مشروح اخبار


» صف‌هايي كه ارزش انسان ایرانی را خفیف كرد



صف‌هايي كه ارزش انسان ایرانی را خفیف كرد
حمزه جهانگیری
۱- یکی از اجزاء لاینفک زندگی انسان و جامعه ایرانی در دهه ۶۰ شمسی صف و ایستادن در آن بود. صف هایی که بخش عمده آن برای تهیه ارزاق و کالاهای مورد نیاز از جانب مردم در مقابل محل توزیع کالاها شکل مي‌گرفت.
پدیده اجتماعی صف در دهه ۶۰ شمسی به دو علت به وجود آمده بود: اولا جنگ تحمیلی و دوما کاهش فروش نفت باز هم در ارتباط با علت اول که دولت وقت را مجبور به جیره بندی و کوپنی نمودن کالاهای مورد نیاز مردم مي‌نمود اما با این حال در دهه ۶۰ با آن گفتمان خاص معنویت گرایی، رساندن انسان به مرحله تعالی و از خاک بر افلاک شدن که شعار‌هاي جناح حاکم چپ بود، صف نشان یک تضاد بود. انسانی که قرار بود به مرحله معنویت برسد مجبور بود به علت کمبود کالاهای مورد نیاز ساعات طولانی در صف بایستد و مسلما مابقی اوقات زندگی نیز هم و غمش پیرامون تامین ارزاق و کالاهای مورد نیاز باشد. به عبارت بهتر شعارها و گفتمان حاکم از کمال معنوی انسان سخن مي‌گفت اما واقعیت‌ها همان انسان را گرفتار در بند نیاز‌هاي مادی نموده بود.
alt
۲- گویی شعار بازگشت به گفتمان انقلاب و دهه ۶۰ که دولت آقای احمدی‌نژاد مدعی آن بود تنها در بازگشت به صف و ایستادن در آن خلاصه مي‌شد! امسال در سال پایانی دولت دهم صف این پدیدار دهه شصتي دوباره در دهه ۹۰ به زندگی اجتماعی انسان ایرانی بازگشته است.
این جا نیز «صف» نشانی از یک پارادوکس است. انسانی که قرار بود پول نفت بر سر سفره اش بیاید، برنج، مرغ و... نیز از سر سفره اش رفته و او در کمبود این کالاها باید با پرداخت هزینه بیشتر ساعات طولانی در صف برای تهیه آنها به انتظار بایستد. صف اینجا نماد چیزی دیگر نیز هست: "تخفیف ارزش انسان ایرانی"، تخفیفی که شان انسان ایرانی را به دو کیسه برنج یا چند عدد مرغ کاهش داده است. صف اینجا تقابلی دیگر را نیز باز گو مي‌کند. گرچه صف نمادی از تجمع انسانی است اما در صف هدف مشترکی بالاتر از نیازهای فردی انسانها را به هم پیوند نمی دهد. اگر عکس‌هاي مربوط به صفهای این روزها مربوط به برنج را بنگریم با تاویل نشانه شناسانه مي‌توان به این نتیجه رسید که صف تجمعی کاذب است. در این عکس‌ها دست هایی که سعی مي‌کنند زودتر از بقیه دستها از زیر کرکره مغازه به برنجی که بیرون انداخته شده دست یابند و انسانهای که از روی همدیگر برای دست یابی به کیسه‌هاي برنجی که از بالا پرتاب مي‌شوند بالا مي‌روند نشانگر این حقیقت‌هاي تلخ هستند: تخفیف ارزش انسان و تنهایی و انفراد به جای تعاون و همکاری و زائل شدن اخلاق.
alt
۳- در نگرشی غیر سیاسی و بیشتر جامعه شناسانه به صف مي‌توان نحوه شکل گیری اش در جامعه ایرانی را در چار چوب تحلیل‌هاي جامعه شناسی خودمانی معرف خلق و خوی بی نظمی ایرانیان دانست.صف به جای اینکه در شکل نرمالش چون خط راست منظم شکل گیرد در ایران در اکثر مواقع بیشتر به شکل توده ای در هم تنیده بر پا مي‌گردد. بی نظمی که در جلوه‌هاي دیگرش چون بی قانونی در هنگام رانندگی و بروز حوادث بی شمار جلوه مي‌کند. در این میان نیز چون دولتها امری منتزع از حیات اجتماعی نیستند آنان نیز به گونه‌ای بی نظمی را به شکل خاص خودشان نمایان مي‌کنند.

نتیجه‌گیری: صف در دهه ۶۰ نماد پارادوکسی بود که مي‌توان آن را با ماندن پاهای انسان ایرانی در خاک علیرغم تلاش دولت وقت برای رساندنش به افلاک توصیفش کرد. در دهه ۹۰ صف پارادکس میان شعار رفتن نفت بر سر سفره مردم و کمبود کالاها و گران شدن آنها مي‌باشد.
جان کلام آنکه: صف یک تنه نمادی از نقصان و ضعف‌هاي دولت و ملت است که همچون آینه‌ای وضعيت آن جامعه و مسئولانش را به عينه به نمایش مي‌گذارد!



تاریخ انتشار : 20 اسفند 1391, 23:42



» اخبار مرتبط:

  • آخرین وضعیت سبد کالای رمضان کارمندان دولت
  • توزیع کوپنی کالاهای اساسی باقیمت ارزان
  • فرزندانمان باید آزادی را تمرين کنند
  • اقتصاد کوپنی یا کوپن های اقتصادی
  • ولایت فقیه جبهه سیاسی نیست که عده ای پشت آن مخفی شوند
  • » اشتراک گزاری خبر

    نام:*
    ایمیل:*
    متن نظر:
    کد را وارد کنید: *
    عکس خوانده نمی‌شود


    در میان پیشنهادات این روزها، کدام را قابل اعتنا می‌دانید؟