راک نیوز- بهمن سال 92 شروع آشنایی بنده با آقای دکتر شجاعپوریان در شورای شهر تهران است، اهل مبالغه و تملق نیستم ولی دور از انصاف میدانم برخی واقعیتها را منتقل نکنم، آن هم در دورهای که اخلاق و انسانیت کیمیا شده و وجود شخصیتهایی مثل ایشان برای همه ما یک غنیمت است؛ شناخت پیشینم از دکتر از لابلای سرچها و گفتگوها و مصاحبهها و اطرافیان است.
در نوجوانی در فعالیتها و مبارزات سیاسی پیش از انقلاب شرکت داشت و دارای پرونده در ساواک است، با شروع جنگ داوطلبانه عازم جبهه شد و جانباز برگشت، پس از جنگ با رای مردم بهبهان راهی مجلس شد، مجلس ششم و هفتم، در مجلس ششم در راس هیات تحقیق و تفحص از صدا و سیما چهره شد، در مجلس هفتم جور جناح اقلیت را کشید و ده نطق با محوریت نقد عملکرد و هشدار درباره محمود احمدینژاد در مجلس داشت که اسباب رد صلاحیت او در مجلس هشتم شد.
بعد از آن به عنوان یار وفادار جریان اصلاحات در ستادهای انتخاباتی رییسجمهور اصلاحات و نخستوزیر جنگ فعال بود، عضو شورای شهر تهران در دوره چهارم شد و بعد معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران، اما هیچکدام از این پستها و منصبها شجاعپوریان را از اصالت خود دور نکرد، برای مردمان خطه جنوب شجاعپوریان 97 با شجاعپوریان 57 و 67 در مردمداری و ساده زیستی و قناعت و مناعت طبع تغییری نکرده است، کرنش و خضوعش را دوست و دشمن تایید میکنند، همان طور که اصلاحطلب بودنش را، البته که اهل مدارا هست اما اهل معامله نه، دوست دارم چشم در چشم او بپرسم چرا در زمان شورای چهارم، ساختمان رایگان را برای دفتر روزنامه قبول نکردید که مجبور نشوید ماشینتان را بفروشید برای امورات روزنامه؟ و کلی چراهای دیگر که خیلیها برایش کمین کردهاند و حاضرند اصلاحات را قربانی کنند! بگذریم، میدانم خیلیها باور نمیکنند، ولی باور کنید میشود نماینده مجلس باشی، عضو شورای شهر باشی، معاون شهردار باشی، اما سالم بمانی، برای خودت چیزی نخواهی...
یادش به خیر، قبل از انتخابات پرامید شورای پنجم، شجاعپوریان به عنوان یکی از محتملترین گزینهها برای حضور در لیست امید بود، اما نشد، اکثر جاماندگان شاکی بودند و طلبکار، وارد اتاقش شدم، لبخندی زد و گفت نامه استعفایم از کاندیداتوری را بنویس، بعدش هم رفت دنبال حمایت از لیست امید، نه تکبری و نه تکدری، به عقب برنمیگردیم، 12 آذر 97، یک روز پس از تحلیف اقای دکتر حناچی، کتبی استعفایش را نوشت و تقدیم آقای شهردار کرد، میگفت نمیخواهم معاون تحمیلی باشم، برای کسانی که او را از نزدیک می شناسند این رفتارها عجیب نبود، ساده و بی ریا، آرام و بیادعا، هفته پیش که قرار بر جابجایی شد، حلقه اول مدیران و نزدیکان خود را جمع کرد، به ما گفت اصلا دنبال راهی برای ماندن نباشید، به هیچ وجه فضاسازی رسانهای نکنید، همه توانتان را برای موفقیت تیم جدید بگذارید، دست مریزاد...
نسل جدید به ویژه جوانان اصلاحطلب الگو میخواهند، میخواهند سرشان را بالا بگیرند و بگونید ما مدیرانی پاکدست داریم، مدیرانی که میآیند تا کار کنند نه اینکه هر کاری بکنند که بمانند، مدیرانی که قداست رای مردم را میدانند پشت صفهای طویل 29 اردیبهشت، مدیرانی که وقتی رفتند پشت میز قول و قرارشان یادشان نمی رود، به میز چنگ نمیزنند، دل نمیبندند، مدیرانی که اصلاحات را برای اصلاح بخواهند نه انتفاع، آدمهایی شاید کمتر از تعداد انگشتان دو دست...
بقیهاش بماند برای محافل درون خانوادگی، این اصل را از دکتر یاد گرفته ام، وفادار به اصلاحات و پایبند به اخلاق...
عباس علی توتونچی
فعال رسانه ای و سیاسی/ دی ماه
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر