نويسنده : منصور فرزامي |
راک نیوز-با مسند نشيني ارز و طلا که هنوز هم ميل به صعود دارد، و نگراني مردم و بازار، گناه را به پاي که بايد نوشت؟ آيا آمريکاي جهان خوار عامل بي ثباتي اقتصادي و تنش هاي اجتماعي و سياسي ماست و هم اوست که دست از سر ما برنمي دارد و از جايگاه ثروت و قدرت و فن آوري و سياست استکباري و استثماري و دعوي آقايي بر جهان، وضع نابهنجار ما را موافق طبع خود يافته و ما را با تبختر به همان جايي مي برد که مي خواهد و به پيروي از نيات قلبي وزير دفاع اسبق خود مي خواهد که ريشه موجوديت ما را بخشکاند؟ آيا روباه پير استعمار، از خوي استعماري خود دست برنمي دارد و آرزو دارد تا مثل عصر ملکه ويکتوريا، هميشه آفتاب بر پرچمش بتابد؟ آيا اتحاديه اروپا همان انگلستان سده نوزدهم ميلادي است که پا بر جاي پاي سلف استعمارگر خود گذاشته است؟ آيا چين و روسيه، در لباس ميش آمده اند و ما را لقمه لذيذ بي درد سري يافته اند که خواهان تداوم وضع موجودند و امتيازهاي رضايت بخش بيشتري مي خواهند؟ آيا ترکيه، دوران امپراتوري عثماني را به ياد آورده که ناصحانه مي خواهد نقش خود را در اين سوي جهان، به تدبير، ايفا کند؟ آيا ذخاير مالي عربستان، سرريز شده است که به خيال خود مثل زمان حمله عراق به ايران، مي خواهد دوباره هزينه جنگ نابرابر غرب با ايران را بپردازد و نمي داند که بر سرشاخ نشسته است و بن مي برد؟ آيا کشورهاي کوچک به ظاهر برادر، مقصرند که بندرهاي پر و پيمانشان را به جاي بندرهاي ما نشانده اند و چشم اميد ما را به سوي خود مي کشند و با ميلياردها کالايي که از سراسر جهان گرد آورده اند، موجب شده اند تا فيل ما به عوض هندوستان، ياد آنها کند! آيا آن جوانان پر احساسي گناهکارند که با سو» استفاده از احساسات پاکشان، آنها را به سفارت انگليس بردند و بلندگو بر دست و دهان گشاده و چشم تعقل بسته، دولت و دستگاه ديپلماسي کشور را در موضع انفعالي نشاندند و سبب شدند که اجماع جهاني عليه ما صورت گيرد، اجماعي که پيامدش همين درهم ريختگي اقتصاد ماست و معلوم هم نيست که اين قافله لنگ ما تا به حشر هم خواهيد لنگيد يا... آيا کساني آتش بيار وضع موجودند که بدون هماهنگي و صلاحديد از تريبون هاي مختلف خارج از چارچوب دستگاه سياستگذاري کشور سخن مي گويند و منافع ملي ما را به مخاطره مي اندازند و هزينه سنگيني را بر دوش آزرده اين ملت مي گذارند؟ آيا آن قطاري مقصر است که ترمز بريده، راه به ناکجا آباد مي برد؟ يا گناه از بي استعدادي دنياست که نمي خواهد طرح و برنامه و مديريت را از ما اقتباس کند؟ يا گناه را به پاي آن نهادي بايد نوشت که از توان نظارت و سوال و استيضاح خود استفاده نمي کند و گاه و بيگاه به مصلحتي مي انديشد که به مصلحت ملت نيست! به ياد آوريد آن وزيري که مي گفت اگر حباب ارز و طلا ترکيد، گله نکنيد و از استيضاح به سلامت جست. آيا آن برصدر نشسته و قدرديده مي داند که اين حباب، چرمينه رشد يافته اي است که تير بانک مرکزي و اقتصاد و دارايي هم بر آن کارگر نيست و تا بر سر همه ما خراب نشود، نمي ترکد؟يا نه ما مردم مقصريم که در هواي پرسوز زمستاني، پشت در بانک ها به اميد برق سکه هاي چشم نواز، شب را به صبح مي آوريم تا ارضا شويم و آن گاه هر روز که مي گذرد، بانک مرکزي، نقشي ديگر، از آستين پر از رمز و رازش بيرون مي آورد و بر عطش خود و مردم براي پول مي افزايد تا چاره نقدينگي بيش از سيصدهزار ميلياردي را که خود به همراهي تيم اقتصادي، تزريق کرده است، جمع آوري مي کند! و رئيس محترمش هم، که امروز همه امور را اصلاح کرده و به سامان آورده، از سربي نيازي و با افتخار بگويد که اگر امروز از من بخواهند که بروم با طيب خاطر خواهم رفت! که دين خود را ادا کرده ام و آثاري گرانقدر، جهت نمونه برداري آيندگان به يادگار نهاده ام و نهاده ايم! چون معتقديم که اقتصاد دستوري و عدم تمکين در برابر قانون، در اين سوي دنيا جواب مي دهد و با مقصر شمردن و به هيچ انگاشتن گذشتگان و اسلاف و ناديده گرفتن عرف هاي اصيل و قوانين بين المللي، به زعم اين تيم، مي توان به مدينه فاضله رسيد و سرانجام آيا کسي هست که بگويد فقط من کارشناس ارشد در همه امور و کل خفيات نيستم و ديگراني هم هستند که صلاح دين و انقلاب و کشور را اگر از ما بيشتر نخواهند، کم نمي گذارند و ادعاي آنان گوش فلک را پر نمي کند و هنوز هم مي تواند اين قطار بي ترمز در همه امور را مهار کنند! آيا تفضل الهي ما را مشمول الطاف بيکران خود خواهد کرد تا هشيار شويم و به تدبير بينديشيم و فقط خود را نبينيم و ديگران را هم به حساب آوريم؟ |
خدایاردرخش-27ژانویه برابربا ششم بهمن ماه درتقویم جهانی "روز جهانی گمرک نامگذاری شده " مرزها جداکننده -گمرکات پیوند دهنده .این شعارامسال سازمان جهانی گمرک بود
با نگاهی کوتاه به شعار مطرح شده میتوان از اهمیت این سازمان بین المللی درارتباط جهانی یاد کرد.درمورد گمرک وساختار ان و حرکت ان از سنتی به مدرنیزه بسیار سخن گفته شده ،اما سر صحبت من گمرک استان کهگیلویه وبویراحمد است .گمرکی که از تولد اولیه اش تاکنون یک دهه نمیگذرد .گمرک یاسوج یکبار در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی افتتاح اما اداره ای بی جا مکان ،اداره ای در گوشه ای از اداره بازرگانی استان .ولی بخاطر ناهماهنگی وعدم تعامل بین مسولین وقت استانی وگمرک ایران ،همان اداره نوپا عمرش کفاف نکرد وچشم نگشوده بااقتصاد استان خداحافظی کرد .
تا اینکه دو سه سال پیش دوباره گمرک استان افتتاح شد اما این بار با ساختمانی جدید ومستقل برکنار رودخانه باچشم اندازی بسیار زیبا ،اگرچه گمرک فعلی استان دیگر خانه بدوش نیست اما این ساختمان اداری بدون انبار نگهداری کالا، نمیشود خیلی به اینده ان امیدوار بود .گمرک قبلی اگر ساختمان مستقل نداشت اما دامنه فعالیت ان بیشتر بود در ان وقت گمرک یاسوج مجاز به انجام خدمات به واردکننده اعم از تولیدکننده وتجار بود اما حالا چی؟
اگر به نقشه استانی گمرکات کشور سری بزنید خواهید دید که گمرکی در ایران محدودتراز گمرگ یاسوج نخواهید دهید گمرکی نه مجاز به واردات است نه ترانزیت ونه ...
در طرح همایش سرزمینی 30درصد گمرکات کشوردرسایرگمرکات ادغام خواهند شد .این خطری است که گمرک استان را تهدید میکند ،درحال حاضر نبود انبار وفضای تخلیه وبارگیری کالا همه ی فرصت ها را ازاین گمرک گرفته ومسولین استانی خصوصا استاندار محترم میتوانند با تخصیص اعتبار وایجاد سخت افزار لازم راه را برای ادامه وفعال بودن این اداره کل مهیا کنند ،راهی که هزینه کردن برای ان ضررده نیست با فعالیت گمرک درامد استان افزایش میبابد ،حمل ونقل پایانه ها فعالتر وسازمانهای ذیربط هرکدام نیاز به جذب نیروی انسانی متخصص را سرلوحه کارخود فرار میدهند ودریک کلام این گمرک مثل عروس از قهربرگشته است اگر همکاری نکنیم وبرود دیگر بسختی برگردد
...................................................................................................
و چه پر معناست این «بارگاه ولایت مدار سلطان ارض طوس» و چه سمبل فصیح و بلیغی است این «گنبد طلا»! بام حرم! حرمی که در آن، خلیفه و امام، جلاد و شهید، در کنار هم آرمیده اند و... چه می گویم؟! هارون در وسط و امام در کنار، یعنی که برای تکریم امام، نزدیک قبر خلیفه دفنش کرده اند و در گوشه ای از مقبره خلیفه! و مدفن امام، در آغاز، خانه حمید بن قحطبه!
و صحن حرم امام، باغ او، باغی که امام را به انگور مسموش پذیرایی کرد!
عجبا که «بنا تا کجا می تواند آموزنده باشد و آگاه کننده»!...
برگرفته از «مذهب علیه مذهب» دکتر علی شریعتی
ادامه خبر...
. | |
محمد(ص) تركیبی از موسی و عیسی است، گاه او را در صحنههای مرگبار جنگ میبینیم كه از شمشیرش خون میچكد و پیشاپیش یارانش كه برای كشتن یا كشته شدن بیقراری میكنند، میتازد و گاه وی را میبینیم كه وقتی هر روز در رهگذرش مرد یهودی از بام خانهاش خاكستر بر سرش میریزد و او نرمتر از مسیح، همچون بایزید، روی درهم نمیكشد و یك روز كه از كنار خانه وی میگذرد و از خاكستر مرد خبری نمیشود، میپرسد رفیق ما امروز سراغ ما نیامد؟ و چون میشنود كه بیمار شده است به عیادتش میرود. در اوج قدرت در آن لحظه كه سپاهیانش مكه را، شهری كه 20سال او و یارانش را شكنجه داده و آواره كرده است، اشغال كردهاند، بر مسند قدرت اما در سیمای مهربان مسیح، كنار كعبه میایستد و در حالی كه 10 هزار شمشیر تشنه انتقام از قریش، در اطرافش برق میزنند و... میپرسد؛ «ای قریش فكر میكنید با شما چه خواهم كرد؟»، قریش كه سیمای مسیح را در این موسایی كه اكنون سرنوشتشان را در دم شمشیر خویش دارد، خوب میشناسند و به چشم میبینند، پاسخ میدهند كه «تو برادری بزرگوار و برادرزادهای بزرگواری» و آن گاه با آهنگی كه از گذشت و مهربانی گرم شده است، میگوید: «بروید، همگی آزادید.» آری، پس از آن كه به بعثت برانگیخته شد، اولین كسی كه به وی ایمان آورد حضرت علی(ع) بود، علی بود كه با وی همپیمان شد و از آن پس همه لحظات عمر را در این پیمان و پیوند نهاد و در پرستش خداوند و وفای محمد و دوستی خلق و پارسایی روح، آیتی شگفت شد و با صدها رشته پنهان و پیدا با روح و اندیشه و قلب محمد پیوند یافت. |
خدایار درخش-مهندس بهرامی نامی که این روزها بیشتر تحت عنوان کاندیدای مجلس نهم مطرح میشود،اما مطرح شدن نام اوبابرخی کاندیداها که برسرزبان افتادن نامشان دریک پرسه زمانی انتخاباتی خلاصه میشود فرق میکند.قبل از این بازار نیمه گرم انتخاباتی اوبرکرسی مدیریت شهرداری یاسوج تکیه داده بود ومسولیت های دیگری را هم برعهده داشت .درمورد اینکه ایشان در زمان مدیریتش برشهرداری درراستای توسعه شهری ،ایجادفضاهای تفریحی ،وکلامسائل مربوط به ان چه کارهایی کرده وچه کارهایی انجام نداده ونقدعملکردوی در ان پست کارمتخصصین مسائل شهری است .اما من از یک منظر دیگر عملکرد مهندس بهرامی را مورد ارزیابی قرار داده ام .اودر زمان مسئولیش باحمایت از تیم فوتبال شهرداری یاسوج ،گامی بزرگ در راستای معرفی استان برداشت .پس از حضور چشمگیرشهرداری یاسوج نه تنها فوتبال این استان در کشور مطرح شد بلکه اسم یاسوج برسرزبان ها افتاد .نباید فراموش کرد تا همین چندسال پیش در معرفی شهر خود به غیر بومی ها وقتی میگفتیم یاسوج .میگفتن منظورتون همون چهارمحال وبختیاریه .مهندس بهرامی با حمایت از نماینده فوتبال استان ،نه فقط نام یاسوج را بیشتر برصفحه مطبوعات ورسانه کشاند بلکه خدمتی که در معرفی طبیعت استان نمود ستودنی است.بایدبه یاد اوریم همین چندی پیش پس از برد تیم فوتبال شهرداری برابرفولاد خوزستان در پربیننده ترین برنامه تلوزیونی (برنامه90)قبل از انکه به فوتبال وضعف های سخت افزاری بپردازد به توصیف طبیعت استان ،واز یاسوج بعنوان شمال جنوب ایران یادکردواز ابشار ان چقدر سخن راند .همان تبلیغ درج شده در پیراهن بازیکنان شهرداری"یاسوج پایتخت طبیعت ایران" پسندیده کاریست که بسیار بیشترازمسولین سازمان گردشگری ومیراث فرهنگی درجذب گردشگر ومعرفی این سرزمین چهار فصل قدم برداشته شد .اکنون دیگر برای معرفی یاسوج نیازی نیست بگوییم نزدیک شیراز است یا بعد از چهارمحال وبختیاری است .میگوییم پایتخت طبیعت ایران است ،میگوییم سرزمین چهار فصل است .میگوییم از مدعیان در فوتبال ایران است .اما انصاف ان است که پس از این هیاهوی تبلیغات انتخاباتی ،وبازارگرمی های خاص ان فارغ از نتیجه انتخابات ، نام مهندس بهرامی فراموش نشود.
ادامه خبر...مركز بهداشتی ، درمانی دهستان راك از توابع شهرستان كهگیلویه روز پنجشنبه با حضور جمعی از مسوولان محلی افتتاح شد.خبرگزاری ایرنا 8دی 1390
ادامه خبر...