شامگاه جمعه 26دانش آموز دختر بروجني در بازگشت از سفر کاروان راهيان نور از مناطق جنگي در سانحه تصادف کشته شدند.همه عناصر لازم براي"مهم بودن" اين خبر فراهم است" 26، دانش آموز، دختر، مرگ، تصادف. همه اينها در نظر اول نشان ميدهد که يک اتفاق مهم رخ داده است و واکنشهاي پس از آن بايد متناسب با اين"خبر مهم" باشد.اما با همه تاثري که در متن خبر و تصاوير ارسال شده وجود دارد و اشک را در چشمت جمع ميکند، واکنشهاي مسئولان تورا قانع ميکند که:اين اتفاق چندان هم که دلت ميگويد مهم نيست، کافي است که مسائل ديگري اهميت پيدا کنند، آن وقت موضوعاتي از اين دست،تنها ميتواند خبري باشد در گوشه صفحه حوادث روزنامه ها. براي روشن تر شدن موضوع آن را به واکنشهاي مسئولان کشور به اين موضوع و انفجارهمزمان با اين اتفاق در کشور لبنان ( که در آن 8 نفر کشته شدند)مي پردازيم: به طور مثال نگاهي به محتوي اخبار سراسري مهم ترين شبکه خبري کشور(شبکه خبر) در بخش خبري ساعت 13 ديروزبه عنوان يک نمونه خبري لازم است. ابتدا گوينده از"خشم سراسري در اروپا بر اثر سياستهاي اقتصادي رياضتي" خبر دادو سپس موضوع انفجار در شهر بيروت را به طور کامل پوشش ميدهد.ضمن بيان جزئيات حادثه که تصويري دقيق به مخاطب ميدهد، پيام وزير خارجه کشورمان به همتاي لبناني وي و سپس توضيحات سخنگوي وزارت خارجه خودمان در اين باره منتشر ميشود. پس از آن دو خبرنگار اين شبکه در بيروت و دمشق به طور زنده از جرئيات جديد و پيامدهاي اين انفجار خبر دادند و تحليلهاي تحليل گران خاورميانه را به مخاطب ارائه کردند.اين موضوع 15 دقيقه را به خود اختصاد داد. پس از آن گوينده، خبرتوضيحاتي داد که معلوم شد در يکي از جادههاي استان خوزستان تصادفي به وقوع پيوست و 26 نفر کشته شدند. يک گزارش از محل حادثه هم نشان ميداد که سازمانهاي امدادي خود را به موقع به محل حادثه رسانده و فعاليت خود را آغاز کرده اند. اگرچه مسئولان استاني به دليل نزديکي به ماجرا و احتمالا ارتباط بيشتر با خانودههاي قربانيان حادثه به ارسال پيامهاي تسليت و اعلام عزاي عمومي پرداختند، اما تا لحظه تنظيم اين يادداشت (که بيش از 30 ساعت از حادثه ميگذرد)مسئولان کشوري مربوط با اين تصادف مانند ستاد راهيان نور و وزارت آموزش و پرورش نه تنها به اين اتفاق واکنشي نشان ندادند، بلکه در برابر اصرار براي واکنش مناسب نيز مقاومت کردند. به اين دو واکنش دقت کنيد: يک نماينده مجلس که در چندسال گذشته بر سر هر چيزي که به نظرش نامطلوب بوده جنجالهاي بسياري در خانه ملت به راه انداخته،در برابر اصرار يک خبرنگار که نظرش را درباره مرگ 26 دختر دانش آموز ميپرسد، پاسخ ميدهد:"من مصاحبه نميکنم. داخل جلسه هستم و نميخواهم مصاحبه کنم.". وقتي دوباره اصرار ميشود که: فقط ميخواستم نظرتان را درباره اتفاقي که جان 26 دانش آموز را گرفت، بپرسم.زياد وقت تان را نميگيرم.پاسخ ميدهد:"آقا دنبال چه چيزي هستيد، من نميخواهم مصاحبه کنم". اگرچه از اين نماينده انتظار نميرفت که واکنش مناسبي نشان دهد- چرا که نه موضوع سياسي مهمي(!) بود و نه دختران کشته شده ربطي به حوزه انتخابيه اش داشتند- اما از وزيري که مسئوليتش با وجود اين دانش آموزان تعريف ميشود، انتظار ميرفت با قدرت وارد ميدان شده و ضمن دلجويي از خانوادههاي قربانيان از مسببان و مقصران بازخواست ميکرد. اما بنگريد به واکنش جناب وزير. وزير آموزش و پرورش در حاشيه برگزاري همايش تبيين نقش دانشگاه و فرهنگيان، حاضر به پاسخگويي درباره حادثه مرگ 26 دانشآموز که شب گذشته در اردوي راهيان نور رخ داد، نشد. حميدرضا حاجي بابابي پس از سخنراني طولاني خود در جمع کارکنان دانشگاه فرهنگيان حاضر به پاسخگويي به سئوال خبرنگاران نشد.خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش در شرايطي که به مدت 45 دقيقه به صورت ايستاده در انتظار وزير آموزش و پرورش بودند تا به سئوال آنها پاسخ دهد، وي تنها با گفتن برويد از مسئولانش بپرسيد، محل برنامه را ترک کرد. بدون ترديد تا لحظه چاپ اين نوشته مسولان بسياري با آغاز روند تسليت گويي، مسابقه خود را آغاز خواهند کرد، ضمن انتشار پيامهاي تسليت خود در رسانهها احتمالا در کنار خانوادههاي قربانيان حاضر خواهند شد و عکس يادگاري هم خواهند گرفت، اما آنچه که در اين باره به ذهن ميرسد اين است که آيا مسئولاني که معمولا هيچ گاه مقصر نيستند و هيچ واژه اي که معناي"عذرخواهي" بدهد در قاموس شان وجود ندارد، چرا بايد از يک پيام تسليت خشک و خالي- که در هجوم توفان مصيبت و اندوه براي هر انساني غنيمت است- دريغ ميکنند؟ آيا بايد منتظر دستوري از جايي باشند؟ يا حادثه بايد شدت بيشتري به خود بگيرد تا لياقت پيام تسليت يک مسئول را داشته باشد؟ آيا ميترسند که تسليت گويي به خانوادههاي قربانيان اين فاجعه بوي عذرخواهي و پذيرش خطا بدهد؟
|