مشروح اخبار


نمی خواهی بانوی همه زنان جهان باشی؟

17 فروردین 1391, 00:50

نمی خواهی بانوی همه زنان جهان باشی؟

وقتی پیامبر اسلام می‌گوید فاطمه یکی از چهار زن بزرگ جهان است، وقتی که در برابر همه رنجها و پریشانی‌ها و همه غمهای زندگی فاطمه، پیغمبر به او تسلی می‌دهد که «نمی‏خواهی بانوی همه زنان جهان باشی؟» اینها تعارف نیست که یک مرد به دخترش می‌گوید! پیغمبر چنین تعارفها را ندارد!... وقتی می‌گوید تو می توانی بانوی همه زنان جهان باشی، به معنای این نیست که تعارف کرده باشد و هم به معنای آن نیست که برای پیروان خود یک بت ساخته باشد که فقط او را بپرستند و یک معبود که ستایشش کنند و یک ممدوح که فقط مدحش را بگویند و یا یک قربانی که فقط عزاداری کنند؛ بلکه به عنوان یک سرمشق او را بشناسند و از روی زندگی‌اش درس بیاموزند و عمل کنند. این به معنای «سیده‌ زنان عالم» است


همچنین امروز او می‌تواند زن مسلمان را بسازد. او به عنوان یک مادر در مرحله‌ای که دختری چون زینب می‌پرورد و پسرانی چون حسن و حسین (ع)، و به عنوان یک بعد دیگر زن متعالی و مثالی، همسر به عنوان کسی که در تنهایی‌ها و سختی‌ها ، نقش‌ها و عظمتهای علی (ع) پا به پای اوست و همچنین به عنوان یک زن مسئول اجتماعی، کسی که از بدو تولد تا لحظه‌‌ای که پدرش را تنها به زمین گذاشت و در غربت دفن شد و در خاموشی، باز یک لحظه از مبارزه نایستاد: در جبهه خارجی با کفر تا هجرت و در جبهه داخلی با انحراف و قتل تا لحظه مرگ، حتی بعد از مرگ نیز که: «علی مرا پنهان دفن کن تا بر گور من گرد نیایند و هم بر عزای من مراسمی برپا نکنند و بر من نماز نخوانند و مراسمی بپا ندارند تا به نام من قدرتی که هم اکنون بر روی کار آمده قدرت خود را توجیه دینی نکند» زنی که حتی مردن و دفن شدنش را می‌خواهد وسیله‌ای کند برای مبارزه در راه حق و محکوم کردن ابدی و همیشگی غصب. این است «چگونه امروز زن مسلمان بودن»!


ادامه خبر...


تفسیر پیام نوروزی مقام معظم رهبری

9 فروردین 1391, 14:51

تفسیر پیام نوروزی مقام معظم رهبری

به نام آنکه اگرحکم کند همه محکومیم

سال ۹۰ با همه فراز و نشیب هایش به پایان رسید. سال جهاد اقتصادی ...سالی که جهادی در اقتصادش نمایان نشد.

رهبرمعظم انقلاب درنخستین دقایق آغازین سال۹۱پیام نوروزی خود‚همراه با تشریح اوضاع  مهم "سال قبل" چارچوب کلی وافق پیش روی ملت ومسئولان جمهوری اسلامی رادرسال پیش روترسیم نمودند.

رهبرانقلاب سال جاری راسال(تولیدملی-حمایت ازکاروسرمایه ایرانی)نامیدند.یقینا درصورت محقق شدن پیام نوروزی رهبری  تورم و بیکاری به مراتب کمتر خواهدشد مهمترآنکه امیددشمن به کارسازبودن تحریم ها به یاس تبدیل خواهدشد.

سه ضلع مردم˛دولت و سرمایه گذار مخاطبان پیام رهبری‌ است. بدیهی است که تعامل میان این سه ضلع می تواند نتایج رضایت بخشی را نوید دهد.

با تاسی از منویات بی بدیل مقام معظم رهبری که همواره راهگشا ومعتضد بوده است درکنار همت و همبستگی انشقاق اضلاع محتمل نخواهد بود.
در ذیل به اختصار نقش و به تبع آن وظایف هرکدام ازاین اضلاع نسبت به یکدیگر برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور و از آن مهمتر بی اثر کردن تحریم های غرب را نگاشته ام.

مردم مهمترین نقش را در این سه ضلعی ایفا می کند. فرهنگ سازی و نهادینه کردن فرهنگ استفاده ازکالای تولید داخل توسط نهادهای فرهنگی  بایدصورت پذیرد.در امتداد فرهنگ سازی کیفیت کالاهای داخلی بسیارمهم است. نمی توان باتولید مصارف بی کیفیت انتظار پس نزدن تولیدات داخلی را داشت.

اجرای سیاست اصل۴۴ توسط دولت آنهم به صورت عادلانه می تواندبه رقابت میان تولیدکنندگان داخلی (بخش خصوصی)منجرشود. اجرای عادلانه اصل ۴۴بدان معناست که تولیدکننده داخلی(بخش خصوصی) اساسا رقیبی به نام تولیدکننده (بخش دولتی) درپیشرو خود نبیندکه یقینا انگیزه ای برای رقابت باقی نمی ماند. بنابراین ایجاد فضا و بسترمناسب برای رقابت از وظایف دولت است.

مع الوصف به تبع انجام وظیفه توسط این دوضلع نامبرده ضلع سوم (سرمایه گذار)خودبه خودمیل ورغبت دوچندان برای سرمایه گذاری خواهدداشت.

آنچه غربیان به آن دلخوش کرده اند تنگ تر کردن حلقه تحریم به آن امیدکه ملت ایران ازحق مسلم خود به مثابه پیشرفت دردانش هسته ای ودررﺃس آن رسیدن به آرمان های امام وانقلاب عقب نشینی کنند. غافل از اینکه ملت ایران در سایه توکل به خدا و رهنمودهای رهبرعظیم الشان خود اوثق در برابر تحریم ها به اعتلاﺀ نام ایران اسلامی دردنیامی اندیشد.

خدایاکمکم کن تاشهیدآگاه عاشورای خویش باشم و رسواکننده یزیدیان همچون  معلم شهیدم دکترعلی شریعتی

محمدکرمی نژاد-کارشناس ارشدنفت

ادامه خبر...


1391 خورشیدی ؛ مردانی که جایشان خیلی خالی است

7 فروردین 1391, 21:33

1391 خورشیدی ؛ مردانی که جایشان خیلی خالی است

 سال 1391 هم رسید ، آن هم در حالی که نه از اشغال غرب سرزمین پرگهر توسط ارتش بین النهرین خبری هست ، نه از آژیر قرمزهایی که روزگارمان را سیاه کند و نه از صدای بمب و موشک و بوی باروت و خون... خدایا شکرت!

اما چه بد مردمانی باشیم ما اگر فراموش کنیم که اگر امروز با خیال راحت ، دور هفت سین هایمان می نشینیم و رقص ماهی در تنگ آب را تماشا می کنیم و زیر لب "یا مقلب القلوب" می خوانیم ، اگر با خنده و اشتیاق ، زنگ خانه همسایه و فامیل را می زنیم که "آمده ایم عید دیدنی" ، اگر باربند ماشین هایمان را پر می کنیم از اسباب و وسایل سفر و صدای پخش ماشین مان را بلند کرده ایم گاز می دهیم و اگر بلیط به دست راهی فرودگاهیم تا در نقطه ای از دنیا ، چند روزی را خوش باشیم ،همه و همه رهین مردانی هستیم که آنها هم می توانستند در نوروز 91 در میان ما باشند و عیدی بدهند و عیدی بگیرند ، اما در این لحظه که ما هوای تازه بهاری را تنفس می کنیم ، در سینه قبرستان ها خوابیده اند و آرام آرام به بخشی از خاک وطن تبدیل می شوند:

حمید ؛ امدادگری که برای نجات همرزمش از سنگر بیرون آمد ، زخم او را بست و پیشانی خودش میزبان گلوله ای آتشین شد.

محمد ؛ آنقدر در والفجر 8 آرپی جی زده بود که از هر دو گوشش ، همین طور خون شره می کرد.

اسماعیل ؛ غیرتش قبول نکرد که صبح به صبح کرکره مغازه خواربار فروشی اش را بالا بکشد و از پشت شیشه ، تشییع جنازه شهدای محلش را تماشا کند.

بهرام ؛ وقت خواستگاری شرط کرد که تا پایان جنگ - هر چند سال که طول بکشد - پای دین و میهنش خواهد ایستاد.جنازه اش را درست در روز پایان جنگ آوردند.

امین ؛ فقط توانست عکس دوقلوهای زیبایی که خدا به او داده بود را ببیند. دو روز قبل از آن که به مرخصی برود و کودکانش را در آغوش بکشد ، ترکش توپ ، گردنش را زد.
سید محسن ؛ در شب عملیات ، داوطلب شد تا از روی میدان مین رد شود و راه را باز کند.خودش تکه تکه شد.

علیرضا ؛ 20 سال بعد از این که رفت ، مقداری استخوان تحویل مادر پیرش دادند: این علیرضای توست!

صادق ؛ برای این که گروه از معبر بگذرد ، به تپه ای در جهت مخالف رفت و شروع کرد به تیراندازی کردن تا حواس عراقی ها را به سمت خود جلب کند...گروه گذشت ولی هنوز از صادق خبری نیست که نیست.

بهروز ؛ دیده بانی که در جزایر مجنون ، در محاصره بمب های شیمیایی قرار گرفت ؛ جنازه اش انقدر تاول زده بود که به سختی می شد فهمید این همان بهروز خوش خنده ای است که همیشه خدا کلی لطیفه برای تعریف کردن داشت.

عبدالله ؛ عراقی ها برای زهر چشم گرفتن از بقیه اسرا ، او را سینه خاکریز گذاشتند و 10 نفر ، هرکدامشان یک خشاب کلاش به بدن زخمی اش خالی کردند. بچه هایش فقط تصویری مبهم از پدر در ذهنشان مانده است.

مهدی ؛ روی قایق بود که زدند ؛ خودش و قایقش را آب به سوی خلیج فارس برد و هیچ کس هرگز ندیدش.

رسول ؛ همسرش سال هاست که بر سر قبری که می داند شویش در آن نیست فاتحه می خواند و به چشمانی که در قاب عکس بالای مزار به چشمانش زل زده اند ، نگاه می کند و عاشقانه اشک می ریزد.

  و دهها و صدها هزار حمید و محمد و اسماعیل و بهرام و امین و سید محسن و علیرضا و صادق و بهروز و عبدالله و مهدی و رسول و ... به زیر خاک رفتند یا در آسایشگاه های جانبازان ، به سختی روزگار می گذرانند تا در 1391 خورشیدی و سال های قبل و بعد آن ، وقتی سر سفره هفت سین نشستیم ، تنها منتظر صدای توپ تحویل سال باشیم نه دل نگران بمب هایی که خود و هفت سین مان را زیر و زبر کنند.

ما ایرانیان ، این صاحبان و ساکنان و مردمان مرز پرگهر ، حتماً به آن اندازه شرافت و شیدایی داریم که مهربان ترین هموطنان مان را که هنوز با نگرانی نگاه مان می کنند فراموش نکنیم.

شهیدان! خیلی دوستتان داریم ، خیلی.

ادامه خبر...


پاسخ به مصاحبه مغرضانه رئیس ستاداقامه نماز گچساران

2 فروردین 1391, 14:34

پاسخ به مصاحبه مغرضانه رئیس ستاداقامه نماز گچساران

 

این پایگاه خبری حق پاسخ گویی وانتشار جوابیه این مسئول محترم را در همین پایگاه خبری محفوظ میداند.


به نام خدایی که همه ماآیت اوییم

خدایا!قوتم بخش تانانم راوحتی نامم رادرخطرایمانم افکنم تاازآنهاباشم که پول دنیارامی گیرندوبرای دین کارمی کنندنه ازآنان که پول دین رابگیرندوبرای دنیاکارکنند

وقتی صحبت ازدموکراسی وانتخابات به میان می آیدموردستایش وپذیرش قرارمی گیرد زیراامیدهای پوچ وبیهوده دشمن رنگ واقعیت به خودنمی گیرداماعده ای کوتاه فکرʻسطحی نگرومنافع طلب شیرینی حضورپرشوروحداکثری مردم درانتخاب راباسخن وعمل نابخردانه خودبه کامشان تلخ می کنند.

آری روی صحبتم باکسی است که خودوامثال خودرانمازگزارودیگران رابی اعتقادوبی دین می پندارند.

باخودم پیمان بسته بودم دگربارنه خودم ونه قلمم باعث آزرده خاطرشدن کسی نشودلاجرم پیمانم رامی شکنم وقلمم رانثارشماوامثالتان می کنم.

بنابراین رفتارهای شمارادردوبخش پاسخ خواهم داد.

بخش اول:

باکدامین ادله شماسخن ازکم بودن هواداران دکترتاج گردون درصفوف نمازجمعه می گویید؟آیاسخن شمامستدل است؟

قطعاپاسخی برای گفتن نخواهیدداشت(غیرمستدل وغیرمنتطقی)

اینگونه گویند:

واعظان که این جلوه درمحراب ومنبرمی کنند

                                                          چون به خلوت می روندآن کاردیگرمی کنند

(مصداق ذات وفطرت شماست)

بخش دوم:

یقیناتصمیم اخذشده ازجانب شما˛ ازعقده های درونیتان می گویدکه ناشی ازعدم موفقیت کاندیدای موردحمایت شمادرانتخابات است وشایدشیرین کاری ولامانی کاذب برای رسیدن به منافع خودنزداوباشد.

به گواه مصاحبه شماباعصردنا"ایشان  منتخب مردمندنه نماینده......."وبااقرارنماینده موردحمایت شمابه اینکه"درصورتی دکترتاج گردون نماینده مردمندکه انتخابات حوزه انتخابیه اش موردتاییدشورای محترم نگهبان باشد"

باعلم به  سخنان ذکرشده  فرآیندش این است که دکترتاج گردون نماینده رسمی مردم انقلابی ‚دینداروبافرهنگ گچساران وباشت است.

درپایان اهتداﺀ شمابه راه راست راازخداوندمنان خواستارم
 

بارالها: سپاس توراکه به پاس مهربانیت یاس هاقدعلم می کنندوسروهااستوارترمی شوند.سپاس توراکه صبوریت دربرابرگناه ومعصیت بندگانت بی منتهاست.                                                                       باتشکر-محمدکرمی نژاد-کارشناس ارشدنفت

ادامه خبر...


لیگین راک تكه اي از بهشت برروی زمین/همان میزبان شما در بهار هرسال

23 اسفند 1390, 19:45

لیگین راک تكه اي از بهشت برروی زمین/همان میزبان شما در بهار هرسال

نامش لگین هـست برخی هـم نگین می نامند وبسیار هـم باواقعیت نزدیک است اماهـرچه میخواهـدنامش باشد مهـم نیست مهـم این است که انگار تکه ای از بهـشت رااوردن ودرمیان انبوهـی از تپه هـا وکوه هـا قرا ر دادن در پایین ترازسطح زمین باتواضع خاصی ،ان سان که وقتی قصدرفتن به انجامیکنی یک جاذبه عجیبی دارددلت میخواهـدبقیه راه رابدوی تا نسیم دلنوازش سیمای خسته ات رانوازشی دهـد.وقتی به سرچشمه میرسی دلت میخواهـدجرعه ای اب بنوشی غافل از اینکه در دم اول سنگ ریزه هـای کف چشمه دیدگانتًً را میدزدندودرنگاه اول بانگین برابری میکندوانجاباخودخواهـی گفت حتمااسم اینجا نگین است.بادرختان بیدکه چترسایه بر کناره هـای اب گسترانده وتپه هـای اطراف عمومآپوشیده ازدرختچه هـای بادام است ،طبیعتی که در۲فصل بهـاروتابستان هـروقت ازانجاگذرکنی جزسبزه وسبزی چیزی چشمان شما را میهـمان نمیکند.به غیرازطبیعت زیبایش دیدن اثارتاریخی وقدیمی مثل اسیاب هـای ابی خود قصه ی دیگریست،تلنگری به ماهـا که بالطف تکنولوژی کارهـارااسان انجام میدهـیم .اماقدیمی هـاهـروقت نگاهـشان به این اسیاب هـا میافتد مثنوی هـاخاطره دارن ازشبهـادرنوبت خوابیدن تاالی اخر،،،،انچه مشخص است این نقطه گردشگری ازقدیم تاکنون مامن خوبی بوده اماچرا مسولین سازمان گردشگری بستر بازدید مردم وگردشگران رافراهـم نمکنند حدیثی است که خودبهـتر میدانند،،،چقدرکم توقع است این لگین فقط یک راه مناسب وقابل تردد میخواهد.
البته خبرهای خوب از تلاش جدی فرماندارشهرستان مبنی بر مرمت جاده ارتباطی آن برای سهولت گردشگران بگوش میرسد

ادامه خبر...


حمیدوشکوهی-انتظار از نمایندگان مجلس

22 اسفند 1390, 18:05

حمیدوشکوهی-انتظار از نمایندگان مجلس

 

جند صباحی از انتخابات نهمین دوره مجلس شورای گذشته است. روزهایی که کاندیداها سعی در حفظ ارتباط خود با مردم و پاسخگویی به انتقادات داشتند.چنین فضایی اگر باقی بماند

مطئناً سبب پویایی و پیشرفت جامعه خواهد شد. اما متاسفانه تجربه ثابت کرده که با پایان یافتن انتخابات، این فضا به مرور فروکش خواهد کرد. و باز هم بی مهری های گذشته و باز هم

فراموش شدن مردم. باز هم این روزهای پرشور و نشاط جای خود را به روزهای سرد بی تفاوتی خواهند داد تا شاید چهار سال بعد در هنگام تبلیغات انتخابات دور بعد، فرصتی برای حضور بیابند.

در آیه یازدهم سوره مبارکه رعد آمده است:« انّ الله لا یغیّر ما بقومٍ حتی یغیّروا ما بانفسهم. همانا خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر اینکه خودشان این کار را بکنند.» باید

بدانیم که برای تغییر این وضعیت باید بی تفاوتی ها را کنار بگذاریم و خود را در مقابل جامعه مان مسئول بدانیم.


فارغ از این موضوع، مسئولین هم باید در مقابل،انتقادات را با روی باز پذیرا باشند و انتقاد منصفانه را هدیه ای از جانب منتقد تلقی کنند و نه لکه ننگی بر پیشانی خود. علی(ع) می فرماید:

« نصیحت آنکس را که خیرخواه شماست گوش کنید و به جان دل بپذیرید.» چه زیباست سخن شیخ اجل که:

اگر شربتــــــــی بایدت سودمند          ز سعـدی ستان داروی تلخ پند

نصیحت که خالی بود ازغرض         چوداروی تلخ است دفع مرض

امید است که با همکاری مردم و مسئولین به خصوص نمایندگان مجلس شورای اسلامی، شاهد تعالی و پیشرفت روزافزون کشور و شهر و دیارمان باشیم.
ان شاء الله

ادامه خبر...


انتخابات پایان یافت ولی........

18 اسفند 1390, 20:12

انتخابات پایان یافت ولی........

 
 
 
  

نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در گستره ایران اسلامی و با حضور گسترده مردم آگاه ایران برگزار شد و ثمره این حضور میلیونی بدون شک در روزهای آینده و حتی به فاصله نگارش این یادداشت از زمان انتخابات در رفتار طرف های منطقه ای و فرامنطقه ای ایران بوضوح قابل مشاهده است.

این حضور که در لبیک به کلام رهبری گرانقدر انقلاب اسلامی تبدیل به حماسه ای تازه در تاریخ ملت ایران شد، از چند زاویه قابل بررسی و تحلیل است که پرداختن به گوشه ای از آنها می تواند سند راه پیش روی نظام را روشن تر و قابل درک تر برای مردم به تصویر بگذارد و اهمیت این حضور را بخوبی نشان دهد.

- انتخابات صحنه مشارکت عمومی ملت ایران و نماد مردمسالاری است و حضور بیش از 60 درصدی مردم ایران و بیش از 90درصدی مردم  کهگیلویه وبویراحمد در این انتخابات نشان داد که هنوز تمایل بالا به این شاخصه از نظام اسلامی که در هر دو وجه اسلامیت و جمهوریت نظام بدان تاکید شده، وجود دارد و نگاه افراط گرایانه برخی که مردم را دلسرد می دانند، نقش بر آب شده است.

 

انتخابات پایان یافت اما...
- وجه دیگر انتخابات، ایجاد مسئولیت تازه است. مسئولیت برای مسئولین که بدانند مردم وفادار به انقلاب و اسلام و رهبری هستند و هر کوشش و تلاش شبانه روزی برای آنها کم است و باید خدمت ها را خالصانه تر کرد و میدان را برای ظرفیت های تازه انقلاب فراهم نمود.


- مسئولیت دیگر متوجه منتخبین مردم است. دراستان ما یک نماینده دوره هشتم و دو چهره جدید به مجلس راه یافته اند. این دو چهره جدید در کنار یک نماینده گذشته  کهگیلویه می بایست اولویت های کارگروهی را از هم اکنون تدوین و با "پرهیز از درشت گویی" و "وعده های بی پایه" زمینه ای بسازند که از دل آن بوی تعهد و اعتقاد بیاید.
- عزیزان نماینده ای که به دوره نهم مجلس راه نیافتند، مسئولیت بزرگ تری بر دوش دارند. ضمن تقدیر از بزرگواری یکایک نمایندگان وکاندیداهای  استان که بلافاصله با بیانیه و اطلاعیه هایشان، مشارکت مردم را تکریم کردند و سپاس گفتند، باید بیان کرد که این عزیزان سرمایه های انسانی استانمان هستند که باید از ظرفیت هایشان در توسعه و تعالی  این خطه و ایران بهره برد و از تجاربشان در زمینه های مختلف بهره گرفت.

یادمان نرود که انقلاب اسلامی محصول مجاهدت های فراوان و ثمره خون شهدای بزرگواری است که آسایش امروز ما مدیون آنهاست و یادمان هم نرود که اکنون که در آرامش در کنار خانواده و یا در جوار آشنایان و دوستانمان نعمت امنیت را به شکل نامحسوس تجربه می کنیم، هزاران فرزند غیور این ملت در جای جای کشور در تلاش بی امان هستند که این آرامش و حیات عادی ما بر هم نریزد. این جملات پایانی اگر چه جز در شرایط خاص قابل درک عمقی نیست اما واقعیات مسلمی است که جریان دارد.


شک نباید کرد که ملت ایران معادلات ویژه ای به لحاظ تمدنی و ایمانی دارند که همیشه به شکل غیرقابل پیش بینی چشم دشمن را کور کرده اند. همین امسال و همین دو ماه اخیر نمونه های روشنی از آن را دیدیم. 22 بهمن و 12 اسفند دقیقا مصداق هایی برای این کلام است.

همه انتظار داریم که مسئولین با دلسوزی ویژه، در تلاش برای تحقق خواست ملت ایران یعنی توسعه و پیشرفت شایسته هر ایرانی بر آیند و دغدغه های اقتصادی جامعه را که اکنون نمود بیشتری یافته مرتفع کنند.

ادامه خبر...


آنکه مي جنگد آنکه نمي جنگد

18 اسفند 1390, 19:27

آنکه مي جنگد آنکه نمي جنگد

نويسنده : امير پارسي نژاد

بي تعارف و تکلف، بيانيه اخير آقاي خاتمي درباره شرکت اش در انتخابات مجلس نهم براي نگارنده اين سطور يادآور اين جمله معروف برتولد برشت است که مي گويد: «آنکه مي جنگد ممکن است مغلوب شود; اما آنکه نمي  جنگد، مغلوب شده است.»
چه اصلاح طلباني که در مقام انتخاب کننده همانند آقاي خاتمي در اين دوره از انتخابات و چه ديگر اصلاح طلباني نظير دکتر کواکبيان که به عنوان کانديدا در انتخابات نهم مجلس شوراي اسلامي حضور داشتند، مصداق همين اند که ايستادند و بي ترس از شکست و به دور از غوغاسالاري هاي داخلي و خارجي و اغماض هاي تحريمي هاي داخل و خارج کشور براي شکست شان در انتخابات، صلاح اصلاحات را ديدند.
شايد اين سخن آقاي خاتمي در بيانيه اش مصداق خوبي بر اين مدعا باشد که اميدواري مي دهد روزي درک مشترکي از اين صلاح بوجود آيد و احساسات و داوري ها در زمان مناسب بتواند به آنجا برسد که به جاي هرگونه توجيهي، چه از سر افراط و چه از سر تفريط، درستي تصميم هايي که در جهت منافع و مصالح ملي و پيشبرد اصلاحات در درون نظام جمهوري اسلامي گرفته مي شود اولويت پيدا کند.


اما جدا از صلاح و مصلحت که آقاي خاتمي نيز در بيانيه اش آورده، عدم رعايت قواعد بازي و بداخلاقي هاي انتخاباتي را هم بايد در نظر داشت و دلايل شکست انتخاباتي را هم مدنظر قرار داد; آنگاه که کواکبيان يکي از چهره هاي سرشناس اصلاح طلب که حضور پر رنگي در اين دوره از انتخابات داشت و نگاه بسياري را پس از اعلام نتايج به خود معطوف کرد; وقتي که روز سه شنبه در جلسه علني مجلس شوراي اسلامي در نطقي متذکر شد که همواره ايستاده و جنگيده و بي ترس از شکست، اکنون نيز بر سر مواضع خود ايستاده است و اين که شکست در مسلک  اصلا ح طلبان معنا ندارد و در نهايت از جرزني هاي انتخاباتي گفت و فاش ساخت که در حوزه انتخابيه اش عده اي از روحانيون منطقه به همراه فرمانده سپاه استان به کمک بودجه هاي چند صد ميليوني و البته صرفا با حدود چهار پنج هزار راي بيشتر براي خودشان جشن پيروزي گرفتند.

اما از همه اين مهندسي ها بگذريم که سخن تازه اي نيست، منطق گرايي اصلاح طلباني که در اين دوره از انتخابات شرکت کردند، عطف کلام است که در تخيل و وهم سياسي نبودند و همه قواعد بازي را با تمام محدوديت ها رعايت کردند. آقاي خاتمي تيرماه امسال در ديدار با جمعي از فعالان سياسي شمال کشور به صراحت گفت که ما از سال84 نبايد در انتخابات شرکت مي کرديم! متاسفانه اين اشتباه ما بود. اين بار اگر شرايط فراهم نشد حتما در انتخابات شرکت نمي کنيم. وي در همان سخنراني تاکيد کرد که انتخابات حق ماست. اگر در انتخابات شرکت نکنيم جوابگو ما نيستيم; بلکه کساني بايد پاسخگو باشند که اجازه شرکت در انتخابات را به ما ندادند. براي اينکه در انتخابات مشارکت کنيم بايد شرايط فراهم باشد. اما در نهايت چنين نشد و آنطور که آقاي خاتمي در بيانيه اخيرش گفت براي دو عامل دفع تهديدات خارجي و ادامه حيات اصلاحات در انتخابات شرکت کرده است. 

هر چند که خاتمي ديرتر  از اطلاح طلباني  که در عرصه سياسي  فعال بودند  تصميم به  شرکت در انتخابات گرفت و فرصت هاي زيادي از دست رفت اما در نهايت  چه خوب  که خاتمي درک مي کند که عرصه سياست عرصه تخيلات نيست و تخيل مي تواند انسان را به هرجا ببرد در حالي که منطقه از نقطه اي به نقطه اي ديگر. باري، در دو سال گذشته و پس از انتخابات رياست جمهوري سال 88 بسياري بر اصلاح طلباني که از افراطي گري دوري کردند و همچنان ماندند تا رگ حيات جريان اصلاح طلبي بسته نشود، خرده گرفتند و امروز نيز از شکست اصلاح طلبان معتقد به جمهوري اسلامي، قهقهه هاي مستانه مي زنند و خاتمي را با بختيار مقايسه مي کنند براي نجات، اما به واقع همانطور که کارل کوهن بر اين مسئله تاکيد مي کند، کمال مطلوب براي تحقق دموکراسي در يک جامعه اين است که تصميم ها منتج به بحث هاي مداوم و شديد شود و نتيجه اينکه در فرايند مشارکت عمومي که مراحل و دشواري هاي بسيار دارد، دست به عمل زدن مرحله نهايي خواهد بود; همانطور که امثال آقاي خاتمي و همفکرانش چنين کردند.

ادامه خبر...


مجلس هشتم و انتظارات حقوقی

16 اسفند 1390, 13:34

مجلس هشتم و انتظارات حقوقی

مجلس هشتم و انتظارات حقوقی»عنوان يادداشت روز روزنامه حمايت است كه در آن مي‌خوانيد؛با برگزاری انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی و تعیین تکلیف منتخبین بسیاری از حوزه های انتخابیه و مشخص شدن افرادی که به دور دوم در برخی حوزه‌ها راه پیدا کردند تا در دور دوم مبتنی بر حد نصاب لازم برای ورود به مجلس تعیین تکلیف نهایی صورت گیرد، در حال حاضر مشخص شده است که بسیاری از نمایندگان محترم فعلی مجلس هشتم بار خدمتگزاری ملت در مجلس شورای اسلامی از دوش آنها برداشته شده و در آینده باید در سنگرهای دیگر در خدمت مردم باشند.

تا زمان پایان رسمی دوره مجس هشتم هنوز مدت قابل توجهی باقی مانده است از همین رو چند نکته از منظر انتظارات حقوقی خطاب به نمایندگان محترم مجلس هشتم می توان مطرح کرد. امید است مفید واقع و یادآوری این نکات مرضی خداوند سبحان واقع شود. نکته اول اینکه جا دارد از همه تلاشهای انجام شده طی 4 سال گذشته توسط نمایندگان دوره هشتم مجلس قدردانی و سپاسگزاری کنیم.

نمایندگان دوره هشتم مجلس شورای اسلامی در سال‌هایی بعضاً طوفانی و بحرانی نماینده ملت بودند و به هر صورت در قالب قانونگذاری های مختلف یا اقدامات نظارتی کارنامه‌ای از خود بر جای گذاشتند که قطعاً در آینده دقیق تر مورد ارزیابی و داوری قرار خواهد گرفت.از حیث قانونگذاری‌های مورد توجه محافل حقوقی شاید مهمترین یادگاری مجلس هشتم تصویب قانون مجازات اسلامی باشد. اگرچه تصویب قانون برنامه پنجم توسعه کشور نیز امری راهبردی ودارای اهمیت زیاد بود که در این مجلس انجام شد.

همچنین نمایندگان در خصوص قوانین مفصل مشابه دیگری همانند آیین دادرسی کیفری یا قانون تجارت یا لایحه حمایت از خانواده نیز بسیار وقت گذاشتند و تلاش‌های قابل تقدیری معمول شد که امید است تا پایان همین مجلس این موارد نیز همه مراحل قانونی خود را طی کنند و از جمله یادگاری های مجلس هشتم باشند. در حیطه اقتصادی و تحولات ساختاری کشور نیز مجلس هشتم نقش مهمی بر دوش داشت چه از جهت تصویب قوانین مربوطه و چه از جهت نظارت بر فرایندهای اجرا که این بخش از تلاشهای مجلس نیز غیرقابل فراموشی است. مجلس هشتم از بُعد نظارتی نیز بارها عالی ترین سطوح اجرایی را در معرض پرسش قرار داد و همین امر نیز باعث شد که در مواردی چالش هایی بین قوه مجریه و قوه مقننه بروز یابد ولی به هرحال مجلس همواره تلاش کرد که دیده بان ملت باشد.

البته در همین بخش برخی بر این باورند که مجلس هشتم نتوانست برخی خلاف قانون ها را اصلاح کند که به هرحال در این مورد نیز باید مصداقی و مشخص ارزیابی خود را ارائه نمود ونمی شود کلی گوئی کرد. نکته دوم اینکه برابر آنچه در دستور کار کمیسیون‌های تخصصی مجلس قبل از انتخابات 12 اسفند قرار گرفته است طیف وسیعی از موضوعات هم اینک در مجلس مطرح می باشد که هنوز تعیین تکلیف نشده است. از حیث محتوایی برخی از این موارد لایحه و برخی طرح‌های قانونی پیشنهادی نمایندگان هستند.

از جمله مهم ترین این موارد لایحه بودجه سال 1391 کشور است. سوای این مورد فوری، درحیطه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و مدنی و بین المللی طرح ها و لوایحی در دست بررسی هستند. خوب است نمایندگان محترم مجلس با حوصله و تدبیر در این مدت باقیمانده از عمر مجلس هشتم، برابر روال سابق فعالیت و تلاش خود، تکلیف بسیاری از این موارد مطروحه را روشن کنند تا بار زیادی برای مجلس بعدی بر زمین نماند.

نکته سوم اینکه در مجلس هشتم بحث تنقیح قوانین جدی گرفته شد. معاونتی با همین نام شکل گرفت و قراردادهای بزرگی با برخی مراکز بیرون از مجلس بسته شد تا تنقیح قوانین به صورت فنی انجام پذیرد و از تورم قوانین پراکنده در موضوع واحد جلوگیری شود. این موضوع از اهمیت بسیاری برخوردار است.

خوب است تجربیات موفق حاصله در این زمینه تا قبل از پایان مجلس هشتم تدوین گردد تا مجلس نهم از آنها بهره مناسب را در جهت استمرار این هدف ملی ببرد ودر آینده شاهد قانونگذاری‌های پراکنده در موضوع واحد نباشیم. همچنین در همین دوره مجلس هشتم، مرکز تحقیقات اسلامی مجلس نیز در قم دائر شد که سال آغازین خود را پشت سر گذاشت و در آینده انتظار خدمات فکری ودینی جدی از مجرای این مرکز به نمایندگان محترم می رود.

نکته چهارم اینکه مجلس شورای اسلامی برابر اصل نود قانون اساسی در قالب کمیسیونی به همین نام اختیارات وسیعی در جهت رسیدگی به شکایات مردم از طرز کار قوای سه گانه دارد. عملکرد این کمیسیون در جلب رضایت مردم و رفع گلایه ها از عملکرد نهادهای مختلف نظام جمهوری اسلامی بسیار حائز اهمیت است. اینکه کمیسیون مزبور در خصوص برخی مصادیق پرسروصدای سیاسی اظهار نظر کند و به قول معروف خودی نشان دهد، چندان مطلوب نیست بلکه مهم این است که مردم اثر پیگیری های این کمیسیون را در حوزه رعایت حق های مختلف خود ببینند و نهادها و سازمان های مختلفقوای سه گانه عملاً ا حساس کنند که کمیسیون مزبور کوچک ترین خلاف آنها را رصد و پیگیری می کند.

ادامه خبر...


جوابیه مطلب "ما اهل کوفه نیستیم "به قلم اقای شیرنژاد

11 اسفند 1390, 11:35

جوابیه مطلب "ما اهل کوفه نیستیم "به قلم اقای شیرنژاد


   امين نوروزي :- با عرض  سلام  ادب و احترام خدمت مدیریت و هیات تحریریه ی سایت عصر دنا.  
چندی پیش مطلبی تحت عنوان  مردم چرام ما اهل کوفه نیستیم به قلم اقای شیر نژاد در خصوص شهرستان شدن چرام  و نقش اقای بزرگواری در آن  و قدر دانی مردم شهر چرام و  حمایت آنها از ایشان در دور نهم  انتخابات مجلس شورای اسلامی  به چاپ رسید در ان روز برخود لازم دیدم که جوابیه ای به عنوان یک شهروند  به سایت محترم عصر دنا ارسال کرده و شبهات چگونگی شهرستان شدن چرام را البته از منظر دیگری برای مردم  شریف چرام  باز کنم  اما از انجا که انتظار میرفت با توجه به  ریزش آرای شدید اقای بزرگواری در شهرستان چرام و در موضع ضعف قرار گرفتن ایشان این مطلب دوباره بازیچه ی بازی های سیاسی  طیف حامیان ایشان در چرام قرار گیرد انتشار  جوابیه را به زمان دیگری موکول کردم البته چه  خوب بود اگر یکی از حامیان اقای بزرگواری  که مقیم شهر چرام هستند  این مطلب را می نوشتند که هم اشراف بیشتری بر موضوع داشته  وهم گمان نبود نیروی خلاق و قلم بدست در میان حامیان ایشان در شهر چرام به ذهن  افراد ی چون بنده نیاید  آقای شیر نژاد عزیز  اگر  جنابعالی بنا به نسبت سببی  با چرام و چرامی ها پیوند داری  بنده و امثالهم در آن شهر بزرگ  شده و  با  جای جای این خاک زرخیز  پیوندی ناگسستنی داریم.
برادر محترم جناب اقای شیر نژاد  در مقاله ی  قبلی تان  مردم چرام را وام دار بزرگواری معرفی کرده اید  که در این دوره از انتخابات با  حکم وجدانشان باید به ایشان رای دهند  آیا این تعیین تکلیف کردن برای مردم چرام نوعی توهین به آنها نیست ؟  برادر گرامی خوب به یاد دارید که ایشان در دور  هفتم مجلس شورای اسلامی در حوزه ی گچساران  فقط توانستند  1800 رای کسب کنند  حال شما پاسخ دهید چه کسانی بزرگواری را که بعد از آن شکست  که به منزله ی پایان حیات سیاسی اش بود بر کرسی مجلس نشاند حمایت های کدام منطقه رمز موفقیت بزرگواری بود ؟ 
  حلقه ی نزدیک حامیان ایشان در دور گذشته چه کسانی بودند ؟  حتما به یاد دارید که در سایر مناطق ایشان را کاندیدای  چرامی ها معرفی می کردند  برادر عزیز   اولا اگر  چرام در زمان بزرگواری شهرستان شد خب ایشان  انجام وظیفه نمودند و  در ثانی  این چرام و چرامی ها نیستند  که به بزرگواری بدهکار و وام دار هستند بلکه  مردم این دیار  وقتی با اجماع حداکثری در دور گذشته ایشان را راهی بهارستان کردند  دیني  بر  گردن بزرگواری نهاده اند که جز با احقاق حق 30 ساله ی خود  این دین  از گردن  آقای بزرگواری برداشته  نمی شد.  
 جناب آقای شیرنژاد طبق منطق شما  او را بر ما حقی و ما را بر او حقی بود پس هردو بر عهد خویش وفا کرده و نه ما بر گردنش دینی داریم و نه ایشان  طلبی از ما  دارند  اما برادر  عزیز  در مرام ما اعتقاد بر این است که  مسوول خدمتگزار است و مردم  هستند که ولی نعمتان اصلی اند  در این مورد بیشتر   نمی گویم  چون  جوابتان را مردم نيز در روز انتخابات خواهند داد.  اما  همان گونه که انتظار می رفت با دیدن  موج حمایت های مردمی از  حاج اصغر حبیبی  و ترس از دست  دادن چرام   به عنوان شهرستان همیشه تعیین کننده در انتخابات منطقه بار دیگر  بحث شهرستان شدن چرام  را به رخ مردم چرام کشیدند تا مگر  موج شکنی در برابر  امواج بزرگ حمایت های مردمی از حبیبی مخصوصا در چرام درست کنند  و با بازی با احساسات پاک مردم این شهرستان  خود را ناجی  شهرستان شدن چرام  قلمداد کنند  در مطلبی که در وب سایت  عصر دنا در باب شهرستان شدن چرام و اختصاص مصاحبه ای با بزرگواری  در این مورد  منتشر شد و البته به صورت  بیانیه وار در سطح شهر توزیع گردید و اتفاقا شبانه هم بر کوچه ها و خیابان های شهر چرام به  تعداد زیاد منتشر شد  البته این گونه به نظر می آید که شب نامه نویسی سنتی دیرینه در میان  طرفداران برخی از کاندیدها دارد  اقای بزرگواری نماینده شهرستان های کهگیلویه چرام و بهمئی شما احتمالا به اصل تفکیک قوا اعتقاد دارید ؟   نیک  میدانید که دولت در سطح  هر شهرستان نماینده ی تام الاختیار خود را دارد  احتمالا شما می دانید که وظایف نمایندگی  در وهله ی اول  قانون گزاری و سپس  نظارت بر اجرای قانون است البته برخی از وظایف فرعی دیگر هم وجود دارد  جناب اقای بزرگواری یا چرام  فاکتور های ارتقاء به شهرستان شدن را داشت که شهرستان شد  یا نداشته و به ناحق شهرستان شد آن چیزی که آمار و فاکتور های شهرستانی می گوید چرام  دارای این ارتقای جایگاه بوده و چیزی جز حقش به ا و استرداد نشده است  حتما میدانید که شهرستان چرام 47 هزار نفر جمعیت دارد  حتما میدانید که چهارمین شهر پر جمعیت استان است  شما به خوبی می دانید که این شهرستان زیر ساخت های عمرانی اش و استقرار و استقلال اداراتش  به چند سال قبل از نماینده شدن شما که هیچ حتی به قبل از  دور 7  مجلس که خاطره انگیز ترین دور انتخابات  برای شما بوده است برمی گردد جناب آقای بزرگواری از شما بعید است که عنوان می کنید چرام  از نظر محدوده ی جغرافیایی همان است که بوده و در طول  دهها سال آخر رشدی نداشته است شما که در طول  سی و اندی سال گذشته پایه ی ثابت مراسمات  و مجالس شادی و غم مابوده اید واقعا هیچ تغییری در چرام قبل از انقلاب با بعد از انقلاب  حس نکرده اید؟ یعنی شما خدمات   نظام مقدس جمهوری اسلامی را  بغیر از دوره ی  نمایندگ خودتان  انکار میکنید    جناب اقای بزرگواری دانشگاه پیام نور  در لنده و باشت که یکی هنوز در جستجوی حق شهرستانی خود و دیگری  همزمان با ما شهرستان شده  قدمت بیشتری از چرام دارد   و سالها قبل از ما صاحب دانشگاه شدند را چطور توجیه می کنید ؟ در آنجا شاخص شهرستان بودن ملاک نبوده و برای چرام از اهم واجبات شده ؟ برادر محترم نماز جمعه چه ربطی به فاکتور های شهرستان شدن دارد ؟ با زیر ساخت های  شهرستان شدن چه نسبتی دارد ؟ به فرض كه داشته باشد چرا در حال حاضر علاوه بر شهرستانهای  استان  سوق لنده و پاتاوه هم شاهد برگذاری  پر شکوه جمعه اند؟ نکند  در سوق و پاتاوه هم دنبال زیر ساخت جهت تبدیل کردن به شهرستان هستید؟ چناب آقای بزرگواری وقتی که  بیمارستان دهدشت  با آن وسعت  و سابقه  در این حال و روز  است بستر درمانی  احداث شده در چرام  که صرفا  برای تزریقات   درمان های سرپایی است چه دردی از ما دوا می کند ؟  شما می دانید تا کنون چند نفر  در مسیر انتقال بین  سوق چرام لنده دیشموک و قلعه رئیسی  به دهدشت جان شیرین خود را از دست داده اند ؟آیا بستر درمانی ایجاد شده در چرام را به عنوان برگ برنده ی خود  در این دوره انتخابات به حساب میاورید ؟
آقای بزرگواری  شما مدعی هستید که راه اندازی بستر درمانی  و دادگاه و پیام نور در چرام توجیهی نداشت اما برادر بزرگوار  در مورد بستر درمانی و دانشگاه برایتان گفتم ولی چطور  نهادها و اداراتی مثل دادگاه و سایر ادارات در لنده و قلعه رئیسی توجیه دارد  گرچه حق مسلم شهرهای نام برده بوده است و ولی برای چرام مقاومت بوده وتوجیهی نداشت ؟ شما مدعی هستید که اینها همه نتیجه  امتیازاتی بوده که از دولت به خاطر همراهی با آن گرفتیم  ولی سید گرامی  آیا  نمایندگان 176 شهرستان دیگری که همزمان با ما به عنوان شهرستان معرفی شدند هم مثل شما حامی و  سینه چاک دولت بودند؟   شما که 4 سال  به عنوان حامیان سینه چاک دولت مطرح بودید آیا نمی توانستید امتیازات بیشتری مثل راه اندازی پتروشیمی دهدشت یا فسفات چرام را  از دولت مهرورز زمان هدیه بگیرید؟ در بحث وکیل الدوله بودنتان که شما آن را رد می کنید ضمن  اعتقاد  راسخ به خدمتگذاری بی منت دولت مهرورز نهم و دهم  شما چه  امتیازی در جهت رشد و آبادانی و توسعه منطقه از این  همه فرصت های در اختیار گذاشته شده گرفتید ؟ شما مدعی هستید در برابردولت در زمانهای که دولت از اهداف عدول می کرد بدون رودر بایستی می ایستادید  کاش يك مورد از نطق های غرّایتان را در مخالفت با دولت برایمان می گفتید تا ذهن پریشان ما  آرام گیرد.  
 سید عزیز در بحث شهرستانی چرام فرموده اید که نتیجه ی همراهی شما با دولت  بوده است  برادر عزیز  در استان هایی هم که نماینده گان اصلاح طلب به مجلس فرستادند هم شاهد ارتقای بخش ها به شهرستان  هستیم آیا  نمایندگان ان مناطق هم حامی و سینه چاک دولت اند؟
 اینکه در حول شهرستان شدن مردم چرام وحدت وصف ناشدنی وجود داشت شکی نیست اما خودتان  در سخنرانی هايتان در چرام در جشن شهرستانی  اعلام کردید که  با  نظر مساعد مهندس نجار دکتر نجار و سردار نجار  و عنایت ریاست محترم جمهوری و تلاش های بی دریغ استاندار  جناب اقای نوذری چرام شهرستان شد و بنده کمترین نقش را داشتم حال چه شده که مدعی  و داعیه دار ارتقا ی جایگاه چرام شدید؟ مدعی هستید که 12 ملیارد تومان بودجه ی امسال چرام بوده است حال برادر  پاسخ دهید که چند درصد از این بودجه در بخش مرکزی و روستاهای تابعه اختصاص یافت ؟ چند درصد از آنرا  به مکان های خاص اختصاص دادید ؟ در ضمن این  تحولات که باعث پیشرفت  چرام  شده است کجایند که چشمان ما قادر به درک حتی ذره ای از برکات آن نیست برادر کاش شفاف تر از تخصیص 12 ميلیارد تومان در مناطق  مختلف می گفتید.  که البته این قصه سر دراز دارد 
  من الله توفیق  

ادامه خبر...


در میان پیشنهادات این روزها، کدام را قابل اعتنا می‌دانید؟