اختلافات عمده بین اعضا که هر روز بیشتر و بیشتر می شود و شورا را جولانگاه رقابت های سیاسی و اهداف شخصی کرده است باعث شده که شهروندان هر روز ناامید تر شده و عطای لطف شورا را به لقایش ببخشند زیرا که هر دم از این باغ بری می رسد .
خروجی شورا جز افزایش اختلاف و عمیق تر شدن شکاف چیزی نبوده و متاسفانه در این بین منافع شهروندان است که قربانی مصالح شخصی عده ای می شود بی آنکه توجهی کنند که با رای همین شهروندان به این کرسی رسیده اند .
علی محمدی : هر چند شوراهای شهر در نقش پارلمان های محلی امروزه بارتابهای مثبت و اثر گذار خود را در جوامع توسعه یافته با قدمت دیرین در دموکراسی نشان داده اند لیکن باید به این حقیقت اعتراف نمود هنوز این نهادهای مردمی در کشوری مثل ایران که درحال گذار به دموکراسی هست با چالشهای اساسی روبروست و علیرغم گذشت ۱۴ سال از زمان تشکیل این نهادها هنوز شوراهای شهر خصوصا در شهرهای کوچک نتوانسته اند انتظارات و مطالبات برحق مردم را بر آورده سازند .
یک نگاه مصداقی به کارکردهای شورای شهرهای کوچک و نزول کارآمدی آن گویای مشکلات فراروی پارلمان ها ی محلی در شهرهای ایران بخصوص شهرهای کوچک است . نگاه موشکافانه به واقعیت های موجود در قانون شوراها و ظرفیت نهاد برخاسته از آن گویای این مسئله است که شورای شهر با استفاده از ظرفیت های قانونی موجود می تواند بر برنامه ها و سیاست های عمرانی ،اجتماعی ،اقتصادی و فرهنگی شهر اثر گذار باشد.
در این خصوص علیرغم پتانسیل های موجود در قانون فعلی شوراها یک نگاه اجمالی به خروجی کارکردهای شورای شهر دهدشت نشان از ضعف عملکردها و ناکار آمدی است بطوریکه در این راستا باید قبول کرد شورای شهر چهارم از منظر فونداسیون سازی و استارت طرح های مهم عمرانی ،تفریحی وفرهنگی ...) چیزی برای ارائه ندارد.
پر واضح است می توان خطاهای استراتژیک زیادی از شورای دوره
چهارم شهر دهدشت در بوته نقد یافت لیکن پرداختن به این موضوع خارج از حوصله این سطور است .شورای شهر دوره چهارم دهدشت جز به مسلخ کشیدن اخلاق ادبیات گفتاری در صحن جلسات شورا چیزی برای ارائه ندارد و امروز باید در عرصه عمومی پاسخگوی اما و اگرهای بسیاری باشد .
این شورا هم در بسیاری از ابعاد جز ترویج ادبیات تخریب گرایانه چیزی برای عرضه نداشته و باعث شده است که شورا به محلی برای جدل و مرکزی برای تنش تبدیل شود که در نهایت باعث خسران شهر و شهروندان شده است ، کما اینکه در بسیاری از امور ناهماهنگی و بی برنامگی که محصول اختلافات عمده و عدیده ی شوراست به بارزترین و ملموس ترین شکل ممکن خود را نشان داده است.
یک نگاه به وظایف شورای اسلامی شهر در قانون شوراها (ماده ۷۱-بندهای 2 ،4 ،5 ،6 ، 7 ، 18) موید حضور و دخالت شورای شهر در حوزه های خارج از شهرداری است حال باید پرسید آیا شورای شهر دهدشت در مسائل اجتماعی ،اقتصادی ،بهداشت وفرهنگی نقش آفرینی نموده است ؟ باید پرسید آیا پارلمان شهر در این خصوص کنش های اثر گذار خود را ایفا نموده است؟
بعضی از اعضای شورا هیچ گونه دیدگاه تخصصی در حوزه مسائل شهری از قبیل : تدوین برنامه های رشد و توسعه موزون شهری ،شناسایی و اولویت بندی تخصصی مشکلات شهر ،ایجاد منابع در آمد برای شهرداری ،جذب سرمایه گذار بخش خصوصی وکاهش تصدی گری شهرداری ،بستر سازی برای افزایش مشارکت نخبگان با شهرداری ،فعال سازی کمیته های زیر مجموعه شورا با حضور صاحبان اندیشه ندارد و....باعث شده است تا عملا در رشد و توسعه شهر در حوزه مسئولیتشان نقش موثری نداشته باشند و تنها به ماشین فشار برای عزل و نصب مجموعه شهرداری و یا نوشتن به نامه های باشند که بیشتر از آنکه یار شهرداری باشند بار شهرداری هستند ، درخواست های بعضا نانجا که بجای ارائه راه حل ، مشکلات عدیده ی شهرداری را دوچندان می کنند .
اما نقد دیگری که به شورا وارد است عدم ارتباط هدفمند و منسجم آنان نهتنها با شهروندان متخصص در حوزه های مختلف شهری است بلکه همه شهروندانی است که به هر حال فارغ از گرایش سیاسی ، قومی و ... میتوانستند با نمایندگان خود در خردترین نهاد منتخب دموکراتیک ارتباط برقرار کنند و به آنان بدون واسطه از مشکلات شهرشان بگویند و نمایندگان نیز از مشورت و راهنمایی آنان بهره گیرند.
میتوان با شهروندان سخن گفت، آنها را به مشارکت هرچهبیشتر در حل چالشهای شهر دعوت کرد، عملکرد شهرداری را با همین ظرفیت به چالش کشید، میتوان پرسشگری را تقویت کرد و میتوان با بهرهگیری از این ظرفیت بیبدیل، با رویکردی غیرسیاسی و بیشتر اجتماعی، برای تقویت پرسشگری در جهت توسعه استفاده کرد .
اختلافات عمده بین اعضا که هر روز بیشتر و بیشتر می شود و شورا را جولانگاه رقابت های سیاسی و اهداف شخصی کرده است باعث شده که شهروندان هر روز ناامید تر شده و عطای لطف شورا را به لقایش ببخشند زیرا که هر دم از این باغ بری می رسد .
خروجی شورا جز افزایش اختلاف و عمیق تر شدن شکاف چیزی نبوده و متاسفانه در این بین منافع شهروندان است که قربانی مصالح شخصی عده ای می شود بی آنکه توجهی کنند که با رای همین شهروندان به این کرسی رسیده اند .
شهروندانی که با هزاران امید نمایندگانی به شورا فرستادند که شاید گرهی از کار خلق وا کنند اما به شکلی دراماتیک خود اعضای شورا به کلاف سر در گم اختلاف دچار شدند و هیچ نقطه ی روشنی به اصلاح امور دیده نمی شود و هیچ امیدی به خروج دود سفید از دودکش شورا نیست زیرا که شواهد و قراین حاکی از شدت گرفتن اختلافات است و هر کس ساز خود را می نوازد و تنها در این بین مطالبات بی پایان اما بحق شهروندان است که بی پاسخ می ماند و انگار گوش شنوایی در بین اعضای شورا برای این مطالبات شهروندان که با صدای بلند فریادشان می زنند نیست.