مشروح اخبار


» «تعدد بدون تكثر» به جدال گفتمان‌ها بدل شد



 
نويسنده : سيد علي محقق

هرچقدر كه در طول ماههاي گذشته تنور انتخابات رياست جمهوري يازدهم سرد و كم رمق و غبارآلود به نظر مي‌رسيد و شهر خالي از بزرگان مي‌نمود، با حضور دقيقه نودي اكبر هاشمي رفسنجاني، سعيد جليلي و اسفنديار رحيم مشايي همه معادلات سياسيون كشور براي رياست جمهوري بعدي برهم خورد تا شرايط براي يك رقابت داغ گفتماني فراهم شود.
تا همين چند روز پيش تعدد كم سابقه و بي دليل كانديداهاي نيمه شاخص و بدون عقبه، مشخصه بارز و متمايز انتخابات يازدهم به شمار مي‌رفت. عليرغم تعدد گزينه‌هاي روي ميز، در و تخته گفتمان‌هاي اصلي سپهر سياست كشور و چهره‌هاي به ميدان آمده به هيچ ترتيبي با هم جور در نمي‌آمد. آدم‌هاي متعددي از اردوگاه اصولگرايي وارد عرصه رقابت شده بودند كه چندان تمايزي با هم نداشتند. همزمان ترديدها و « نمي‌آيم»‌هاي نمايندگان اصلي گفتمان‌هاي داراي پايگاه اجتماعي در اوج بود و جاي خالي آنها در اين رقابت به چشم مي‌آمد. «تعدد بدون تكثر» گزينه‌هاي پيش روي مردم، مي‌توانست انتخابات دوره يازدهم رياست جمهوري را به چيزي شبيه انتخابات كم رونق و يكسويه سال 1372 براي رياست جمهوري ششم مبدل كند. اما از ميانه دهه 70 به اين سو، انگار كه قرار نيست انتخابات رياست جمهوري در ايران از تب و تاب بيفتد و به عرصه تقابل داغ جريان‌ها و گفتمان‌هاي سياسي درون حاكميت بدل نشود. كما اينكه در اين دوره هم همان نيم ساعت پاياني مانده به جمع شدن بساط نام نويسي نامزدها كافي بود تا ورق برگردد و شرايط براي مردم و جريانات سياسي كشور به گونه اي ديگر رقم بخورد. غروب روز 21 ارديبهشت، جليلي از پيش، هاشمي از چپ و مشايي دست در دست احمدي نژاد از راست وارد ستاد انتخابات وزارت كشور شدند تا هم محاسبات بسياري از كانديداها و جبهه‌ها و ائتلاف‌ها برهم بريزد و هم وزن اجتماعي گفتمان‌هاي اصلي سياست ايراني در معرض محكي جدي قرار بگيرد.
فرض قريب به صحت اين است كه تمامي گفتمان‌هاي سياسي كنوني، برآمده از دو جريان چپ و راست سال‌هاي دور كشور هستند. با اين فرض مي‌توان دوم خرداد سال 1376 را مبداء زايش گفتمان‌هاي جديد منشعب از چپ و راست قديم دانست و با كمي اغماض نسبت‌هايي تقويمي و انتخاباتي براي اكثر ديدگاههاي سياسي موجود پيدا كرد. همانقدر كه جريان اصلاح طلبي برآمده از ائتلاف چپ سنتي و راست كارگزاراني را مي‌توان «گفتمان دوم خرداد» نام نهاد، مي‌توان جريان اصولگرايي سنتي متاثر از جامعه روحانيت مبارز را «گفتمان راست سنتي پيش از 76» دانست، بخش راديكال و تقريبا جوان جريان اصولگرايي را «گفتمان سوم تير» ناميد و با در نظر گرفتن مبدا تاريخي شكاف و دو دستگي جريان سوم تير در روزهاي بعد از انتخابات رياست جمهوري دهم طيف حامي دولت دهم را «گفتمان پس از 22 خرداد88 » لقب داد.
نگاهي به اين دسته بندي گفتماني و چهره‌هاي شاخصي كه به ويژه در روز پاياني نام نويسي به ميدان آمده اند، نشان مي‌دهد كه - اگر فيلتر شوراي نگهبان همه را غافلگير نكند- انتخابات 24 خرداد به يقين به آوردگاهي جدي و غير قابل پيش بيني براي گفتمان‌هاي كشور- از پيش از خرداد 76 تا پس از خرداد 88 - مبدل خواهد شد.
در همه 16 سال گذشته هاشمي رفسنجاني هيچ گاه تمام و كمال به اردوگاه جريان اصلاحات نغلتيد و همواره در نقطه تماس چپ و راست قديم و حدفاصل گفتمان اصولگرايي محافظه كارانه و گفتمان دوم خرداد، جايگاه خود را حفظ كرد. او اما اين روزها چه بخواهد و چه نخواهد بيش از هرچيز «گفتمان دوم خرداد» را نمايندگي مي‌كند و قرار است حداكثر آرا را هم از سبد راي و پايگاه اجتماعي قوي اين جريان برداشت كند. اين تحول اقتضايي درحالي صورت گرفته كه اصلاح طلبان در اوج شكوه سياسي خود شمشير را براي هاشمي از رو بسته بودند و هشت سال پيش هم در انتخابات 84 هاشميِ متحول شده را باور نكردند و با به ميدان آوردن معين، كروبي و مهرعليزاده كار را بر او و بر خود چنان سخت كردند. حوادث 4 سال اخير و تاييد‌هاي متقابلي كه اين روزها او و سيد محمدخاتمي از هم مي‌گيرند نشان داده كه اين بار اوضاع فرق كرده است و هردو طرف، تمام و كمال واگذاري نمايندگي گفتمان اصلاحات به او را پذيرفته اند و پيروزي خود و بهروزي كشور را در گرو اين نزديكي مي‌دانند.
فضاي سياسي كشور از آغازين سال‌هاي دهه شصت تاكنون همواره يك پاي ثابت بدون فراز و فرود به نام سابق «راست سنتي» و اصولگرايان سنتي كنوني داشته است. اين جريان پيش از هرچيز وامدار جامعه روحانيت مبارز بوده و مشخصا گفتمان جامعتين را نمايندگي مي‌كند. راست سنتي در عرصه مبارزات سياسي همه سه دهه گذشته هميشه بدون فراز و نشيب و تغيير محسوسي حضور داشته و از قضا هيچ گاه نه برنده محض و نه بازنده محض بوده است. آنها نه در زماني كه پشت سر هاشمي رئيس جمهور يكه تازي مي‌كردند، برنده محض و فارغ البال بودند، نه زماني كه در خرداد 76 رقابت را به رقيب سنتي خود، باخته بودند در قامت يك بازنده به پاركينگ رفتند و نه زماني كه با پيش انداختن احمدي نژاد در سوم تير پيش آمدند، مزه پيروزي محض را چشيدند. اين گفتمان اكنون هم اوضاعي شبيه به همه سه دهه گذشته خود دارد. اگرچه ولايتي را به خود نزديك مي‌دانند اما آراي مردم را به اين گزينه اصلي نزديك نمي‌بينند. آنها كه تا صبح روز شنبه بين ولايتي و قاليباف و حدادعادل مردد مانده بودند، اكنون و با آمدن جليلي و محاسبات روي صحنه و مذاكرات پشت پرده بيش از هر زماني بلاتكليفند و باز هم «كاسه چه كنم» در دست دارند. آنها اين بار هم مي‌دانند كه در انتخابات آتي مزه محض پيروزي را نخواهند چشيد، هرچند بازنده محض هم نخواهند بود.
ثبت نام ناگهاني سعيد جليلي را بايد تاثيرگذار ترين حضور چهره‌ها بر آرايش سياسي كشور در روزهاي پيش رو دانست. جليلي با توجه به مقبوليتي كه در بين مقام‌هاي ارشد نظام كسب كرده، به طور بالقوه گزينه اي جدي براي گفتمان سوم تير و حتي اصولگرايان سنتي به نظر مي‌آمد. اما در ماههاي گذشته هيچ گاه نه خود در عرصه عمومي رغبتي به ايفاي اين نقش نشان مي‌داد و نه كسي احتمال «آمدن» او را جدي مي‌گرفت. بزرگان دو گفتمان اصلي اصولگرايي هم چندان علاقه اي از خود براي آمدنش بروز نمي‌دادند. جليلي اما به شيوه اي مسبوق به سابقه پا به عرصه رقابت گذاشت. او همان طوري آمد كه هشت سال پيش محمود احمدي نژاد آمده بود؛ بدون در دست داشتن پرچم حزب و جريان و جبهه و شورايي. او حتي دعوت نيمه رسمي پدر معنوي گفتمان سوم تير و جبهه پايداري يعني مصباح يزدي را هم جواب نداد، اما در دقيقه نود‌ مستقل و تنها و بدون هياتي بلندپايه از همراهان، سوار بر پرايد سفيدش، پا به ستاد انتخابات كشور گذاشت. روز شنبه خبر ثبت نام جليلي در هياهوي حضور هاشمي و مشايي گم شد، اما آمدنش از صبح روز بعد هياهويي برپا كرد و اردوگاه بزرگ اصولگرايان را به هم ريخت. ماجرا چنان جدي شده است كه دو عضو ائتلاف پيشرفت (اصولگرايان سنتي) يعني حدادعادل و ولايتي از احتمال کناره‌گيري به نفع او خبر دادند.
باقري لنكراني گزينه رسمي جبهه پايداري و زاكاني ديگر سوم تيري انتخابات هم تلويحا از يكي بودن كانديداي گفتمان خود سخن گفته اند. به عبارت بهتر به غير از قاليباف همه گزينه‌هاي اصلي و زبانزد دو گفتمان اصلي اصولگرايي منتظر دستوري از بالا هستند تا در صورت لزوم يكي شوند و به نفع جليلي كنار بروند. اگر چنين اتفاقي بيفتد و تيغ تيز رد صلاحيت هم گريبان رقباي آنان را نگيرد، وزن ائتلافي دو گفتمان اصولگرايي در يك رقابت برابر با حريفان، يك جا محك خواهد خورد.
مجهول ترين گزينه معادله انتخابات پيش رو اما سرنوشت اسفنديار مشايي است. مشايي هرچند تا غروب شنبه نام نويسي نكرد، اما در همه سال‌هاي اخير همگان او را كانديداي قطعي جريان دولت و گفتمان پس از 22 خرداد براي انتخابات رياست جمهوري يازدهم مي‌دانستند. از اين رو ديرآمدن او نه از جنس ترديدهاي هاشمي كه از جنس تبليغ‌هاي احمدي نژادي بود. مشايي در حالي دست در دست مجري انتخابات 24خرداد نام نويسي كرد كه بيش از ديگر گزينه‌هاي مطرح اين روزها تيغ تيز رد صلاحيت را به نام خود نزديك مي‌بيند. او گفتماني را نمايندگي مي‌كند كه به مدد يارانه‌هاي نقدي چشم به آراي طبقه ضعيف جامعه دارد و به پشتوانه اظهارات و نظريه پردازي‌هاي جنجالي اش نيم نگاهي هم به سبد آراي خاموش و مردد و طيف‌هايي از اصلاح طلبان، تجديدنظرطلبان و ملي گرايان دارد. فرصت تبليغاتي در اختيار دولت و اصرار بر فعاليت‌هاي شبهه دار انتخاباتي به بهانه سفرهاي استاني هم فضا را براي اين چهره جنجالي متفاوت از كانديداهاي 11دوره انتخابات در ايران كرده است. مشايي و احمدي نژاد با اعتماد به نفسي مثال زدني و سوال برانگيز هم به عبور از فيلتر شوراي نگهبان مطمئنند وهم از مشاركت 50 ميليوني مردم( بيش از آمار شركت كنندگان) و آراي حداكثري خود سخن مي‌گويند. رقبا اما به هيچكدام از آنچه كه حول و حوش كانديداي دولت مي‌گذرد خوش بين نيستند و ادعاهاي آنها را باور ندارند. آنها هم آراي او را ناچيز مي‌دانند و هم ادعاي مشاركت 50 ميليوني مردم را اغراق و ابهام مي‌دانند و هم شانس تاييد صلاحيت او را اندك مي‌شمرند.
با كنار هم قرار دادن آن چه كه گفته شد مي‌توان چنين ارزيابي كرد كه سرانجام «تعدد بدون تكثر» اوليه به جدال گفتمان‌ها بدل شده است و اگر رد صلاحيت‌ها گريبان چهره‌هاي شاخص را نگيرد، انتخابات 24 خرداد امسال چكيده همه وقايع سياسي دهه‌هاي گذشته و كنوني كشور خواهد بود و صندوق‌هاي راي به عرصه اي براي رقابت تمامي گفتمان‌هاي خوديِ برآمده از جمهوري اسلامي مبدل خواهد شد.




تاریخ انتشار : 24 اردیبهشت 1392, 00:57



» اخبار مرتبط:

  • جوانفکر: مشايي به صحنه انتخابات باز مي‌گردد
  • تحليل فوتبالي زيباکلام از فضاي انتخابات
  • خانه كارگر كانديد انتخابات رياست‌جمهوري را معرفي كرد
  • مصايب اصولگرايان با كانديداتوري اسفنديار
  • «1+2» جمع است يا تفريق؟
  • » اشتراک گزاری خبر

    نام:*
    ایمیل:*
    متن نظر:
    کد را وارد کنید: *
    عکس خوانده نمی‌شود


    در میان پیشنهادات این روزها، کدام را قابل اعتنا می‌دانید؟