرهنگی فراهم می شود که هیچ انسان نیازمندی را در حوزه ی کهگیلویه ی بزرگ نمی توان یافت.این دردآورترین خبری بود که مرا به فکر نوشتن و بررسی ریشه ها و علل مختلف انتخاب ایشان انداخت.
حال که آنهمه وعده را بر باد رفته میبینیم وقت آن رسیده باریشه یابی و آسیب شناسی به فکر پیشگیری باشیم که خدای نکرده مار انتخاب اشتباه دوباره مارا نیش نزند که این تن رنجور و ضعیف توان یک اشتباه دیگر را ندارد.به شخصه اصلی تربت دلیل انتخاب حاج عدل هاشمی را ضعف عملکردی اصلاحطلبان می دانم.ضعفی که ناشی از شکاف میان بدنه ی اصلاحات و دودستگی معروف برخواسته از لجبازی تصمیم گیرنده های دوجناه است.
سوال اینجاست که آیا عملکرد تصمیم گیرنده ها جوابگوی مطالبات اصلاحطلبان بوده؟آیا این روندی که بعداز آقای بهرام تاجگردون دنبال شده توانسته ظرفیت های اصلاحطلبان را بالاببرد؟آایا شخص آقای محمودمنطقیان که در مطلبی در سایت کهگیلویه و بویر احمد (۲۱اردیبهشت)با دانایی و نگاه پدرانه نسبت به جریان اصلاحطلب می گوید و مقصر دودستگی ها و شکاف موجود میان اصلاحطلبان کهگیلویه را شخص آقای قادرلاهوتی و دوستان نزدیک به ایشان می داند بدون اشتباه است؟آیا می تواند بخشی از این همه مشکل و اختلاف را به عهده بگیرد و اینطور وانمود نکند که بی تقصیر است؟بعنوان مثال ایشان در همان دوره ی انتخابات سکوت اختیار کرد و به این شایعات دامن زد که اگر همه چیز آنطور که ایشان می خواهد انجام نگیرد کناره گیری می کند.
مثل آن روزها انتخاب آقای کامرانی بود که باسکوت آقای منطقیان چراغ سبزی به مردم بویراحمدی کهگیلویه نشان بدهد که می توانند به کس دیگری رای بدهند وقطعن بااین سکوت می شد انتظار داشت که مردم بویراحمد به آقای حاج عدل هاشمی رأی بدهند واین بزرگترین خیانت در امانت آرای اصلاحات بود که به صندوق رقیب می ریخت.
آیا آقای منطقیان شده یک بار اعتراف به اشتباه کند؟چرا باوجود اینهمه چهره ی جوان و بااستعداد و باسواد اصلاحطلب بویراحمدی نباید لااقل به یک نفر از آنها اعتماد کند وکاندیدی از دل مردم بویراحمد را معرفی کند تا اینهمه رای به حساب رقیب ریزش نکند؟قطغن ایشان می دانستند که باسکوتشان مردم بویراحمد به آقای حاج عدل هاشمی رأی می دهند.
چرا نباید به اینهمه جوان نخبه ی کهگیلویه میدان بدهد تا این تصور نرود که ایشان نمی خواهد هیچ بویراحمدی کاندید اصلاحات باشد و خود همه کاره باشد؟سوال زیاد است و نمی خواهم بیشتر ازاین موضوع را طول و تفسیر بدهم.فقط می خواهم بگویم که جناب منطقیان عزیز بجای اینکه تمام مشکلات را به گردن آقای لاهوتی و دوستان نزدیکش بیندازی یک بازهم شده اعتراف کن که حداقل دریک مورد اشتباه تصمیم گیری داشتی.
انسان بدون اشتباه در فضای سیاسی وجود خارجی ندارد و اینکه با نگاهی پدرانه تمام تصمیم گیری ها را خودت انجام بدهی و راه را بر جوانان ببندی و خودت را یک واحد کامل بی عیب و نقصی نشان بدهی.
جوانان و نخبه های کهگیلویه توانایی وسواد کافی را دارند که حداقل یک بار هم که شده کاندید اصلاحطلبان باشند.اگر اینهمه خودرای و خودبین باشیم و دیگری را نبینیم و فرصتی هاراباسکوتهای معنادار بسوزانی باید انتظار این را داشته باشی که در آینده نخبه هوایی از مردم خونگرم و مستعد از شما پنجاه پدرانه تان عبور کنند و آن روز دیر نیست.
بهتراست شما بجای گشتن دنبال مقصر کمی باخود فکر کنی و بعنوان یک تصمیم گیرنده خودت را از بیرون و نگاه قدرتمند مردم ببینی و اینهمه رکود در بدنه ی اصلاحات را نادیده نگیرید.
الف. موس۶ خرداد۹۷
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر