«صحبتهايي که با آقاي جليلي داشتيم، نشان ميداد تصميم وي براي ماندن جدي است و من حس کردم وي ميتواند به محور اتحاد تبديل شود.» اين جديدترين سخني است که برادر باقريلنکراني درباره انصرافش از کانديداتوري در انتخابات رياست جمهوري چند ماه قبل عنوان کرده است و واقعا گل کاشته است، چون کسي که بتواند بعد از چند ماه از آن اتفاق که همه زير و بم داستان يادشان است، اين حرف را بزند، واقعا اهل گلکاري است! فقط تنها مشکل اين است که با خواندن همين چند جمله، چندين مشکل براي خواننده پيش ميآيد که جواب دادنش خيلي آسان نيست. بخشي از اين سوالات را بخوانيد و ببينيد که حالا با اين سوالات بايد چه کرد؟!
1- برادر باقريلنکراني؛ آيا حضرتعالي بعد از اينکه فهميديد صلاحيتتان براي کانديداتوري احراز نميشود، به اين نتيجه رسيديد که برادر سعيد جليلي ميتواند به محور اتحاد تبديل شود، يا قبل از آن هم همين نظر را داشتيد؟!
2- راستي چرا اينقدر دير به فکر محور اتحاد افتاديد؟! از يک سال قبل که اصولگرايان دربدر دنبال محور اتحاد بودند و «جبهه پايداري » به محور ضداتحاد تبديل شده بود و شما، برادر باقريلنکراني هم که سخنگوي اين جبهه بوديد!
3- فکر ميکرديد سعيد جليلي ميتواند محور اتحاد چه کساني قرار بگيرد؟! اين حرف را جدي گفتيد؟! نتيجه انتخابات را در نظر داشتيد و اين حرف را زديد ؟! يا اينکه اصلا حواستان به نتيجه انتخابات رياست جمهوري نبود؟!
4- يک نفر قسم جلاله خورده بود که اصلحتر از شما اصلا سراغ ندارد! آن وقت شما به اتحاد فکر کرده بوديد؟!
5- آيا برادر غلامعلي حدادعادل هم که يکي از اعضاي ائتلاف 1+2 بود، براي همين که سعيد جليلي ميتواند محور اتحاد قرار بگيرد، انصراف داد؟! اين اتحاد واقعا چي بوده که اين همه عجيب و غريب است و با ائتلاف 180 درجه فرق ميکند!
نتيجه 1 - تا مرد سخن نگفته باشد - عيب و هنرش نهفته باشد!
نتيجه 2- واقعا باقريلنکراني سخنگوي جبهه پايداري بوده ؟!
نتيجه 3- سعيد جليلي که محور اتحاد بوده در انتخابات آنقدر راي آورد، خدا خيلي به باقريلنکراني رحم کرد که انصراف داد!
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر