«مذاكره با امريكا» به مثابه پررنگترين خط قرمز جمهوري اسلامي اين روزها شاه كليد دوئل اصولگرايان دولتي و غير دولتي شده است. اگر پس از آنكه محمود احمدينژاد در جريان سفر به نيويورك، حداقل در پنج اظهارنظر جداگانه بر آمادگي خود براي مذاكره با امريكا يا اهميت گفتوگوهاي دوجانبه تاكيد كرد، اصولگرايان به مخالفت با اين اظهارات احمدينژاد پرداختند. اما مهمترين تذكر را علياكبر ولايتي به رييسجمهوري داد: «سياست كلي جمهوري اسلامي مثل گذشته است و هيچ تغييري نكرده و هر تغييري هم در اين زمينه بخواهد صورت گيرد بايد از طرف مقام معظم رهبري اعلام شود.» اما گذشت 50 روز كافي بود تا علياكبر ولايتي به سوژه خبري رسانههاي داخلي و خارجي تبديل شود. ماجرا از آنجايي شروع شد كه روزنامه لوموند فرانسه از ملاقات محرمانه علياكبر ولايتي، علياكبر صالحي و حسين طايب با مقامات امريكايي خبر داد. اين خبر اگرچه با توجه به نزديكي انتخابات رياستجمهوري امريكا در رسانههاي خارجي بازتابهاي بسياري را به دنبال داشت اما در داخل ايران هم باعث شد تا علياكبر ولايتي روزه سكوت خود را بشكند و در گفتوگويي با سايت مشرق به تكذيب اين خبر بپردازد. اما تكذيب خبر ديدار محرمانه با مقامهاي امريكايي براي حاميان دولت گويا كافي نبوده است. روزنامه ايران ديروز با انتشار گزارشي تحت عنوان «آيا مك فارلين جديدي در راه است؟» به دفاع از اظهارات محمود احمدينژاد درباره رابطه ايران با امريكا پرداخت و نسبت به تكرار ماجراي مك فارلين هشدار داد. اين روزنامه به بهانه خبر محرمانه ديدار ولايتي با امريكاييها اقدام به انتشار گزارش كاملي از اخبار رسانههاي غربي كه مدعي ديدار محرمانه طرفين شده بودند، كرده و به دفاع از اقدام محمود احمدينژاد براي مذاكره با امريكا پرداخته است. اما شاه بيت گزارش روزنامه ايران آنجايي است كه اين روزنامه به تكرار ماجراي مك فارلين هشدار ميدهد: «در شرايطي كه همگان ميدانند تعيين سياستهاي اصلي نظام در حوزه سياست خارجي جزو اختيارات رهبري و با مديريت ميداني دولت ميباشد، بايد جريانهاي سياسي داخل كشور و خارج از آن را به اين نكته توجه داد كه ورود به عرصه حساسي همچون مذاكره ايران و امريكا نميتواند منافع سياسي و انتخاباتي جريانها را تامين و بلافاصله به پاشنه آشيلي براي طرفين تبديل خواهد شد. ملت ايران هنوز ماجراي مكفارلين را فراموش نكرده است. هرگونه اقدام براي ايجاد ارتباط با كشوري همچون امريكا تنها و تنها از سوي رهبري و با مديريت دولت جمهوري اسلامي رقم ميخورد. داخليها نيز بايد بهشدت مراقب نيرنگهاي سياسي و تبليغاتي غرب در اين خصوص باشند.»
اما گزارش روزنامه ايران چند نكته مهم داشت كه براي اصولگرايان يقينا حامل پيامهاي بسيار مهمي است:
1- «تعيين سياستهاي اصلي نظام در حوزه سياست خارجي جزو اختيارات رهبري و با مديريت ميداني دولت ميباشد.» اين جملات تنها نشانگر اين پيام براي اصولگرايان احمدينژاد ستيز است كه اگر قرار باشد رابطهيي با چراغ سبز رهبري با دولت امريكا برقرار شود تنها با مديريت ميداني دولت خواهد بود.
2- رابطه با امريكا در نگاه ارگان رسانهيي دولت، تامينكننده منافع سياسي و انتخاباتي اصولگرايان به شمار آمده است و اين مساله موجب نگراني دولتيها شده است.
3- در تفسير جمله «رابطه با امريكا پاشنه آشيل طرفين خواهد شد» بهنظر ميرسد كه ناگفتههاي بسياري وجود دارد كه روزنامه ايران تنها سعي داشته به عنوان آلارمي براي اصولگرايان از آن استفاده كند؛ ناگفتههايي كه يقينا اصولگرايان دولتي و غير دولتي براي گفتن به يكديگر در روز مبادا پنهان كردهاند.
4- نويسنده وقتي مينويسد كه «داخليها مراقب نيرنگهاي سياسي و تبليغاتي غرب در اين خصوص باشند» اين نتيجه را به اذهان متبادر ميسازد كه اتفاقاتي در رابطه با امريكا رخ داده يا در شرف تكوين است كه اصولگرايان غيردولتي از اين اتفاقات اطلاعي ندارند، اتفاقاتي كه از منظر روزنامه ايران نيرنگ سياسي و تبليغاتي خوانده ميشود.
جداي از تمايل محمود احمدينژاد براي برقراري رابطه با امريكا و انتشار خبر تكذيب شده ديدار محرمانه علياكبر ولايتي با مقامهاي امريكايي آنچه كه بيش از همه به چشم ميآيد جمله «رابطه با امريكا» است؛ مسالهيي كه از خطوط قرمز نظام سياسي ايران به شمار ميآيد و با توجه به حجم بالاي اخباري كه در اين رابطه در رسانههاي داخلي و خارجي منتشر شده است به نظر ميآيد كه تا حدودي آمادهسازي افكار عمومي براي يك «اتفاق بزرگ و ناگهاني» در آيندهيي نه چندان دور باشد. اهرم «مذاكره با امريكا» مساله پر اهميتي براي طيفهاي مختلف اصولگرايي بهشمار ميرود و بر اين اساس سران اين جريانهاي اصولگرا به دنبال آن هستند تا نقشي اساسي دراين ماجرا داشته باشند. شايد خط قرمز نظام تا چندي ديگر تبديل به خط نارنجي نظام شود.
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر