محمدتقی فاضل میبدی*
پیام تسلیتی که از سوی رئیسجمهور اسلامی ایران به مناسبت درگذشت رئیسجمهور ونزوئلا صادر شد، بسیار مایه تعجب شد. هر فردی که کمترین شناختی نسبت به اسلام و مسیحیت داشته باشد و از سویی از راه سایتها و رسانهها، سنت، سیره و آیین رئیسجمهور فقید را شناخته باشد میبیند که میان محتوای پیام و مصداق آن نهتنها تناسبی نیست بلکه حاوی بدعتهایی است که در جای خود باید به آن پرداخته شود. از اینکه آقای چاوز در میان بخشی از مردم آمریکای لاتین به خاطر سیاستهای ضدآمریکایی مورد توجه بوده است و در میان بخش وسیعی از ملت خود جایگاهی والا داشته جای تردید نیست و اینکه رئیسجمهور کشوری که سیاستها و دیدگاههای او اشتراک نظر دارد، باید به خاطر فقدانش تسلیت بگوید نیز جای ستایش دارد. اما رئیسجمهور ایران در پیام تسلیت خود فضائلی را برای همتایش برشمرده که اگر این فضائل را - بلاتشبیه برای سلمان فارسی، ابوذر غفاری، اویس قرنی و سایر اولیا و عارفان- مینوشت شاید اغراق به نظر میرسید. آقای احمدینژاد به گونهای در این پیام سخن گفته که گویی کشور ونزوئلا به خاطر مدیریت آقای چاوز مدینه فاضله افلاطون شده و خورشید عدالت نه تنها سراسر آمریکای لاتین بلکه نیمی از کره زمین را فراگرفته بود و دنیای بشری به دست این مرد 59 ساله اداره میشد و اکنون با مرگ او ثلمهای به جهان وارد شده است. ای کاش رئیسجمهور محترم که میخواست پیامی به این بلندی صادر نماید، چند صفحه دیگر اضافه میفرمود و مفاهیم عدالت، رجعت، انسان کامل، وجود روح در آسمانها و سایر مفاهیم بلند عرفانی، کلامی و فلسفی را روشن میکرد. بازی با کلمات را تا کجا میتوان ادامه داد؟ در این جا شکوه چندانی از صاحب منصبان سیاسی نیست. چرا نزدیکان آنها در این شرایط دقت لازم را به کار نمیبرند؟ اگر استعمال واژهای در غیر جای خود جامعهای را به انحراف کشاند و باعث بدعتی شود باید جلوی آن را گرفته و یا دست کم تذکر داد. از عالمان دین هم انتظار میرود مثل همیشه به عنوان امر به معروف و نهی از منکر و به نام اسلام و تشیع مانع بدعتگذاریهای اینچنینی شوند.
* استاد حوزه و دانشگاه
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر