زلزله آذربايجان شرقي جان 360 تن از هموطنانمان را گرفت، هزاران نفر را مجروح کرد و خانه و کاشانه آنان را به تلي از خاک تبديل کرد. همزمان با اين فاجعه،مسوولان اجرايي وعدههاي بسياري براي جبران مشکلات زلزله زدگان دادند و در آخرين مورد، وزير راه و شهرسازي قول داد ظرف مدت 2 ماه تمامي خانههاي ويران شده را دوباره بسازد و تحويل آوارگان بدهد. اکنون مدتها از اين وعدهها ميگذرد و 21 مهر ماه اين موعد دوماهه هم به سر ميرسد اما هنوز مشکلات حل نشده و اين وعده نيز مانند ديگر وعدهها به فراموشي سپرده شده است. در اين رابطه پايگاه خبري فريادگر با غلامحسين مسعودي ريحان نماينده اهر و هريس در مجلس هشتم گفت و گو کرده است.مسعودي ريحان معتقد است: «با روندي که من ميبينم تا پايان سال ساختمانها ساخته نميشود. چون فصل سرما رسيده و به زودي برف هم ميبارد و در يخبندان نميشود کار کرد و کارها براي بهار ديگر باقي ميماند.» در ادامه مشروح اين گفت و گو از نظرتان ميگذرد.
وضعيت مناطق زلزله زده در حال حاضر چگونه است؟
ابتدا تشکر ميکنم که شما به فکر زلزله زدگان افتاديد. آن روزي که زلزله رخ داد، من در تهران بودم اما فرداي آن روز اول وقت به شهرستان رفتم. زلزله در اهر، ورزقان و هريس بود. من نماينده اهر و هريس بودم اما 17 سال نيز ساکن ورزقان بودم و تمام روستاهاي آنجا را ميشناسم و اهالي آنها نيز من را ميشناسند. من با شنيدن خبر زلزله خيلي ناراحت شدم . در آن روز خواستم از طريق رسانهها ببينم وضعيت چگونه است، اما با کمال تاسف رسانههاي ما در همان روز زلزله خيلي اين فاجعه را انعکاس ندادند در حالي که رسانههاي خارجي به خوبي نسبت به آن توجه کردند. در همان روزي که زلزله اتفاق افتاده بود، متاسفانه بالگرد براي انتقال مجروحان نيامده بود. راه هريس به تبريز هم گردنه اي به نام «جوي جبل» دارد که جاده آن در اثر زلزله بالا و پايين شده بود و تراکم ماشينها که به تبريز ميرفتند، مانع حرکت سريع ميشد. يعني راهي که بايد در مدت 40 دقيقه طي شود، در 4 ساعت هم نميتوانستيم برسيم. در نتيجه آن طور که بايد و شايد به مجروحان رسيدگي نشده بود. من به همين بي توجهي اعتراض کردم اما به هر حال اين وضعيت اتفاق افتاده بود و انتظار ميرفت که از سوي مسوولان واکنش مناسبي نشان داده شود.
چرا اين همه در مورد انعکاس خبر زلزله حساسيت داريد؟
رسانه اهميت خاصي دارد. وقتي در رسانهها ابعاد زلزله نمايش داده ميشود، در وهله اول دردهاي مردم کميتسکين مييابد. مردم باور ميکنند که مشکلاتشان را نشان داده اند و اين يعني به فکرشان هستند. وقتي زلزله و صحنههاي دلخراش آنرا نشان ميدهند، باعث ميشود تا کمکهاي داخلي و خارجي به اين مناطق هدايت شود. ما کشوري هستيم که هر کجاي دنيا يک اتفاقي بيفتد، زلزله، طوفان يا سيل بشود، حکومت و تمام مردم ايران کمک ميکنند. تاکنون هم اين گونه بوده است و چون ما به آن کشورها کمک ميکنيم، آنها هم احساس مسووليت کرده و به ما کمک ميکنند. بنابراين شرط کمک رساني درست در اين است که به موقع اطلاع رساني شود. اما ديديم که زلزله اتفاق افتاده و در نهايت آن گونه اطلاع رساني شده بود! نکته ديگر اين بود که احمدي نژاد به عنوان رييس جمهور نسبت به اين فاجعه واکنش مناسب نشان نداده بود. به هر حال يک قسمت از کشور ايران آسيب ديده و فرزندان اين آب و خاک با بحران يکباره و ناخوانده رو به رو شده اند، در اين شرايط عوض اينکه احمدي نژاد به آنها سرکشي کند، به مکه رفت تا در اجلاس رياض شرکت کند. اين در حالي بود که در اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران از طرف عربستان شخصيت برجسته اي نيامد، در صورتي که بحران زلزله در ايران مهم بود و رييس جمهور بايد به اين موضوع رسيدگي ميکرد. البته معاون اول رييس جمهور، وزير کشور و وزير راه و شهرسازي هم براي سرکشي آمدند و نکته مهمتر اين بود که مقام معظم رهبري هم آمدند و به روستاها رفتند و بدون تشريفات و بدون اطلاع رساني به صورت سرزده آمدند و دستوراتي دادند و جلسه اي در شوراي اداري استان تشکيل شد که رهبري هم در اين جلسه حاضر شدند و دستورات لازم را دادند تا آبرساني کنند، مسکن بسازند و تامين خوراک و پوشاک زلزله زدگان را جدي بگيرند.
آيا دستورات رهبري از سوي دولت اجرايي شد؟
ما انتظار داريم اين دستورات ايشان به موقع عملياتي شود . روستايي که رهبري تشريف بردند، بايد زودتر ساخته شود تا مردم اهميت حضور رهبر انقلاب را احساس کنند. نه آن روستا، بلکه همه روستاها بايد به سرعت ساخته شود. اکثر روستاها تخريب 80 درصد و 40 روستا نيز تخريب 100 درصدي داشته است. البته در شهرها تخريب نبوده اما ساختمانها آسيب ديده و قابل سکونت نيست و هر روز هم زلزله هست. چندي پيش زلزله 4 ريشتري ورزقان را لرزاند و همين باعث ميشود مردم جرات نکنند.زير سقف بروند چون سقفها تکان خورده است. درست است که 100 درصد تخريب نشده اما ديوارها ترک برداشته و زير اين سقفها خوابيدن درست نيست. دولت قول داده که اين خانهها را ميسازيم. زلزله در 21 مرداد رخ داده و وقتي 21 مهر برسد دو ماه از آن گذشته و هنوز کاري براي خانههاي زلزله زدگان نشده است.
از وضعيت روستاهاي زلزله زده خبر داريد؟
من به بيشتر روستاها رفته ام. آن طور که بايد کارها پيشرفت داشته باشد، ندارد. به يک روستاي 100 خانواري رفتم که فقط براي 5 خانه فونداسيون ريخته اند. اکنون در آنجا زمستان رسيده و ديگر نميشود زير چادر خوابيد. اگر دراين روستاها بخواهيم در خانه بخوابيم، بايد پنجرهها را ببنديم و لحاف بر سر بکشيم. آنجا ديگر سرما رسيده و زندگي براي مردم سخت شده است. همين امر باعث شده تا زلزله زدگان به شهرهاي تبريز، کرج و مناطق ديگر کوچ کنند. آنهايي هم که جايي ندارند و ناچار هستند زير چادرها زندگي کنند، زندگي شان خيلي سخت شده است. امکانات بهداشتي و خدمات رساني به اندازه کافي وجود ندارد.
وضعيت درآمد و معيشت زلزله زدگان چگونه است؟
مردم اين منطقه از طريق کشاورزي و دامپروري زندگي ميکنند که هر دو مورد خراب است. براي دامها هم يک سرپناه ساخته نشده است. از طرف ديگر حمله گرگ و حيوانات وحشي زياد شده و همه اينها باعث شده تا مردم حيواناتشان را بفروشند. درنتيجه قيمت احشام در منطقه ارزان شده که اين هم يک زيان ديگر براي زلزله زدگان است.
با اين شرايط، گمان ميکنيد مردمي که کوچ ميکنند، دوباره به اين روستاها باز گردند؟
انشاءالله که دولت همت و اراده کند و با برنامه ريزي درست همه چيز را سازماندهي کند. دلمان نميخواهد اين روستاها به ويرانه تبديل شود و اشتغال آنها نابود شود. اينکه بگويم دولت کاري نميکند هم حرف درستي نيست. وقتي در يک منطقه با 300 هزار جمعيت زلزله رخ ميدهد، هر کسي انتظار دارد در وهله اول به او کمک رساني شود و هر روز هم تقاضاي کمک دارند. بنابراين مشکل را قبول داريم.
راهکار شما چيست؟
بهتر بود دولت به شوراها اعتماد ميکرد و کارها را به خود مردم ميسپرد، در آن صورت برون رفت از اين معضل راحت تر بود. دولت به اين اندازه امکانات ندارد که بخواهد مسئوليت همه کارها را عهده دار شود. دولت نبايد وارد گود شود بلکه بايد بالا بنشيند و نظارت کند. وقتي کمکهاي مردميميآيد، دولت خودش نميتواند توزيع کند. بايد اختياررا به شوراها بدهد تا کمکها به تدريج بين مردم توزيع شود.
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر