» احمدينژاد چه حرف خلافي زده است؟
با مروري كوتاه بر انتقادهايي كه به دولت ميشود و همچنين با در نظر گرفتن پاسخهايي كه احمدينژاد يا طرفداران او به اين انتقادات ميدهند، درمييابيم كه كلمه «خلافگويي» كه تعبير مودبانه كذبگويي به حساب ميآيد، شاهبيت اين پرسش و پاسخهاست. آخرين مورد از اين موارد را ميتوان واكنش احمد توكلي به سخنان احمدينژاد در صدا و سيما دانست كه توكلي صراحتا آن را خلافگويي مينامد كه ميتواند خسارات بزرگي به بار آورد.
اين نخستين بار نيست كه توكلي با رييسجمهور اينگونه سخن ميگويد. 21 آبان سال 90 او در بيانيهيي سخنان احمدينژاد را درباره برگزاري جلسه انتخاباتي در منزل توكلي و سخنان گفته شده در آن جلسه را كذب دانست و نوشت: «سخنان احمدينژاد دروغ محض است.»20 بهمن همان سال رحيمي، معاون اول رييسجمهور،
در ارديبهشت سال 91 هم احمدينژاد اين سخن لاريجاني كه بنزين دو هزار تومان ميشود را دروغ خواند.
يك بحث مهم اين است كه در اين جدال بر سر راست و دروغ، كدام يك از طرفين بر سبيل حق طي طريق ميكنند. كدام طرف راست ميگويد و كدام طرف براي رسيدن به قدرت، حقيقت را قلب ميكند. در حال حاضر روزنامههاي مستقل يا اصلاحطلب ميتوانند با طيب خاطر افتخار كشف اين نكته را به رسانههاي بيشمار اصولگرا بسپرند تا در تريبونهاي متفاوت نوشتاري و صوتي و تصويري خود به آن بپردازند.
اما نكته مهم ديگري هم در اين ميان وجود دارد و آن، اين است كه بايد جانب انصاف را نگه داشت و از اصولگرايان معترضشده اين سوال را پرسيد كه مگر احمدينژاد چه حرف تازهيي گفته كه او را متهم به خلافگويي ميكنيد؟ چرا تاريخ تمام اين اتهامات مربوط به سال 89 به بعد است؟ كدام بخش از سخنان احمدينژاد خلاف بود؟ نرخ تورم؟ بيكاري؟ اقتصاد رو به رشد؟ محبوبيت ايران در كشورهاي جهان؟ ضرورت عمل به قانون اساسي؟ رتبه اول ما در منطقه؟ كدام يك؟اگر سخنان احمدينژاد را در اين موارد خلاف ميدانيد، بايد اين پرسش مهم را پاسخ بگوييد كه چرا تاكنون چيزي نگفتيد؟ احمدينژاد يك روز و دو روز نيست كه اينگونه با مردم سخن ميگويد. اگر شما اين حرفها را خلاف ميدانيد، دليل سكوتتان چه بود؟ و الان چرا معترضيد؟
آيا حق با احمدينژاد نيست كه انگيزه شما را رسيدن به قدرت ميداند كه براي آن، ناچار شدهايد سكوت خود را بشكنيد. آقاي توكلي كه به قول خودش از سر اضطرار به احمدينژاد راي داد، به صداقت او ايمان داشت يا از بيصداقتي او چشمپوشي كرد. و اگر بيصداقتي در آن زمان قابل اغماض بود، حالا چرا نيست؟اينها همه سوالاتي است كه بايد پاسخ گفته شود در غير اين صورت نامه نوشتنهايي از اين دست نميتواند توكلي و ساير اصولگرايان را به مقصودي كه ميخواهد، برساند.
|
ثمينا رستگاري
تاریخ انتشار :
20 شهریور 1391, 08:17
» اخبار مرتبط:
حمايت اجباري از احمدي نژادچيزي شبيه «نه در غربت دلم شاد و نه رويي در وطن دارم»!تحليل خاتمي درباره پايان دوره رياست جمهوري احمدي نژادکاپشن احمدي نژاد هم گران شداز احمدينژاد حمايت كرديم چون هاشمي مقابلش بود
» اشتراک گزاری خبر