مشروح اخبار


» سیدعلی اصغر تقوی پژوهشگر و منتقد سینما در گفت‌وگو با روزنامه «ابتکار» مطرح کرد: سینما، روی خط تعالی



کتاب «تبارشناسی تحلیلی جریان‌های سینمایی در ایران» به نویسندگی سید علی اصغر تقوی به جریان سانسور و نظارت در سینمای ایران و جریان حضور زنان و همچنین جریان کمدی در سینمای ایران از منظر تبارشناسی می‌پردازد.

کتاب «تبارشناسی تحلیلی جریان‌های سینمایی در ایران» به نویسندگی سید علی اصغر تقوی به جریان سانسور و نظارت در سینمای ایران و جریان حضور زنان و همچنین جریان کمدی در سینمای ایران از منظر تبارشناسی می‌پردازد. کتابی که می‌تواند در زمینه پژوه‌های سینمایی دانشگاهی راهگشا باشد. به همین مناسبت سراغ نویسنده رفته و با او گفت‌وگو کرده‌ایم.

تبارشناسی تحلیلی چیست و چه موضوعیتی در ساحت سینما دارد؟

تبارشناسی تحلیلی گونه‌ای جدید از تبارشناسی نیچه ای و فوکویی است، آنچه باعث شده است تا قید تحلیلی را بر تبارشناسی وارد کنیم، همین موضوع واقع شدنِ سینماست، اصولا معتقدم که نسب شناسی و نسل شناسی و یا دودمان شناسی که مورد توجه نیچه و فوکو بوده است، برای موضوع تحقیقی که دنبال کرده ام کفایت نمی کند. یعنی کار من با نسب شناسی پدیده ها در سینما انجام نمی شود، خصوصا که موضوع مورد نظر من جریان های سینمایی در ایران است، نه یک گونه و ژانر و یا محصول خاص از سینما، در واقع تاکید و توجه ما در این پروژه بر روی جریان های سینمایی موجود در ایران است، مثلا جریان نظارت و سانسور در سینمای ایران از ابتدای ورود سینما به ایران بوده است و اینکه چه کسی آن را آغاز کرده و چه کسی آن را ادامه داده است و یا تکمیل کرده است تنها از منظر تاریخی مورد توجه ماست وگرنه تبارشانسیِ صرفِ این جریان، هیچ دانشی را به تحقیق ما اضافه نمی کند، بلکه آنچه مهم واقع می شود تحلیل این موضوع در بستر تاریخ وقوع است که بدانیم در اثر چه چیزی و با چه فشارهایی سینمای ما به چه جریان هایی ابتلا یافته است و برای چه مقصودی و چگونه هدایت و نظارت شده است. این تنها مثالی بود برای تحلیلی بودن تبارشناسی موضوع جریان های سینمایی در ایران.

برای تحلیلی کردن تبارشناسی در این موضوع بخصوص به نظرتان چه نگرشی و چه رویکرد تازه تری نهفته است که تا کنون از آن غافل بوده ایم؟

اصولا آنچه از تبارشناسی به ذهن متبادر است؛ نسل شناسی، نسب شناسی، دودمان شناسی پدیده هایی است که برای نوسینده از اهمیت نوشتن برخوردار است. پرداختن به هر زمینه دیگری ذیل عنوان تبارشناسی قریب به ذهن نیست، اما در برخورد با پدیده ای مثل جریان های سینمایی به نظرم رسید که نمی توان در این خصوص به نسب شناسی بسنده کرد، از این رو به مبحث تبارشناسی تحلیلی روی آوردم و گفته ام که تبارشناسی می تواند یک اعم و اخص داشته باشد، یعنی اینکه بگوییم تبارشناسی بر مبنای موضوعی که باید به آن بپردازیم می تواند ذات انگارانه باشد و یا نام انگارانه و این انگاره‌ها را دلیل بر تفاوت و تغییر ماهیت موضوع دانسته ایم که فی المثل در جایی باید تبارشناسی ذات انگارانه کنیم و در جایی دیگر نام انگارانه.

تبارشناسی ذات انگارانه و نام انگارنه چیست؟ و اصولا چه ربطی به این موضوع سینما و جریان های سینمایی دارد؟

گفتیم که تبارشناسی اعم از ذات انگارانه و نام انگارانه است، در مورد برخی پدیده ها، اسامی، القاب و اشخاص مهم است تا بتوانیم علم و اطلاع لازم را نسبت به آن پدیده بسنجیم و به دست بیاوریم، در مورد جریان های سینمایی این اسامی و افراد کافی نبود و اصولا کم اهمیت تر جلوه می نمود، این شد که به منابع، ماخذ و مراجع نیز باید رجوع می کردیم و آنها را نیز در یک رابطه قرار داده و شناسایی می کردیم، یعنی اینکه ناچار به منبع شناسی و ماخذ شناسی شده ایم، وقتی به شناسایی مرجع وماخذ یک جریان پرداختیم، دریافتیم که باید برای قرار دادن این مآخذ در یک رابطه حقیقی، یک تحلیل را نیز اضافه کنیم که اصولا این مرجع و ماخذ را از کجا آورده ایم و چرا آورده ایم؟ این جمله؛ اسباب تحقق تبارشناسی تحلیلی شد تا ما بتوانیم ضمن رجوع به نسل، نسب، افراد و اشخاص حاضر در یک پدیده به منابع و ماخذ یک جریان دسترسی داشته باشیم و فی المجموع بتوانیم یک تحلیل درستی را نیز از این انتساب ارائه کنیم. 

آیا در این اثر به جریان انقلاب و یا جریان دفاع مقدس در سینمای ایران نیز پرداخته شده و اصولا نظرتان راجع به این جریان ها در سینمای ایران چیست؟

بله، سینمای ایران متاثر از دو جریان انقلاب و جنگ بوده است، اما من در نامگذاری ها و جریان خواندن کمی وسواس و تردید به خرج داده ام، چرا که درباره جریان انقلاب در سینمای ایران آن طوریکه انتظار میرفت منجر به تولید اثر نشد و از حیث تعدد و تنوع آثار می توانیم بگوییم جریان کم کاری بوده است، البته همه مولفه های یک جریان فراهم است اما بلندترین فریادها در این جریان سینمایی مربوط به پیش از انقلاب است، «قیصر» و «سفرسنگ» مسعود کیمیایی را که در زمره آثار این جریان قرار داده ایم، خود به لحاظ دیگری محصول جریان موج نوی سینمای پیش از انقلاب نیز هست، این گونه هست که ما در تحلیل این جریان ها دچار ضعف ها و کاستی هایی نیز هستیم، سینمای دفاع مقدس هم برای استقلال از سینمای جنگ به عنوان یک جریان مستقل سینمایی کاستی هایی دارد که منهای چند فیلم وچند فیلمساز، چیز تازه ای که بتواند آن را از سینمای جنگ جدا کند نداریم، در سینمای دفاع مقدس مولفه های کافی برای دستیابی به یک جریان مستقل سینمایی را داریم، اما در عمل محصولات کافی متناسب با آرمان ها و اهداف این جریان خیلی معدود و انگشت شمار است تا جایی که مجبوریم برخی از آثار این ژانر سینمایی را در دسته آثار و محصولات سایر جریان ها بشمار بیاوریم و به عنوان مثال برخی از آثار این جریان سینمایی در شمار محصولات جریان کمدی در سینمای ایران است و کمتر از مولفه های جریان سینمای دفاع مقدس تبعیت می‌کند.



تاریخ انتشار : 18 مرداد 1397, 23:42



» اخبار مرتبط:

  • محکومیت سوپراستار سینما به 90 ضربه شلاق
  • کارگردان ایرانی :سریال«فاطما گل» با نام «زینب» می‌سازم.
  • وقتی مدیر خبر ندارد!
  • سقف سینما «پرسیا» در شیراز فروریخت.
  • آیت‌الله جنتی در مورد مشایی به احمدی‌نژاد چه گفت؟
  • » اشتراک گزاری خبر

    نام:*
    ایمیل:*
    متن نظر:
    کد را وارد کنید: *
    عکس خوانده نمی‌شود


    نظرشما در مورد سیستم؟