"زاگرس در حال جان دادن است"
زمستان نزدیک است ولی لطفا چند سالی قید خواب زمستانی را بزنید زیرا اگر راهکاری اندیشیده نشود با شروع سال جدید باید منتظر تخریب های وحشتناک تری بر علیه طبیعت زاگرس باشیم.
ادامه خبر...شورا و شهرداری دهدشت این روزها تبدیل به میوه و سوژه ی آزمایشی دشنه سازان طایفه ای، جناحی، و گروهی ....تباران دهدشتی است که قربان نیامده دست به ذبح پیش از موعد زده اند. سر بریدن طفل به چهل نرسیده ی معصوم، که می توان خروجی اعتماد و انتخاب مردم بر هر دو جایگاه و نهادهای مهم نام نهاد، جفایی است به خود و شهروندی که در اوان کار شورا و شهردار دوره ی پنجم، همچنان مجبور به دیدن و شنیدن برچسب هایی از نوع شورای چهارمی از سوی هفت ماه به دنیا آمدگان کم تحملی است که اذهان آحاد جامعه را به سوی تعصبات فردی و;خیالات واهی خود هدایت کرده اند. نگران از انتخاب شهردارند یا ناامید از بهبود وضعیت٬ سوال اینجاست مگر قبل از شورا و شهردار فعلی گل و بلبل بود و عدالت اجتماعی در کوچه پس کوچه ها و ادارات رقاصی می کردند؟ یادمان رفته قلم ها چه آزار کشیدند و چند جوان دختر و ;پسر به دادگاه ها خوانده شدند به جرم نقد٬ روشنگری و بیان حقایقی که به صلاح و نهان از چشم و گوش مردم بود؟ وضعیت دلهره آور گذشته را با دشنه ی یاس به کالبد جامعه سوق دادن هنر می خواهد؟ قرن ۲۱ فصل تعامل است و مشارکت اجتماعی با مسئولانی که عملکردشان مستقیما با محیط فیزیکی و روحی مردم سر وکار دارند نه قهر و در کمین نشستن برای خطا و سقوط از منصبی که وظیفه اش امانتداری ونگهبانی از حقوق مردم است. می دانیم توقعات بالاست و مشکلات نیز بسیار اما چرا در تنگنا دیدن مومن و مسئول باید برای دیگران تا این حد شیرین باشد که در همین اوان کار با برچسب زدن ها و معاملات پشت پرده و غیره و ذالک روحیه ی فرد مسئول و;خود مردم را تحت الشعاع منفی قرار می دهید؟ آیا ثمره اش گریبان شورا و شهرداران دوره های بعد را نمی گیرد؟ آیا این محیط عناد و دشمن ستیزی به جامعه و;حتی وجهه افراد آسیب نمی زند؟ باید فرصت داد، و با امید و تعامل شورا و شهردار جدید را یاری تا سنگ عظیمی که چهارسال در ته چاه انداخته و مانده بود با عناصر توانایی، تجربه و اعتماد به سلامت بیرون بیاید دست در دست هم دهیم به مهر میهن خویش را کنیم آباد...
*یا حق*
بیژن کاظمی کیان*
ادامه خبر...جناب اقای دکتر احمدی
خیرمقدم ما را به استان محروم کهگیلویه وبویراحمد پذیرا باش. انتصاب حضرتعالی که فردی با سابقه دانشگاهی ودارای اندیشه وتفکر اعتدالی هستید،بارقه ای از امیدرا دردل کسانی که دل درگرو رفع محرومیت وتوسعه پایدار استان دارند روشن کرد،مشروط براینکه باتعامل و مشورت با نخبگان وپایبندی به ایده ها واصول دولت تسلیم زیادخواهی کسانی که همه چیز را برای خود میخواهند ومعتقدند که دنیا باید بر مدار خواسته های انان بچرخد نشوید.
ارمان برابری مانند ازادی،ازپیشینه ترین ارمان های بشری است که پیامبران،ازادگان،روشنفکران وهمه مردم محروم وزجر کشیده در درازی تاریخ بر ان پای فشرده اند.
ولتر فیلسوف معروف فرانسوی می گوید:ازآنجاکه ویژگی جامعه به گونه ای است که نابرابری می آفریند،هدف حکومت بایدکوشش برای برقراری برابری باشد.
استان کهگیلویه وبویراحمد توسعه نیافته،زخم انواع نابرابری ها را در دوره های مختلف تاریخی وسیاسی برپیکره خود به یادگار دارد،استانی که دارای قابلیت های فراوانی جهت توسعه است،قابلیت های از قبیل:تنوع وگوناگونی اقلیم،بارندگی سالانه مناسب وابهای سطحی کافی،وجود میادین نفتی وگازی،مراتع غنی ومنابع جنگلی،تنوع زیستی،موقعیت مناسب جغرافیایی،برخورداری از جاذبه های گردشگری،وجودمنابع معدنی فراوان و..... درکنارتمامی این قابلیت های طبیعی و جغرافیایی،وجود نیروهای انسانی تحصیلکرده ،توانمند وپرانرژی که از زیربناهای اصلی توسعه است امتیاز قابل توجهی است اما جای سئوال است که چرا این استان با تمامی توانمندیهای بالقوه ،هنوز جزء چند استان محروم کشور است؟ به عقیده نگارنده از مهمترین عوامل این توسعه نیافتگی نابرابری های ایجاد شده در استان است.
نابرابری پدیده ای است که ناخواسته در جوامع انسانی ظاهر می شود وبر امده ازعلل گوناگونی مانند :اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی،سیاسی و...است زمانی که نابرابری پدید می اید ازبین بردن ان کار دشواری است.ولی می شود درگذرزمان وبا برنامه ریزی منطقی ان را دگرگون کرد.
شارون معتقد است که پنج عامل سبب ایجاد نابرابری می شود:1-کوشش ثروتمندان2-نهادهای اجتماعی3-فرهنگ4-اجتماعی شدن5-ابزارهای زور ازبین انواع نابرابری ها ،مهمترین نابرابری که در استان مانع رشد واستفاده از قابلیت ها وتوانمندی ها میشود نابرابری بیرونی است. این نابرابری تبعیض امیز ترین نابرابری هاست،اینکه انسان ها را بر اساس منطقه جغرافیایی ،نژاد وقومیت ،تقسیم بندی کنیم وبراساس این تقسیم بندی امکان استفاده یا عدم استفاده از موقعیت هاو امکانات مادی وسیاسی را به انها بدهیم،اوج نابرابری است.
ریشه زمینه ذهنی نابرابری بیرونی وتبعیض های قومیتی ،گروهبندی وپیش داوری های فرهنگی است.اینکه خواسته یا ناخواسته استان را به سردسیر وگرمسیر،ترک ولر،ثلاث وغیرثلاث،سادات وغیرسادات،گچسارانی ودهدشتی ویاسوجی،طیبی وبویراحمد......تقسیم نمائیم وبراساس این پیش داوری ذهنی وفرهنگی وبدون توجه به توانمندی و استعدادشان درموردشان به قضاوت بنشینیم سبب میشود که ازمهمترین عامل توسعه پایدار یعنی نیروی انسانی کارامد غافل شده ومدیریت های استان ،در دورهای مختلف براساس شاخص های غیرقابل قبول عامه مردم به دست افرادی سپرده شود که خود معتقد ومجری چنین نابرابری های هستند. مدیریت ارشد استان اگر خواهان توسعه پایدار ورفع محرومیت ازپیکرنحیف این دیاراست ،بایدجلوی گسترش چنین نابرابری های را بگیرد تا درجامعه شاهد همبستگی همگانی باشیم و جامعه ای که هماهنگی وهمبستگی همگانی نداشته باشد،نمی تواند چشم انتظار فراهم شدن توسعه پایدار باشد.ودرجامعه ای که نابرابری بیرونی زیاد باشد ومبنای رسیدن به حقوق سیاسی،اقتصادی،اجتماعی قرار گرفتن در دسته بندی های قومی ومنطقه ای وسیاسی خاص باشدحقوق کسانی که درمعرض پیشداوری تبعیض هستند چندین برابر ضایع خواهد شد وهمچنان شاهد محرومیت درعین برخورداری خواهین بود. دست دردست هم دهیم به مهر مهین خویش را کنیم اباد
سیدسلیمان کریمی ،دانش اموخته دکترای جغرافیای سیاسی
ادامه خبر...بازهم یک غم دیگر، باز هم چندی دیگر از منابع انسانی کشور در حادثه ای غمناک پر کشیدند و باز هم نشانی دیگر از مسئولانی که وضعیت کشور بی خبرند.
حالا دیگر کار از کار گذشته، دختران شهر افتاب به همایش شهر ادب نرسیدند، فرزانگان در راه به جای عبور از پل از این دنیا عبور کردند و نه کسی استعفا کرد و نه کسی حتی ککش گزید فردا هم بیمه خودنمایی می کند دیه را واریز می کند و پایان
ادامه خبر...از قدیم، افراد دنیا دیده میگفتند؛ وقتی گیر زورگیر ناشی افتادید هر چه خواست از دارایی دنیا به او بدهید، چاقو کش ناشی وقتی ضربه بزند، مهلک می زند به قصد کشت. اما چاقو کش حرفه ای حداقلش آن است که میداند چاقو را کجا فرو کند که کاری نباشد
ادامه خبر...زیربنای حرکت رو به آبادانی و پیشرفت که از خواسته های همه جوامع علی الخصوص کشتی به گل نشسته ی شبه شهر امروز ماست.
انتخاب و تصمیم در همه امور با محوریت عقلانیت و مشورت با اهل فن و خروجی بدون تعارف و محافظه کارانه ی فرد یا گروه انتخاب کننده است؛ پس اگر خواستار روند توسعه و پیشرفت در اصول مدیریتی شهرمان هستیم، خشت اول باید در جایگاه معین، با برنامه و محکم گذاشته شود
ادامه خبر...گسترش شبکههای اجتماعی چنان عرصه را بر «روزنامهنگاری» تنگ کرده است که تشخیص خبرنگار حرفهای با «شهروند خبرنگار» در فضای مجازی و حقیقی بهغایت مشکل شده است.
امروزه خبرنگاران بیش از پیش بایستی شأن و جایگاه خویش را با عشق به دانستن مداوم و بهرهوری از کلیه داشتههای تجربی و علمی خود پاس دارند و علیرغم تمامی مشکلات و مصائب اجتماعی و اقتصادی رسالت عظیم خودرا به انجام رسانند .
بی شک نگاه داشت جایگاه وشان خبرنگاری به مراتب بسیار بالاتر از اتجام رسالت خبری میباشد چراکه هرخطای از این صنف میتواند جایگاه خبرنگاران را فارغ ازعملکرد یک فرد درافکارعمومی بشدت تنزیل دهد،درست چیزی شبیه اتفاقی که چند روز گذشته در یک مراسم تجلیل از خبرنگاران رخ داد. دادو فریادهای سردبیر یک روزنامه معروف برسر یک خانم برای عدم دعوت ازوی .
اتفاقی که هر دوسوی آن دردناک است.دردناک است که در فرهنگی که به حرمت یک زن گاهی از یک قاتل میگذرند حالا بخاطر مبلغی ناچیز بر او درانظارعمومی هتاکی میشود و دردناک تر اینکه یک خبرنگار که همه دغدغه او فرهنگ و اخلاق رسانه ای و اقتصاد است خود بخاطر یک کارت هدیه 50 هزار تومانی قیصریه ای را به آتش بکشند.
به گزارش راک نیوز ؛ در روزهای گذشته یکی از باشکوه ترین آیین های تجلیل از خبرنگاران برگزار شد و این کامل ترین برنامه ای بود که در سالهای اخیر در کل استان برای گرامیداشت خبرنگاران واقعی ونه آدمهایی که نان و امنیت شغلی دولت را دارند و رسانه داری تفریحشان است.
