» تخریب نامتعارف نمایندگان و سیر انتخابات مجلس از ابتدای انقلاب تاکنون

این روز در استان کهگیلویه و بویراحمد؛ در فضای مجازی هر سایتی را بازمی کنیم قریب به اتفاق تا مطلبی در انتقاد از حاج محمدموحد منتشر شده و عزیزانی به اسم انتقاد از عملکرد حاج موحد دست به قلم برده و گاهی چنان تندوتیز نوشته اند که دور از شان رسانه و شخص منتقد ؛ عباراتی به کار برده اند که غیرمنصفانه و مغرضانه مینماید وجالب آنکه این دوستان کلا دولت و دولتمردان و نقش اقتصاد وتحریم ها و سیاست خارجی و... رافراموش کرده و تنها در هر دوره به نماینده ی منتخب مردم حمله ورمیشوند. در این مقالات انتقادی که این روزها سیدمحمدموحد را سیبل قرار داده اند؛ اول : شخص سردبیران کمترین زحمتی برای ویرایش مطالب به خویش نداده و مقالات سرشار از اشتباهات املایی و انشای نامناسب و تاریخ های اشتباه میباشند که یا نشان از کم سوادی و بی اطلاعی نگارندگان در موضوع سیاست و گذشته ی سیاسیون کهگیلویه دارد یا احتمال انتقام و تخریب نماینده را دارا میباشد. ضمن احترام به تمام مخاطبان فهیم و منتقدان گرامی موضوعاتی چند را در رابطه با مسائل مطروحه ی اخیر و فرآیند انتخابات مجلس از ابتدا تا کنون و در ادامه به نقش و عملکرد نمایندگان محترم بیان میداریم:

اینکه اینگونه موحد را مورد هجمه قرار داده اند نشان از دو مطلب دارد؛ ابتدا یا از ترس حضور موحد در انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال ۱۴۰۲ دارند و تلاش می کنندتاباسیاه نمایی افکار عمومی را مخدوش نمایند و از موحد شخصیتی با کاریزمای منفی و پارامترهای تاریک و قومیت پرست و ناکارآمد و بی خاصیت ترسیم کنند تا آحاد مردم و خاصه نسل جوانی که برای بار اول وارد عرصه ی انتخاب میشوند با پیشداوری و ترس و هراس از این شخصیت از وی گریزان شوند و سمت سایر رقبا سوق داده شوند. واژگانی که بیان شد از دل مطالب منتقدان به عاریت گرفته شده و حتی مواردی غیر اخلاقی تر و ناشایست تر هم به کاربرده شده که دور از شان نماینده ی مردم محترم و شعور مخاطبان گرامی بوده و ما از به کار بردن آنان شرم داریم.

مورد دوم آنکه با سلسله مقالاتی که درباره ی موحد نوشته شده و بامهندسی خاص و اولویت بندی معین منتشر میشوند تلاش شده تا سرپوشی بر ناکامی های رقبای گذشته که در برابر حاج موحد شکست انتخاباتی را پذیرا شده اند ؛ باشد تا رقبای گذشته ناکامی ها را فراموش کرده و باهیاهوی رسانه ای و شانتاژ و پروپاگاندای اجتماعی دوباره احیاء بشوند و قدم در راه مبارزه ای بی سرانجام بگذارند تا شاید شرایط شکست حاج موحد را فراهم آورند.

از بدو پیروزی انقلاب اسلامی که مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۵۸ آغاز به کار کرد و فرایند انتخابات کلید خورد؛ اولین نماینده ی حوزه ی کهگیلویه و گچساران؛ حاج بهرام تاجگردون بودند که دو سال بعد در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی زخمی گشتند و به افتخار جانبازی نایل شدند. در دور دوم و در سال ۶۲ در انتخاباتی پرشائبه که حاج محمد موحد نیز با ۳۱ سال سن حضور داشتند آخوندی حوزوی به نام نجفی رهنانی وارد مجلس شد که با به وجود آوردن مشکلاتی کار وکالت را به انجام نرسانید و در دور سوم رقابت بین حاج آقا کریمیان و بهرام تاجگردون بود که باز هم حاج بهرام پیروز شدند و راهی بهارستان گشتند. در انتخابات دور چهارم رقابت بین حاج بهرام و حاج موحد بود که موحد ۳۹ ساله پیروز انتخابات شدند. از دور پنجم و در سال ۱۳۷۴ اتفاق ویژه ای افتاد و حوزه ی کهگیلویه و گچساران از هم جدا شده و هرکدام نماینده ی جداگانه ای به مجلس گسیل داشتند که در کهگیلویه رقابت به نفغ آقای موحدرقم خورد و در اولین دوره ی جدایی حوزه ها بازهم موحد منتخب مردم بودند. در دوره ی ششم کهگیلویه رقابت بین کاندیداها بازهم موحد به عنوان منتخب مردم _سال ۷۸_همانند سال ۸۲ به سود حاج موحد رقم خورد که دوره ی هفتم آخرین حضور موحد در کهگیلویه بود و دوره ی هشتم به شهرستان بهبهان رفتند و دوره هشتم و نهم آقای حاج بزرگواری در کهگیلویه و دوره ی دهم حاج هاشمی پور و دوره ی یازدهم مجددا حاج موحد به عنوان منتخبین مردم وارد بهارستان شدند. یکی از ویژگی های انتخابات دوره های چهارم تا هفتم ائتلاف های احزاب و اشخاص از هر طیف و جناح در برابر موحد بود که همگی شکست خوردند .پس اینگونه شده که اکنون منتقدان موحد تمام راه های شکست موحد را بن بست میبینند مگر شکست موحد در دوره ی دهم در برابر حاج عدل که آن هم فلسفه ی خاص و پیچیده و البته سناریوی ویژه ای داشت که در بخش های بعد به آن خواهیم پرداخت. این سابقه ی انتخابات در دوره ی جمهوری اسلامی میباشد در کهگیلویه که اینک باعث میشود تا از موحد به عنوان باسابقه ترین چهره ی بهارستان نشین یاد و انتقاد گردد. شخصی با سابقه ی ۲۴ سال حضور در مجلس شورای اسلامی که هم با دولت سازندگی مرحوم هاشمی رفسنجانی وهم دولت اصلاحات سیدمحمدخاتمی و هم دولت پاک دستان احمدی نژاد و هم دولت انقلابی و مردم سالار رئیسی به عنوان منتخب و نماینده حضور و همکاری داشته اند.

ائتلاف های مختلف در طول ادوار انتخابات مجلس علیه موحد راه به جایی نبرده و همگی در برابر شخص حاج موحد شکست را تجربه کرده اند ضمن اینکه سیدمحمد موحد علیرغم عدم حضور در بهارستان در دوره های بعدی، تعلل در روند صلاحیت ایشان در انتخابات دوره ی دهم در سال ۹۴ از دلایل عمده ی این دوری و عدم انتخاب بود هرچند نگارنده معتقداست اگر انتخابات سال ۹۴ دو دوز دیگر در بخش تبلیغات ادامه داشت ویا سخنرانی های دو روز اول حاج موحد لغو نمیشد قطعا شاهد نتیجه ی دیگری بودیم؛ زیرا به دلیل احکام شورای نگهبان و وزارت کشور و به وجود آمدن مشکلاتی در برنامه های تبلیغاتی سیدمحمدموحد اختلالاتی پیش آمد که وی دو روز مهم و حیاتی اولِ تبلیغات و به تبعِ آن دو سخنرانی مهم را از دست دادند و حتی در بین مردم شائبه ی عدم حضور و ردصلاحیت ایشان را با شایعات وسیع حضوری و مجازی به راه انداختند و بزرگان و زعمای اقوام مختلف باسردارهاشمی پور اتمام حجت کردند و پیمان بستند تا بعدا که موحدبه کارزار رقابت برگشت تا زمان را ازدست داده است. 

اینکه موحد خالی از انتقاد نیست مبحثی است جداگانه و اینکه هر تصمیم ایشان با انتقاد از سوی برخی افراد و شخصیت ها روبرو میشود بحثی دیگراست که تلاش میشود تا منصفانه به هر دو بُعد ماجرا پرداخته شود. آنچه در این مقال مورد تفسیر و تبیین است نقش و عملکرد نمایندگان محترم ادوار و کنونی است نه شخصیت اجتماعی و برخی پارامترهای غیر سیاسی دیگر.

در استان ما خصوصا کهگیلویه ی بزرگ از ابتدای شروع انقلاب و آغاز مجلس شورای اسلامی؛ توقعات و انتظارات مردمی و خصوصا افراد معین و بزرگان اقوام مختلف؛ مسیر حرکت نمایندگان را تغییر داد و در مسیر نادرستی ریل گذاری کرد تاجایی که نمایندگان از وظایف ذاتی خویش فاصله گرفتند و به جای تصویب قانون و نظارت بر اجرای آن که اهم وظایف قوه ی مقننه و نمایندگان می باشد ؛ به رفع مشکلات اشخاص و بها دادن به خواسته های اقوام مشغول شدند. از آنجایی که استان ما به صورت قبایلی و حتی ملوک الطوایفی ارتباطات و مناسبات اجتماعی داشته و دارند در سالهای ابتدایی انقلاب؛ خواسته هابر وفق مراد یک قوم یا طایفه ی خاص بود و کم کم به سمت خواسته های شخصی و فردی گرایش یافت و این بزرگترین آسیب ها را به شرح وظایف و عملکرد نمایندگان وارد کرد.. تاکنون هیچ یک از دوستان فعال در امور اجتماعی و خاصه سیاست به این گونه مسائل ورود نکرده اند و هیچگاه اقوام و جوامع محلی و افراد ذی نفوذ در جامعه را نقد نکرده اند که آنان با ایجاد توقعات نابه جا و دادن قول های بی بنیان قبل از انتخابات، مسیر رشد و خدمتگزاری یک منتخب را به بحران و چالش کشانیده اند وابتدا آنان مستحق نقد در گفتار و عملکرد هستند. همگان به خوبی آگاهیم که برخی افراد برای نزدیک شدن به نماینده خود را لیدر یا رهبر معرفی می کنند وبا برپایی ضیافت شام یا ناهار، تعدادی از اقوام و آشنایان را در جایی دعوت میکنند و از طرف خودشان قولهای عجیب میدهند و بعد از پیروزی کاندیدای مورد حمایت ؛ فقط منافع خود را در نظر گرفته و مردم را فراموش می کنند و موجبات دلخوری بین افراد و نماینده میشوند حال آنکه نماینده اصلا وظایفی دیگر دارد اما متاسفانه با کانالیزه شدن توسط عده ای منفعت طلب؛ مسیر عوض میشود و اتفاقات نامطلوبی رقم میخورد. در سایر استان ها آنچه به عینه مشاهده کردم با رفتار سیاسیون و نمایندگان و مردم استان ما ؛ از زمین تا آسمان تفاوت دارد. نماینده ای که تمام وقت خویش و خانواده اش را جهت خدمت به مردم مصروف میدارد در سایر استانها؛ بعد از مراجعت به حوزه ی انتخابی به سرکشی از طرح ها و نظارت بر حُسن انجام امورات اداری و پروژه ها و جلسات اداری و استانی و گاهی برنامه هایی در سطح حضور در یک جشنواره میگذراند اما در استان ما برنامه ریزی های اشتباهِ برخی مدیران و بزرگان اقوام باعث شده تا علاوه بر اینکه هیچ کس قدردان زحمات نماینده در تایم استراحتش که باید صرف رسیدگی به امور شخصی و خانوادگی گردد، نباشد بلکه توقعات خاصی در جامعه ایجاد می کنند که نمایندگان گاهی تا ساعات ۲ بامداد و بعد از آن دیدار مردمی دارند اما باز هم مراجعین بیشتری برای روزهای بعد در صف انتظار باقی می مانند. این یکی از هزاران انتقادی است که ما از آن غافلیم؛ گرفتن وقت نماینده که باید صرف امور واجب و نظارتی گردد توسط عده ای از لیدرها برای برنامه های خارج از عرف. ما نباید یکسویه به مسائل بنگریم بلکه باید با انصاف و ریزبینی تحلیل کنیم و هرجا انتقادی بود راهکاری نیز ارائه دهیم. مگر نماینده گان موجوداتی فرازمینی هستند که ما انتظار معجزه از آنها داریم؟ کافی است به حجم تلفن ها و تماس های ضروری و غیر ضرور یک نماینده در استان دقت کنیم؛ در حالی که در سایر استانها اصلا مردم شماره ی نماینده ی شهرشان را ندارند و در حجم ملاقات های حضوری چه در تهران وچه در شهرستانها کمی کنکاش کنیم آنگاه متوجه خواهیم شد که تا زمانی که نماینده بر اساس توقعات ما حرکت کند حرفی نداریم ولی کافی است یکبار جواب تلفن ما را ندهند آنگاه در چرخشی به سرعت نور؛ از هوادار به منتقد و گاهی منتقم تغییر موضع داده و آسمان را به زمین می دوزیم. 

در اولین مبحث انتقادی؛ عرض بنده این است که ما خودمان در تحریف نمایندگان مقصریم. ما مردم جامعه و شهروندان باید ناظر بر نماینده و عملکردش باشیم نه اینکه اگر نماینده جهت عیادت یک بیمار خانواده یمان غیبت داشت گلایه مند شویم و یا عدم حضورش در یک مراسم ختم را از کوتاهی در انجام وظایف نماینده بدانیم. صادقانه عرض میکنم اشتباه رایج تمام نمایندگان استان در تمام ادوار حضور در مراسمات ترحیم و ترویج این فرهنگ بوده که وقت یک نماینده را نابود و انتظارات را به یک حق تمام عیار تبدیل کرده است. حال آنکه راهکار این است که یک تیم منتخب از بزرگان و ریش سفیدان از سوی نماینده در هرشهرستان تشکیل و معرفی شوند تا هرگاه نیاز به همدردی و یا حضور در مراسم ومناسبتی بود این افراد از سوی نماینده حضور پیدا کنند تاهم کرامت انسانی و عرف رعایت شود و هم نماینده بتواند به کارهای مهم تری بپردازد...

ازآنجا که قصد داریم در سلسله مقالاتی به انتقادات پاسخ بدهیم در همین بخش اول؛ ابتدا از خودمان- جامعه- شروع کردیم و سوزن اول را به خود زدیم واز هزاران انتقاداتی که یک نماینده از مردم دارد جزء کوچکی را بیان کردیم تا به نقد نمایندگان بپردازیم.

یعقوب درویشیان.