نويسنده : مهدي عزيزي |
شنبه شب گذشته، دربخش خبري 20:30 شبکه دوم سيما گزارشي منعکس شد به شرح ذيل: در ابتدا مجري پرسيد: « چي شد که بعضي روزنامهها و سايتها، بيتوجه به تجربههاي گذشته، دوباره رفتند سراغ تخريب چهرهها!؟» و در ادامه گزارش ذيل پخش شد: «به موازات خويشتنداري تحسين برانگير مسوولان سه قوه و آرامش بخشي به فضاي عمومي جامعه، بعضي روزها، تيترهاي درشت برخي روزنامهها و سايتهاي خبري ميدان تازه اي را براي بگو مگوهاي بيهوده و تخريب و نامهرباني سياسي ايجاد ميکنند.اخباري از اين دست که مسئولي با عناصر فلان جريان سياسي ديدار کرده؛ وبعد سيل تکذيب از جانب آن مسوول و سيل تاييد از جانب رقيبان او ؛ يا اخباري مبني بر مانع تراشي براي سفر يک چهره سياسي به فلان شهر. طنز ماجرا هم البته اينجاست که زير پوشش رقابت؛ عدهاي ميدان رقابت سالم سياسي را با ميدان مبارزه با دشمن اصلي اشتباه بگيرند و توپخانه را به سمت نيروهاي مختلف و سلايق گوناگون جبهه انقلاب بگشايند. آيا تجربههاي مکرر سالهاي دور ونزديک براي هوشياري در مقابل اين دام کافي نيست؟» در گزارش فوق،وقتي از خويشتنداري مسـئولان سه قوه صحبت به ميان آمد، تاکيد پُررنگي بر تحسين برانگيزبودن اين موضوع شد که نه تنها اشکالي ندارد، بلکه خيلي هم خوب است و نيز تصاوير درشت و زيبايي از ايشان به نمايش درآمد که به نشانه وحدت و همدلي در کنار يکديگر قرار گرفته و لبخند ميزدند. در عين حال، ساير تصاويرعليالخصوص تصوير آيتالله هاشمي بسيار نامناسب بود، تصاويري تار شده ،شک برانگيز و مبهم. نکته بسيار عجيب اين گزارش آن جاست که ميگويد: «ميدان رقابت سالم سياسي را با ميدان مبارزه با «دشمن اصلي!؟» اشتباه گرفتهاند». پرسش اين که در ترکيب فوق چرا واژه «اصلي» به کلمه دشمن افزوده شده و منظور از بکار بردن واژه ترکيبي «دشمن اصلي!؟» چيست؟ با توجه به مصاديقي که در گزارش آمده ؛ از جمله: «مانع تراشان براي سفر» آيا منظور اين است که مانع تراشان دشمن اند، اما غيراصلياند؟ يا اينکه منعکسکنندگان خبر لغو اين سفر دشمناند؟ و يا غرض آن است که انعکاس اينگونه اخبار در جهت معرفي دشمن، درست است اما فعلا دشمن اصلي فراموش نشود!؟ ويا... بالاخره معلوم نميشود که در اينجا منظور از کلمه دشمن ، کيست و يا چيست؟ درمجموع، فارغ از اين احتمال که در ترکيب بندي جملات و يا کلمات اشتباهي صورت گرفته؛ به عمد بوده يا خير؟ موضوع ديگر اينکه: آيا مسئولان خبري صداوسيما از ميزان بُرد ، نفوذ و تاثيرگذاري رسانه خويش مطلع نيستند ؟کيست که نداند بُرد رسانهاي چند روزنامه و يا سايت اينترنتي در مقايسه با غول رسانهاي صداوسيما به قدري ناچيز است که اصلاَ به حساب نميآيد .(چيزي در حد مطالعه نخبگان و خواص جامعه!). اين گزارش در حالي پخش شد که تنها يک روز غير تعطيل از لغو سفر آيتالله هاشمي به کرمان ميگذشت و درصد کثيري از جامعه ،اساساَ متوجه موضوع مورد اشاره صداوسيما نبودند... بنابراين چگونه است که اين چنين آن را بزرگ و منعکس مينمايند و از ديگر سو، مدعي غلط بودن انعکاس اينگونه اخبار شده و آن را نفي ميکنند؟ براستي آيا جز اين است که صداوسيما به تناوب و هراز چند گاه ازطريق ميدان دادن به برخي تفکرات خاص، به بهانههاي مختلف، از جمله عدم تخريب و تفرقه؛ تخريب و تفرقه افکني را در دستور کار خويش قرار داده و در عين حال فرياد وحدت سر ميدهد!؟ گزارش مورد اشاره به داستان فردي ميماند که از ديگري بدگويي ميکرد و او را دشنام ميداد. فردي(بخوانيد صداوسيما !)از راه رسيد و با ژست اخلاقي فرياد برآوردکه: «درست نيست به فلان فلان شده دشنام ميدهي! » |
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر