روزگاری که به قول کهن سالان این دیار سالی یک طلاق هم در این استان نبود و دختران ایل با لباس سفید می رفتند و با کفن سفید برمی گشتند اما حالا چه زود همه چیز رنگ می بازد.
اکنون جامعه ایلی جامه گشاد مدرنیته بر تن کرده و در شهرها و روستاها ساکن شده و در این بین هویت ایلی خود را از دست رفته می یابد.
اگر تا سال 75 کهگیلویه و بویراحمد در میان استانهای کشور کمترین نرخ طلاق را داشت اما اینک به میانه های جدول صعود کرده و اینگار این کسی را یارای مقابله با رشد این واقعه نامیمون نیست.
با این حال طلاق به عنوان یکی از آسیبهای اجتماعی تأثیرات منفی عمیقی را بر خانواده و کل جامعه بر جای میگذارد و هزینههای مادی و معنوی زیادی را بر اجتماع تحمیل میکند.
طلاق مانند هر پدیده ی دیگر اجتماعى داراى ریشه هاى مختلفى است که بدون بررسى دقیق ریشه هایش مقابله و جلوگیرى از آن بسیار مشکل است.
بر اساس آمار سایت سازمان ثبت احوال استان در سال گذشته یک هزار و 21 واقعه طلاق در استان بوقوع پیوسته و این در حالی است که میزان طلاق در سال 89 تعداد 834 و در سال 88 تعداد 676 مورد بوده است.
اگر چه میزان طلاق در سال گذشته نسبت به سال ماقبل آن حدود 25 درصد رشد داشته اما در همین مدت ازدواج رشد بسیار اندکی داشته به طوریکه از هشت هزار و 575 در سال 89 به هشت هزار و 819 در سال 90 رسیده است.
به نظر می رسد برای حل معضل طلاق در این استان ابتدا باید واقعیت رشد نگران کننده طلاق را پذیرفت و به دنبال پنهان کردن آن نبود زیرا پنهان کردن زخم باعث می شود که چرکین شود و روزی سرباز کند و آن روز هیچ طبیب حاذقی را توان درمان آن نباشد.
در این راستا دستگاههای فرهنگی وظیفه ای فراتر از دیگران دارند که باید با فرهنگسازی ازدواج صحیح، اجازه ریشه دواندن طلاق در جامعه را ندهند.
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر