طنز - جواد نوری در این قطعه شعر که در ماهنامه خطخطی منتشر شده، اوضاع کشور را از دریچه نگاه خودش به نظم در آورده است.
ما به کجا میرویم؟ منزل ماها کجاست؟
هرکی نمیخواد نیاد، خب نیاد هرکی نخواست
میشنوه گوش فلک هم زچپ و هم ز راست
همهمه ی دوست دوست زمزمه ی یار یار
نوبت دعوا گذشت وقت وطن سازیه
دشمن ما در پی تفرقه اندازیه
مهر و وفا و ادب رمز سرافرازیه
خنده به اونجاش زده هرکی که ناراضیه
قسمت ما پول پول سهم شما کار کار
دوره ی آبادیه سهم همه شادیه
آهای نسل جوان نوبت دامادیه
فصل رهایی شده نوبت آزادیه
به هر کجا که میری، شهر و ده و بادیه
فقر و بلا یوخدی یوخ، رحم و وفا وار وار
ماشین فقر و بلا چارتایرش پنچره
اومده توسفره ها نفت به جای کره
اهل وطن گشته اند میلیونر یکسره
خب یارو پولدار شده وقتی داره میخره
بنز و پژو پنج پنج میتسوبیشی چار چار
بازیه شطرنجیه چه کیش و ماتی شده
چه بلبشویی شده عجب بساطی شده
داهاتی شهری شده شهری داهاتی شده
عصرشلم شور باست همه چی قاطی شده
کلاغه میگه میو میو گربه میگه قار قار
***
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر