تهران اين روزها هم گرم مذاكره و گفت وگو با وزراي خارجه كشورهاي اروپايي است و هم ميزبان هياتهاي اقتصادي فرانسوي و آلماني و... ساعت يک بامداد ديروز 107نفر از صاحبان صنايع از بخشهاي مختلف اقتصاد فرانسه، وارد تهران شدند. ميگويند اين هيأت تجاري نه تنها بزرگترين هيأت فرانسوي بلکه بزرگترين هيأت اروپايي است كه پس از انقلاب به تهران آمده اند. پيش از اين و همزمان با آغاز اجراي توافق ژنو هم رسانههاي غربي از تدارك وسيع بيش از 100 شركت آلماني براي گسترش تجارت با تهران خبردادند. «جك استراو» وزيرخارجه اسبق انگليس هفته گذشته و در بازگشت از تهران به لندن در يادداشتي نوشته بود كه هواپيماي آنها در بازگشت به اروپا، از تجار اروپايي و به خصوص آلماني پُر بود. خانم «اما بونينو» وزير امورخارجه ايتاليا هم که پس از امضاي موافقتنامه ژنو، به عنوان نخستين مقام اروپايي به تهران سفر کرد، چندي پيش دراجلاس داووس پيش بيني كرد، بزودي صفي از کشورها و شركتها براي ورود به ايران تشکيل خواهد شد. اين سخن بنيتو و روايت استراو درحالي است كه حسن روحاني رئيس جمهور ايران در جريان سخنان خود در اجلاس داووس به طور رسمي همه بزرگان سياست و اقتصاد و فرهنگ غرب را براي سفر به تهران و سرمايه گذاري در اقتصاد ايران دعوت كرد. شواهد روزها و هفتههاي اخير گوياي اين است كه انگار همه بزرگان صنعت و اقتصاد اروپا منتظر«بفرماي روحاني» براي ايستادن در صف سفر به تهران بودند. هم آن بفرماي روحاني و هم ترافيك اخير در مسير اروپا به تهران و پروازهاي خارجي اقتضاي ساده و بديهي عالم اقتصاد و سياست است و اصلا چيز پيچيده و عجيبي نيست. عجيب اما درهايي است كه در هشت سال گذشته، پشت شعارهاي آتشين و ديپلماسي تهاجمي حاكم بر پاستور، به نفع كاسبان تحريم بسته ماند و عجيب تر از آن، انفعال و بي عملي احتمالي بخش خصوصي و مردان اقتصاد كشور در شرايط كنوني خواهد بود؛ اگر دست روي دست بگذارند و فقط نظاره گر اين ترافيك يك طرفه باشند. شكي نيست كه منفعت واقعي اقتصاد و فضاي كسب و كاركشور، نه در آزادي صرف دلارهاي بلوكه شده كشور و انتظار براي تخصيص تسهيلات ريز و درشت ارزي و ريالي، كه در دو طرفه شدن رفت و آمدهاي تجار و فعالان اقتصادي ايراني و غربي به موازات هم است. به طور قطع هم دركوتاه مدت و هم در بلندمدت يك جاي كارهمچنان خواهد لنگيد، اگر قرار باشد پس از ركود و انزواي اقتصادي سالهاي اخير، بزرگان عرصه اقتصاد خصوصي و دولتي به اتكاي دلارها، يوروها و يوآنهاي نفتي، در خانه بنشينند و بازهم مانند سالهاي دور و نزديك، شاهد رونق يك كسب و كار يك طرفه اروپايي، آمريكايي و يا حتي چيني باشيم. اقتصاد كنوني ايران پس از چند سال متمادي كمر خم كردن زير بار ركود و فشار و انزوا و تحريم، بيش از هر چيز نه به دلارهاي آزاد شده كه به انرژي آزاد شده ايراني نياز دارد. تجارت ايراني راهي ندارد مگر اين كه تركيب سرنشينان هواپيماهايي كه از تهران به مقصد فرودگاههاي اروپايي و آمريكايي در تردد خواهد بود دو رگه شود و همانقدر كه هيات اروپايي ميآيد، هيات تجاري ايراني هم برود و دست پر برگردد. تاجر و توليد كننده ايراني از پس تجربه اين سالها و به مويي بند شدن اقتصاد رانتي و سفته باز سالهاي اخير بايد ديگرمعناي اقتصاد سالم و مولد را فهميده باشد. با بليطهاي دو سره و فارغ البال برود و بيايد و رزق خود و پويايي اقتصاد كشور را نه در زيرآبي و زيرخاكي، كه در فضاي باز اقتصادي و حاكميت امنيت بر بازار و سرمايه گذاري جستجو كند. اگر زماني مه آفريدها، زنجانيها و دهها كاسب ميلياردي برآمده از درهاي بسته و روزهاي تحريم، براي تاجر ايراني حسرت بود، اكنون اين گونه پديدهها بايد عبرت باشند. روحاني با يك بفرما جامعه تجار و صنعتگران غربي را براي سفر به تهران به صف كرد، كاش يكي هم پيدا شود به تاجر ايراني «بفرما» بزند و او را پابه پاي ديپلماتها راهي اجلاسهاي اقتصادي، سياسي و حتي امنيتي كند و در نشستهاي مونيخ و داووس و ژنو و نيويورك بچرخاند و به جاي دلارهاي آزاد شده، تفاهم نامه و قرارداد و موافقتنامه تجاري دستش بدهد. اگر قرار است چرخ سانتريفيوژها در نطنز و فردو كمي كندتر بچرخد، كاش در مقابل، چرخ اقتصاد سالم ايراني كمي تندتر بچرخد.
|