راک نیوز- بایاد او..اکنون که قلم بدست میگیرم بی اختیار واژه های مانوس ودرخور نام کهگیلویه وبویراحمد پشت سرهم صف بسته اند تا کالبد روانم را در اختیار گیرند ومن نیز سرتعظیم در برابرشان فرود آورم وقلمم را در گستره راهشان قربانی کنم چراکه آنها بزیبایی هرچه تمامتر تاریخ این نام را شناخته اند . بی شک تاریخ این نام وبزرگانی که در این راه نام آفرینی کردند بیادشان داریم خوب یادمان هست که نهال تازه وشکننده ای را به درختی همایونی وسایه گستر مبدل نموده اند چراکه همانگونه که معلم تاریخ ساز وبنیان گذار آموزش ایلاتمان بفرمود بویراحمد آنقدر دست به ماشه برد وپادر رکاب کوبید تا از دهستانی استانی آفرید . آری ما از همان نسلی هستیم که هر جا ناممان برآید همه میدانند ما از نسلی هستیم که در اغراق ومبالغه ید طولانی داریم نام کهگیلویه وبویراحمد نامی است ماندگار که ملک حسینیها ولهراسب ها را در دامن آفرید نام هایی به بزرگی یک ایل که در گستره این سرزمین هریک در کنار دیگری بزرگیشان سر به آسمانها برده است . فرزندان این نام ونشان همچون آهویی رام نشدنی در هرجا ومکانی حضور یابند برترین ها بوده اند چرا که بزرگی وبزرگ منشی بودن را ازآوازه وشهرت نام ایلیاتشان کهکیلویه وبویراحمد آموخته اند .
سرزمین من نامت ماندگار وجاودان خواهد ماند
سید حبیب کاظمی
اشاره:مطلب فوق از سری یادداشت های ارسالی مخاطبین به این رسانه میباشد .شمانیز میتوانید با ارسال نظرخود آن رانقدیاتایید نمایید.
ادامه خبر...کسانی که از تغییر ترس دارند بدانند، گاهی تغییر سبب خیر و برکت است، بیش از چهل است سال نام (کهگیلویه وبویراحمد) بر این سرزمین است، آیا قدمت کهگیلویه و بویراحمد همین چهل سال است؟باید بگوییم نه، کهگیلویه سرزمینی تاریخی است که قدمت را از سنگ نوشته ها میتوان دریافت، بویراحمد ایل شیرزنان و شیر مردان غیور همین کوه های سربه فلک کشیده ی زاگرس است...
ادامه خبر...راک نیوز- کارکردهای سیاسی و اجتماعی حضرت زینب(س)
درباره ي حضرت زينب (س) بسيار گفته اند و نوشته اند، گرچه ميدان گفتن و نوشتن همچنان باز و گسترده است، اما چون در اين جا هدف بررسي كاركردهاي سياسي و اجتماعي حضرت زینب(س) است، فقط به طور مختصر و به صورت كلي فعاليت هاي سياسي و اجتماعي آن حضرت بيان مي گردد.
در روز پنجم جمادي الاول سال ششم هجرت در شهر مدينه دختري به دنيا آمد كه سال ها بعد در تغيير تاريخ بشريت نقشي عظيم ايفاء كرد و جد بزرگوارشان او را زينب نام نهادند. زينب كودكي بيش نبود كه حادثه غصب فدك و خطابهي معروف مادر بزرگوارشان پيش آمد. اين حادثه در ساختن شخصيت زينب (س) نقشي بزرگ ايفاء كرد و وي دانست كه انسان چه مرد و چه زن، در هر شرايطي كه باشد بايد براي احقاق حق از دست رفتهي خويش تلاش كند و با ايراد خطابه و سخراني، در راه بيداري مردم بكوشد.
زينب (س) پس از رحلت جد بزرگوارشان شاهد 25 سال سكوت پدر و سستي ايمان و تبعيض خلفا بود، دختر علي (ع) از آن به شدت رنج مي برد و بعد از آن شاهد بيعت مردم با پدر و بيعت شكني آنان، غائله ي عايشه و جنگ جمل و ديگر جنگ هاي داخلي دوران خلافت علي (ع) بوده است. زينب گرچه همهي اين حوادث و جنگ ها را ديده بود، اما در تاريخ ذكري نشد كه زينب (س) عملاً در آنها حضور داشته باشد، بلكه همهي اين ماجراها مقدمهاي بود براي حضور قهرمانانهي زينب (س) در كربلا.
پس از مرگ معاويه، پسرش يزيد كه موجودي فاسد و تبهكار بود به خلافت رسيد. او تصميم گرفت از حسين بن علي (ع) بيعت بگيرد. چون فشار وليد – حاكم مدينه – براي بيعت گرفتن افزون گشت، حضرت حسين (ع) شبانه با جمعي از خويشان نزديك به سوي مكّه رفت و به درخواست مردم عراق از مكّه عازم عراق شد. در اين سفر حضرت زينب (س) همراه كاروان بود و خود را براي انجام وظيفهاي بزرگ آماده ميساخت.
امام حسين كه به دعوت مردم كوفه عازم عراق شده بود، در آنجا با بيوفايي مردم كوفه روبرو شد و پس از ده روز پيكار سرانجام در روز دهم محرم سال 61 هجري به شهادت رسيدند. از جمله وقايع روز دهم (عاشوراء) قصد شمربن ذي الجوشن براي كشتن حضرت زين العابدين بود، كه حضرت زينب (س) به موقع بيرون آمد و گفت: « به خدا سوگند نميگذارم او را بكشيد تا من هم كشته شوم» . از اين زمان است كه زينب (س) وارد ميدان ميشود تا حوادث كربلا را جاودانه سازد.
عصر روز عاشوراء عمر بن سعد سر امام حسين (ع) و جوانان اهل بيت و ياران شهيدش را از بدن جدا كرد و به كوفه فرستاد و روز ديگر كودكان، خواهران امام (ع) و زنان بازماندگان ديگر را به سمت كوفه حركت دادند . زينب (س) همچون سپهسالار و قافلهسالار جديد كه با شهادت رهبر عاليقدر و فرماندهي جنگ، ماموريت يافته بود تا دنبالهي فتح و پيروزي گذشتهي او را بگيرد و براي فتح سنگرهاي تازه به مسافرت ديگري دست بزند و به منظور شكست كامل دشمن تا پايتخت وي به تعقيب او برود، وارد كوفه شد.
زينب (س) با ورودش به كوفه به طور مهيجي ضايع شدن حقوق شهداء خاندان رسالت را در نظر اهل كوفه مجسم نمود و با سخنان خويش، احساسات دردناك آنان را كه توأم با رنج، حسرت، خواري و ندامت بود، برانگيخت. به طوري كه وقتي شهر كوفه را ترك كرد، وضع روحي شهر با قبل از ورود كاروان اسرا به شهر كاملاًٌ متفاوت بود. ايشان مردم را با جنايات دستگاه جبار اموي آشنا كرد و آثار تبليغات وسيعي را كه معاويه و پس از او پسرش يزيد انجام داده بودند به كلي از بين برد و همچنين با گفته هاي خود در مجلس پسر زياد و يزيد، هم از حريم خداي تعالي دفاع كردند و هم از نهضت برادر و خاندان بزرگوارش. ضمناً آنان را از كيفر سختي كه در انتظارشان بود بيم داد و در پايان صولت و قدرت تو خالي اين ستمگران و خونخواران تاريخ اسلام را با كمال شجاعت در هم شكست و راه را براي اعتراض ديگران گشود و طنين صدايش همچنان پايدار بماند و با پيش آمدهايي كه بعد از كربلا به وقوع پیوست از بین نرفت و بالاخره انتقام شهدا کربلا را گرفت و تيشه به ريشهي دولت اموي زد و جريان تاريخ را عوض نمود.
هرکه گوید یا حسین(ع) زینب(س) دعایش می کند
والسلام علیکم
اردوان جهان کهن
ادامه خبر...یادمان باشد وظیفه ما فرزندان ایل و تبار این خطه از دیار ایران”ایران-ویجه” اریانی بعنوان مهد کهن و گاهواره تمدنی مشرق زمین(ایلام،سومر،بابل،اشور،پارس و...)ایجاب میکند که همواره از اصالت،نام،افتخارات قومیتی،نژادی ، شناسنامه ایلیاتی و هویتی خود دفاع کنیم.لذا بایستی توجه داشت ضمن پوست
ادامه خبر...ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺑﻠﻨﺪﺕ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻫﻤﺎﻥ ﯾﮏ ﺁﺟﺮ ﻟﻖ ﻣﯿﺎﻥ ﺩﯾﻮﺍﺭﺕ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ، ﺗﻮ ﺭﺍ ﻓﺮﻭ ﺑﺮﯾﺰﻧﺪ! ﺗﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﻧﮑﺎﺭ ﮐﻨﻨﺪ ! ﺗﺎ ﺍﺯ ﺭﻭﯾﺖ ﺭﺩ ﺷﻮﻧﺪ !
ادامه خبر...راک نیوز - رشد و پیشرفت در هر حوزه کاری متناسب با گذشت زمان و میزان استفاده از ابزارهای روز و تکنولوژی در انجام آن و آمادهسازی بسترهای مناسب برای ارتقای سطح بهرهوری و کارآیی را میتوان به تدریج مشاهده نمود اما سرعت رشد و توسعه در بخشهای گوناگون ممکن است با هم تناسبی نداشته باشد.فقدان توسعه متوازن در حوزه حمل و نقل
بواقع توسعه به عنوان نمود عینی پیشرفت در سطوح مختلف جوامع انسانی رابطه مستقیمی با فرهنگسازی داشته و چنانچه زمینههای فرهنگی استفاده از تکنولوژی در جامعه هدف فراهم نگردد، چالاکی لازم را برای پیشبرد امور در دسترس نخواهد بود و جامعه به مانند جسمی فربه با اعضای تنومند اما فاقد کارآیی متوازن خواهد بود که بدون هدفی مشخص بر حول محور خود چرخشی بیهوده و بیاثر خواهد داشت.
در حوزه حمل و نقل نیز این قاعده کلی برقرار است.
در سه دهه گذشته قسمت اعظم تلاش دستاندرکاران حمل و نقل جادهای اعم از دولتی و خصوصی معطوف به رشد و پیشرفت این بخش بوده و تؤفیقات مطلوبی نیز در این حوزه حاصل شده است لکن فقدان عزمی جزم برای استفاده بهینه از پیشرفتها در مسیر توسعه همه جانبه موجب شده تا حاصل پیشرفت نصیب همه اعضای این خانواده بزرگ نشود.
در بیانی سادهتر میتوان به سعی فراگیر دولت و بخش خصوصی برای نوسازی ناوگان و استفاده رانندگان از وسائط نقلیه روز دنیا اشاره نمود که در مقام عمل منجر به کاهش متناسب تصادفات جادهای و یا بروز تغییری محسوس در ظاهر رانندگان در مقایسه با دیگر کشورهای دنیا نشده است و عملا انبوهی از تلاشهای مشترک دولت و بخش خصوصی در این حوزه به سرانجام مطلوبی که بتوان از دل آن توسعهای همهجانبه را شاهد بود، مشاهده نگردیده است.
این بدین معناست که ما در زمان تصمیمگیری برای گسترش بسترهای رشد و پیشرفت، فکری برای استفاده درست از ابزار رشد نکردهایم و در یک کلام باید گفت که ما پیشرفت کردهایم اما سرعت توسعه ما کند بوده است.
در حوزه بسط و عمقبخشی به رابطه دولت با بخش خصوصی نیز در دو دهه گذشته آفاتی را شاهد بودهایم که ما را از رسیدن به نقطه مطلوب در خلق این رابطه ناکام گذارده است. اگر چه اقدامات زیادی در زمینه ارح نهادن و تقویت بنیان تشکلهای مردم نهاد و انجمنهای صنفی صورت گرفته اما ساختار اقتصاد دولتی سبب گشته که دو سوی این رابطه از سطح تعاملات راضی نبوده و عملا بخش خصوصی نرمشی قابل ذکر را از طرف مقابل در مقایسه با زمان طیشده، حس نکرده است.
متأسفانه در زمان دولت نهم دو بند از مهمترین موارد که حق دسترسی صنوف به اطلاعات اداری و شرکت بلاقید صنوف در جلسات دولتی را تضمین مینمود توسط رئیس دولت وقت حذف شد و عملا صنوف به مثابه خودروی آخرین مدلی درآمدند که تنها اجازه راندن آن را در پارکینگ حیاط خود دارند.
این تصمیم باعث شد تا در برخی از صنوف در حد یک اداره کل تشکیلات وجود داشته باشد اما اختیارات و میزان واگذاری امور بسیار پائین و محدود باشد.
رابطه فیما بین راننده با شرکتهای حمل و نقل خود حدیث مفصل این کلام است.
به گمان نگارنده ابزارهای رشد و پیشرفت به اندازه کافی پیرامون ما را احاطه کرده است اکنون زمان آگاهسازی است تا در سایه یک آموزش فراگیر بتوانیم از ابزارهای رشد و پیشرفتمان در جهت کاهش معضلات میانبخشی و درونبخشی بهره برده و همچون برخی کشورها، بتوان به توسعه یافتگی پایدار و همزمان نائل آمد.
* حسن رحیمی -عضو هیأت مدیره و دبیر انجمن صنفی شرکتهای حمل و نقل بندرعباس
ادامه خبر...
نقد عاملی برای پیشرفت استان است و هر مدیری که پاسخگوی منتقدین نباشد ٬ دچار بحران های فکری و عملکردی می شود....
ادامه خبر...شاید همه ما وقتی حرف از شپش و آدم های مبتلا به آن می شود، ذهن مان به سمت و سوی یک محیط کثیف و فردی که مدتهای زیادی حمام نرفته، می رود. اما افزایش این عارضه در نقاط مختلف کشور که به نوعی یک معضل نیز عنوان شده، بیانگر آن است که ابتلا به شپش ربطی به فقرنشینی یا مرفه نشینی، مناطق شهری یا مناطق روستایی ندارد و چه بسا که این بیماری در بین شهرنشینان بیشتر از روستانشینان دیده شود.
ادامه خبر...
«کمتر کسی امید به حضور احمدینژاد در رقابتهای ریاستجمهوری آینده دارد و مجال حضورش به شتری که از سوزنی بگذرد، شبیه است.»
به گزارش راک نیوز ،ماهنامه همشهری ماه نوشت: «محمود احمدینژاد را متغیری مهم در انتخابات ریاستجمهوری۹۶ ارزیابی میکنند.
رئیسجمهور سابق از زمانی که کلید پاستور را به حسن روحانی تحویل داد، چشم از پاستور برنداشت و آن کلید و دفتر را به مثابه امانتی دید که باید چهار سال بعد از روحانی تحویل بگیرد. او به درستی میدانست که حتی اگر نخواهد خود را در تقابل با دولت روحانی و آلترناتیوی برای آن تعریف کند، فضای سیاسی و جهتگیری فعالان سیاسی از راست تا چپ به گونهای است که در نهایت تقابل میان احمدینژاد را با روحانی تثبیت خواهد کرد.
روحانی و فعالان و حامیان سیاسی دولتش از اصلاحطلبان تا معتدلین و میانهروهای اصولگرایی چون لاریجانی که در دایره پشتیبانان دولت یازدهم تعریف میشوند، هر بلیهای که بر سیاست کشور آوار شده بود و هر هیمهای که بر اقتصاد کشور روشن شده بود، با سیاستهای دولت نهم و دهم مرتبط میدیدند و از سوی دیگر اصولگرایانی که بنای انتقاد از احمدینژاد را در سالهای پایانی دولتش به رویه خود تبدیل کرده بودند، در تبری جستن از کارنامه دولت مهر و عدالت از هم سبقت میگرفتند.
این دو رویکرد اگر چه احمدینژاد را به گوشه انزوا رانده بود اما خود به خود او را در وسط میدان سیاست نگه میداشت و در همین حال کنایهها و تعریضات هر از چند او، بر میدانداریاش دامن میزد. با نزدیک شدن به انتخابات۹۶ وضعیت تغییر کرده است. روحانی و دولتش انتظاری را که از برجام داشتند، محقق شده نمیبینند و اقتصاد کشور در نتیجه سیاستهای دولت یازدهم همچنان در خواب عمیق است و حتی اگر از چرت رکود بیدار شده اما طول میکشد تا خماری خواب از سر اقتصاد کلان دور شود و راه رونق به سفرههای مردم باز شود.
از سوی دیگر بخشی از اصولگرایان گوشه چشمی به بازگشت مشروط احمدینژاد دارند و بر خلاف آنها بخشی دیگر او را نه گزینهای برای رقابت با روحانی که وسیلهای برای عاریه گرفتن آرای پراکنده طبقات ضعیف جامعه ارزیابی میکنند.
همه اینها برای احمدینژاد فرصت دوبارهای برای میدانداری سیاسی و تأثیر بر فرآیند انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم است. او فعالانه از این شهر به آن شهر سفر و از این دیار به آن دیار سخنرانی میکند تا حجمی از قدرت بسیج پایگاه اجتماعی خود را به معرض دید ناظران سیاسی و تصمیمسازان حکومتی بنشاند. از نامهنویسی به اوباما تا شکایت چهرههای سابقا متهم دولت قبل از چهرههای دولتی و حامیان غیردولتی دولت یازدهم و هم استفاده از بسط فضای عدالتطلبی و فسادستیزی ناشی از گافهای متعدد دولت روحانی در موضوعاتی چون پرداختهای نامتعارف، همه و همه نشانههایی است که احمدینژاد را مترصد فرصتی برای میدانداری انتخاباتی نشان میدهد.
او با نمایش پایگاه اجتماعیاش در تلاش است تا سازوکارهای انتخاباتی را مجاب به پذیرش حضورش کند. حامیانش اصرار دارند که دلیلی برای ردصلاحیتش نیست و بخشی از دولتیها هم از حضور او و شکل دادن به دوقطبی روحانی- احمدی استقبال میکنند تا همه عقلای نظام و همه نیروهای سیاسی اعم از اصولگرا و اصلاحطلب را پشت سر روحانی بسیج کنند اما از سوی دیگر هستند اصولگرایانی که او را واسطهای برای بسیج پایگاه اجتماعیاش میدانند و راه را برای بازگشت خانهنشین بهار ۹۰ به پاستور بسته میدانند. فرجام کار اما در نهایت بسته به روحانی و دولتش است. رقابت با رئیسجمهور مستقر کار سختی است که قطعا اجماع سیاسی رقبا یکی از شروط لازم آن است که شاید الزاما نتیجه به مقصود نبرد. این روحانی است که شروط دیگر را مجال تحقق میدهد. با این حال هر چه به انتخابات نزدیکتر میشویم، اثرات برجام از فرجامی که روحانی مدنظر داشت دورتر میشود و آنچه از آن به عنوان دست برتر دولت در انتخابات نام برده میشود به نقطه ضعفی شبیه به سعدآباد نزدیکتر خواهد شد. اقتصاد اگر چه عاقلانه مدیریت میشود اما سفره مردم یارانه احمدینژاد را ملموستر از برجام و رشد پنج درصدی دولت روحانی میبیند و همه اینها یعنی این که دو قطبی هاشمی - احمدی بدل شده به روحانی- احمدی! با همه این احوالات کمتر کسی امید به حضور احمدینژاد در رقابتهای ریاستجمهوری آینده دارد و مجال حضورش به شتری که از سوزنی بگذرد، شبیه است.»
ادامه خبر...