باری دیگر شهرستان گچساران دچار تب وتاب ناامنی اجتماعی شده است .یک ناامنی بسیار خطرناک که ریشه ای عمقی دارد وبه یک عادت اجتماعی وناهنجار بدل شده است.حمل ونگهداری اسلحه گرم وسرد وتهدید وایجاد رعب و وحشت در همه جای کشور ودنیا وجود دارد وهزاران تیتر حادثه ای ونقد وبرسی های زیاد اتفاق افتاده وخاص شهرستان یا استان ما نیست اما نکته اینجاست خواب آرام کوچه های گچساران چگونه آشفته شد؟
آقایان صدای تیر است ، عروس نمی برند آبرو می برند
(
(مِنْ أَجْلِ ذلِکَ کَتَبْنا عَلى بَنی إِسْرائیلَ أَنـَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْس أَوْ فَساد فِی الأَرْضِ فَکَأَنـَّما قَتَلَ النّاسَ جَمیعاً وَ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنـَّما أَحْیَا النّاسَ جَمیعاً).
هر کس انسانى را بدون ارتکاب قتل، و بدون فساد در روى زمین به قتل برساند، چنان است که گویا همه انسان ها را کشته است و کسى که انسانى را از مرگ نجات دهد گویا همه انسان ها را از مرگ نجات داده است»
به قلم نرگس پوراحمد:
باری دیگر شهرستان گچساران دچار تب وتاب ناامنی اجتماعی شده است .یک ناامنی بسیار خطرناک که ریشه ای عمقی دارد وبه یک عادت اجتماعی وناهنجار بدل شده است.حمل ونگهداری اسلحه گرم وسرد وتهدید وایجاد رعب و وحشت در همه جای کشور ودنیا وجود دارد وهزاران تیتر حادثه ای ونقد وبرسی های زیاد اتفاق افتاده وخاص شهرستان یا استان ما نیست اما نکته اینجاست خواب آرام کوچه های گچساران چگونه آشفته شد؟
از اولین اقدام به قتل گچساران در سال ۹۳ وفرزندکشی پدر تلخ آبشیرینی چندماهی نگذشته ، همان قتلی که مسئولان دلیلش را اعتیاد به شیشه عنوان کردند ونقد مصرف شیشه ومواد روانگردان برچسب این مورد شد وبه سرعت هم در قلب رسانه ها جای گرفت .هیچکس اعتراض نکرد چرا این مورد قتل را رسانه ای کردید .البته رسانه ای شدن معضلات اجتماعی جهت تنویر اذهان عمومی وعدم شایعه پراکنی وصحت خبر ،روند نقدی دقیق و رسیدگی بهتر همه عوامل را دربر می گیرداما برای همه ی موارد نقض حقوق اجتماعی مردم باید لحاظ شود. ترس دخترک روستانشین تلخ آبشیرینی با ترس اهالی بلوار بعثت و کوچه ی بیست جنوبی کارکنان دولت از یک جنس است ترسی از جنس تلخ وناگوار وماندگارترین ترس در اذهان.
اشاره به قتل های صورت گرفته چه آن موردی که اعتیاد زمینه اش را با فقر خانواده اجین نمود چه مورد ناکامی در گرفتن پاسخ مثبت ویا هتک حریم شخصی همه موارد تلخی است که به شیوه ای رخ داده وپرداختن به ریشه ی وقوع آنها وجلوگیری از بروز نمونه های مشابه در راس وظیفه همه ی رسانه هاست. قتل قتل است فرقی ندارد عامل قتل اعتیاد دارد جنون عاطفی دارد یا فراتر از همه برای پنهان نمودن وافشا نشدن وقوع جرمش دلیل دیگری دخیل باشد .ارتکاب جرم وگناه وبه سخره گرفتن حقوق اجتماعی وآبروی افرادی که همه سرشناس وآبرومند هستند هم نباید از نگاه رسانه به دور باشد.
سوال اصلی اینجاست :چرا مسئولین امر در گچساران همانند مسئولان استان در قتل دختر جوان یاسوجی که به طور شفاف پیگیر موضوع قتل عاطفه بودند پاسخگوی خبرنگاران نیستند ؟
حتی قتل در محیط زیست وپیگیری موارد مربوط به محیط بانان هم شفاف پیگیری شد
آقایان به گوش باشید اتفاق افتاده واتفاق ساده ای نیست .زنگ هوشیاری برای مادران وپدران غافلی است که تربیت نوجوانان وجوانان را به جد به فراموشی سپرده ویا به آغوش جامعه برون خانواده سوق می دهند.سن خودکشی ،رغبت به دیر به دیر آمدن نوجوان وجوان به خانه ، وهمنشینی با دوستانی که شناخت کافی از آنان نداریم ویا حتی فراتر از همه حریم خصوصی مجازی با آنان که نمی شناسیم همگی چوبهایی است که چرخ سعادت را واژگون می کند.
بروز حوادثی از این دست وسهل انگاری در ترویج فرهنگ ضدیت با ضد ارزشها لرزه ای بر اندام وچارچوب ناب خانواده وتربیت خاص بومی واصیل جامعه کنونی ما دارد. نسلی که هنوز به گرفتن قلم در دست عادت نکرده اند به راحتی اسلحه سرد وگرم را برای انتقام –خودکشی-دیگرکشی-زورگیری و…استفاده می کنند.اینها جرم است سوء تفاهم نیست نمی شود کشت وگفت ببخشید سوء تفاهم بود!
بارها صدای تیراندازی در مراسم های رسمی وغیر رسمی در شهر باب شده بود با توجه به تذکرات دیگران کسی توجهی به امر عادی شدن شنیداری این کار ننمود.شاید بیشترین تیراندازی های هوایی با اسلحه های جواز دار در شبهای دهه فجر-چهارشنبه سوری-شب سال نو-ویا برد وباخت فوتبال بوده وپس از ایام فاطمیه هم جشن های عروسی عادت به صدای تیر را آنقدر معمولی نموده بود که در زمان ارتکاب یکی از قتلها همسایه می گفت :«نترسید ،صدای تیر است عروس می برند»
آقای امام جمعه محترم
آقای فرماندارتلاشگر
رییس محترم نیروی انتظامی شهر
جوانان غیور دانشجو-فرهنگی-بسیجی
با صدای تیر این روزها «عروس » نمی برند « آبرو » می برند.سالهاست می شنویم:
اسلحه در خانه حادثه آفرید و دختر نوجوانی کشته شد تنها ۱۸ سال داشت
اسلحه در خانه حادثه آفرید نزاع خانگی به برادرکشی بدل شد
اسلحه سرد وقطعه قطعه شدن بدن مقتول در یکی از محله های شهری
اسلحه سرد وکشته شدن دختر دانشجوی پزشکی فرزند شهیدی که قربانی نزاع خانگی شد
اسلحه گرم وخودکشی –قمه به دستان اسفند ۹۳ خاطیان موتورسوار-–تهدید-دزدی-و…و…..و….
اینها اثرات یک ناامنی بسیار مهلک است که چارچوب تربیتی ونظام آموزشی –فرهنگی و دینی و انتظامی در جلوگیری از آن باید دخیل شوند .ما سرخوش از تمام شدن نزاع های دسته جمعی و خوشحال از ترویج همدلی وهمزبانی سال نو را میمون قلمداد کردیم وناخواسته بغچه ی فروردین ۹۴ به لفافه ی خون پیچید.درد وقوع قتل است.درد هنجارشکنی وهتک حریم خصوصی وفاصله از ارزشهای ناب الهی است. درد درد دوری وفراموشی خدایی است که مرگ دست اوست .مرگ ناخواسته را فرجامی بد بشارت داده است.حضور ونظارت نیروی انتظامی وعملکردشان در دفاع از جان عموم جامعه از وظایف قانونی این عزیزان است اما ذکر این موارد که :مورد فامیلی است-مورد ناموسی است-مورد اعتیاد است –مورد افسردگی است همه شانه خالی کردن از یک مورد است وآن این است «مورد این روزها جان انسان است که گویی در این شهر بهایی ندارد»
تاسف بروز این حوادث –تلخی مرگ عاطفه در یاسوج-تلخی چهره سوخته ی سیما در دهدشت-تلخی سربریده ی دخترک تلخ آبشیرینی-تاسف مرگ دختران کوچه بیست جنوبی –تاسف مرگ داماد بلوار بعثت –تاسف خودکشی جوانی دیگر و….زنگ هشدار به متولیان فرهنگ-امنیت وسیاست شهر است یادمان رفته این تفنگها تفنگ پدر است که اینبار بر دوش پسرها میراث ماندگار ایل نیست پیک عزراییل است وهر بار صدای تیرش سینه ای را می شکافد ودیگران ناآگاه همچنان می گویند :
:نترسید صدای تیر است عروس می برند.
حجله ی خون به پاست حجله های بی عروس وحجله ی دامادهایی ناکام که از سر هر چه فرجامش بد است بر سر کوچه ها به پاست.بیایید ریشه ی این خطای بدفرجام اجتماعی را پشت تریبونهای اجتماعی فریاد کنیم وریشه یابی و راهکاری برای جلوگیری از عادت با ارتکاب جرم بیابیم.
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر