اعضاي انجمن اسلاميدانشجويان دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکي تهران در آستانه برگزاري اردوي سالانه در نشستي با سيد محمد خاتميبه طرح ديدگاههاي خود و بحث و گفت وگو پرداختند.
به گزارش روابط عموميدفتر سيد محمد خاتمي، رئيس جمهوري سابق کشورمان بعد از طرح برخي مسائل از سوي حاضران با خيرمقدم به دانشجويان حاضر، سخنان خود را آغاز کرد. خاتميدر ابتداي ديدار خطاب به جمع حاضر گفت:همه ميدانند اين جمع جمعي نيست که بخواهد ساختارشکني بکند و اصول را زيرپا بگذارد چون براي همين اصول قربانيان فراواني داده و مشکلات زيادي را تحمل کرده است، شما نماينده نسلهايي هستيد که بيشترين فداکاري را براي عزت و عظمت کشور و انقلاب و راه امام انجام دادهاند و امروز نظرات خاص خود را داريد آيا هنگاميکه ميخواهد نشست بگذارد بايد با مشکل روبرو شود؟ بنده معتقد نيستم که اين تصميم، تصميمياست که از بالا گرفته شده باشد. واقعا سطوح بالاي کشور از اينکه يک انجمن اسلاميقانوني، سابقهدار شناخته شده يک نشست بگذارد نگران نميشوند و جلوي آن را نميگيرند ولي ميبينيم که در عمل اين اتفاق ميافتد همانطور که شما ميگوييد خود دانشگاهيان با اين برنامه موافقت کرده بودند اما يک اراده و نيروي است که ميگويد اينها غير خودي هستند و نبايد باشند آنها کي هستند و کجايند؟ متاسفانه آنها هستند که منشا اثر در اين کشور شده اند و آنها هستند که دارند خودي و غير خودي را به اين صورت مشخص ميکنند و جلوي آنها نيز گرفته نميشود اين امر انسان را دچار نگراني ميکند. وي افزود: دانش و آگاهي يعني تلاش براي کسب حقيقت و آگاهي و معرفت درست، محصول آزادانديشي است يعني تا انسان در فکر يا تلاش فکري آزاد نباشد، نميتواند به حقيقت دست يابد يا اگر بيابد نميتواند آن را تداوم ببخشد و به يک اصلي براي بهبود و ارتقا زندگي تبديل کند. دانش محصول محيط آزاد است و محصول آزادانديشي. عادتها و تعصبها مانع درک حقيقت هستند، اينکه نظامها يا حکومتهايي باشند که بيايند براي انديشه چارچوب مشخصي را معين بکنند و بگويند هيچ کس اجازه ندارد از اين چارچوب خارج بشود؛ ضد آزادانديشي است و در نتيجه ما را به حقيقت نخواهد رساند ما نميتوانيم دانش حقيقي را کسب کنيم اما اينجا عرض ميکنم دانش فقط علم نيست علم فقط بخشي از دانش و معرفت است نه تنها دانش حقيقي، بلکه ايمان هم که اين همه در قرآن و اديان الهي بر آن تاکيد شده محصول آزادي است؛ به اين معنا که اگر انسان آزاد بود و ميتوانست بينديشد و انتخاب کند و به ايمان رسيد، اين ايمان ارزش خواهد داشت والا اگر عادتها و تعصبها وجود داشته باشد و انسان باور و توهم باور پيدا کند، ارزش ندارد. خاتميدر توضيح سخنان خود اظهارداشت: اما آنچه که در اين لحظه حساس در کشور ما مهم است و انجمن اسلاميو دانشجويان مسلمان و هر انسان مسؤولي بايد به آن توجه داشته باشند، اين است که در حال حاضر مشکلات داخلي و تهديدهاي خارجي زياد است بنابراين بايد به فکر وحدت باشيم البته وحدت به معناي هضم شدن بعضي در بعضي ديگر نيست بلکه به معناي تفاهم است و اينکه بدانيم همه ما در اين جامعه ذيحق هستيم و حق در انحصار جناح خاصي نيست وحدت تکيه بر امور مشترک است و بهبود اوضاع براي اينکه هر فردي احساس هويت و دلبستگي به کشور کند وحدت امر بسيار مهمياست و همه ما در هر کجا که هستيم بايد به فکر دفاع از آرمانهاي انقلاب و امنيت و مصلحت کشور باشيم حتي اگر بخواهيم تعامل داشته باشيم که در جاي خود لازم است بايد ببينيم آيا اصل مشترکي وجود دارد يا نه؟ خاتميگفت: ما اصل اسلام و انقلاب را قبول داريم و سربلندي ملت و پيشرفت کشور را ميخواهيم بين شيوه و روشها اختلافهايي وجود دارد؛ کسي معتقد است با گرفتن و زدن و بستن، اسلام و انقلاب حفظ ميشود و کسي اين سياستها و روشها را مخالف با مصلحت اسلام و کشور ميداند و با تغيير روش موافق است تا اصل انقلاب محفوظ بماند اما همه ميتوانيم به اصل مشترکي برسيم؛ دفاع از آرمانها و اصول انقلاب و سرنوشت کشور مصلحت ملت براي همه ما مهم است براساس اين، وحدت به معني حذف تنوع نيست بلکه جهت دادن تنوع در مسير هدف مشترک است.من معتقد هستيم راهي روشن براي همه ما وجود دارد؛ پايبندي به قانون اساسي. اما نه به اين معنا که قانون اساسي وحي منزل است، حتي خود قانون هم اصلاح و تغيير آن را پيشبيني کرده است اما اين قانون، ظرف يکبار مصرفي نيست که آن را دور انداخت. بالاخره جامعه مبناي عمل مشترک ميخواهد من معتقدم راه درست پايبندي همه افراد، به قانون اساسي (البته تمام قانون) است در اين جامعه اگر بخواهيم اين اصل را بپذيريم و واقعا به آن عمل کنيم، بسياري از اين تنشها و مشکلات از بين خواهد رفت البته لازمه پايبندي به قانون اساسي و رفع تنش عبارت است از بازشدن فضاي سياسي و تبديل فضاي امنيتي به فضاي باز سياسي طبق همين اصول و در چارچوب قانون اساسي تا احزاب و تشکلها بتوانند آزادانه فعاليت کنند و تشکلي چون انجمن اسلامياز برگزاري يک نشست عادي محروم نباشد به اين ترتيب به سمت تحول بنيادي در جامعه پيش خواهيم رفت که جلوي سقوط انقلاب، نظام و ارزشها گرفته ميشود. به نظر من همه براي اين امور تلاش کنيم و به تفاهم برسيم نه اينکه همديگر را حذف کنيم، ما خواستار حذف ديگران نيستم بلکه درصدد داشتن تفاهميبراي نجات از اين وضعيت هستم و به دنبال جستجوي راهي براي تفاهم و تعامل بر اين اساس، امري مبارک خواهد بود و به خصوص بازشدن فضا و امنيت فعاليت در دانشگاه از اولويت برخوردار است.امروزه وضع خوبي در دانشگاهها حاکم نيست. اعمال شيوههاي پليسي، تحميل فضاي پادگاني بر دانشگاه، تحقير استاد و دانشجو، به کارگيري روشهاي خاص براي امتيازدادن بيجا يا محدوديت ايجادکردنها براي تحصيلات نسل ما به خصوص تحصيلات تکميلي. اينها مسائلي است که با هيچ کدام از معيارهاي انقلاب ما و معيارهاي مصلحت مملکت ما سازگار نيست. بيايم و لااقل از يک تجربه درس بگيريم. شما ببينيد امروز دلزدگي در محيط دانشگاهي زياد است وقتي انجمن اسلاميبا آن سابقه نميتواند فعاليت بازي داشته باشد تکليف همه مشخص است. براين اساس شاهد سيل مهاجرت خواهيم بود و فردي هم که نتواند مهاجرت کند دلزده و مايوس ميشود يا به سمتي گرايش پيدا ميکند که نتيجه خطرناکي به همراه دارد. درحالي که اگر گفتگو، بحث و انتقاد آزاد باشد جلوي اتفاق افتادن خطرهاي بسياري که آينده کشور را تهديد ميکند گرفته خواهد شد در گذشته حدود 10 - 12 سال پيش اين تجربه بود که در محيطهاي دانشگاهي بهتدريج احساس امنيت شکل ميگرفت البته نميخواهم بگويم در آن سالها وضع بسيار خوب بود اما جهت به سمتي بود که احساس حرمت و بهبود اوضاع وجود داشت در آن زمان محيط دانشگاه دانشجو و استاد داراي فضاي مناسبي بود و نتيجه کار اين بود که جلوي مهاجرتها گرفته ميشد البته معناي حرف من اين نيست که در آن موقع مهاجرتي نبوده، هميشه اين اتفاق ميافتاده اما نه به شکل سيل مهاجرتي امروزه که بهترين نيروها به خارج از کشور ميروند هرچند مهاجرت اشکالي ندارد اما رفتن نيروها به اين شکل و رفتن نخبهها به خارج از کشور، فاجعه بزرگي است در آن زمان علاقه به بازگشتن به ايران و مهاجرت معکوس را تجربه کرديم. بسياري از دانشمندان و دانشجويان که خارج از کشور يا در ايران بودند، تمايل داشتند در ايران فعاليت داشته باشند. دلبستگي استاد و دانشجو به يکديگر، تجربه خوبي است هر چند آن موقع هم مشکلاتي وجود داشت اما چرا امروزه بايد چنين فضايي حاکم باشد و چنين مسائلي را دوباره تجربه نکنيم. در اين بين افرادي که مشخص نيست که هستند و سابقه شان چيست به زد و بند و تسويه بپردازند و هر که را نميپسندند محدود و تحقير کنند. وقتي ما آزادي و آزادانديشي را در چارچوب قانون قبول داريم بايد در محيط دانشگاه آزادي وجود داشته باشد.
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر