برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نامه ای به شورای نگهبان نوشته اند و در آن دلایل رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی را به شورای نگهبان گوشزد کرده اند . با انتشار چنین خبری باید گفت نگارش چنین نامه ای چه ضرورتی دارد؟ اصولا مگر این از وظایف نمایندگان مجلس است که برای شورای نگهبان هم تعیین تکلیف کنند؟
حضور هاشمی رفسنجانی در انتخابات برای اصولگرایانی که هر کدام ائتلافی را تشکیل داده بودند، شوک آور بود؛ نشان به آن نشان، که حداد عادل کاندیدای ائتلاف سهگانه، در روز نامنویسی اعلام کرد که هاشمی رفسنجانی در انتخابات شرکت نخواهد کرد!
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی راک نیوز ، امروز هم قالیباف، دیگر عضو ائتلاف اعلام کرده که با حضور هاشمی در انتخابات، دیگر صورت مسأله ائتلاف معنایی ندارد. علی اکبر ولایتی هم که در سال 84 به نفع هاشمی از کاندیداتوری انصراف داد، اکنون تکلیف چندان مشخصی ندارد.
هر چه قدر ائتلاف 1+2 از آمدن هاشمی شوکه شده است، اعضای ائتلاف سابق پنجگانه راست سنتی، آمدن هاشمی را نوعی امتیازگیری از جریان اصولگرایی میدانند که در این ماهها به حضور آنان بی اعتنا بود.
در این میان، مؤتلفه اسلامی، بین حمایت از هاشمی یا حمایت از اصولگرایان بازی میکند و بقیه ائتلاف پنجگانه سابق هم قرابتهایی با هاشمی رفسنجانی دارند. حضور هاشمی، در واقع در بین اصولگرایان، مشخصا برنامههای ائتلاف 1+2 را به هم ریخته و راست سنتی را به امید بازی در میان هاشمی و اصولگرایان امیدوار کرده است.
هرچند جبهه پایداری، از گفتمان یکسان جلیلی و لنکرانی میگوید، مهمترین دغدغه آنان در روزهای اخیر این است که چه کسی شایسته است رئیس جمهور ساز باشد. طیفی از این گروه بر این باورند که کاندیدای گفتمان آنان، باید تأیید شده آیت الله مصباح باشد و احیانا در محضر ایشان زانو بزند.
گروه دیگری که سعید جلیلی را متعلق به همین اردوگاه میدانند، بر این باورند که کاندیدای گفتمان آنان، لزومی ندارد جلوی آیتالله زانو بزند. در واقع هماکنون مشکل پایداری این است که دو کاندیدا در درون یک گفتمان دارند که گروهایی در این جبهه که میخواهند آنان را به ریاست جمهوری برسانند، متفاوت هستند.
اما تشکلهای دانشجویی هم در ماجرای انتخابات بیکار ننشستهاند؛ جامعه اسلامی دانشجویان اعلام کرده است که کاندیدای نهایی آنان از بین محسن رضایی، کاندیدای مستقل، قالیباف کاندیدای ائتلاف 1+2 و باقری لنکرانی، کاندیدای پایداری برگزیده خواهد شد. دبیر کل این اتحادیه اعلام نموده که پس از نشست خصوصی با این سه کاندیدا، وضعیت نهایی کاندیدای مورد حمایت آنان نیز مشخص خواهد شد.
امروز در مورد کاندیدای اختصاصی محمود احمدی نژاد رئیس دولت، خبرهایی مبنی بر شکایت کمیسیون اصل نود مجلس به نهادهای نظارتی منتشر شده است. از حرفهای دیگر هم این که برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نامهای به شورای نگهبان نوشته و در آن، دلایل رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی را به شورای نگهبان گوشزد کردهاند.
اما اکنون باید گفت، نگارش چنین نامهای چه ضرورتی دارد؟ اصولا مگر این از وظایف نمایندگان مجلس است که برای شورای نگهبان هم تعیین تکلیف کند؟ شورای نگهبان خود متر و معیار دارد! این کار نمایندگان، تنها به آشفته کردن فضا کمک میکنند!
در ادامه، متن نامه نمایندگان را میخوانید:
بسمهتعالی
محضر مبارک دبیر محترم شورای نگهبان و اعضای محترم؛ فقها و حقوقدانها ـ دامتافاضاتهم
سلام علیکم؛
ما جمعی از نمایندگان، تذکری به نظرمان رسید که به حکم قرآن کریم (و ذکر فان الذکری تنفع المومنین) خدمت اساتید و بزرگان خود عرض میکنیم.
شورای نگهبان نهادی مبارک است که در طول تاریخ انقلاب اسلامی نشان داده است که همواره حافظ قانون اساسی و احکام اسلامی است و مهمترین سد نفوذ در برابر اجانب در جمهوری اسلامی ایران بوده است.
رفتار عدالتمندانه و به دور از مصلحت اندیشیهای زودگذر، نه تنها از صلابت و مشروعیت شورای نگهبان نکاسته، بلکه همواره آن را در قلوب مومنین و انقلابیون و ملت ایران تحکیم نموده است.
اینک شرکت بعضی از کاندیداها در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، بار دیگر آزمایش بزرگی را در پیش راه شورای نگهبان گذاشته است که مطمئن هستیم با درایت، شورای نگهبان در امتحان و آزمون پیروز میشود و انشاءالله امانت مدیریت اجرایی انقلاب اسلامی به فرد شایستهای واگذار شود؛ البته مشروط به اینکه همه موارد زیر مورد توجه قرار بگیرد:
نقش بعضی از کسانی که ثبتنام کردهاند و فرزندانشان در مدیریت فتنه و انسجام بخشیدن به سران فتنه و هماهنگ نمودن آنها بر هیچ کس پوشیده نیست.
نامه سرگشاده تحریکآمیزی که به شعله آتشفشان دامن زد، اصرار وی بر ابطال انتخابات که خواست اتحاد استکبار جهانی بود، کلید فتنه با طرح انتخابات آزاد ، پشتوانه شدن برای ضد انقلاب که در آخرین نماز جمعهاش تجلی کرد و نپذیرفتن صحه شورای نگهبان بر انتخابات دوره دهم همه حاکی از این است که نمیتواند مسئولیت بزرگی چون ریاست جمهوری که امانت الهی و ثمره خون هزاران شهید است، به عهده وی سپرده شود، خصوصاً با مشکلات سنگین اجرایی و کهولت سن نامبرده بیمآن میرود که کار از دست وی خارج و به دست کارگزارانی بیفتد که هیچ گاه دل در گرو انقلاب نداشتند.
اگر مواضع اخیر ایشان در مورد فلسطین و ولایت فقیه را هم در نظر بگیرید، عدول ایشان از اندیشه ناب امام خمینی، دلیلی دیگر بر مدعای ماست.
امروز شورای نگهبان در یک نقطه عطف تاریخی قرار گرفته است.
از طرفی دیگر حلقه انحرافی نیز برای تسخیر بالاترین دژ اجرایی کشور خیز برداشتهاند، کسانی که با ایجاد ائتلاف در گفتمان انقلاب اسلامی خیانت بزرگی به مردم کردهاند که از آنها با شعار ارزشها و ولایت استقبال نمودند.
همانها که تلاش کردند ملیگرایی را جانشین اسلام گرایی نمایند، ابتذال گرایی را جانشین ارزشمداری کردند و حزبالله را از خود راندند و فاسدان و لیبرالها را دور خود جمع کردند؛ آنهایی که سعی کردند با طرح مسائلی چون انسان کامل در مقابل ولایت بایستند و دهها خیانت را نمودند. جا دارد که شورای نگهبان مانند گذشته راه را بر منحرفین سد نماید.
(تابناک)
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر