مشروح اخبار


» پد بهنام، شکار مدیران!-تحلیلی بر روند ساخت فیلم پد خندق



بهنام کیست؟ او که با نگاهش به من التماس میکرد ننویس، ننویس، مجید محبتت به سرم بخورد، نمیذارن ادامه بدهم. با همین چندرغاز شاید راهی هموار گردد. نمیدانستم گریه هایم برای نگاه بهنام است و یا صحنه های دیوانه کننده این اثر ماندگار. یا به یاد آورم اشک شوق روزی را که در ارشاد تحقیق این اثر تصویب شد.

بهنام کیست؟ خالق اشکهای من و ملیکای نه ساله ام وقت دیدن سر بر زمین کوفته مادر شهید ………..


راک نیوز :  به بهانه سریال ماندگار پد خندق، تماشای تدوینی و رافکاتی آن و بی مبالاتی هایی که در حق بهنام نوروزی شده است:

 

بهنام کیست؟ جوانی از کیامرثی گچساران. صاحب فکر و اندیشه. هم خاکستری حسین پناهی. رهگذری همراه و هم گذر و تام نویس او. بهنام که رسانه های برون مرزی به تحلیل شخصیت او می پردازند. او را تنها قلم بدست شعر و شعور میدانند. و در استان! … ! و اما خالق تاریخ از یاد رفته و یا همان بر باد رفته “پد خندق” نه به بهانه کیسه و سبد، بلکه به عشق نوع نگاه و ژرف بودن این اثرماندگار می باشد.

بهنام کیست؟ دلیلی است برای ماندگاری هنر در این استان کوته نظر. حقیر است به زمان ارزیابی سکه و ده شاهیی اثر. حقیر است در جلسه ای که باید به پاس و تجلیل او برگزار شود و سرانجام به ریختن اشک و لرزش دست او منجر می شود. نشستی که هر چه بهنام بگوید، نه صاحب منصبان مستقیم اش می فهمند و نه غیر. به سرکیسه هایی که او را به جیب و فکر خود مقایسه می کنند و ناسزاهایی از جنس خود روا میدارند.

بهنام کیست؟ او که با نگاهش به من التماس میکرد ننویس، ننویس، مجید محبتت به سرم بخورد، نمیذارن ادامه بدهم. با همین چندرغاز شاید راهی هموار گردد. نمیدانستم گریه هایم برای نگاه بهنام است و یا صحنه های دیوانه کننده این اثر ماندگار. یا به یاد آورم اشک شوق روزی را که در ارشاد تحقیق این اثر تصویب شد.

بهنام کیست؟ خالق اشکهای من و ملیکای نه ساله ام وقت دیدن سر بر زمین کوفته مادر شهید ……….. که چشمهای از حدقه بیرون زده اش درفشی شد بر مشک پرآب چشمانم! ای کافر! خشمت بگیرد خدا را،  که با این اثر اینگونه بیرحمانه برخورد میکنی؟ رحم ات بگیرد.

 پد بهنام، شکار مدیران!-تحلیلی بر روند ساخت فیلم پد خندق

بهنام کیست؟ صدای پد خندق است از فریادهای سید صالح رایگانی و متانت وهابی. هاون کوبیدنی است از آسیاب خون و اسارت. رعدی است از برق انفجار. خمپاره ای است از زیر پا رفتن مهر و سجاده و تسبیحی که به یادگارآورده است. بهنام خود سجده وحی است وقتی که در این آتش و بلوای فکری پول تولیدش را نداشت و روبرو لبخندی زد و ناگهان سرش را برگرداند و در اتاقی دیگر گریست! چون ندید که پول هم می تواند مسیر فکری را جابجا کند. دانه دانه موهایش لحظه های اسارت پد خندق است بهنام.

 

 

بهنام کی نیست؟ صدای پای گربه نیست. سازنده مستند خرگوش و میمون نیست. تیزر بستنی میهن را نمی سازد. کوچه و بازار را با ظواهر نمی شناسد. دلِ قرصی در برابر اینهمه ناملایمات ندارد. نمیداند گم شو چیست. جمعش کن را در هیچ ادبیاتی ندید. با واژگان بی سر و ته از زبان بی زبان آرام ندارد. تا به پایان این ساخت خواب نمی بیند. دیگر نمی فهمد مادر شهید هر شب در خواب، با مفقوده  اثرش، رویا  دارد یعنی چه. معنای آیفون تصویری مادر شهید ……………. را نمی فهمد که به محض در زدن فرزندش بسرعت او را ببیند و بعد در باز کند. بهنام اینهمه فریاد دارد و بهنام است که فریاد نمی زند.

بهنام کی باشد؟ هم او که از کوچه رادک سراشیبی را به عشق روزی نو طی میکند ، ناگهان متوجه سوالی می شود که بهنام چطوری؟ ممنون خوبم. بهنام چه میخونی؟ ای … سینما. خوش به حالت! چرا؟ میری طبقه دومش یه خونه میسازی برا خودت! کسی نبود جز به جا مانده از آثار موج وحشتناک انفجار که نهایت آمالش داشتن سرپناهی است. کاش از سه هزار میلیاردها مامنی سرپناه او میشد. دوستان، بهنام هم خانه ندارد تا شاید پدخندق به اتمام برسد. کاش سینما خوندن طبقه دومی داشت!

بهنام تکنیکیسیسم! محسن نامجوی مطرود ما تکنیکش را از بهنام دارد. بهنامی که خود نیز میتواند و …! حرکت های دوربین در این اثر فاخر نشان از دنیای پر تلاطم ذهنی او دارد و عمق فاجعه پد خندق. انتخاب بازیسازان بازنگری پد خندق دالی است از مدلولی که خود اوست و فرزند سوخته گرمای شلمچه و حضور موثرش در آن ایام. شروه های های نازنین مادران در کنار رقص پرندگان و موج باد و افکت های جنگ، فلسفه هزار تویی است که هزاران دیگر را آن تو دارد. تلفیق دا و پا و دادهای جنگ و پاهای بریده شده و سید ناصر حسینی و نگاه خوشتیپانه امروزش و مبل کلاسیک و نیشخندش و لبخند و اشکهایش همه تکنیکی انتزاعی اند. به تماشای این اثر مجالی یافت نخواهد شد تا با دستمالی اشک و دماغت را هماهنگ ادامه تماشا سازی. رد پای او در لحظه به لحظه های این اثر هویداست. همه پخته و سنجیده طراحی شده است. طراحی صحنه خود هویدای دیالوگ های مستند بازماندگان است. رنگ منورها و بزنگاههایی که با انفجار کلید میخورد و  با سکوت زیبای شب در تلاطم است، هر امروزی را محصور خود میکند که هیچ بلکه هر رزمنده ای را نیشگونی اصالت خواه میزند.

 

بهنام می ماند، پد خندق ساخته می شود، چون جوهر قلم ها همچنان جاری است.

سیدمجیدپرهیز(بازیگر وکارگردان تئاتر وتلویزیون)

 



تاریخ انتشار : 6 دی 1393, 10:10



» اخبار مرتبط:

  • بهنام صفوی با "سوء‌تفاهم" به شیراز آمد +عکس
  • «بهنام صفوی» در شیراز به روی صحنه خواهد رفت
  • حضور حمید استیلی در یک کنسرت حاشیه‌ساز شد
  • تصادف مرگبار با پنج کشته ومجروح در لیشترگچساران
  • دست نوشته های نماینده اصلاح طلب از هم نشینی باخانواده شهدا/به رییس بنیاد بگو به ما هم سری بزنه!
  • » اشتراک گزاری خبر

    نام:*
    ایمیل:*
    متن نظر:
    کد را وارد کنید: *
    عکس خوانده نمی‌شود


    نظرشما در مورد سیستم؟