مشروح اخبار


جوابیه ای به افراطیون و مخالفان سیاست تدبیر و امید

19 مهر 1392, 10:09

جوابیه ای به افراطیون و مخالفان سیاست تدبیر و امید

جوابیه ای به افراطیون و مخالفان سیاست تدبیر و امید

شهریار جمالی -انسان موجودی اجتماعی است و بدون اجتماع و تعامل با اجتماع نمی تواند زندگی کند حتی اگر از همه سر تر باشد و ایده هایی متفاوت و برتراز دیگران داشته باشد  ,بسیاری از سعادت های اجتماعی مرهون آداب و رسوم اجتماعی است و این ادب و مراعات کلیدی است برای توفیقات ,در اسلام نیز این موضوع مورد توجه راویان و محدثین قرار گرفت است طوری که بخشی از رساله ها و کتاب های روائی خود را با عنوان آداب ومعاشرت و تعامل با اجتماع  برای مسلمانان و انسان های پاک سرشت اختصاص داده و بر جای گذاشته اند.

انسان باید از هر لحاظ وجنبه ای مودب بوده و با ادب و رفتار خویش مجذوب باشد ,مسلمان باید دارای زبانی لطیف باشد حتی در بعضی مواقع در مقابل دشمن ؛فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ ؛ قرآن کریم می فرماید که با نرمی ولطافت سخن بگویید و همچنین می فرماید: اگر پیامبر دارای زبانی خشن بود کفار و اعراب جاهلیت از اطرفش پراکنده می شدند ،هر چقدر قرآن حق باشد؛ بنابراین یک مسلمان باید خوب سخن بگوید و لحن گفتار و انتخاب لغاتش متعارف باشد تا با این کار کسی نتواند با سو استفاده از حرفهایش عوام فریبی بکند و حرفهای خودش را به کرسی بنشاند ،گاهی اوقات حتی وقتی که حق با خودتان هست  ولی لحن و گفتار نامناسب باعث تضعیف حق و سواستفاده دشمن میگردد،پس مسلمان باید در این مواقع زرنگ باشد.

لذا؛نماینده ی یک کشور که خود را متمدن ترین کشور جهان معرفی می کند و مهمتراز همه ام القرای اسلام ؛باید شعور استفاده صحیح از قوانین اعتقادی و اسلامی خویش را داشته باشد و مودبانه ،با لحنی پسندیده همراه با تفکری بلند مدت سخن براند ،نه از روی احساسات؛ متاسفانه دولت قبل این سفارشات و آداب و رسوم اسلامی را تحریف و گاها فراموش کرد و آثار بسیار محسوس و زننده ای را برجای گذاشت. بد زبانی،افراط و تفریط،عدم تجربه کافی در سیاست خارجی،رکاکت زبان دولتمردان وبازتاب این موضوعات در جامعه ی جهانی موجب تضعیف شخصیت ایران و ایرانی و به دنبال آن هدف قرار دادن اسلام شد،تا جایی که نماینده ی کشور جعلی و غاصب اسرائیل با استفاده از این بی تدبیری ها ی کودکانه ،به خوبی توانست در سازمان ملل هجده بار مورد تشویق قرار بگیردونماینده ایران اسلامی در جلسات بین المللی با پرتاب گوجه و ترک مستمعین رو به رو شود.و اینها همه ناشی از بد زبانی و لحن ناپسند آن دولتمردان می بود.

تورم 44درصدی،فقرروزافزون ،تحریم های تحمیلی،تمسخر ایرانیان توسط اعراب،میلیاردر شدن عده ای خاص و اختلاس های کلان که کشوری اسلامی را در میان ده کشور اول فساد اقتصادی دنیا قرار داد محصول این بی تدبیری ها و سومدیریت هابوده است.

با این حال مردم ایران اسلامی به دولتی دل بسته که شعارش امید وتدبیر است ،دولتی که در سفر چند روزه ای به نیویورک توانست با لحنی اسلامی و زیبا توجه همگان را جلب کند و شعار صلح و برابری را در مقابل جنگ سردهد و مورد تکریم همگان قرار گیرد ،رهبر معظم انقلاب ،مراجع تقلید و مهمتر از همه مردم ایران دیپلماسی یادگار هشت سال دفاع مقدس را هدف دار و مورد اعتماد می دانند.

ازمهمترین دستاورده های دولت امید در این مدت کوتاه ِفعالیتش میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

انزوای اسرائیل پس از هشت سال،منزوی شدن نتانیاهو و از دست دادن حمایت های غرب علیه ایران،تغییر نظر بیش از 70 درصدی مردم امریکا در حمایت دولت برای حمله به ایران،ومهمتر از همه استفاده صحیح از نصایح اسلام و درپیش گرفتن لحنی اسلامی موجب شد تا دستگاه های مطرح نظر سنجی دنیا چون گاردین روحانی را یکی از نامزد های صلح نوبل معرفی کند با وجود کارشکنی شرکتgoogle ،دکتر روحانی همچنان بیشترین آرا را درجهان  به خود اختصاص داده.

واما حال که  اکثریت مردم ایران و رهبری معظم انقلاب اعتماد خویش را به عملکرد دولت تدبیر و امید منعکس میکنند ،افراطیون خشمگین شده و سخنانی دو پهلو همراه با کینه را منعکس کرده و به جای حمایت از دولت به تخریب آن در اولین ماه های فعالیتش می پردازند.

ادامه خبر...


تفاوت این پرتاب با آن پرتاب!

17 مهر 1392, 09:39

تفاوت این پرتاب با آن پرتاب!

تفاوت پرتاب کفش به بوش و روحانی

راک نیوز ؛ اینکه بگوییم اگر به آمریکا نزدیک شدیم او شیطان بزرگ است و ما را می بلعد نشان از ترس و ضعف است نقشه راه را مقام معظم رهبری تبیین فرمودند alt 
حبیب الله نظری ( قم المقدسه) : از 24 آذر 1387 که خبرنگار عراقی به بوش رئیس جمهور سابق آمریکا لنگه کفش خود را پرتاب کرد حدود 5 سال می گذرد و متاسفانه این سنت بد در اقصی نقاط جهان هر روز به شکلیبروز و ظهور می کند و صرف نظر از زشت بودن عمل منتظر الذیدی در پرتاب کفش به فردی که مهمان مقامات رسمی عراق تقریبا به صورت دوموکراتیک در حاکمیت حضور داشتند اما تفاوت این پرتاب با آن پرتاب بسیار فاحش است . که در حد بضاعت خود به آن می پردازم ابتدا عرض می نمایم نه تنها بنده عمل الذیدی را زشت می دانم بلکه خودش نیز هر چند به ظاهر عمل خود را زشت دانست و خبرنگاران حاضر عراقی در آن مصاحبه و مقامات رسمی عراق عمل ایشان را زشت دانستند که به صورت خلاصه اشاره و به اصل موضوع برمی گردم-پس از پرتاب کفش بلافاصله تعداد زیادی از خبرنگاران حاضر از بوش عذر خواهی کرده و مقامات عراق این حادثه را شرم آور توصیف کردند و حتی دولت عراق رسما در بیانیه ای این عمل را لطمه به شهرت و حرفه ی خبرنگاران عراق اعلام کرده و بالاخره شخص الزیدی ضمن ابراز ندامت از عمل زشت خود از نورمالکی تقاضای بخشودگی و در نهایت به این دلیل به حداقل مجازات این جرم یعنی سه سال حبس محکوم گردید و حتی به دلیل تنگی عرصه برای حضور خود در عراق از بعضی کشور ها تقاضای پناهندگی کرد .و جالب این است که وی هیچگاه خواهان حضور در ایران که نماد دشمنی با آمریکا در جهان است نشد و بعد ها در مصاحبه با آسوشیتدپرسی بیان داشت همانقدری که از اشغال نظامی عراق توسط آمریکامتنفر بوده از اشغال عقیدتی عراق توسط ایرانیان تنفر دارد به گفته وی ایرانیان آن روی سکه هستند ولی متاسفانه بر خلاف نظریه ی معصوم که می فرمایند عمل زشت از طرف هر کس سر بزند زشت است ولی از طرف مسلمان زشت تر است

عده ای که فقط خود را بصیر و دیگران را کور مادرزادی فرض می نمایند با ذوق زدگی از الزیدی قهرمانی ساختن که نگو و نپرس و اکنون در حال ترویج سنت وی هستند از نظر بنده آمریکا همان شیطان بزرگ است که معمار کبیر انقلاب رحمه الله علیه فرمودند و جالب اینکه در کنار حضور جاودانگی خداوند سبحان که خود نیز در قرآن می فرماید از رگ گردن به شما نزدیک ترم شیطان نیز لحظه لحظه حضور خود را در کنار ما حفظ می کند بشر تا لحظه پایان عمر نمی تواند شیطان را از حضور در امور خود منع کند بلکه باید تدبیر نماید که شیطان علیرغم حضور دستش خالی بماند همه می دانند آمریکا خود با ایران قطع رابطه نموده و امام هیچگاه دستور قطع رابطه صادر نفرمود و حتی پس از گروگانگیری مذاکره داشتیم که به آن نمی پردازم فقط در یک جمله عرض نماید یک روی آن مذاکره رفع مشکلات موجود و برقراری روابط عادی مثل سایر کشور ها بود که به هر دلیل رابطه تا کنون محقق نشد یک وجه فرمایش امام رحمه الله علیه که آمریکا را شیطان بزرگ دانست شاید این بوده و باشد همانگونه که خداوند فرمودند خواهی یا نخواهی ای انسان شیطان کنار و در کمین توست و راه گریز نیست پس تدبیر کنید که امکان نابودی شیطان تا آخر خلقت وجود ندارد و هیچ انسان مومنی به معنی واقعی تا کنون تا دم مرگ مدعی حذف شیطان از زندگی خود نبوده این را از این باب عرض کردم که افراد با بصیرت نگویند نه بابا، شما کجای کاری ما شیطان را نابود کردیم و دیگر در ادامه زندگی کاری به ما ندارد و نیازی به تدبیر نیست بیان این مقدمه به این دلیل بود که مرا آمریکایی فرض نکنید و بدانید نظر امام را در ارتباط با آمریکا البته بر اساس فهم خود دقیقا می پسندم او همان شیطان بزرگ است مگر شیطان تا لحظه سرازیر شدن به گور انسان را رها می کند مگر انسان های مومن و با تقوا زرنگتر از شیطان نبودند مگر آمریکا شبحی از شیطان واقعی نیست پس چرا ما که باید حریف شیطان واقعی شویم اعتماد نکنیم حریف شبهه شیطان می شویم اینکه بگوییم اگر به آمریکا نزدیک شدیم او شیطان بزرگ است و ما را می بلعد نشان از ترس و ضعف است نقشه راه را مقام معظم رهبری تبیین فرمودند .

فرمودند با نرمش قهرمانانه بروید در گود مذاکره و رهبر معظم انقلاب مدظله العالی در اینجا نقش مربی نظانم را دارد و جز مربی احدی حق ندارد به بازیکنان میدان امر و نهی کند راهنمایی و اظهار نظر دلسوزانه با ناهموار کردن میدان بازی برای بازکن ، زمین تا آسمان فاصله دارد هر فردی در جامعه حق دادن مشورت حتی به رهبری دارد ولی حق دخالت و سنگ اندازی در مسیر به هیچ کس نباید داده شود و آنهایی که افراط می کنند بدانند محرک آنها همان شیطان واقعی بوده و در نهایت خدمتگذار شیطان بزرگ خواهد شد .

برگردم به اصل موضوع همگان می دانند حاکمان آمریکا خیانت های فراوان علیه بشریت در اقصی نقاط جهان مرتکب شده اند و با حمایت آنها الان نیز روزانه خون هزاران انسان بی گناه ریخته و یا بی خانمان می شوند در نتیجه آزادی خواهان دنیا و کسانی که به واسطه امریکا به آنها ظلم شده آمریکا را جرسومه فساد تلقی می کنند لذا مقامات آمریکا را شایسته هر گونه توهین و تحقیر می دانند و جناب الزیدی نیز با این نگاه به یک روی سکه یعنی جناب بوش لنگه کفش خود را که نماد تحقیر شدید است پرتاب کرده که البته ضمن جنایتکار دانستن بوش بنده عمل الزیدی را زشت و به دور از آموزه های دینی می دانم به حسب نقل منتشر شده از الزیدی چه بسا اگر شرایطی محیا می شد ایشان به آن روی سکه نیز آن لنگه کفش خود را پرتاب می کرد پس به این دلیل نباید خیلی از رفتار الزیدی خرسند باشیم چراکه ما در تیر رس او قرار نگرفتیم وقتی شیطان نماد زشتی هاست و وقتی حاکمان آمریکا از جمله بوش نماد شیطان است که همین نیز است در مقابل ، روحانیت نماد اسلام و دین و انصاف بوده و هست در فرهنگ کهن این سرزمین لباس روحانیت نماد لباس انبیاء و ائمه و اولیاء خدا بوده و از قداست ویژه ای برخوردار است هیچ انسان با تقوایی به خود جسارت اهانت به این لباس را صرف نظر از شخصیت فرد ملبس نداده و نمی دهد

صرف نظر از اینکه جناب دکتر روحانی در مقام ریاست جمهوری هستند که احترام ایشان را مضاعف می نمایند دوستان افراط گر و حامیانشان بفرمایند پرتاب لنگه کفش به یک روحانی ولو بی مسئولیت با کدام یک از آموزه های دینی و میهنی ما سازگاری دارد ؟ آیا روحانی هم شأن بوش است ؟! مایلم دوستان تفاوت شأن بوش با جناب روحانی را بیان نمایند شاید بتوانند فاصله ی زمین تا آخرین آسمان که در ذهن ما متصور است را با روشن گری افراد بصیر به قدری کوتاه نمایند که ما نیز به جمع دوستان بپیوندیم . أین تذهبون ؟ نظام مسئول دارد افراد با تجربه و صاحب نظر دارد مجلس دارد اگر اشکالی در دیپلماسی مشاهده شده آنها با چشم باز و دقت امور را رصد می نمایند بالاخره هر جا لازم باشد به فرد مسئول و دیپلمات میدان بازی سیاست تذکر می دهند به تعبیر رهبری معظم اردو کشی خیابانی وقتی قانون هست جایگاهی ندارد مگر رهبری تیز بین و هوشیار و آگاه نظام سکان دار نظام نیست ؟ اگر آقایان حرفی دارند و امکان دسترسی به رهبری ندارند از طریق اربابان خود حرفشان را برسانند ضمن اینکه دفتر رهبری و سایت رهبری و افراد امینی که امکان دسترسی به رهبری دارند هستند که نقطه نظرات آقایان را به رهبری برسانند افراد آزادنند با رعایت موازین هر نقدی دارند در نشریات به رفتار هر فرد مسئولی بیان کنند و از تریبون های مختلف حرف و دیدگاه خود را بیان نموده تذکر دهند که اگر در صحنه ی دیپلماسی فردی دچار لغزش یا اشتباه شده اصلاح نماید این درست نیست که حرمت ها را بشکنیم و خلیفه کشی را باب نماییم روحانیت تشیع خالی از اشکال نیست اما دوستان عزیز بدانند امکان ندارد آخوند وطن فروش شود پس خیالتان از این باب نسبت به جناب روحانی راحت باشد . اما بدانید پرتاب الزیدی پرتاب به نماد ظلم و زور و ستم و استکبار و اشغال گری بوده و پرتاب به روحانی پرتاب به نماد پاکی صلح و دوستی انسانیت و اسلام بوده و فاصله ی این دو از دید این بنده حقیر قابل حدس نیست .

در پایان همین جا فرصت را مغتنم شمرده و نقد خویش را به عنوان یک اصولگرای معتقد به اصلاح در چارچوب اصول نسبت به بیان دکتر روحانی در مسافرت اخیر به اختصار عرض می دارم جناب دکتر روحانی در سخنرانی خویش در سازمان ملل خواستار خلع صلاح کشتار جمعی همه کشور های منطقه از جمله اسرائیل گردید که به نظر می رسید بهتر بود ایشان پسوند غاصب بودن اسرائیل را نباید فراموش می نمود چرا که ما کشوری را به نام اسرائیل به رسمیت نمی شناسیم بهتر است همواره از آن به عنوان رژیم جعلی و غاصب سرزمین های فلسطین نام ببریم .

ادامه خبر...


گزارش جالب با عنوان آرامگاه شیخ علا الدوله

15 مهر 1392, 23:07

گزارش جالب با عنوان آرامگاه شیخ علا الدوله

در مسیر تهران مشهد ، روستایی قرار دارد که نامش صوفی آباد است. این روستا از توابع شهرستان سرخه بوده و با شهر سرخه 11 کیلومتر فاصله دارد. آرامگاه شیخ علاءالدوله سمنانی ، صوفی بزرگ سده‌های هفتم و هشتم قمری ایران، در این روستا واقع است. برای رفتن به این روستا، از جاده اصلی وارد جاده ی فرعی باریک اما آسفالته شدیم و پس از طی مسافت 6 کیلومتر به صوفی آباد رسیدیم. روستا خیلی کوچک بود و ساختمانهایی که در آن وجود داشت بسیار قدیمی به نظر می رسید. پیدا کردن مقبره کار مشکلی نبود. وارد خانقاه که شدیم محوطهٔ بزرگ مربع شکلى را دیدیم که گنبد عظيم بقعه، بالاى آن قرار داشت و در چهار طرف اين محوطه راهروها و اتاق‌‌هاى متعدد ساخته شده بود. روى قبر شيخ علاءالدوله، نرده‌اى آهنين و سقف‌دار برپا شده بود که قبر را نسبتاً از اشعهٔ سوزان آفتاب کوير حفاظت می کرد. ظاهرا قسمتی از این بنای با ارزش، ویران شده اما ميراث فرهنگى استان سمنان، قسمت‌‌هايى از بنا را بازسازى کرده است.

این مکان یکی از مراکز مهم تجمع عارفان، دانشمندان و شاعران در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری قمری بوده و به علت اهمیت و احترامی که بزرگان و فرمانروایان این دوره برای عارف بزرگ سمنانی قائل بودند، قبله‌گاه فکری آنان به شمار می‌رفت. در تذکرةالشعرای دولتشاه سمرقندی آمده است که خواجوی کرمانی شاعر معروف قرن هشتم هجری قمری سال‌ها در همین خانقاه به خدمت شیخ علاءالدوله سمنانی مشغول بوده است و گردآوری دیوان اشعار علاءالدوله سمنانی را نیز به وی نسبت داده‌اند.

نام کامل شیخ علاء الدوله سمنانی، شیخ ابوالمکارم رکن‌الدین علاءالدوله احمد بن محمد بن احمد بیابانکی سمنانی می باشد. وی از مسلمانان شیعه مذهب بوده است. علاء الدوله از یک خاندان ثروتمند سمنان بوده و او اصالتا از ناحیه سند بوده اما خودش در بیابانک سرخه استقرار داشته است.

                          صد بنده اگر به طاعت آباد کنی            به زین نبود که خاطری شاد کنی

                           گر بنده کنی ز لطف آزادی را              بهتر که هزار بنده آزاد کنی 

تصاویری از آرامگاه شیخ علاءالدوله سمنانی

سرخه ای ها

سرخه ای ها

سرخه ای ها

سرخه ای ها

سرخه ای ها

سرخه ای ها

[ ] [ ] [ وحید شهابی ]

ادامه خبر...


خاتمی را ترور خواهم کرد!!! تیک، تاک، تق، شلیک…

15 مهر 1392, 00:44

خاتمی را ترور خواهم کرد!!! تیک، تاک، تق، شلیک…

بهاره حسینی در مطلبی با عنوان خاتمی را ترور خواهم کرد!!! نوشت:
بالانویس اجباری مقاله:
کوچـک زاده: ترور حجاریـان کار دوستان خاتمـی بـود
فارس: خودروی حامل روحانی صفوف نمازگزاران را بر هم زد !
ابراهیم آقا محمدی : اظهارات اخیر محمد خاتمی را پوپولیستی و بی مبنا دانست
سالک: از این پس هر اتقاق ضدامنیتی در قالب ترور رخ دهد، مسئولیت آن متوجه خاتمی خواهد بود
احتمالا آقای خاتمی از حرکات تروریست ها اطلاع دارد، چرا که در گذشته وقتی آن آقا به آقای حجاریان شلیک کرد، ابتدا دیگران را متهم کردند و بعدها مشخص شد که از فرد که شلیک کرده بود از وابستگان مجموعه خودشان بوده .

یادم بود، یادم باد. و با یادم خاتمی را ترور خواهم کرد. یادم بود حجاریان را که پشت باغچه خونه اش دست بر جیب برد و دویست تومان داد به پسر جوانی که " کوچک زاده" تازه همین چند لحظه پیش به خودم رسونده که پسره، شاید پسر خاله اش باشه ... بگذریم، تفنگ را لول کرده، توپ کرده؛ که به پیشونی حجاریان بزنه تا شاید بعد از آن آقا سعید ما به منصب های خودش برسه! کار بار خودشه، کوچک زاده خودشه که به من گفته!
نه؟ اگه په نه اگه، چرا پس از بحث و مجادله و مناقشه و هزاران و یه کوچولو و اندی مذاکره، آقا سعید به محمد خاتمی اش گفته تا بر قضات قضا و بلا نه از سر بقا، نه کینه و نه از سر جفا، این پسرخاله چون ترور ناقصی داشت رها بشه....! اکه هی ای ای دل دل غافل!
اقا محمد تازه فیلش از یاد هندوستان ام که گذشته، گذشته را به ناب و باب فراموشی سپرده زمینه ترور خودش رو سفره کرده! "سالک" خودش تو تموم ایلات و ولایات حتی تا قندهار رو روادید داده که منتشر کنند؛ آقا محمد خاتمی ببخشید، "محمد خاتمی" خودش سفره تروراش را فراهم کرده، دوستان ما و دشمنان محمد، شک نداشته ایم این آقا به مثابه دوران "فتنه" ببخشید، دوران اصلاحات، پسر خاله سعید رو آوردن تا که تیک، تاک، تق، شلیک. البت تورم ناخواسته که بخش اعظم آن از سوءمدیریت محمد و قبل از محمد بود (که همه دزد بودند بغیر از ما) دویست تومان رو به ۱۸۶۰۰ تومان مبدل کرد. تبدیل.
آقای خاتمی ما را بچه، ببخشید به چه می بینی؟ آهای هوار هوار داره ترور میشه، البت که ترور واقعی واقعی رو میگم، که پسر خاله میخواد انجام بده و الا ترور شخصیتی که شده، از اون لحاظ همه لحاظا رعایت و کیاست شده! شاید ما بپذیریم اون ترور را. اصلا و وا اصل و نصب دارا؛ اونم حقیقتا به شلیک ما نیست، حبی است به قدرت. این آقا محمدتون خدائیش سرش تنشو می ارزه؛ از ما که به دوره، دلمون هم که نمیاد! این یکی ترورو خودتون تیک، تاک، تق، شلیک.
به روحانی هم بگید لنگ کفش کهنه ای بود گشاد بودسایز پای بچه ها نبود دیگه باس در می اومد در اومد آرام باشید بوی ترور نبود این ته دیگ از آن دیگ نبود خاتمی و قبل و قبل و قبل از آن فدای تار موی نداشته ایرانیانیونیورسیتی!
تیک، تاک، تق، شلیک.

"دکتر بهاره حسینی"

ادامه خبر...


آن مرد هم رفت!

13 مهر 1392, 07:13

آن مرد هم رفت!


نويسنده : ولي درويشي

دکتر فرهاد دانشجو يا به ادعاي مکرر خود «پرفسور فرهاد دانشجو»، پس از واکنش‌هاي شتابزده‌اي که نسبت به خبر عزل خود داشت، طي يک جلسه آرام و کم حاشيه در روز چهارشنبه 27 شهريور با اکثريت آراي اعضاي هيأت امناي دانشگاه آزاد اسلامي‌جاي خود را به دکتر حميد ميرزاده داد و در روز پنجشنبه 4 مهر در دانشگاه آزاد اسلامي‌واحد علوم و تحقيقات تهران توديع شد. فرهاد دانشجو، هم در واکنش‌هاي قبل از عزل و هم در جلسه توديع اظهاراتي را در مورد عملکرد خود بيان کرد که کاملا شبيه شيوه گزارش دهي احمدي نژاد بود. او به نوعي سخن گفت که گويي دانشگاه آزاد را از نو بنا کرده است! گويي دانشگاه آزاد تا پيش از او نه آموزش محور بوده است و نه پژوهش محور! گويي دانشگاه آزاد تا پيش از او افتخارات آموزشي و پژوهشي چنداني نداشت! گويي پيش‌از او فعاليت دانشجويي و ورزشي چنداني در دانشگاه آزاد وجود نداشت! گويي اوضاع اين دانشگاه تا پيش‌از او اوضاع قوم‌هاي اوس و خزرج بود و او پيامبرگونه، آن فضا را به فضايي سرشار از دوستي و همفکري و همراهي و منطبق بر ارزش‌هاي اسلامي‌بدل کرده است! گويي با مديريت او شأن کارمندان و اعضاي هيأت علمي‌دانشگاه، از خاک به افلاک رسيده است! در اين نوشتار تنها به ذکر چند نمونه از اظهارات دکتر دانشجو مي‌پردازيم و قضاوت دقيق در مورد عملکرد ايشان را به داوري مردم که در پرتو گذشت زمان و امکان مقايسه واقع بينانه بين عملکرد ايشان، پيشينيان و آينده گانشان روشنتر خواهد شد، مي‌سپاريم. - ايشان ساخت‌و‌ساز بيش‌از 700 هزار متر مربع با اولويت آزمايشگاه، کتابخانه و فضاي آموزشي را از دستاوردهاي خود ذکر کرده‌اند! حال آنکه پروژه‌هاي مذکور در زمان آغاز رياست ايشان، عموما بيش‌از 70 درصد و در مواردي بين 85 تا 95 درصد پيشرفت فيزيکي داشته‌اند. - ايشان گفته‌اند که دکتر خسرو دانشجو، برادر ايشان و رئيس سابق واحد علوم و تحقيقات تهران، بيش‌از هزار هکتار بر زمين‌هاي اين واحد دانشگاهي افزوده اند! عنوان کردن چنين ادعايي بدون ارائه مستندات يا حتي نشاني اين زمين‌ها، از سوي کسي که خود را پرفسور مي‌خواند، ترديد در درستي مطلب را چندين برابر مي‌کند. - ايشان افزايش شهريه در دانشگاه آزاد را فقط 3 درصد اعلام نموده‌اند! اما ايشان کوچکترين اشاره‌اي به ميزان افزايش يکباره شهريه نيم‌سال جاري دانشجويان اين دانشگاه نکرده اند. ضمن اينکه ايشان نگفته‌اند که اگر روال تثبيت شهريه - که تنها منبع درآمدي دانشگاه است- را ادامه مي‌دانند، پس از اتمام اندوخته‌هاي احتياطي مديريت قبل دانشگاه، هزينه‌هاي جاري آن را از کجا تأمين مي‌کردند؟ - ايشان افزايش 40 درصدي حقوق کارمندان و اعضاي هيأت علمي‌را به گونه اي بيان مي‌کنند گويي به شعار اصلي خود که جبران اختلاف 500 تا 700 هزار توماني حقوق و مزاياي کارکنان دانشگاه آزاد با دانشگاه‌هاي دولتي بود، عمل کرده‌اند. ايشان افزايش حقوق کارمندان را در شهريور ماه سال اول رياستشان به ميزان 15 درصد و در تيرماه سال دوم رياستشان به ميزان 25 درصد ابلاغ کردند. اين افزايش حتي در مورد اعضاي هيأت علمي‌دانشگاه کمتر از اين مبلغ بود. اين اظهارات و منت نهادن بر کارکنان و استادان دانشگاه آزاد در حالي است که اين افزايش دقيقا همان افزايش حداقل حقوق و مزاياي کارگران است که در همه سال‌هاي پيش‌از ايشان نيز - حتي با يک افزايش جزئي - در مورد کارکنان دانشگاه آزاد اعمال مي‌شد. - ايشان در مورد افزايش «تفاوت تطبيق» در احکام شهريور ماه امسال ادعا کرده‌اند که ميزان اين افزايش بين 10 تا 800 هزار تومان بوده است! طبق فرمولي که ايشان در بخشنامه مذکور براي محاسبه تفاوت تطبيق ابلاغ کرده‌اند، اين مبلغ به ازاي حقوق کارکنان دانشگاه که عموما کمي‌کمتر يا بيشتر از 1 ميليون تومان مي‌باشد، حدود 7 تا 20 هزار تومان محاسبه و منظور گرديده است. حال آنکه طبق فرمول ابلاغي ايشان کسي 800 هزار تومان تفاوت تطبيق خواهد گرفت که حقوق دريافتي او بين 50 تا 60 ميليون تومان باشد که با فرض صحت اظهارات ايشان بايد پذيرفت در دانشگاه آزاد تحت مديريت دکتر دانشجو، طيف قابل توجهي وجود داشته و دارند که بيش‌از 80 برابر يک کارمند معمولي 40 برابر يک مدير مياني و 30 برابر رئيس يک اداره حقوق دريافت مي‌کنند! به هر روي، امروز آن مرد که تلويحا ادعا کرد طي عمر کوتاه مديريت خود، مخروبه دانشگاه آزاد را به يک مجموعه آرماني تبديل کرد، رفته است. اکنون صدها هزار کارمند و هيأت علمي‌و خانواده‌هايشان و ميليون‌ها دانشجو و خانواده‌هاي آنها، آگاه و آشنا به اعمال و کردار و گفتار مردم فريبانه، عملکرد رئيس جديد يکي از بزرگترين و مهمترين دانشگاه‌هاي حضوري جهان را در همه زمينه‌ها به دقت رصد مي‌کنند. اميد آنکه رياست جديد دانشگاه نيز در روز توديع خود، مجبور نباشد گزارش عملکرد خود را به شيوه احمدي‌نژاد و دانشجو ارائه کند.

ادامه خبر...


كهگيلويه و بويراحمد سالن سينما ندارد .

10 مهر 1392, 18:29

كهگيلويه و بويراحمد سالن سينما ندارد .

صحبت درباره اين که چرا سينماي استاندارد و مدرن در استان نداريم تکرار مکررات است. براساس استانداردهاي جهاني به ازاي هر ۱۰ هزار نفر يك سالن سينما است، در حالي كه در ايران به ازاي هر ۳۰۰ هزار نفر يك سالن سينما وجود دارد. از ميان يكهزارو ۱۵۰ شهر ايران بيش از يكهزارو ۸۰ شهر با جمعيت ۴۳ ميليون و ۲۷۳ هزارو ۷۶۵ نفر از داشتن يك سالن سينما محروم هستند. سرگذشت سينماي ياسوج مركز استان كه در سه دهه هزاران فيلم سينمايي را بر پرده سفيدش به نمايش مي گذاشت ،به داستان نانوشته اي تبديل شده كه كمتر كسي از جمعيت ۶۷۰ هزار نفري اين استان، از آن آگاه نيست.اين سينما كه در دهه هاي ۶۰ و ۷۰ ميزبان خيل عظيم مشتاقاني بود كه براي ديدن فيلمهاي آن روزها ساعت ها در صف هاي طولاني وقت مي گذرانند ،در دهه ي ۸۰ از اوج به زيرآمد و به پاركينگي براي خودرو ها تبديل شد.
اين وضعيت تنها مربوط به مركز استان نيست ، شهرستان گچساران،قطب توليد نفت و گاز كشور و دومين شهر پرجمعيت استان با سابقه كهن فرهنگي ،كه از سال ۱۳۳۷ داراي سينما بوده بيش از هشت سال است كه سالن سينماي آن به علت بدهكاري از سوي بانك صادرات تعطيل شده است.در حال حاضر از ميان ۱۱ شهر كهگيلويه و بويراحمد تنها شهر دهدشت داراي يك سالن قديمي سينما است.
استان‌هاي كهكيلويه و بويراحمد ،سيستان و بلوچستان و خراسان شمالي سه استان محروم در ايران هستند كه حتي يك سالن سينما را در مركز خود ندارند. هم اکنون فقط يک سينما در شهرستان كهگيلويه شهر دهدشت وجود دارد که شايد نتوان نام سينما روي آن گذاشت. به نوعي مي توان گفت سينما کم کم رو به فراموشي رفته و از سبد فرهنگي مردم حذف شده و دليل آن هم نبود سالن نمايش استاندارد و مکان مناسب است جواني كه خود را سالاري معرفي مي كند مي گويد: با توجه به شروع فصل تابستان و تعطيلي مدارس و دانشگاه ها و نبود مکان هاي تفريحي، وجود سينمايي استاندارد از ضرورت ها و نيازهاي مردم است .
دوست او هم مي گويد: ما به دلايل مختلف، نمي توانيم براي تماشاي فيلم به شهرهاي بزرگ برويم، بنابراين ذائقه مخاطب در زمينه فرهنگ به خصوص سينما بايد تقويت شود وجود سينما در مرکز استان سبب رونق اين هنر مي شود.وي مي افزايد: تعطيلي سينما قدس سبب شده است که مردم به تدريج تماشاي فيلم در سينما را به فراموشي بسپارند.
خانم جواني که از يکي از مؤسسه هاي صوتي و تصويري خارج مي شود، در اين باره مي گويد: سينما به عنوان هنري جذاب هميشه مورد توجه و علاقه اقشار مختلف جامعه بوده و هست.او اظهار مي کند: بايد در مورد سالن سينما فکر جدي کرد و مسئولان به جاي تغيير سالن نمايش به سينما، بايد با جذب بودجه و سرمايه گذار، به احداث سالن سينماي استاندارد در استان اقدام کنند. جوان غير بومي و دانشجوي دانشگاه ياسوج از خيابان سينما در شهر صحبت مي كند و مي گويد: من اوايل فكر مي كردم اين خيابان سينما وجود دارد اما وقتي رفتم ديدم كه محل سينما به پاركينگ خودرو تبديل شده است . 
كارشناس مسائل فرهنگي مي گويد: امروزه نقش و تاثير هنر هاي نمايشي به ويژه سينما در زندگي روزمره مردم برهيچ كس پوشيده نيست زيرا نمايش فيلم در دنيا روزانه تعداد زيادي از هنر دوستان را به اين تماشاخانه فرهنگي مي كشاند. كه به گفته ي مديركل فرهنگ و ارشاد اين استان به علت استقبال كم از سينما در حال ورشكستگي است. امين كمالوندي مي گويد: با توجه به اينكه ساخت و ساز سينما ،از حوزه ي فعاليت ارشاد خارج و به بخش خصوصي داده شده است تا كنون كسي در كهگيلويه و بويراحمد براي ساخت سينما اقدامي نكرده است. وي افزود:با همكاري موسسه ي سينما شهر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي اقدام تغيير و بازسازي سالن آمفي تئاتر اين اداره به سالن سينما كرديم و بعد از پخش دو فيلم به علت نبود استقبال عمومي تعطيل شد كه وقتي علت را از جوانان هم استاني و ساير مخاطبان پرسيديم عنوان كردند كيفيت پايين و قديمي بودن اين فيلم ها باعث استقبال كم از آنها شده است. محمد پيرسبزي از كارگردانان تئاتر كهگيلويه وبويراحمد هم مي گويد:نبود سينما در استاني كه با توجه به جمعيت كم آن بيش از دو هزار هنرمند در حوزه هاي مختلف دارد به يك فقر فرهنگي تبديل شده است. اورنگ ناركي يك كارگردان گچساراني كه بيش از ۲۰ سال در حوزه ي فرهنگي و هنري فعاليت دارد معتقداست ،وجود سينما يك ضرورت فرهنگي در زندگي روزمره است كه در اين استان به فراموشي سپرده شده است.
با وجود قول هاي فراوان مسوولان كشوري و استاني براي ساخت سينما در شهر هاي ياسوج و گچساران، بعد از گذشت ۱۰ سال هيچ وعده اي محقق نشد . با توجه به فعاليت بيش از سه هزارو ۵۰۰ كانال ماهواره اي كه به زبان فارسي برنامه هاي بدون محتوا توليد و فرهنگ و آداب و رسوم ملت ايران را نشانه گرفته اند،از مسوولان متعهد و دلسوز فرهنگ ايراني اسلامي انتظار مي رود در اين زمينه آستين همت را بالا بزنند.
گزارش : محمدجعفردرزاده

ادامه خبر...


نامه سرگشاده فعال سیاسی اصلاح طلب به دکتر روحانی

10 مهر 1392, 18:10

نامه سرگشاده فعال سیاسی اصلاح طلب  به دکتر روحانی


 

نامه سرگشاده فعال سیاسی اصلاح طلب  به دکتر روحانی


 

 

 

متن کامل نامه

بسم الله الرحمن الرحیم

محضر حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر حسن روحانی( ایدکم الله بنصره المبین )

رياست محترم جمهوري اسلامي ايران

با احترام اينجانب که در كسوت روحانيت و مفتخربه لباس مقدس روحانيت هستم و قریب سی سال است که در عرصه های سیاسی و فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد در کنار سایر کنشگران فرهنگی و سیاسی فعال بوده ام، توفیق داشته ام که به سهم خود درخلق حماسه 24 خرداد سهیم باشم؛ اینک بیش از گذشته قلبم براي اصلاحات، تحول خواهي، اعتدال،توسعه و اعتلاي ايران و عزت و سربلندی ملت نجیب ایران مي تپد و تمامي عمرم را صرف مبارزه با جهل و جمود و تحجراز يك سو و تندروي دين ستیزان از سوي ديگرنموده و با الهام از اندیشه های نظريه پرداز بزرگ جمهوري اسلامي استادشهید علامه مطهري و علامه نائینی همواره توفیق داشته که با اعتدال و میانه روی طی طریق نموده ،جاییکه همه دنیا در مقابل شعارها و برنامه های شما و حماسه ملت سر تعظیم و تکریم فرود آوردند. دولت شما مانند یک کودک نوپای قدم مبارکی است که نیاز به مراقبت آن به آن و لحظه به لحظه دارد و نگرانی بنده هم از همینجا شروع می شود .

در انتخابات اخیربا رویکرد اعتدال به حمایت از آیت اله هاشمی رفسنجانی برخاسته و پس از آنکه آیت اله هاشمی به دلایلی از صحنه انتخابات كنار گذاشته شده اند، در حمایت از جنابعالی و در جهت نهادینه کردن برنامه های شما در قالب دولت تدبیر و امید جهد وافرنموده و قبل از اينكه جناب آقای مهندس .......... به دفتر بنده زنگ بزنند و تقاضاي همراهی با ستاد های انتخاباتی حضرتعالی را بنمايند، به همراه تعداد زیادی از دوستان که از نزدیکان و دوستان شما نیز می باشند تلاش نمودیم تابخش مهمي از آرای (میلیونی ) حضرت آیت اله هاشمی را به سوي حضرتعالي سوق داده و در این مسیراز هرآنچه در توان داشته دریغ نورزیدیم ؛ به صورت گروه گروه و فرد فرد كه چه بگويم، خانه به خانه براي جمع آوري آرا براي حضرتعالی ، آستين ها را بالا زده و شهر به شهر و روستا به روستا منبررفته و از اندك آبرويي كه نزد مردم داشته مايه گذاشتیم؛ چرا كه مي دانستیم پيروزي حضرتعالی، پيروزي فرد نيست كه پيروزي گفتمان مبارك اصلاح طلبي و اعتدال خواهد بود و زنده كننده اميد از دست رفته به زندگي ایرانیان می باشد.

آقای رئیس جمهور: به ما حق بدهيد كه اكنون بعد از پيروزي، نگران اوضاع و احوال اصلاحات و اعتدال و امید باشيم و زنگ خطر را سريعتر از حضرتعالي بشنويمچرا كه ما در متن توده مردم زندگي مي كنيم و واقیتها، مطالبات و قضاوتهای مردم را به صورت ملموس و عینی احساس می کنیم. برهمین اساس نگران آينده دولت تدبیر و امید هستیمتا انشاءا... بعد از هشت سال دولت را به فردی شایسته و بایسته و ادامه دهنده راه اصلاح و اعتدال تحویل دهید.

مانیک می دانیم که دولت شما در عرصه داخلي با کارشکنی كينه توزان، و طمع چاپلوسان، و زیاده خواهی زیاده طلبان و در عرصه خارجي با زياده خواهي قدرت هاي زورگو و ظالم و تحريم هاي كمر شكن روبروست؛ ما به خوبی آگاهیم که در شرايطی دولت را تحويل گرفته ايد كه بنیانهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و اخلاقی آن فروریخته است؛ تورم شدید، پایین آمدن بی سابقه ارزش پول ملی،افزایش معدل بیکاری، رکود تورمی و بی ثباتی، شکل گیری قارچگونه باندهای فساد و رانت خوار ، انسداد سیاسی و سقوط اخلاق در عرصه داخلی و تحریمهای کمرشکن در عرصه خارجی که دولت مردان قبل اثرات منفی آنها را برای مردم واژگون جلوه داده اند ، از شاخصهای دولتی بود که مسئولیتش را در شرایط سخت کنونی برعهده گرفته اید.

دولت شما به دلایل بیان شده نياز به مراقبت ویژه و مستمر دارد، مراقبت جهت عمل به برنامه ایکه با ملت درمیان گذاشته اید ؛ ناگفته روشن است که اگر كارگزاران شما  برخلاف برنامه های اعلان شده و وعده های داده شده به مردم عمل نمایند؛ شما به سرعت حمایت مردم را از دست خواهید داد؛ همان مردمیکه به وعده های شما امید بسته اند و به امید تحقق برنامه های انتخاباتی شما حماسه 24 خرداد را خلق کرده اند و چه بسا دوباره کشور به دوره ای بازگردد که به تعبیر خودتان « دوره فلاكت و بي مسوليتي و بي برنامگي» بوده . برهمین اساس وظیفه خود دانسته دغدغه های اجتماعی خود را که حاصل سی سال فعالیت سیاسی و فرهنگی در متن مردم است در اختيارتان گذاشته ، به این امید که همواره به وعده هاییکه به ملت داده و برنامه هایی که در معرض نظر مردم  گذاشته اید و ملت به امید آن وعده ها و تحقق آن برنامه ها جنابعالی را برگزیده اند؛ پایبند باشید .

•1-              ما براین باوریم که معدل کلیت کابینه شما مثبت و وظیفه خود دانسته که از انتخاب وزیران مجرب در عرصه اقتصادی و سیاست خارجی تشکر نموده ؛ ولی صادقانه باید یادآوری کنیم که انتخاب آقای رحمانی فضلی بعنوان وزیر کشور، برای این کابینه و این نگرشنامناسب بوده ، که بهای آن ناامیدی و دلسردی کسانی است که به شما رای داده و به برنامه های شما دل بسته اند .

•2-             از دولت تدبیر و امید انتظار این خطای فاحش نمی رفت که  وزیر کشورآن از نمایندگان مجلس بخواهد که برای هر استاندار سه نفر را به وزارت کشور معرفی نمایند تا وزارت کشور ازمیان آن سه نفر یکی را بعنوان استاندار برگزیند، براهل فن پوشیده نیست که چنین درخواستی ازنمایندگان مجلس درواقع واگذاری انتخاب استانداران به آنان خواهد بود ؛ شما به خوبی از ترکیب مجلس موجود و نحوه انتخاب آنان آگاهید، مجلسی که در رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری بیش از 150 نفر آنها از آقای قالیباف و بیش از 100 نفر آنان از آقای ولایتی و تعدادی هم از آقای جلیلی حمایت نموده اند و تنها تعداد معدودی از حضرتعالی حمایت کرده اند. آيا واگذاری تعیین استانداران به چنین نمايندگانی با اصولي كه قول داده ايد ساز گار است؟ اساسا آیا چنین فرایندی برای تعیین استانداران با اعتدال سازگاری دارد ؟ یا انحرافی اساسی است از جاده اعتدال ؟ آیا فعالان سیاسی که مدیریت ستادهای انتخاباتی جنابعالی را برعهده داشته اند شایسته و محق نبوده اند که در تعیین استانداران با آنان مشاوره گردد و صدایشان شنیده شود؟ پس فلسفه انتخابات چیست ؟ مردم به تغییر و اعتدال و اصلاحات رای داده اند ولی صدای مردمیکه به شما رای داده اند در انتخاب استانداران شنیده نمی شود.

•3-              بدون توجه به ترکیب و دیدگاه سیاسی نمایندگان مجلس، دخالت دادن نمایندگان مجلس در انتخاب استانداران تا بدین حد خطایی فاحش و برخلاف تدبیر است که می تواند از هم اکنون دولت تدبیر و امید را با بحران مقبولیت و محبوبیت مواجه سازد.

•4-              برهیچ صاحب خردی پوشیده نیست که تعامل میان قوا امری پسندیده، ضروری و حافظ منافع ملی است؛ ولی مرز تعامل تا کجاست؟ یقینا تعامل باید با حفظ استقلال قوا و عدم دخالت هریک در حوزه فعالیت دیگری صورت پذیرد؛ اعتدال ایجاب می کند که تعامل به تداخل نینجامد؛ اعتدال ایجاب می کند که هر نهادی در جایگاه خود قرار بگیرد و از حوزه رسالت قانونی خود خارج نشود، مع الاسف وزیر کشور شما برخلاف مشی اعتدال و برخلاف رای میلیونها انسانی که به شما رای داده اند، انتخاب استانداران را عملا به نمایندگان مجلس واگذارکرده اند.

•5-              غفلت از این نکته خسارتبار است که نمایندگان سیاسی دولت در استانها باید برنامه های دولت را باور داشته و با سیاستهای دولت همسو باشند، کسانیکه برنامه های دولت را باور ندارند و در جهت پیروزی این دولت کمترین هزینه ای را متحمل نشده اند و تخصصشان بر بهره گیری از سفره های آماده است،نمی توانند دولت تدبیر و امید را در تحقق برنامه هایش یاری رسانند و چه بسا ممکن است در مسیر توفیق این دولت کارشکنی هم بورزند.

•6-              اینجانب جای یک متولی و نماینده واقعی از سوی شما بسان نماینده مقام معظم رهبری را در استان ها خالی می بینم ، پر واضح است استانداران و مدیرانی که خود وامدار نمایندگان مجلس می باشند هرگز توان این مسئولیت را ندارند ، ما براین باور بوده و هستیم که جنابعالی پرچم اصلاح طلبی خاتمی و اعتدال گرایی هاشمی را دو باره برافراشته ومردم تیزبین و فهیم کشور عزیزمان با همین نگاه به استقبالتان شتافته اند، برهمین اساس بدون ملاحظه و از سر دردبا شما سخن گفته ، چون به موفقیت شما ودولتتان باور داشته و تحقق برنامه های دولت تدبیر و امید را موجب سربلندی ملت ایران پنداشته و مجدانه از شما و همکارانتان می خواهیم که صدای کسانیرا که به شما رای داده اند بشنوید و پیام آنان را باور نمایید .

•7-              سخن آخر: « نکند که اعتدال به انفعال بینجامد؛ نکند که از دامن افراط به تفریط بغلطیم، نکند که صاحبان رای شما نامحرم و نمایندگانیکه همراه رقبای شما بوده اند محرم شوند، نکند به گونه ای رفتار شود که مدیران دلسوزیکه در طول هشت سال منزوی بوده اند و خسارت ها دیده اند که خود بهتر از همه مستحضرید، باز هم از توانمندیهای آنان در خدمت به مردم استفاده نشود و نکند که نامحرمان مردمیکه شما را در جایگاه ریاست جمهوری نشانده اند، دوباره بر ملت حاکم شوند ».

در پایان برای شما در مسیری که در آن قدم نهاده اید، آرزوی توفیق روز افزون مسئلت می نمایم و امیدوارم که همیشه پایدار، موفق ومویدباشید./

ارادتمند

سيد نعمت اله صدوقي

استان کهگیلویه و بویراحمد ( شهرستان  کهگیلویه)

ادامه خبر...


برخورد با اقدامات خودسرانه

10 مهر 1392, 07:18

برخورد با اقدامات خودسرانه

مهدي آيتي* 
 

در قانون، دادستان مدعي‌العموم است و چقدر اين اصطلاح زيبا و خردمندانه انتخاب شده است. در 35 سال انقلاب بارها و بارها عده‌ای با اقدامات غيرقانوني خود مجامع و محافل را به هم زده و به ضرب و شتم اشخاص و تخريب اموال عمومي و اموال مردم مبادرت نموده‌اند كه در تمام اين موارد اولين مرجعي كه باید وارد عمل شود قوه قضائيه و دادستان به عنوان مدعي‌العموم است. اگر در طول سال‌هاي گذشته مكرر در مكرر عده‌ای غيرقانوني و بدون شناسنامه به خود جرات داده‌اند تا به حريم خصوصي و عمومي مردم تجاوز کنند به دليل ضعف در رسیدگی به موقع بوده است. در چنين حوادث و وقايعی هرگاه از دستگاه‌های ذیربط سوال مي‌كنيم كه چرا شما به موقع اقدام نمی کنید؟ آنها در جواب مي‌گويند ما ضابط قانون هستيم و به خودي‌خود حق اقدامي را نداريم مگر به حكم قاضي و دستور دادستان. در كشورهاي مترقي و پيشرفته، از استقلال و قدرت قوه‌قضائيه به نفع امنيت، آسايش، حقوق مردم و منافع ملي بهره و استفاده مي‌شود و به دليل همين موضوع است كه دموكراسي در جامعه پديده‌ای رايج‌تر مي‌شود و به تبع آن رضايت و امنيت عمومي در جامعه تحقق بیشتری مي‌يابد. دادستان چه واژه زيبايي است؛ يك واژه فارسي و به كسي اطلاق مي‌شود كه داد و عدل و حق مردم را مي‌ستاند و همين لفظ چه بار مسئوليتي بر دوش او مي‌نهد.بنابراین ضرورت دارد نسبت به اعمال و رفتار ناروا و زشت و خودسرانه در جامعه جدی‌تر از گذشته اقدام کند. دادستان به عنوان مدعي‌العموم مي‌تواند در مقابل اعمال و كردار خلاف افراد بي‌اخلاق و قانون شكن وارد عمل شود و نگذارد عده‌ای اندک به حقوق مردم آسيب برسانند. پسندیده نیست كه براي مردم ما رفتارهاي غيرقانوني، رفتارهاي عادي تلقي ‌شود، حتي اگر اين موضوع در نسبت با شخص رئيس جمهور باشد!

* نماينده مجلس ششم


ادامه خبر...


کفش آمد ... کفن هم مي‌آيد!

7 مهر 1392, 07:35

کفش آمد ... کفن هم مي‌آيد!


 22بهمن سال پيش وقتي علي لاريجاني به قم رفت‌، برادران غيور اغتشاشگري که وظيفه هماهنگي و جذب نيرو براي برهم زدن جلسه سخنراني وي را برعهده گرفته بودند از يکي از برادران اغتشاشگر بخش عمليات خواستند که کفش خود را به سمت رئيس مجلس پرتاب کند اما برادر غيور مزبور اعلام کرد که کفشش 50 هزار تومان قيمت دارد و حاضر نيست که آن را پرت کند ولي با مهر نماز به لاريجاني حمله خواهد کرد! اين مطلب در گزارشي که هيات تحقيق و تفحص مجلس از آن ماجرا تهيه کرده بود و در مجلس خوانده شد‌، آمده بود . احتمالا در آن زمان‌، بودجه برادران براي تامين کفش‌هاي پرتابي به اندازه کافي نبود اما خوشبختانه‌، گويي به تازگي اين مشکل رفع شده‌، به نحوي که روز گذشته از جمع چهل - پنجاه نفري که راضي شده بودند که به فرودگاه بروند و شلوغ کنند‌،يک نفر از همان دورها کفش خود را بدون نشانه‌گيري به سمت خودرو حامل مسافران نيويورک پرتاب کرد! اين موضوع را مي‌توان از زواياي مختلف بررسي کرد:

1- اقتصاد در همين يکي دو ماهه وضعيت بهتري پيدا کرده و اين موضوع حتي در زندگي برادران اغتشاشگر هم نمايان است‌، به نحوي که ديگر کفش خود را دو دستي نچسبيده اند و حاضرند براي اغتشاش‌، حتي کفش را پرتاب کنند.

2- پرتاب کفش همچنين نشان مي‌دهد که دوران استراحت غيورمردان تمام شده و ديگر دوران احمدي‌نژاد نيست که وي هر کاري کند صداي هيچ‌کس در نيايد و چه بسا چند روز ديگر کفن‌پوشان هم کفن‌هاي دوران اصلاحات را از بقچه‌هايي که 8 سال خاک خورده دربياورند و بپوشند و...!

3- ناراحتي بعضي‌ها در آن سوي مرزها از مذاکرات موفق هيات ايراني آنقدر بعضي‌ها را متاثر کرده که ديگر به کفششان هم رحم نمي‌کنند . آخر چرا ايراني‌ها اين جوري بعضي‌ها را در خارج ناراحت کردند تا بعضي‌ها در داخل اين طور واکنش نشان دهند؟!
محمدحسین روانبخش


ادامه خبر...


بی‌عقلی، نعمتی که به برخی عطا شد!

7 مهر 1392, 07:26

بی‌عقلی، نعمتی که به برخی عطا شد!

سیدرضا اکرمی* اصل سفر رئیس‌جمهور به نیویورک با توجه به اینکه این اولین سفر جدی بین‌المللی ایشان بود حاوی نکاتی بود. باید از هر فرصت، فضا و تریبونی استفاده کرد تا نظام جمهوری اسلامی را به دنیا بهتر معرفی نمود باید با استفاده از هر تریبونی با بعضی از تبلیغاتی که حول اسلام‌هراسی و شیعه‌هراسی و ایرانی‌هراسی می‌شود مقابله کرد. خوشبختانه آقای روحانی در این سفر صدای ایران بود و در مصاحبه‌ها و سخنرانی‌هایشان این فرصت را غنیمت شمردند. در این سفر ارتباطاتی با اروپا برقرار و در این زمینه از فرصت گفت‌وگو با فرانسه، ایتالیا و اتریش به خوبی استفاده شد. همچنین برای اولین بار علاوه بر نشست‌های 1+5، بصورت مستقیم با آمریکا در سطح وزیر خارجه و رئیس‌جمهور گفت‌وگو صورت گرفت که این نیز فرصت خوبی بود و به خوبی از آن استفاده شد. البته نباید انتظار داشته باشیم که بعد از چند دهه از قطع ارتباط با آمریکاخیلی ساده همه مسائل در یک هفته یا یک ماه حل شود. این نشست‌ها با رویکرد اعتمادسازی باید به کرات برگزار شوند تا دو طرف بتوانند حرفشان را به یکدیگر تفهیم کنند و به ادبیات مشترکی برسند. در این مذاکرات مشخص خواهد شد که آمریکا دنبال بهانه است یا در برخوردش صداقت دارد. اگر آمریکا به دنبال اطمینان‌سازی باشد می‌توان طور دیگری نتیجه‌گیری کرد. مثلا اگر بحث‌هایی مانند اینکه ایران در دل کوه تاسیسات آنچنانی دارد مطرح شد دیگر قابل قبول نیست چرا که با وجود نظارت آژانس این امکان وجود ندارد که حرکتی خارج از چارچوب قوانین صورت گیرد و از همه مهم‌تر فتوای مقام معظم رهبری است که فرموده‌اند ساخت یا استفاده از سلاح اتمی حرام است و اساسا ایران به دیگر کشورها هم توصیه می‌کند که به دنبال سلاح هسته‌‌ای نباشند. با این شرایط اگر در مذاکرات مستقیم نتیجه‌‌ای هم نگرفتیم باز هم چیزی را از دست نداده‌ایم چراکه به دنیا ثابت خواهد شد آمریکا به دنبال بهانه‌گیری است و به دنبال ایجاد یک تفاهم و رابطه منطقی نبوده است. با این مقدمه می‌رسیم به حوادثی که هنگام ورود رئیس‌جمهور به تهران در فرودگاه مهرآباد روی داد؛ جدای از جمعیتی که برای استقبال از ایشان رفته بودند، عده کمی هم برخورد متفاوتی داشتند. در خصوص اعتراضاتی که به ایشان صورت گرفت باید گفت که اگر اینگونه اقدامات در همین حد باشند قابل تحملند. طبیعتا در بین هر 10نفر، فردی هم خواهد بود که حرف انسان را نفهمد یا اصلا نخواهد بفهمد. با این افراد باید مدارا و تحمل کرد. قرآن هم می‌گوید که اگر به فرد جاهلی برخوردید به او سلام کنید. اگر در کار عاقلانه‌ای فردی بود که منطق را متوجه نشد باید کار درست را انجام داد و او را هم تحمل کرد. در زمان ورود آقای روحانی به آمریکا هم عده‌ای از ورشکستگان سیاسی و منافقین جمع شدند و علیه ایشان شعار دادند. دکتر روحانی فقط دو یا سه ماه است که بر مسند ریاست‌جمهوری نشسته‌اند و هنوز فرصتی برای انجام کار خاصی نداشته‌اند اما همین منش، بینش، آرامش و کوشش ایشان آرامشی را در کشور ایجاد کرده که بسیار ارزشمند است. در هر حال در خصوص برخوردهای نادرستی که با ایشان در تهران صورت گرفت باید گفت که بی‌عقلی هم نعمتی است که خداوند به بعضی‌ها عطا نموده است.

*عضو جامعه روحانیت مبارز

ادامه خبر...


در میان پیشنهادات این روزها، کدام را قابل اعتنا می‌دانید؟