راک نیوز: مطلبی که میخوانید از سری یادداشت های ارسالی مخاطبین می باشد که انتشار آن به معنی تایید یا تکذیب نبوده و صرفا در راستای حمایت از گردش آزاد اطلاعات و آگاهی بخشی در جامعه می باشد ، شماهم می توانید با ارسال نظر خود این مطلب را نقد یا تایید کنید .
۱_صمد بهرنگی داستانی دارد به نام ماهی سیاه کوچولو.
بهتر است اینگونه بگویم:
ماهی سیاه کوچولو خالقی دارد به نام صمد بهرنگی!
صمد قلم برمی دارد برکه را نشانه میگیرد و ماهی سیاه کوچولو را با قلبی مهربان و فکری بزرگ می آفریند.
از برکه ای کوچک و از رودهایی خروشان و پرخطر عبورش می دهد تا در نهایت به دریا برسد! تا همچنانکه وطنش را دوست دارد برای رسیدن به آرزوهای بزرگش تلاش کند!
صمد در قصه اش برکه را هم دارد! برکه سهم مادرِ ماهی سیاه کوچولوست. وطنی برای کسان و اقوامش که اگرچه ماهی سیاه کوچولو نشدند، اما خالق ماهی های سیاه کوچولوی دیگری خواهند شد!
۲_این روزها گاهی سایتها را مرور میکنم.
انبوه هیچ در مطالبی از تهی سرشار نقش هیچ بزرگ را بازی می کنند. و تاثیری آزار دهنده بر روح مخاطب میگذارند.
یادداشتهایی درهم و بر هم و مبهم و بی سر و ته! قصه هایی تلخ که ماهی های سیاه کوچولو را از هجرت به رویاها و وصال به دریا می ترساند؛ یا تطمیع میکنند و ادعا میکنند که: دریا را پیش تو می آورم!
یا شعار میدهند رودخانهی خروشان را آبراهه ای امن می کنم تا دریا!
ماهیهای سیاه کوچولو در هر جای دنیا، در هر شهری از ایران، پشت میز یا خاکریز، در عرصهی فرهنگ و با قلم یا در صحنهی جنگ و با سلاح، همه همچنان پیگیر آرزوها و غرق در رویاهای شخصی، به سرزمین مادری هم می اندیشند.
هادی محقق در پراگ
احسان گنجی در تهران
و عوض ولوی در دهدشت( مثال سادهای با فاصله از جریانهای سیاسی و به رنگ و ایل و تبار و البته مجاب کننده!)
چه آنها که راهی دریاهای دور و نزدیک شدند، چه آنها که نگهبان برکه اند و قصهی ماهیهای کوچکی را در یاد دارند که راه دریا گرفتند و نهنگ شدند!
چه برکه، چه رود، چه دریا،
همه با هم می خواهند محترمانه با قصهی ماهی سیاه کوچولو کنار بیاییم و بدانیم که نوشتن قصه اصولی دارد.
و روایت قصه ی سرنوشت انسانها با پیمانکاری بسیار متفاوت است.
۳_دوستی میگفت به زودی خبری بزرگ کهگیلویه را در شوک فرو میبرد. سرنوشت انسانها به همین خبرها وابسته است! رشد بادکنکی سقوطی تلخ را در پی دارد و سیاستورزی و پیمانکاری کار دست خودزیرکپنداران میدهد! شاید وقت آن رسیده باشد که جای مردان آماتور سیاست بنشانیم درخت تا هوا آلوده تر نشود.
اگر موافق باشید
صدای پای آب سهراب را در بلاد شاپور با هم زمزمه کنیم؛
شاید این آب
میرود پای سپیداری
تا فرو شوید اندوه دلی...
بقلم : یونس هدایت مقدم
پینوشت: گفتنی است مطلب فوق پاسخی است به یادداشتی بعنوان (داستان رشد انسان ها) که در سایت کبنانیوز منتشر شده بود و این سایت از انتشار این جوابیه پرهیز کرده بود و در بخشی از آن مطلب آمده بود چشمههای زلال و جوشان کهگیلویه بزرگ برای بدل شدن به رودی تفنده نیاز به بستری برای هدایت به سمت دریا دارند. راههایی که بتوان محصولات کارخانههای آتی کوه گیلویه بزرگ را به سراسر ایران و جهان برساند راههایی که بتواند سیل گردشگران را به کوه گیلویه بزرگ سرازیر کند. توسعه بدون سرمایهای که از بیرون تزریق شود رؤیایی بیش نیست.
نیروگاه سیکل ترکیبی پادوک و پتروشیمی دهدشت مراحل پیشرفت خود را طی میکنند این یعنی رودهایی که دریای کوه گیلویه بزرگ را بارور خواهد ساخت.
ناخدایی که بتواند این کشتی طوفان زده را از دریای مواج و نا امن به ساحل امن آرامش برساند. نیک اگر بنگریم در میان کاندیداهای حاضر در عرصه انتخابات کسی میتواند این مهم را به ثمر برساند که تجربه اجرایی فعالیتهای عمرانی را داشته باشد. آیا غیر از این است که عدل هاشمی با حضور مستمر بیش از سه دهه در عرصه فعالیتهای کلان اجرایی کشور گزینه اصلح برای این مهم باشد.
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر