مشروح اخبار


» عبوراز «خط قرمز»...با احتياط



نويسنده : هماگويا

 يکي از فيلم‌هاي اکران پائيزي امسال،فيلم «من همسرش هستم» اولين ساخته مصطفي شايسته،تهيه کننده کهنه کار سينماي ايران است که با مميزي‌هائي روي پرده سينماست. به نظر مي‌رسد اين فيلم با طرح اوليه‌اي متفاوت که درنگارش تبديل به قصه‌اي تکراري مي‌شود وبه دور از فضائي مناسب براي پرداختن قرار مي‌گيرد،ريسک بزرگي براي اولين تجربه کارگرداني مصطفي شايسته محسوب مي‌شود چرا که مسير داستان پردازي آن از هر سوئي قاعدتا به بن بست مي‌رسد و به همين دليل است که به رغم کارگرداني نسبتا خوب،از نظر ساختار فيلم کاملي نيست و قصه محتاطانه آن که ضرورت هم در اين احتياط بوده است، مخاطب را قانع نمي‌کندو اي کاش وقتي که فيلمسازي مي‌بيند،يک موضوع نمي‌تواند واقع بينانه به چالش کشيده شود،از خير آن بگذرد. دکتر جواني (مصطفي زماني) که از همسرش(نيکي کريمي) دو فرزند دارد، با منشي خود (ميترا حجار)رابطه عاشقانه برقرار کرده است.زن تصادفي با يکي از آشناهاي قديمي‌اش برخورد مي‌کند و براي تلافي خيانت مرد وهمچنين جلب توجه و برانگيختن حس حسادت او،اينطور وانمود مي‌کند که با آن مرد در ارتباط است.و در اين ميان، گاهي مخاطب را هم مشکوک مي‌سازد. بعيد مي‌دانم که مصطفي شايسته به عنوان يک تهيه کننده با تجربه، هرگز حاضر مي‌شد تا اين قصه را به کارگرداني فرد ديگري بپذيرد وروي آن سرمايه‌گذاري کند و هنوز هم براي من جاي تعجب دارد که چه چيز در اين فيلمنامه‌اي که گاهي به نعل مي‌زند و گاهي به ميخ،توجه او را جلب کرده است تا اولين تجربه تهيه کننده فيلم‌هاي خوب «کافه ستاره»،«بوتيک» و «مادر» در مقام کارگرداني باشد.

ما در جامعه‌اي زندگي مي‌کنيم که به واسطه باورهاي مذهبي و فرهنگي مان،خيانت يک مرد؛بي معرفتي است و اما خيانت زن يک جرم نا بخشيدني و مستحق اشد مجازات محسوب مي‌شود و گر چه اين قصه يک سوال قديمي‌و بي جواب زنانه دارد اما هرگز جاي پاسخي براي آن نيست. سوالي با اين مضمون که : (اگر من اين خيانت را در حق تو مي‌کردم،چه حسي داشتي؟).

اشتباه ديگر کارگردان اين فيلم، انتخاب دو بازيگر اصلي( من همسرش هستم )است که هيچ منطق قابل قبولي ندارد و رو به رو قرار دادن مصطفي زماني و نيکي کريمي بسيار عجيب به نظر مي‌رسد.

البته اگر مخاطب،سابقه ذهني از اين دو بازيگر نداشت،شايد نقش اين دو باورپذيرتر مي‌شد اما با توجه به اينکه هم نيکي کريمي و هم مصطفي زماني هردو براي بيننده،چهره‌هاي آشنائي هستند، حس همذات پنداري و برقرار کردن ارتباط را از مخاطب سلب مي‌کنند.

مصطفي زماني جواني است که در اولين سال از دهه شصت به دنيا آمده و نيکي کريمي بازيگري که در آخرين سال از دهه شصت به يک ستاره در فيلم «عروس» به کارگرداني بهروز افخمي بدل شده است و گر چه مصطفي زماني در اين فيلم به خوبي از عهده نقشش بر مي‌آيد و گريم بسيار مناسبي هم دارد،اما همين فاصله سني در ذهن و نظر بيننده موجب مي‌شود تا بازي خوب او را هم نبيند.

در ادامه...(اين دو نفر)

«مصطفي زماني» را در موقع پخش سريال (يوسف پيامبر) ديدم و با او مصاحبه مفصلي داشتم. اوج مطرح شدنش بود و کاملا مشخص که از اين اتفاق بسيار خشنود است. نمي‌دانم در اين سال‌ها چقدر تغيير کرده که اين ستاره شدن‌ها بستر خوبي براي تغيير شخصيت است اما نکته‌اي که در مورد او برايم جالب است،صحبتي بود که مطرح کرد و من آن را شعار مي‌دانستم اما حالا مي‌بينم که واقعا به آن اعتقاد دارد و تا اين لحظه از آن فاصله نگرفته است. او مي‌گفت که دو باور براي بازيگري دارد. يکي اينکه در کارآکتر يوزارسيف غرق نشوم و ديگر اينکه بازيگر فيلم‌هاي رومانتيک و عاشقانه و تجاري نباشد.همکاري او با کارگرداناني چون بهرام بهراميان، حسن فتحي، فريدون جيراني، محمدعلي باشه آهنگر،مصطفي شايسته و... با قصه‌هائي متفاوت که محور اصلي آن عشق‌هاي دم دستي و باليوودي و چهره نبوده،بيانگر اين است که تا به حال سر باورهاي خود ايستاده،ضمن اينکه عقيده دارم وي در فيلم «کيفر» ساخته حسن فتحي بسيار خوب ظاهر شده و حتي مستحق بهتر ديده شدن توسط داوران و منتقدين نيز بوده و در فيلم «سلام بغداد» هم چيزي کم نداشته است. و اما بازيگر نقش اول زن در «من همسرش هستم»...«نيکي کريمي» به تازگي در فيلم‌ها، تعجب مرا جلب مي‌کند. هر بار که فيلمي از او مي‌بينيم، نا خواسته با خود مي‌گوئيم که اين کارآکتر را قبلا هم ديده ايم و اين قبلا‌ها باز هم نيکي کريمي است در فيلمي ديگر. گر چه او در «من همسرش هستم» بازي بدي ندارد اما باز هم خودش را تکرار مي‌کند و مدتهاست که از او بازي اي چون حضورش در کارهاي ابراهيم حاتمي‌کيا نظير «برج مينو» و يا «بوي پيراهن يوسف»، «سارا» يا «پري» درساخته داريوش مهرجوئي را نديده ايم و مدتهاست که به دنبال نيکي کريمي در فيلم‌هاي «دو زن» و «واکنش پنجم» تهمينه ميلاني مي‌گرديم.البته بد نيست به اين هم اشاره کنم که در جشنواره امسال يک بازي متفاوت از او ديدم که در ميزان ضعيف بودن با همه کارهايش در اين دو دهه و اندي فرق مي‌کرد و آن حضوربسيار ضعيفش در فيلم «تلفن همراه رئيس‌جمهور» است.نمي‌دانم اما شايد دغدغه فيلمسازي موجب شده است که اين بازيگر پر توان انگيزه اش را براي بازيگري از دست بدهد.

بد نيست،يادآوري مي‌کنم که اين بازيگر،مترجم و کارگردان سينما،اولين بازيگر زن تازه وارد بعد از انقلاب بود که مستقيما و بدون حضور جدي در عرصه‌هاي ديگر بازيگري،به يک سوپراستار سينما تبديل شد.




تاریخ انتشار : 19 مهر 1391, 08:00



» اخبار مرتبط:

  • آرزوي ابوالفضل پورعرب در روز تولدش
  • اولین درد دل پورعرب پس از بهبودی
  • خريد فيلم‌ها توسط تلويزيون تابع روابط است نه ضوابط !
  • خداحافظي «پرويز پرستويي» با دنياي بازيگري
  • حال زار سينما از زبان رامبد جوان
  • » اشتراک گزاری خبر

    نام:*
    ایمیل:*
    متن نظر:
    کد را وارد کنید: *
    عکس خوانده نمی‌شود


    نظرشما در مورد سیستم؟