نويسنده : بيژن شايان |
انتخابات يکي از گزينههايي است که بر همه چيز تاثير ميگذارد و فضاي جامعه را به سوي تفکر تغيير هدايت ميکند. روال معمول کشور ما و البته جهان اين بوده که اگر فردي براي دوره اول رييسجمهور شد و در دور دوم نيز نامزد شد، ميتواند دو دوره متوالي 4 ساله را از مردم راي بگيرد. بنا بر اين شرکت کردن در 4 ساله دوم رياست جمهوري يک نامزد، ريسک است. اما اکنون شرايط تفاوت دارد. احمدينژاد ديگر نميتواند رييسجمهور شود و اگر فردي بتواند در اين دوره رييسجمهور شود، ميتواند اميدوار باشد که يک دوره 8ساله را از آن خود کرده و اين بسيار مهم است. اما اکنون احمدينژاد صحبتها و کارهايي انجام ميدهد که گويي بنا ندارد اريکه قدرت را رها کند. بسياري از فعالان سياسي و حتي افرادي که زياد هم سياسي نيستند، ميگويند که وعدههايي همچون استخدام 500 هزار نفر در دولت، بالا بردن يارانه نقدي به ميزان 250 هزار تومان و دادن سهام عدالت و بسياري موارد ديگر براي آن است تا احمدينژاد با تاسي از رفيق روسيه و طرح پوتين - مدودف، قدرت را مونوپول خود کند. در اين رابطه با سيدمهدي پورفاطمي، نماينده دشتي و تنگستان و عضو کميسيون اجتماعي مجلس گفتوگو کرديم که در ادامه آمده است. اکنون احمدينژاد شعارهاي زيادي ميدهد که عملي شدن آنها به رويا ميماند، گمان ميکنيد اين شعارها تا چه اندازه تبليغاتي براي انتخابات آينده باشد. احمدينژاد از روز اولي که رييسجمهور شد هم اين قبيل رفتارها را نشان ميداد و خيليها هم موافق آن نبودند. با نگاهي به گذشته ميبينيم که يکباره سفرهاي استاني را به راه انداخت و براي هر کدام از آنها هم بودجههاي کلاني را هزينه کرد و اين بدون هماهنگي با مجلس بود. و احمدينژاد بدون آنکه بودجه اي براي مصوبات سفرهاي استاني تصويب کند، به شهرها رفت و دايم وعده داد. در حالي که ما در کشورمان قانون داريم و کشور بر اساس قانون اداره ميشود، احمدينژاد يک سري قولهايي را ميداد که عملياتي نبود و هر جا که به مشکل برميخورد، مجلس را مجبور ميکرد تا تمکين کند و براي قولهايي که بيرون از مجلس داده ميشد، مصوبه ميگرفت. اما کار به اين جا تمام نشد. الان احمدينژاد ديده خيلي چيزها هست که نميتواند انجام بدهد و بسياري از وعدههايش ميتواند نظام اقتصادي کشور را بر هم بريزد، بنا بر اين حرفهايي ميزند تا به نوعي خودش را تبرعه کند. احمدينژاد بايد بداند که بر اساس قوانين کشور، يک جا بودجه را تصويب ميکنيم و آن هم مجلس است. البته قبول داريم که دولت بودجه را پيشنهاد ميکند اما فراموش نشود که مجلس آنرا تصويب ميکند. مگر مصوبات سفرهاي استاني در قالب لايحه بودجه بود؟ اشکال همين جا است. رييسجمهور در هيات دولت و در قالب سفرهاي استاني، بودجه اي را که مجلس بايد تعيين ميکرد، به هيچ ميگرفت و دو برابر توانايي واقعي کشور را در سفرهاي استاني وعده ميداد و براي دولت تعهد ايجاد ميکرد. اکنون هم ديده نزديک انتخابات است و خيلي از وعدهها و شعارهايي که داده، نميتواند محقق بشود، با سفرهاي آن چناني و ايجاد حاشيههايي مانند چند برابر کردن يارانه نقدي، سعي ميکند خودش را تبرئه کند و توپ را به زمين مجلس و نمايندگان مردم در خانه ملت مياندازد. وعده بالا بردن يارانه نقدي چه ربطي به مجلس دارد؟ احمدينژاد وعده ميدهد که ميخواهيم به هر ايراني 250 هزار تومان بدهيم اما مجلس مانع اجراي فاز دوم هدفمندي شده است. بنا بر اين زمزمه ميکنند که ما ميخواهيم هدفمندي يارانهها را اجرا کنيم اما نمايندگان مجلس نميگذارند. يک سري از اقشار کم درآمد جامعه هم که متوجه نيستند چه خبر است و فاز دوم هدفمندي چقدر تورم ايجاد ميکند، اعتراض ميکنند. بنا بر اين احمدينژاد کاري نکرده اما به خاطر همين يک سري فشارهايي به مجلس ميآورد. نقش مجلس چيست و چه کار بايد انجام دهد؟ بايد بپذيريم که مجلس هم مقصر است زيرا مجلس نبايد اصلا اين حاشيه سازيها را بپذيرد. همين نشست اخيري که فراکسيون اصولگرايان در رابطه با مرحله دوم هدفمندي يارانهها داشتند و بر اجراي شيب ملايم تاکيد کردند، به معناي پذيرفتن صحبتهاي رييسجمهور است. در دور اول هدفمندي هم همين طور شد. يعني رييسجمهور يک چيزي را در ميان مردم اعلام ميکند و مجلس هم براي اين که مردم را از اين دغدغه بيرون بياورد، مجبور به تمکين صحبتهاي احمدينژاد ميشود. با توجه به نزديک شدن به انتخابات رياست جمهوري، فکر ميکنيد اينها رفتارهاي انتخاباتي باشد؟ به هر حال قولهايي را ميدهد که اجرايي نميشود و روز انتخابات به مردم اعلام ميکند اگر اين نامزدي را که من معرفي ميکنم، راي بياورد، همه آنها را انجام ميدهم؟ قطعا همين طور است. با نگاهي به عملکرد گذشته احمدينژاد متوجه ميشويم که نزديک انتخابات اين مسايل را مطرح ميکند و شعارهاي نشدني ميدهد، بعد هم شرط ميگذارد و ميگويد من ميخواستم اين کار را انجام دهم و اينها نگذاشتند، ولي اگر کسي بيايد که مورد تاييد من باشد يا هر کسي از طرف من بيايد، ميتوانم کمکش بکنم و پشت اين قضيه قرار بگيرم و کارها را پيگيري کنم و آنچه را که قول داده ام، در دوره بعد با همکاري نامزدي که تاييد ميکنم، انجام خواهم داد. راهکار جلوگيري از اين بازي سياسي چيست؟ به نظر من مجلس بايد با هر ابزاري که در دست دارد، شفافسازي کند. صدا و سيما بايد نشستهايي تخصصي برگزار کند و به مردم ثابت کند که هدفمندي يارانهها در اين شرايط کمرشکن است. مطبوعات، رسانهها و حتي سايتها و وبلاگنويسان بايد خطرات فاز دوم با اين شرايط را به مردم گوشزد کنند تا مردم بدانند گراني و تورم خطرناکي پشت اين مصوبه است. با توجه به گراني و تورم موجود، فکر ميکنيد نامزدي که احمدينژاد معرفي کند، با شعار تحقق وعدهها راي خواهد آورد و مردم حرفهاي احمدينژاد را در اين شرايط ميپذيرند؟ نکته مهم رقباي انتخاباتي و حضور انديشههاي گوناگون است. ما اين را نميدانيم که رقابت بين چه کساني باشد، اما شک نداريم که اگر رقابتي نباشد، قطعا جريان انحرافي و تفکراحمدينژاد راي خواهد آورد. اما اگر اجازه بدهند رقابت بين اصلاحطلبان و اصولگرايان باشد، قطعا آن زمان وضعيت فرق خواهد کرد. حرف من اين است که اگر اصولگرايان بخواهند همه چيز را به نفع خودشان مصادره کنند و فضاي انتخاباتي يک طرفه باشد، ديگر رقابتي نيست و هنگاميکه رقابت بين اصولگرايان باشد، معادلات به نوعي بر هم خواهد خورد که جريان انحرافي و تفکر غالب بر دولت پيروز خواهد شد. درصد قولهايي که احمدينژاد داده و اجرايي نشده را به خاطر داريد؟ در سفرهاي استاني قولهاي زياد داده شده که اگر هم قرار باشد اجرايي شود از محل همين بودجه سنواتي است که قرار است به مجلس بياورند و نمايندگان تصويب کنند. شرايط کشور فرق زيادي نکرده، فقط يکسري از کارهايي که نياز کشور است و اکنون در قالب شعار مطرح شده و در سفرهاي استاني مصوباتي را قول دادهاند انجام ميشود، روي دست آقايان مانده است. اين مصوبات نياز کشور است و اگر در اين دوره انجام نشود، اما در دوره بعدي انجام شود، خيلي خوب است. نظر من اين است که تا الان چيزي غير از آن که قانوني بايد انجام ميشده، در سطح کشور در قالب سفر استاني يا وعدههاي ديگر انجام نشده است. آيا گمان نميکنيد در اين سالها مردم تجربه کردهاند دولت بسياري از وعدههايش را اجرايي نکرده وديگر نميشود به اين دولت اعتماد کرد؟ ما نميتوانيم بگوييم هيچکدام از وعدههاي دولت عملياتي نشده است ولي ميتوانيم بگوييم بسياري از اين وعدهها عملي نشده و بايد وعدههاي اجرا نشده را دايم به مردم گوشزد کنيم. مردم ما هم حافظه خوبي دارند و عملکردهاي دولتمردان و مسوولان از حافظههايشان به اين زودي پاک نميشود. اما در بسياري از موارد مردم حال را ميبينند. به عنوان مثال مردم ميبينند که يک پولي به حسابشان واريز ميشود اما اينکه چقدر از جيبشان خارج ميشود را نميدانند يا بررسي نميکنند. مردم که نميتوانند تورم را ناديده بگيرند، آيا هنوز هم مردم نميدانند که اين رفتارها انتخاباتي است؟ مردم به راحتي تورم را ناديده ميگيرند. فراموش نکنيم که براي خيلي از خانوادهها همين مستمري 50 هزار توماني ملاک است و اگر بدانند که قرار است 250 هزار تومان بشود، حاضر هستند به هر فردي ولو اينکه توانايي مديريتي نداشته باشد، راي بدهند. يادتان نرود که در انتخابات سال 88 خيليها با دريافت 10 کيلو سيب زميني گمان کردند که از اين پس روال اين گونه خواهد بود و به احمدينژاد راي دادند. راي مردم ما با کوچکترين حرکتي تغيير ميکند و اين خطر بزرگي است اما با کمال تاسف اين مساله همچنان مطرح است. نظر شما در مورد توزيع سهام عدالت چيست؟ اين سهام عدالت هم در ادامه راهي است که احمدينژاد در سال 88 انجام داد. سوال اين است که چرا حرفي از سهام عدالت در اين چند ساله به ميان نيامده و الان که نزديک انتخابات است،آقايان يادشان افتاده که عده اي سهام عدالت نگرفته اند؟ اصلا چرا احمدينژاد با نزديک شدن به ايام انتخابات به ياد عدالت ميافتد، اين مورد و بسياري موارد ديگر رنگ و بوي انتخاباتي دارد و مشخص است و انتظار ما اين است مجلس بايد محکم در برابر آن بايستد. طرح سوال از رييسجمهور انجام نشد، آيا مجلس بناي تحقيق و تفحص در مورد عملکرد دولت ندارد؟ اين پيشنهاد خوبي است و ميشود در مورد سفرهاي استاني و عملکرد دولت تحقيق و تفحص کرد. اما اين را بايد از اکثريت مجلس بخواهيد. ما هنوز نميدانيم اصولگرايان با احمدينژاد چه برنامهاي دارند. شايد يکباره احمدينژاد اصولگرا از آب درآمد و باز هم مورد حمايت قرار گرفت. به عقيده من اکنون مشکلات ما از همين اصولگرايان مجلس است که اجازه ندادند اصلاحطلبان شعارهاي احساسي، وعدههاي سفرهاي استاني و حسابهاي دولت را رسيدگي کنند. |
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر