» پاسخی به یک مطلب: خشم واژه ها و استفاده ی ابزاری از ادبیات، برای تخریب نماینده ی کهگیلویه

مطلبی را مطالعه کردم که اگر اسم نویسنده و حتی عکسش را نمی دیدم حدس میزدم یک انشای دبیرستانی و تخیلات رمانتیکی است که جوانکی نگاشته نه سید حسین رهی.

ابتدا اینکه سید حسین رهی در پسوند نامش القابی همچون فعال رسانه ای و سیاسی، فعال مدنی و سابقه ی مشاوره ی دو نماینده مجلس را به مدت ۱۲ سال در کارنامه دارد، با این اوصاف توقع از این گونه افراد بالاست حداقل اینکه بدون غرض بنگارد. از دادن کد های مشخص دوری گزیند و تفکرات جامعه را جبهه بندی نکند و در آخر صادقانه نقد کند. این انتظار از آقای رهی که در ادامه عرایضم را در نقد مطالب ایشان بیان میدارم: 

به درستی همگان از وضعیت امروز جامعه آگاهیم و اینکه اقشار جامعه به جشن انقلاب آمده اند و تمام فشارهای سیاسی و اقتصادی و تبلیغات معاندان و جنگ روانی ترکیبی دشمنان را در خارج از مرزها را هم درک میکنیم. اما شما آقای رهی چرا قصد دارید با ادبیات واکس خورده ی کلاسیک ، واژگان را به صف درآورید تا حاج آقای موحد را تخریب کنید؟؟ چگونه شما تبلیغات و تحریم ها را در دلسرد شدن جامعه از اصل نظام موثر نمی دانید اما قصد دارید با سیاهه نمایی مدیران و حاج آقا موحد را مقصر جلوه بدهید؟؟ آیا همین تحریم ها و فشارها و جنگ هیبریدی دشمنان ، در به کما رفتن طرح های کهگیلویه دخیل نبوده اند؟؟ آیا شما پیچش مو را نمی بینی؟ کل کشور در کماست. پروژه های مادر تخصصی در زمینه های ارز آوری مانند پتروشیمی و نفت و بازار خودرو و...به خاطر تحریم ها و انفعال دولت در برجام به حاشیه رفته اند ولی هنوز شما دنبال اقناع افکار بالا دستان خود و تغییر استراتژی در کف جامعه هستید که شکست ۹۸ را تسکین ببخشید؟

آقای رهی؛ من و شما در سال ۹۸ در یک سنگر بودیم هرچند شناخت حقیر از جنابعالی به دهه ای قبل برمی گردد، اما شما هنوز در تقویم خاطره هایت ناکامی بزرگی نقش دارد که برای فرار از تلخی آن، هر چندی مطالبی موهم به رسانه ها میفرستی تا اندکی از سم ناکامی هایت را به جامعه ترزیق نمائید.

قصد بی احترامی و توهین ندارم چون من مانند شما آدم قومیت پرستی نیستم چرا که شما در میان سه نماینده ی بومی کهگیلویه آقایان، حاج موحد؛ حاج بزرگواری و حاج هاشمی پور، ابتدا اصولگرا بودی و دوم مشاور در ۱۲ سال سرنوشت کهگیلویه.. اینک چطور شما به اینکه پاسخگوی دوازده سال سیطره بر کهگیلویه باشید به عنوان مطالبه گر از فرماندار محترم تا نماینده ی منتخب را زیر سوال میبرید!!!! 

انصاف تان کجاست مرد، شما باید الان پاسخگو باشید ولی با فرار به جلو و کوچ از دهدشت، در کمال تعجب هر از چندی موجب تنش در کهگیلویه می شوید. شما منصف باشید ابتدا تصمیم ها و مسوولیت هایتان و دلیل کوچ از زادگاهت را به ما توضیح بدهید در دوره های حاج بزرگواری و حاج هاشمی پور ، تا ما به قلمت و باورتان، ایمان بیاوریم.

مورد دیگر در موضوع بیکاری و گوجه چینی زخم زبان زدید که این موضوع معضل کلی کهگیلویه بوده است که حتی حضرتعالی و سایر مشاوران از حل آن عاجز مانده و ماندید..

در بخشی به گونه ای تحلیل ات نوعی ذهن خوانی و تفکر خوانی است که به اعتقاد بنده، رد پای قومیت گرایی و شخصیت پرستی در کلامتان متجلی است و بحث در این موضوعات بیهوده است.

در موضوع آخر، انصافا سال ۷۸ که نماینده ی مشهد به کهگیلویه آمد شما در چه سامانی سیر می کردید،؟؟؟ آیا نه اینکه جوانی تازه فارغ التحصیل از دانشسرا بودید؟ آیا هنوز ابلاغ آموزگاری تان صادر شده بود؟؟ بله؛ می توانی جواب بدهید که من آنم که رستم بود پهلوان؛ اما ما که می دانیم شما هنوز در سال ۷۸ وارد دنیای سیاست نشده بودید و حتی جا دارد از شما بپرسم ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ کجا بودید؟ آیا در کهگیلویه بودید و یا فقط بر اساس مطالب منتشر در رسانه ها سفر نماینده ی تهران را به تداعی خاطرات کشاندید تا پیام آخرتان را به جامعه برسانید؟؟

آیه ی شریفه ای که پایان مطلبتان بود خلاصه ی مقاله ی شماست. جامعه باید سرنوشت خودش را تغییر دهد. بله ، ما هم موافقیم اگر با دموکراسی و آریستوکراسی رفتار کنیم. من و شما برای جامعه تصمیم نمیگیریم واگر تصمیم گیر بودیم باید پاسخگو باشیم.

من حضرتعالی را دعوت می کنم به مباحثه در مورد عملکرد خودتان در ۱۲ سال که در کهگیلویه حضور داشتید و مسولیت. شما وارث بخشی از پروژه های به کما رفته - به تحلیل شما- و مسوول نامه های خاص برای استخدام های خاص و بانی مادران و کودکان گوجه چین هستید، پس پاسخگو باشید نه مطالبه گر.

یعقوب درویشیان.