» روایت ۱۹ آبان گچساران به قلم یدالله مرادی
یدالله مرادی از فعالین سیاسی شهرستان گچساران ،روایتی از حادثه ۱۹ آبان ماه ۱۳۵۷ در شهرستان گچساران را برای راک نیوز ارسال کردند که عینا در زیر آمده است:
بسمه تعالی
قیام در گچساران ، انقلاب در ایران
ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش را بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش را
شهر نفتخیز گچساران از معدود شهرهای ایران است که ظهور و بروز و توسعه اش با صنعت نفت بوده و بهمین علت دارای ترکیب جمعیتی متفاوت و متنوع از سراسر ایران بوده و هست.
شهری کوچک در جنوب غربی ایران اما تعیین کننده در اقتصاد کشور که هر روز مبادلات ارز جهانی و تعیین نرخ مبادلات اقتصادی خود را به جهانیان نشان می دهد. اولین منطقه جغرافیایی از استان کهگیلویه و بویر احمد است که نظام شهری، ابزار و ساختار شهری، منازل و دستگاههای مدنیت (مدرسه- بازار- سینما- بیمارستان- اتوبوس- باشگاه- خیابان- جداول و...) در آن ملاحظه گردید و ادبیات جدیدی با ترکیبی از الفاظ لری، ترکی و کلماتی انگلیسی (گیس- گارسون- شیفت- رست- لین و ...) در زبان محاوره عمومی رایج گشت.
انقلاب اسلامی در گچساران :
بافت شهری، ساختار صنعتی و کارگری، تنوع فرهنگی، سطح تحصیلات و تعدد اقوام و طوایف از شهر گچساران مردمی آگاه، مبارز، انقلابی و متعهد ساخته که در تحولات سیاسی، اجتماعی تاریخ 100 سال اخیر نقش و جلوه ی زیبائی از مظاهر توسعه یافتگی فکری و مبارزاتی را نشان می دهد. از کشف نفت در لایه های تپه های گچ کوراوغلو تا بنای شهر گچساران (در 25 کیلومتری شهر کنونی دوگنبدان) و سیل مهاجرت از سراسر ایران (جویای کار و حتی هندیهای شرکت هند شرقی انگلستان تا دهها شرکت آمریکایی، فرانسوی، کره ای و ... در جغرافیای این شهرستان تا خوزستان و بوشهر مشغول کار بودند و در مرحله بعد ساخت منازل شرکتی در روستای آبشیرین و ساخت پالایشگاه بزرگ و معروف سه قلاتون و دشت بلوط و دهها مورد دیگر همه نشان از تحول ساخت اجتماعی در این منطقه بود که در جریان ملی شدن صنعت نفت و حتی کودتای 28 مرداد، موارد و مسائلی پیش آمد و تحرکات جدی در بدنه و حرکتهای کارگری شکل گرفت تا در آستانه سالهای 40 تا 43 که نام امام خمینی (ره) مطرح شد و پیدایش حرکت جدیدی از انقلاب خواهی و عدالت طلبی بر مدار دین گرایی و گفتمان اسلامی نمود پیدا کرد.
از سالهای 56 این مبارزین مثلث نفت، بازار و فرهنگیان در گچساران بودند که همنوا و هماهنگ با سراسر ایران حرکت انقلابی اسلامی را شکل بخشیدند. جوانان دانشجو هم از این شهرستان به روشنگری پرداختند، روحانیون اعزامی به مناسبت های ماههای محرم و صفر و رمضان جهت آگاهی بخشی حضور یافتند و مجالس مذهبی را بسوی مسائل اعتراضی و نقد و نقادی حکومت پیش بردند که سبب تحرک لایه های متعدد جامعه شدند. بخوبی بیاد دارم که در تابستان 57 در شرکت پارادیس کار می کردم؛ عوامل شرکت عموما تبریزی هایی بسیار معتقد بودند که فلسفه قیام 29 بهمن 56 تبریز را بیان می کردند و حتی کاست سخنرانی های حضرت امام خمینی (ره) را به ما می دادند و لذا با شروع مهر 57 علاوه بر برنامه ها و محافل انقلابی در بازار گچساران که ترکیبی از اصفهانیها و بهبهانی ها بود، حرکتهای اعتراضی در نفت و راهنمائیها و سخنرانی های معلمین انقلابی سبب شد تا گروه جدیدی پرشور، بانشاط، بی پروا و آگاه بنام دانش آموزان در پهنه خیابانها جاری شوند، هم شعار دهند و هم به پخش اعلامیه اقدام نمایند و هم در برگزاری راهپیمایی ها پر جوش و خروش ظاهر شوند و هم مدارس و کلاس ها را به تعطیلی بکشانند و اینها همه مقدمه ای شد بر قیامی خونین، تاریخی و افتخار آمیز در ایران بنام قیام 19 آبانماه 57 گچساران.
از ابتدای مهر 57 عملاً مدارس (دبیرستان ها) تعطیل و مرتب اعتراض آنها برمیخاست. فرهنگیان علاوه بر آگاهی بخشی دست به اعتصاب زدند و کارکنان نفت با جهت گیری و همراهی با مردم و فرهنگیان زمینه پیوند با بازار را ایجاد کردند، سه چهره در آن ایام بعنوان محور نقش آفرینی داشتند (شهید بشارت از روحانیون– حاج شریعتی از بازار– و حاج بهرام تاج گردون از فرهنگیان)، در کنار این اسامی نام های متعددی چون مرحوم متقی کاشانی و دهها دانشجوی انقلابی و صدها بازاری و روحانی و فرهنگی دیگر وجود داشتند که عملاً گچساران را تبدیل کرده بودند به یک دیگ جوشان و آماده فوران.
در صبح روز 19 آبان ماه اداره ساواک و فرماندار وقت برای خوش خدمتی و شاید ارائه گزارشی، جمعیتی 100 تا 150 نفر از اوباش و بدکاره ها را در خیابان با نام تظاهرات جاوید شاه راه انداختند، این جمع در همین خیابان شهید بلادیان کنونی با حمایت حکومتیان چرخی زدند و در سایه نیروهای امنیتی متفرق شدند اما این حرکت رگ غیرت، خون عزت و شور انقلابیگری گچسارانی ها را به حرکت در آورد و همان دیگ جوشان در زمانی بسیار کوتاه و بدون هیچ رسانه و امکاناتی فقط بصورت سینه به سینه به مردم اطلاع دادند که عصر ساعت 3 همه جلوی مسجد جامع تجمع کنند تا انزجار خود را از حامیان حکومت اعلام کرده و با مواضع شفاف و صریح، مخالفت خود را با حکومت و انسجام و پیوند خود را با انقلاب امام (ره) به ظهور برسانند و نگذارند نام درخشان مبارزاتی گچسارانی بوسیله تعدادی اجیر مصادره گردد و این بود که در زمانی کوتاه هزاران نفر در فضای بسیار بزرگ مسجد جامع تجمع کردند و به علت حجم زیاد جمعیت امکان حضور در صحن مسجد و حیاط آن وجود نداشت، لذا همه بی ریا و صاف و صادق بر خاکها نشستند تا خاک غفلت و بدنامی را از گچساران بزدایند.
تا غروب و اذان چیزی باقی نمانده بود، سخنرانان به روشنگری مشغول بودند و مردم پر شور و هیجانی شعار میدادند و سخنان آنها را تأیید می کردند که ناگهان دو ریوی ارتشی پر از سرباز مسلح رسیدند.
مسجد شهیدان:
جهت نشستن مردم رو به قبله و مسجد جامع بود. جلوی درب ورودی مسجد محل سخنرانی ها، اعلام قطعنامه راهپیمایان گچساران در اعتراض و انزجار و تنفر از اوباشانی بود که در شهر تظاهرات حکومتی راه انداخته بودند، طبیعی است که برای راه اندازی این تظاهرات در زمانی کوتاه باید تیمی هماهنگ، گروه هایی منسجم و جمعی برنامه ریز هدایت امور را در دست داشته باشند که لازم است تا مدیران و طراحان آن روزها بیشتر بگویند و بنویسند و عناصر اصلی را معرفی نمایند.
حدودا" ساعت 5 رسیده بود که ماشینهای ارتشی در محدوده ساختمان کنونی فرماندهی نیروی انتظامی که زمین بکری بود پیاده شدند، یک پست کوچک برق رسانی شرکت نفت هم جنب فروشگاه رفاه کنونی وجود داشت که نیروهای نظامی پشت آن سنگر گرفتند و اقدام به تیراندازی به سوی مردمی کردند که آرام نشسته بودند و فقط به سخنرانیها گوش میدادند، که ناگهان صدای شلیک ها بلند و بسرعت صدای "شعار مرگ بر شاه، ناله و شیون زن ها، فریاد های فرار کنید و ..." در فضا پیچید. ضمن اینکه مرحوم حاج علی هاشمی با لهجه شیرین اصفهانی داد میزد که ((هوایی ست))؛ اما فوران خون از ناحیه شکم شهید بلادیان که در دهانه درب ورودی مسجد ایستاده بود و نقش دست خونینش بر دیوار مسجد حکایت از بی رحمی و جنایت نیروهای نظامی داشت که تحمل یک نشست اعتراضی و آرام مردم را جلوی یک مسجد نداشتند.
هجوم جمعیت و جوانان ناراحت و پرشور که با ملاحظه تیراندازیها روحیه کینه ورزانه به بساط دولت و حکومتی ها گرفته بودند آنها را به خیابان آورد تا بشکنند شیشه های بانکها و آتش بزنند مشروب فروشی ها و سینما را و شعار علیه ظالمان و طرفداران حکومت و غاصبان زمینها دهند و اعتراض خود را با سنگ و چوب به ساختمانهای دولتی و مظاهر فساد و فحشا بیان دارند.
صدای تیر اندازی ها و آتش گلوله ها و دود ناشی از سوختن لاستیک و بشکه های نفت سیاه آسمان گچساران را متحول کرد و اراده و عزم و جدیت انقلابیون و مبارزین را پایدارتر نمود.
از ساعت 8 نیروهای کمکی از هنگ بهبهان در سراسر شهر مستقر شدند و عملاً همه جا را پوشش دادند و حکومت نظامی را اعمال نموند.کم کم نام شهدا و زخمی ها قیام زبان به زبان پخش شد (هر چند هر نوع رفت و آمد ممنوع بود) و اینجانب صبح روز بعد بود که در کنار ساختمان کنونی بسیج چهره منور و به خون خفته ی دانش آموز کلاسمان شهید امینی را دیدم و هنوز ادب و احترام خود را به خون خشکیده ی سرازیر شده از آرواره (چانه اش) را الگو و مشی خود قرار داده ام و میگویم: رخ زيباى تورا خال زدم بر بدنم
تا بماند يادگار بدنت درکفنم ...
نام های عزیزان دیگر شهید این قیام پرویزی، پارسی، فراشبندی، کیامرثی هم روزهای دیگر در بین مردم پخش شد و از این تاریخ بود که هم نگاه ایران انقلابی به گچساران دلاور و قهرمان با احترام خاص در اردوگاه انقلاب اسلامی طرح شد، به همین جهت دی ماه همین سال بود که حضرت امام خمینی (ره) هیئتی را به سرپرستی مرحومان بازرگان و هاشمی رفسنجانی جهت تقدیر از مردم و اعتصابیون شرکت نفت به گچساران فرستادند و هم نام گچساران در صدر خبرهای مبارزاتی و قیامهای پی در پی انقلابی کشور قرار گرفت و چندین مرتبه بوسیله رادیو بی بی سی اعلام گردید و هم گچساران پیشقراول آزادیخواهی، عدالت طلبی و اسلامگرایی مبارزات جنوب ایران واقع شد، بطوریکه در توجه تمام گروهها و جریانات سیاسی آن مقطع قرار گرفت که گروه هایی سعی کردند تا از این روحیه و آگاهی مبارزاتی آنها در حین و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بهره برداری نمایند که باز هم جوشش خون شهیدانش، خرد و تعقل مردمش، آگاهی و دینداری رهبرانش سبب گردیدند تا نام گچساران و قیام 19 آبان 57 برگ زرینی از تاریخ مبارزات استقلال خواهانه این کشور و این استان و این شهرستان باقی بماند و مسجد خونین آن قیام بنام مسجد شهیدان اشتهار یابد. در چهل و یکمین سالگرد این قیام خونین همنوا با بازماندگان شهدای والامقام و دلسوزان و دلواپسان راستین آرمانها و اهداف بلند انقلاب اسلامی و پاسداشت خیزش انقلابی-اسلامی سال 57 گچساران و گچسارانی ها می سرایم دردی جانکاه را:
گرچه پیر است این تنم ، دل نوجوانی میکند ……
در خیال خام خود هی نغمه خوانی میکند !!
شرمی از پیری ندارد قلب بی پروای من ……
زیر چشمی بی حیا کار نهانی میکند !!
عاشقی ها میکند دل ، گرچه میداند که غم ……
لحظه لحظه از برایش نوحه خوانی میکند !!
یدالله مرادی
آبانماه 98- گچساران
تاریخ انتشار :
19 آبان 1398, 06:38
» اخبار مرتبط:
19 آبان 57 گچساران در گذر خاطراتمراسم بزرگداشت قیام ۱۹ آبان ۵۷ شهرستان گچساران برگزار شدبرگزاری مراسم یادمان قیام 19آبان 57 گچسارانتقدیر فرمانده سپاه ناحیه گچساران از حضور مردم در راهپیمایی 22 بهمن+متن کاملمسیرهای راهپیمایی روز جهانی قدس در استان کهگیلویه و بویراحمد مشخص شد
» اشتراک گزاری خبر