این طبیعی است وقتی کار بزرگ باشد شاید کسانی هم از قلم بیفتند و در این میان یک خبرنگار از آنهایی که در این استان کس و کارو دلبستگی ندارد و در کلام و عمل فقط به تحقیر قوم بزرگ لر می پردازد اول بر خلاف عرف خودش را در برنامه دعوت می کند.
در حضور جمع اراده می کند دست روی یک خبرنگار بلند کند. نه یک خبرنگار بلکه یک زن چرا که تصور می کند قرار نیست کارت هدیه دریافت کند!!.
می خواهد در حضور خبرنگاران به یک خبرنگار خانم حمله ور شود و اینجاست که همه آن چیزهایی که باور یک قوم است مورد توهین قرار می گیرد.
بعد هم قلم به دست می گیرد و صنعت یک استان را به تمسخر می گیرد مگر نه این است که شب و روز همه ایران تلاش می کنند تا سینره و زردبندی بسازند که آوازه اش در همه جهان پیچیده است.
مگرغیر از این است که تنها صنعت این استان که قابلیت درخشیدن در بازارهای فراملی و جهانی را دارد همین محصولات تولیدی سینره وزردبندی میباشد.
اگر واقعا پخش و فروش محصولات این دو کارخانه مشکل و منعی دارند چرا این ذوستان که رسانه دراختیار دارند تاکنون سکوت کردند واگر محصولات این کارخانه مشکلی ندارند پرداختند به چگونگی ومحل مصرف محصولات این کارخانجات صرفا برای انتقام گرفتن از یک مسئول بدلیل دعوت نکردن از آقای سردبیر غیر از سقوط اخلاق چه معنا و تفسیری درنگاه مردم بافرهنگ وتیزبین استان خواهد داشت.
آری وقتی اخلاق سقوط می کند وقتی هیچ تعهدی به قلم نباشد از ده ها کاربردی که برای یک محصول تولید استان نوشته می شود فقط آن بخش که به تقویت جنسی و دوران شیردهی مربوط است پر رنگ می شود. اصلا کسی که امروز به بهانه کارت هدیه ای صنعت استان ویکی از موفق ترین مدیران ارشد استانی را مورد هجمه قرار میدهدازکجا معلوم که نوشته هایش از سر دلسوزی برای توسعه استان باشد !
شاید مغرضانه بودن یادداشت آقای سردبیر وقتی بیشتر محرزمیشود که هم درمیان تجلیل شدگان بسیاری از خبرنگاران گرمسیری حضور داشتند و هم در طی سال های گذشته تاکنون تعدادی از اصلی ترین همکاران ومسئولان در فرمانداری بویراحمد از فرزندان گرمسیری هستند.
والبته شاید این تنها حربه باشد برای انتقام جناحی از فرمانداری که همیشه براصول و تفکر اصلاح طلبی خود پایبند بوده و اخلاق محوری وی برکسی پوشیده نیست حتی مخالفین منصف .
آری وقتی اخلاق سقوط می کند آدمها تفکرات تنگ نظرانه خود را وارد عرصه کار می کنند و یک خبرنگار را به حکم زن بودن تحقیر کرده و آماج تخریب های بی رحمانه قرار می دهند
ادامه خبر...ظریفی میگفت :اعتبار آدمها به بودنشان نیست به دلهره ای است که بعداز نبودنشان حس میشود.تو آنقدر خوب بودی که در این روزهای گرمازده تابستان تنهاخبر رفتنت توانست عرق سرد بر چهره هابشناند وقتی نامت بارفتن عجین شدیاد رفتن های پس از تعطیلی آخرین زنگ مدرسه افتادم، آن روزهایی که درمیان بچه دبستانی ها چون نامت باهیبت بودی و رعناقد باهیبت بودی و خوش خوی ، نیک تینتی که هرگز از او لطمه ای به هم سن و سالهایش نرسید. همکلاسی دوران ابتدایی وراهنماییم تورامیشودبا واژه هایی چون تلاش برای روزی حلال و لبخند ساکن شده برلب هایت تعریف نمود. باوردارم که هیچ وقت بچگی نکردی و برای ماوهمه هم سن و سال های آن دوره آبادی همچنان دوست داشتنی خواهی ماندوصادق مانند آنچه درسجلد برایت فامیل نهادند.
میگویند خاک سرداست و فراموشی می آورد اما چگونه میشود محرم بیاید وآن بی ریاسینه زدنت را مردم آبادی فراموش کنند نه تنهاسینه زدنت درعاشورا دریادها خواهد ماند بلکه درگوش مانجوامیکندحنجره ای که از آن برای عزیز فاطمه نوحه خواندی. اگرچه این روزهای آخر دیگرنفست بالا نمی آمد امابدان حنجره بیمه شده ات شفا خواه توخواهد شد در روزی که برای نوحه خوانان درعزای حسین تخفیف ویژه ای خواهند داد. سخن آخر اینکه یادها فراموش نمی شوند حتی به اجبار دوستی ها ماندنی اند حتی با سکوت. روحت شاد هیبت صادق دوست
خدایاردرخش- سردبیر راک نیوز
ادامه خبر...
راک نیوز- نمی دانم تاکنون اندر احوالات این نسل جدید اندیشیده اید یا نه! اگر آری که وضعشان را می دانید وگرنه کافی است سری به دنیای مجازی بزنید تا ببینید به وفور بچه های در رده سنی ۱۴ تا ۲۰ سال را که از دنیا خسته شده اند، مکرر عاشق شده اند و شکست عشقی خورده اند، همه به دنبا پول اند و صد البته که بی هدف شب تا صبح سرشان به خزعبلات های فضای مجازی گرم است، پست های بی هدف، کامنت های مسخره و الخ
این نسل خودش چراغ های قرمز را روشن کرده است و دارد فریاد می زند که خطر بیخ گوششان است. نوجوان ۱۵ ساله که از به ته خط رسیدن و تیغ و شاهرگ حرف میزند که دردش درد بشریت و نهیلیسم و پوچی و از این قبیل مسائل نیست، دردش درد تزریق خطرناک فرهنگ بی فرهنگی است. او نه از پدر و مادر، نه از مدرسه و نه از جامعه نیاموخت که چگونه باید در میان فشار تکنولوژی، تبادل فرهنگی غرب و شرق عالم و دوگانگی های اجتماعی موجود در جامعه جان سالم به در ببرد.
درد این نسل درد خطرناکی است، آموزش های مدرسه و در سطح عالی و آکادمیک پاردوکس شدیدی با واقعیت های جامعه داشت. نهادهای خانواده در دوران این نسل سست شده بود و خیانت بزرگ والدین در فراهم سازی فضاهای مجازی و ماهواره ای بدون اینکه پیش از آن فرهنگ میزان تاثیرپذیری کودکان و نوجوانان خود را تغییر دهند هم به بی هویتی نسل جدید کمک کرد و در نهایت بخشی از ساختار فرهنگی تاثیرگذار کشور مانند صدا و سیما و رمان و غیره به سمت و سویی رفت که نباید می رفت و حالا دستپخت آنها نسل کنونی شده که همه چشم هایشان را بسته اند و نمی خواهند خطر را ببینند و احساس کنند.
روزگاری که صدا و سیما بعنوان تنها رسانه کشور باید تاثیرگذار ظاهر می شد، نشد. مضامین خود را بر عشق و عاشقی گذاشت و آن را چاشنی همه فیلم ها و بحث هایش کرد و در پارادوکس حرف و عمل گرفتار شد مثلا در سخنرانی هایش از ازدواج بهنگام و ساده می گفت و در فیلمهایش یک کارکتر ۵۰ ساله را دم بخت نشان می داد و عروس می کرد با کلی گزافه گویی و حاشیه و القای فرهنگ پرخرجی. عرصه سینما پر شد از فیلم های بی خاصیت که یکطرف عشق و عاشقی های نافرجام بود و یکطرف دیگر بی برنامگی برای تربیت فرهنگی نسل ها. ذائقه جوانان و نوجوانان داستان خوان کشور را به سمت رمان های بی محتوا و صرفا رواییِ عشق و عاشقی سوق دادند و سریال های پرطرفدار ماهواره ای هم که تا دلتان بخواهد مسائل کم ارزش تر و بی محتوا را بزرگ جلوه داد و اینجاست که می فهمیم چرا دغدغه یک نسل این همه سخیف و بی ارزش است. منظور من اصلا سانسور و یا حذف ابزارهای رسانه ای نیست اما خوب است بدانیم که پدر و مادر، جامعه و نهادهای آموزش در تربیت نسل فعلی که در سن نوجوانی و در حال گذران دهه دوم زندگی قرار دارند، گند زده اند.
حالا به جایی رسیده ایم که هیچ بخشی از ساختار فعلی در تربیت کودکان در اختیار پدر و مادر نیست و مدرسه و دانشگاه هم با شیوه سنتی خود از میدان تربیت خارج شده و فقط یکسری حفظیات را به خورد ذهن کودکان، نوجوانان و جوانان می دهند تا با امتحان و نمره به آنها مدرک عطا کنند. لذا مقوله تربیت نسل های امروز عملا با این بی برنامگی به دستان جامعه پرمخاطره و رسانه های غیرکنترل شده خطرناکی افتاده که اولین نشانه آن افسردگی و گرایش به تنهایی است که در این نسل هم اکنون شاهد آنیم.
هیچ از خود پرسیده ایم که چه می شود که دغدغه نوجوانان و جوانان کشورمان از علم، تاثیرگذاری، سیاست، اکتشاف، جوامع بشری و فلسفه ناگهان به عاشقی، خودکشی، پول، شاخ شدن در اینستاگرام و لایک خوردن در فلان شبکه تغییر می کند؟ نهادهای فرهنگی کشور، والدین گرانقدری که قرار است فرزندانشان، از چند سال آینده کشور اداره کنند و معلمان و اساتیدی که آنقدر در پیدا کردن ایراد فلان جمله امتحان تبحر داشتند و حفظ کردنی به خورد فرزندان این کشور دادند که از وظیفه اصلی شان یعنی اتخاذ بهترین الگوی تربیت در کنار آموزش غافل شدند؛ لطفا به این سوال پاسخ دهند و بگویند چرا این نسل مشتی عاشق افسرده ی بی هدف شد؟
ادامه خبر...راک نیوز- تاریخ جهانی و ملتها امروز توسط زر و زور و تزویر حاکمیت صهیونیستی وارونه نوشته میشود تا حق مسلم ملتی و دینی را از صفحه روزگار محو نمایند.
مبارزه ملت غیور و مظلوم و ستم دیده فلسطین در سایه سکوت وحشتناک مدعیان آزادی ، بدون در دست داشتن امکانات دفاعی و برخورداری از ابزارها و موقعیت های سیاسی و اقتصادی در برابر صهیونیسم بین الملل که هم از حمایت همه جانبه جامعه مظالم جهانی و امپریالیسم بی رحم و نظام استکباری پشت گرم می باشد و هم از انواع سلاح و رسانه و منابع مالی و حمایت سازمانهای بین المللی برخوردار است و هم در مقابل دنیای نامتحد اسلام ، حاکمیت ارتجاع عرب و خیانت سران خاورمیانه راه و روش حمایت از فلسطین و مردم آواره سرزمین های اشغالی را بسته اند در چنین بستری علم مقاومت در غزه هنوز برپاست ، جوانان شجاع فلسطینی در حماس پایدارند.
در دوران فلسطین خیانت سران سازشکار سازمان آزادی بخش فلسطین و حاکمان کرانه غربی بر دیواره ی مقاومت تاختند اما صلابت و بصیرت آزادمردان آن سرزمین هنوز سرافرازانه و با اتکا به تواناییهای درونی خود مبارزه را تداوم میدهند. اسناد تاریخی و روایت بی طرفانه محققان جهانی بر این حقیقت مسلم حاکمیت مردم فلسطین و ستمگریها ، غارتها ، آتش زدنها ، کشتارهای دیر یاسین و کفر قاسم و صدها مورد دیگر توسط اشغالگران ماجراجوی اروپایی داعیه دار یهود ، صدها فیلم و کتاب و روایت نگاشته اند اما چگونه است که هنوز در سراسر جهان بسیاری از مردم بر حقایق عینی چشم فرو بسته اند و استغاثه کودکان فلسطینی ، آوارگان اردوگاههای صبرا و شتیلا و........ را نمی شنوند ؟
امروز در مورد روز جهانی قدس به صرف حضور در خیابانها و محکومیت شعاری و زبانی ستمگران یهود تنها بسنده نکنیم بلکه از این فرصت به رزمندگان و مبارزان امید و انگیزه ، به جهانیان آگاهی و معرفت در این رابطه و به اعراب ساکت و ماتم گرفته غیرت و به خائنین و پیمان شکنان آنها اخطار دهیم. زیرا شناخت و تبیین ماجراهای فلسطین و نیم قرن جنایت و جرائم رژیم صهیونیستی برای همه آزادگان از هر نژاد و دین و مکتب عملی واجب است.
فلسطین و قدس در گیر و دار مذاکرات به اصطلاح صلح و سازش تحمیلی توسط کشورهای عربی تنها مانده اند. استکبار جهانی با طرح خاورمیانه بزرگ توحش و بی رحمی و قساوت را توسط صهیونیستها بر این ملت تاریخی و کهن روا داشته و لذا هزاران پیر و جوان و کودک مسلمان را از سرزمین و خانه و کاشانه آبا و اجدادی خود آواره نموده اند.
امروز که ایران اسلامی پرچمدار مبارزه با استکبار و صهیونیسم جهانی است و در دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم پیشتاز است باید موضوع فلسطین را دستور اولویت اول سیاست خارجی خود قرار دهد ، این مطالبه ی آرمانی حضرت امام (ره) و شهدای انقلاب و مبارزین بزرگی چون شهید چمران و متوسلیان بوده و هست.اینکه امام خمینی (ره) در همان بدو پیروزی انقلاب اسلامی ایران روزی خاص را اختصاص به قدس دادند بدین جهت بود که :
1-سیاستهای نظام جمهوری اسلامی بر این مدار و محور تنظیم شود (بعنوان یک واجب عینی)
2-قدس و فلسطین از دایره تنگ عربی خارج شود و مسیر حمایت جهانی را بیابد.
3-اشاعه فرهنگ مبارزه با رژیم ستمگر حاکم بر قدس اشغالی قابلیت دسترسی برای عموم مردم از راههای گوناگون را داشته باشد.
4-زمینه سازی برای پیگیری قضیه قدس و فلسطین در همه مراکز علمی ، تحقیقاتی ، آموزشی و حتی سیاسی و نظامی پدید آید.
5-چهره واقعی و حقیقی فلسطین و فلسطینی در مواجهه با پدیده شوم صهیونیسم و رژیم اشغالگر به خوبی برای جهانیان عرضه گردد.
و باید گفت که روز قدس منظر و فرصتی است برای ایجاد یک زمینه مناسب و همگانی برای بررسی نقاط ضعف و قوت مبارزان و آزادی خواهان فلسطین و شناخت ترفندها و دسیسه های صهیونیسم و عمال منطقه ای آنها.
روز قدس ، روز یک ملت و یا یک سرزمین و یک جغرافیای مشخص نمی باشد ، روز قدس روز مردم و فرهنگ و تمدن و عقلانیت و مبارزه با مظاهر ظلم است و لذا باید این روز را در پراکندگی جغرافیای جهانی جستجو کرد تا هیچ مکتبی و دولت و نظامی قدرت اشغال و تصرف و آوارگی را ایجاد ننماید. روز قدس روز فرهنگ مقاومت و ارزش گذاری به جانفشانی و ایثار است ، روز تقدیس جهاد و تجلیل از جهادگران و مبارزان می باشد.
بیاییم تا معرفت و آگاهی و کمال خود را بر جهانیان به نمایش بگذاریم.
بیاییم تا انتظار رهایی قبله مسلمین را از چنگال اشغالگری و تجاوز پایان ببخشیم.
یدالله مرادی -تحلیلگرمسائل سیاسی
ادامه خبر...