وی ادامه داد: آخرین بار از او خواستم تا به قولش عمل کند اما گفت که تصمیم ندارد سرقفلی را به من برگرداند .به همین خاطر عصبانی شدم و با چاقویی که در دست داشتم به یک ضربه به او زدم.
وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود گفت :باور کنید نمیدانم چرا دست به چنین کاری زدم. من آن موقع فشار خون بالا داشتم و در آن لحظه تعادلم را از دست داده بودم. حتی به خاطر ندارم که ضربه را چطور به مقتول زدم.
این متهم ادامه داد: من سالها بود که رشید و خانواده اش را میشناختم .خانواده او همیشه به من لطف و محبت داشتند و من شرمنده آنها هستم و می دانم اشتباه کرده ام.
این متهم گفت: من بعد از قتل پشیمان شدم و به همین خاطر وقتی دوستانم رشید را به بیمارستان رساندند من در قهوه خانه ماندم و فرار نکردم .من از همان ابتدای دستگیری نیز حقیقت را به پلیس گفتم. حالا هم میگویم شرمنده هستم .
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده و درخواست اولیای دم وی را به قصاص محکوم کردند.
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر