مشروح اخبار


» زن! انگارى که زبون خوش حالیت نیست



استاد ابولفضل زروئی نصرآباد در نامه سوم به همسر، به خوبی از پس یک منت​کشی مردانه و ایرانی برآمده و زن ذلیلی را به زیبایی هرچه تمام​تر به نظم در آورده است، لطفا تا آخر بخوانید!

زندگى مو جنون گرفته، برگرد

جلو چشامو خون گرفته، برگرد

این دفه دیگه نقل هر سالیت نیست

انگارى که زبون خوش حالیت نیست

حکم تو شلاقه، اگه قاضى ام

جیک بزنى، به مرگتم راضى ام

...
من نه از او چشم سیات مى ترسم

نه از ننه ت، نه از بابات مى ترسم

هرچى ازت تلخى چشیدم، بسه

تو زندگى هر چى کشیدم، بسه

این دفه مى خوام نوکتو بچینم

من نخوامت، کیو باید ببینم؟


...

همه ش مى خواى بگم که «بعله قربان»؟

«جنیفر»ى یا دختر اوتورخان؟

نذار بگم تو کوچه زیرت کنن

یا آبجى هام خرد و خمیرت کنن

نذار بگم تو رو تو شر بندازن

نذار بگم نسل تو ور بندازن

تا سر شب، خلاصه ختم کلام

خودت میاى یا خبرت، والسلام!

اینها رو من از این و اون شنفتم

اما از این حرفا بهت نگفتم

نوشتمش به خوارى و به خفت

آخه من و حرف خلاف عفت

مى خوام بگم اهل بخیه نیستم

مودبم، مثل بقیه نیستم

خسته شدى، دِ باشه جونم فدات

یه جفت کفش نو خریدم برات

الانه مى فرستمش، روم سیا

جلدى پاشو، کفشاتو پاکن بیا!

 




تاریخ انتشار : 3 دی 1391, 09:52



» اخبار مرتبط:

  • از لحن بیان مجری اخبار می‌ترسم!
  • طنز/ مردم از آب، ماست می‌گیرند!
  • باهم بخندیم!!!!!
  • نامه بلندبالای محسن یگانه به طرفدارانش
  • مداحي براساس آهنگ‌هاي برنامه عروسکي
  • » اشتراک گزاری خبر

    • مریم

    • 4 دی 1391 00:29
    • گروه کاربری: ميهمان
    • آیدی یاهو: {yahoo}
    • تاریخ عضویت: --
    • وضعيت:
    • خبر
    • نظر
    ^
    با سلام درسته یه کوچولو به خانم ها توهین کرده ولی شعر جالبی بود
    نام:*
    ایمیل:*
    متن نظر:
    کد را وارد کنید: *
    عکس خوانده نمی‌شود


    نظرشما در مورد سیستم؟