سيدمهدي طباطبايي تذکر ميدهد: کار کشور به جلو برود و مبادا مطالبات اصلي مردم که اقتصاد است، از نگاه دولت دور بيفتد. حجتالاسلام سيدمهدي طباطبايي روحاني مشهور تهران که از حاميان دولت روحاني است ،اخيرا دو نامه خطاب به رئيسجمهور نوشته است و در آن درباره خطري که دولت را در مواجهه با منتقدان زمينگير ميکند سخن گفته است. او معتقد است روحاني و همکارانش نبايد در صدد پاسخ دادن به هر انتقادي برآيند.
موضوع حفظ يا حذف شعار مرگ بر آمريکا موضوع ديگري است که در گفتوگوي طباطبايي با انتخاب به آن پرداخته شده است. شعاري که طباطبايي معتقد است گره زدنش به اصل نظام يک اشتباه است و براي اين اعتقادش به شعارهاي دهه اول انقلاب اشاره ميکند که در دهه 90 برخي از آنها ديگر در ميان شعارهاي مردم نيست. گفتوگو با حجتالاسلام سيد مهدي طباطبابي در ادامه ميآيد:
آقاي طباطبايي! اخيرا دو نامه به آقاي روحاني نوشتيد و از احساس خطر براي دولت وي سخن گفتيد. هدفتان از نوشتن اين نامهها چه بوده؟ چه خطري را احساس کرديد؟
بهطور طبيعي هر قشر و جناح و تفکري در کشور رأي ميآورند طرفين مقابل مخالفتهايي را از خود بروز ميدهند و اين طبيعت ماجراست ولي در اين ميانه بعضي رفتارها و حرفها بوي بهانهگيري و گاهي کينهتوزي ميدهد که اين ماجرا را بسيار پيچيده و خطرناک ميکند به دو دليل: 1. فضاي نقد و تحليل درست را دچار مخاطره ميکند دوم اينکه اختلافات و دشمنيهاي زيادي ايجاد ميکند و مانع رشد و سرعت عمل دولت خواهد شد. از اين جهت بنده به آقاي روحاني نامه نوشتم و تذکر دادم که شما قطعاً با افراد بهانهگير روبهرو خواهيد شد. اول گفتم حدالامکان بهانه بهدست آنها ندهيد. دوم درگير نشويد و بهدنبال پاسخ نباشيد. هرچند ميدانم آقاي روحاني کار بسيار سختي را پيش رو خواهند داشت.
فکر ميکنيد در اين 60 روز آغاز کار دولت يازدهم فلش فضاي دولت و منتقدان بهسمت عقلانيت و تامين منافع ملي بوده يا اينکه دو طرف گرفتار هيجانهاي سياسي شدهاند؟
اجمالا مصالح کشور در اين مدت خيلي ديده شد. هم در نقد پذيران و هم منتقدان. الان مسائل کشور روي دو محور است.يکي بحث سياست خارجي ما است و يکي هم مسائل اقتصادي. اين مدت تمرکز دولت سياست خارجي بوده است.
يکي از موضوعاتي که اخيرا باز حواشي زيادي را در فضاي کشور ايجاد کرد طرح مساله حذف شعار مرگ بر آمريکا در خاطرات آقاي هاشميرفسنجاني بود. منتقدان ميگويند اين اقدام با هدف ريلگذاري براي سياست خارجي دولت جديد انجام شده و تصادفي نبوده است، موافقان هم از طرح خود اين مساله خوشحالند که باعث ايجاد يک بحث شده است.از شما به عنوان يک روحاني مسائل ديني سوالم اين است که لعن کردن دشمنان اهل بيت در ادبيات ديني ما تناسبي با شعارهاي سياسي دشمنان سياسي کشور دارد.در مورد موضوعي مثل رابطه با آمريکا فکر ميکنيد مصلحت ما اين است که به سمت حذف اين شعار برويم يا اينکه اين اقدام يک اشتباه استراتژيک است؟
نظام يک اصلي دارد و يک فرعي. ما نبايد مردم را به فروع گرفتار کنيم تا از اصول باز بمانيم. فکر ميکنم اين مساله اين جور که در افکار عمومي مطرح شده ، مساله ما نبود. اصل ارتباط با آمريکا ارتباطي به اين شعار ندارد. ببينيد! ديد سياسي با ديد اجتماعي متفاوت است. ديد سياسي هميشه در مدارج بالا بايد فکر کند. اين طور نيست که آمريکاييها مدام به شعار داخلي ما نگاه کنند يا نکنند. آنها ارتباطات را هم حساب ميکنند. من رفتار قوام السلطنه را دقيقا يادم هست. او در ماجراي غائله آذربايجان وقتي خواست اين کار را انجام دهد و راضي شد مذاکره کند، گفت: من مذاکره کنم شما مرا عزل کنيد. بعد در شعارهايي که در آن زمان داده شد، ميگفتند:« قوام سگ ننه،» خودش هم ميدانست اين جور ميگويند و ميگفت اين حرف را بزنيد. هدفش اين بود که اهدافي که مدنظر داشت اجرا شود. در نهايت هم قوام، روسها را بيرون کرد. من معتقدم در اين رابطه اين قدر بحث کردن و اين قدر بد و بيراه گفتن، مصلحت انقلاب نيست. حرف من اين است که مرگ بر آمريکا شعاري نيست که امام فرمود بگوئيد. امام انتقادهاي زيادي به آمريکا داشت و براي مردم روشنگري کرد و اين خود مردم بودند که شعار مرگ بر آمريکا دادند يعني مردم با نبوغ و بلوغ خود به اين نتيجه رسيدند و شعار مرگ بر آمريکا دادند. من حرفم اين است که امام از ابتدايي که شروع کرد هيچ وقت نگفت بگوييد مرگ بر آمريکا. امام خودش را قيم نميکرد. اينها عظمت رهبري و انقلاب است. بنابراين حرف من اين است که در اين زمينه، اين قدر کش دادن لازم نيست. اگر بخواهيم مرگ بر آمريکا را به عنوان اصلي از اصول نظام تلقي کنيم، بنده مخالف هستم. من ميگويم اين شعار کاري است که بايد بشود. اما گرهزدن شعار مرگ بر آمريکا به اسم نظام غلط است. اگر روزي نظام به اين نتيجه رسيد که اين شعار ادامه پيدا نکند،آيا اسلاميت نظام از بين رفته است؟ اين طور نيست. ما بايد بدانيم که اين شعارها يک حرکت انقلاب است که بايد هم باشد و مخالفتي با گفتن آن نداريم، اما بدانيم که شعار مرگ بر آمريکا مبناي اصل نظام نيست. يک مثال براي شما بزنم. مگر ما يک زماني نه شرقي و نه غربي نميگفتيم؟ شرق چه شد؟ ديگر لازم است اين شعار را بگوئيم؟ اگر آن شعار جزو نظام بود، الان هم بايد ميگفتيم ديگر. هر چيزي بايد در زمان خودش باشد. من نميگويم الان زمان دادن شعار مرگ بر آمريکا هست يا نيست.
بعضي ميگويند آقاي هاشميدر اين مساله دچار اشتباه سياسي شد.
آيتالله هاشمي از دلسوزان انقلاب است. چه بخواهند و چه نخواهند. معتقدم او تغييري دردلسوزي به خودش نداده است، چه ديگران اين را قبول نکنند، چه قبول کنند. در زندگي اش هم روشي پيش نگرفته که به نظام آسيب بزند.دليلش هم اين است که همه فحاشيها را تحمل کرده است. اين آدم کسي است که بينشش از اين آقايان که تخريبش ميکنند، بيشتر است.
اين مساله شعار مرگ بر آمريکا سال 62 در کتاب خاطرات آقاي هاشمي هست. مثلاً اگر ما وارد قضيه پذيرفتن قطعنام? 598 بشويم، خيلي حرفها در آن است. آقاي هاشمي تاريخ زنده انقلاب است. حرفش ميتواند سند براي انقلاب باشد. چون امين امام بوده است. اگر بگوييم حرف هاشمي دربار? امام درست نيست، فردا در تاريخ انقلاب به چه کساني ميتوان اعتماد کرد. وقتي آقاي هاشمي ترور شد امام فرمود نهضت زنده است چون هاشمي زنده است. برخي از کساني که امروز آقاي هاشمي را نقد ميکنند آن دوران اصلاً به دنيا نيامده بودند، حالا ميخواهند بگويند فلاني انقلابي نيست.
من نگراني ام قدرت گرفتن افراد نپخته در کشور است. انقلاب در حال صدمه ديدن از افراد ناپخته و هوچيگر است. کساني که درد و رنج براي انقلاب نکشيدند. متاسفانه برخي از آنها تريبون دار هم هستند و قدرت اجتماعي هم پيدا کردند. به سن اينها نگاه کنيد. يک بار دلم سوخت ايام درگذشت امام خميني(ره) فردي در تلويزيون حرفهايي ميزد که اصلا به سنش نميخورد. من واقعا خودم خجالت کشيدم.
اين شاخص که ملاک حال فعلي افراد است را که قبول داريد؟
بله، منتها من ميگويم گذشته افراد را منکر نشويد. اخيرا در روزنامهها از کسي خواندم که گفته بود آقاي هاشمي از ابتدا هم روحي? انقلابي نداشت. من نميدانم چه اغراضي پشت اين حرفها هست. آقاي هاشمي به اذعان هم? انقلابيون اصيل يار نزديک، امين و مورد توجه امام بود. حتي مقام معظم رهبري به اين موضوع اشاره کردند.
هرچند من نظرم اين نيست که کسي را بيش از حد بالا ببريم که مورد نقد نباشد. حرفم اين است که اصالتي در انقلاب هست، دستاوردهايي در انقلاب هست که بايد حفظ شود و اگر موضوعي مطرح ميشود نبايد فضاي مجادله و توهين باز شود تامردم از اصل کار خودشان دور بمانند.اين نان و آب براي کشور نميشود. به اقتصاد مردم فکر کنيد.
شما از مشکلات اقتصادي گفتيد. دولت هم از خزانه خالي صحبت ميکند برخي منتقدان دولت ميگويند دولت هم راضي به اين هجمهها است تا از اين طريق بتواند زمان بخرد و اگر اين بحثها نباشد مردم توقعاتشان بالا ميرود.
نيتخواني کار بسيار سخت و پيچيدهاي است. اينکه دولت و سياستمداران آن از مطرحکردن اين قبيل مطالب چه هدفي را دنبال ميکنند بايد به درستي تحليل شود. هرچند من با اين شيوه که مشکلات را به اين شکل مطرح کردم خيلي موافق نيستم. اما آنچه مشهود است وجود مشکلات بسيار پيچيد? اقتصادي که يادگار سوءمديريت دور? قبل و تحريمهاي ظالمانه است و مردم آن را لمس ميکنند.
طيف حاميان دولت متکثر هستند و درخواستهاي متنوعي دارند. اظهارات اخير اشراقي يکي از نوههاي امامخميني(ره) در فضاي مجازي با واکنشهاي شديد مواجه شد. ارزيابي تان از اين صحبتها چيست؟
عرض کردم انقلاب ما اسلامياست و آقاي روحاني، احمدينژاد براي ما فرقي ندارد. هر کس اسلام را بهتر بيان کند، به اسلام نزديکتر است براي مردم محترم است. معتقدم انقلاب بايد اسلامي بودنش حفظ شود. انقلاب وابسته به ائمه معصومين(ع) بايد حفظ شود. اگر ولايت ائمه را خراب کنيم، ولايت امر از بين ميرود. مثلاً مقاله مينويسند و چيزهايي را به امام علي(ع) نسبت ميدهند. اينها ما را به جاي ديگري ميبرد. اينها چيزهايي است که هر قدر به دنبال آن برويم، از اصالت دور ميشويم. ما ميگوييم دستاورد بزرگ انقلاب را ذبح نکنيد! اسلام بايد حفظ شود. مراجع بايد حفظ شوند. احکام دين بايد حفظ شوند. همه بايد در اظهارنظرها دقت کنند. وابستگان به امام بدانند امام يک چهر? کاملاً مذهبي، ديني و مرجع تقليد و مورد توجه جهان اسلام بود و از خانواد? ايشان و وابستگان به ايشان توقع بيشتري در گفتار و نظرياتشان ميرود. من از اظهارنظر سيد حسن آقاي خميني در اين مسئله تشکر ميکنم. ايشان خيلي دقيق از منش امام استفاده کردند و به درستي مؤسسه و بيت امام را مديريت ميکنند.
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر