مشروح اخبار


چگونه می‌توان ایرانی بود؟

2 آذر 1391, 08:41

چگونه می‌توان ایرانی بود؟

اگر ایرانی در طی تاریخ دراز خویش بارها فرصت یافته است که چیزهای سودمند به دنیا هدیه کند، ‌اغلب در مواردی بوده است که تسامح و عدالت در محیط حیاتش غلبه‌ی کافی داشته‌است. چنان که از ادبیات عظیم گذشته‌ی ما آن چه در محیط بی‌تسامح و عاری از عدالت ترک و تاتار قرون وسطایی عرضه شد تملق‌های رنگ‌آمیز ابله‌فریبی است که در قصاید امثال فرخی و انوری و ظهیر انعکاس دارد معانی عرفانی و عمیقی که شعر گذشته‌ی ما را از هوای تازه‌ی افق‌های پاک انسانیت سرشار می‌کند در دنیای خانقاه‌ها و مجامع اهل علم به وجود آمده است که عدالت و تسامح در دوران‌های سختی فقط در چهار دیوار آن‌ها پناهگاه می‌یافته است.

درست است که در بعضی مواقع مثل آن چه در عهد خسرو انوشیروان در مبارزه‌ی با پیروان مزدک انجام شد یا آن چه در زمان‌های نزدیک به عهد ما در مبارزه با پیروان بعضی مذاهب تازه جریان یافت، ‌این تسامح و عدالت قدری فراموش شد اما نه فقط آن تندروی‌ها با روح ایرانی توافق نداشت و خردمندان گذشته هم آن گونه خامی‌ها و بیدادی‌ها را هرگز از روی میل و رضا نستودند، ‌بلکه این هیجان‌ها در قیاس با تعادل به‌نسبت پایدار و مستمر روح ایرانی، در اصل لحظه‌ای کوتاه بیش نیست و آن‌ها که در درام‌های بزرگ با ورطه‌های روح انسان آشنایی دارند بی‌گمان برخورده‌اند به این که متعادل‌ترین روح‌ها هم لحظه‌‌های بحرانی دارند و البته همان گونه که هیجان‌های ناگهانی و بی‌لگام یک روح متعادل و صف تعادل را از او سلب نمی‌کند چند هیجان زودگذر و بی‌دوام هم در تاریخ دراز یک قوم نمی‌تواند نشانی باشد بر بی‌تعادلی روحی آن قوم و بی‌تسامحی او.

در فتوح اسلامی هم این روح ایرانی آسیب قوی ندید بلکه از اسلام نیز وسیله‌یی ساخت برای آن که استعدادهای خویش را عرضه کند و البته در آن چه به فرهنگ اسلامی مربوط است بدون شک زبان ایرانی یک زبان آریایی است در نقل و نشر این دین سامی همان نقشی را داشته‌ است که زبان آریایی لاتینی داشت در نشر و توسعه‌ی مسیحیت سامی. وقتی صحبت از فرهنگ ایرانی است زبان این فرهنگ را که آمیزش پاره‌یی لغات غیر ایرانی با لغات دری به آن قدرت حیاتی قابل ملاحظه‌یی بخشیده است نمی توان از خاطر برد. درست است که این زبان خالص نیست اما وجود خونی تازی و تاتار در امثال ابومسلم، شاه عباس و نادرشاه هم آیا ما را در ایرانی بودن آن‌ها باید به شک بیندازد؟ زبان حافظ و سعدی و خیام و مولوی زبان واقعی فرهنگ ایرانی است و وجود پاره‌یی لغت‌های غیر ایرانی درین زبان نمی‌تواند علاقه‌ی ما را نسبت به آن کم کند. می‌گویند ادوارد براون انگلیسی وقتی برخورد با دانشمندانی می‌کرد که می‌توانستند به فارسی تکلم کنند، هر زبان دیگری را کنار می‌گذاشت و می‌گفت باید فارسی حرف زد چرا که وقتی انسان فارسی حرف می‌زند احساس می‌کند زبانش انسانی‌تر است. نمی‌دانم آیا ایرانی‌هایی که در خانه‌ی خود با فرزندان ایرانی خود به زبان فرنگی حرف می‌زنند یا در ادارات، کارگاه‌ها و بیمارستان‌ها مطالب خود را به زبان انگلیسی تقریر می‌نمایند از این کلام براون احساس شرمساری می‌کنند؟

من وقتی در باب گذشته‌ی ایران تأمل می‌کنم از این که ایرانی‌ها دنیا را به نام دین یا به نام آزادی به آتش و خون نکشیده‌اند، از این که مردم سرزمین‌های فتح شده را قتل عام نکرده‌اند و دشمنان خود را گروه گروه به اسارت نبرده‌اند، از این که در روزگار قدیم یونانی‌های مطرود را پناه داده‌اند؛ ارامنه را در داخل خانه‌ی خویش پذیرفته‌اند؛ جهودان و پیغمبرانشان را از اسارت بابل نجات داده‌اند؛‌ ازین که در قرن‌های گذشته جنگ صلیبی بر ضد دنیا راه نینداخته‌اند و محکمه‌ی تفتیش عقاید درست نکرده‌اند؛ ازین که ماجرای سن بارتلمی نداشته‌اند و با گیوتین سرهای مخالفان را درو نکرده‌اند؛ ازین که جنگ گلادیاتورها و بازی‌های خونین با گاو خشم‌آگین را وسیله‌ی تفریح نشمرده‌اند؛ ازین که سرخ‌پوست‌ها را ریشه‌کن نکرده‌اند و بوئرها را به نابودی نکشانیده‌اند؛ ازین که برای آزار مخالفان ماشین‌های شیطانی شکنجه اختراع نکرده‌اند و اگر هم بعضی عقوبت‌های هولناک در بین مجازات‌های عهد ساسانیان بوده است آن را همواره به چشم یک پدیده‌ی اهریمنی نگریسته‌‌اند و ازین که روی هم رفته ایرانی‌ها به اندازه‌ی سایر اقوام کهنسال دنیا نقطه‌ی ضعف اخلاقی نشان نداده‌اند احساس آرامش و غرور می‌کنم و در این احول اگر پرسش سمج و تأمل‌انگیز منتسکیو و پاریسی‌های کنجکاوش یقه‌ام را بگیرد و باز از من بپرسد «چگونه می‌توان ایرانی بود؟» پاسخ روشنی برای آن آماده دارم.

جوابی که خود پرسشی دیگرست‌: «چگونه می‌توان ایرانی نبود؟» گمان دارم نسل تازه‌یی که حالا دارد به عرصه می‌آید و حتی نسل‌هایی که می‌بایست شاهد استمرار تاریخ و فرهنگ ایران باشند نیز می‌خواهند همین جواب غرورانگیز را در برابر پرسش منتسکیو داشته‌باشند. در این صورت می‌بایست نه فقط خودشان این عنصر اخلاقی و انسانی را که در فرهنگ ایران هست حفظ کنند بلکه از طرف ما نیز باید این اندازه سعی شود که با ایجاد تزلزل در این آرمان‌های انسانی، ‌امید آن که در آینده هم ایرانی مثل ایرانی گذشته‌ی ملامت‌پذیر بماند از بین نرود.

با این همه هرگاه روزی بیاید که زبان ما از دخالت‌های هوسناکانه‌ی امروزینگان آسیب ببیند و محدود شود، ‌هرگاه ظرافت و ادب سنتی ما به خشونت و وقاحت عاری از گذشت بگراید، ‌هرگاه روح عدالت‌جویی در نزد ما به درنده‌خویی انتقام‌جویانه منتهی شود، هرگاه به جای تسامح فرخنده‌ی کوروشی سانسور عقاید در فرهنگ ما رواج پیدا کند و علاقه‌ی به خیر مزدیسنایی در بین ما جای خود را به خودپرستی‌های دیوینسان بدهد در آینده‌ بسا که دنیای انسانیت با کنجکاوی پاریسی‌های عهد منتسکیو اما با ناخرسندی و نفرتی که در خور روح تهذیب‌یافته‌ی انسان کامل خواهد بود از روی تلخی و انکار خواهد پرسید: «ایرانی؟ ... چگونه می‌توان ایرانی بود؟» امید من آن‌است که در آینده نیز لحن این پرسش هرگز از شور و شوق ستایش‌گرانه‌ی دوستداران ایران خالی نباشد.
ماندانا عصری /برگرفته از کتاب «نه شرقی، نه غربی، انسانی»، دکتر عبدالحسین زرین‌کوب،

ادامه خبر...


جامعه‌شناسي سياسي قيام اما‌م حسين(ع)

1 آذر 1391, 08:22

جامعه‌شناسي سياسي قيام اما‌م حسين(ع)

 

نويسنده : علي اسلامي

 جامعه‌شناسي رويکردي است از بيرون به موضوعات اجتماعات بشري که در گذشته، حال يا آينده روي داده يا خواهد داد. جامعه‌شناسي سياسي به سطوح قدرت نيز اشاره دارد. کنش و واکنش ميان ساختارهاي قدرت و مردم هرگاه به صورت علمي و در قالب فرمول‌هاي تکرارپذير مورد مطالعه قرار گيرد حيطه جامعه‌شناسي سياسي شکل مي‌گيرد. در اين مقاله به دنبال پيگيري مختصر سه پرسش راجع به قيام امام‌حسين(ع) مي‌باشيم. اول اينکه در سطح جامعه چه اتفاقي افتاد که فاجعه کربلا رقم خورد؟ دوم اينکه امام حسين(ع) چگونه و از منظر کدام ايده‌هاي جامعه‌شناسانه جامعه زمان خود را مورد خطاب قرار داد؟ سوم اينکه قيام امام حسين(ع) بر چه اساسي در زمان و مکان خود باقي نماند و به همه اعصار کشيده شد؟ اين سه پرسش را از منظر جامعه‌شناسي سياسي با رويکردي بيروني و علمي مورد بررسي قرار مي‌دهيم.

1- حرکت جامعه از جنبش به نهاد: هنوز چند دهه از رحلت پيامبر اکرم(ص) نگذشته بود که جامعه اعراب دوباره به اصول جاهلي خود بازگشت. پيامبر(ص) ايده جديد تقوا و اعتقادات ديني را جايگزين روابط قبيله‌اي و غنيمت جنگي ساخت و جامعه تقديرگرا، خرافاتي و به ذلت کشيده شده جاهلي عرب را چنان ابهت و افتخاري داد که وارد مناسبات جديد تمدني گرديد. پيامبر(ص) مشورت، شورا، بيعت، عقلانيت، حساس بودن به محيط زندگي جمعي و خرد مصلحتي را در چارچوب ايمان اسلامي در قالب پرستش يک خداوند براي اعراب به ارمغان آورد. بعد از رحلت او جنبشي که پيامبر ايجاد کرده بود به سمت نماد و صورت‌هاي روزمره زندگي حرکت کرد. مردم سبک زندگيشان تغيير کرد. نژاد گرايي و بحث برتري اعراب و قبيله قريش پيش آمد. درگيري در تقسيم اموال و غنايم به وجود آمد و صحابه و ياران پيامبر بر سر جانشيني او و رسيدن به پست و مقام با يکديگر به جدال پرداختند. جامعه آرمان‌هاي پيامبر را وارونه ساخت و جنبشي که پيامبر به وجود آورد در حال روزمره شدن و افتادن در چارچوب‌هاي نهادينه شدن بود. اين امر تا خلفاي راشدين حرکتي آهسته داشت و به خصوص شخص امام علي(ع) تلاش بسياري کرد تا عدالت و آزادي و عقلانيت دين اسلام را دوباره زنده کنداما در برابر صحابه‌اي که تفسيرهاي وارونه از اسلام داشتند شکست خورد امام علي(ع) مي‌خواست به همه شهروندان اسلامي برابر نگاه کند، ثروت بيت‌المال را مساوي تقسيم کند، در دادن پست‌هاي سياسي بر تقوا و تخصص نگاه مي‌کرد و رويه‌اي بسيار آزاد انديشانه در پيش مي‌گرفت که با سبک زندگي رفاهي و تغيير يافته تطبيق پيدا نمي‌کرد. بعد از امام علي(ع) سرعت تغيير جامعه زيادتر شد تا آنجا که نظام سياسي با روي کارآمدن معاويه و بعد پسرش يزيد به سمت سلطنت و تجمل و ساختارهاي قبيله‌اي حرکت کرد.2- کنش سياسي جهت بيداري جامعه: جامعه تبديل به انسان‌هايي ابزاري و رعيت‌هايي بي‌حق شده بود که از کرامت و عقلانيتي که پيامبر(ص) داده بود هيچ نشاني نبود. امام حسين(ع) در شرايط بعد از شهيد شدن پدرش ابتدا سکوت اختيار کرد. اما بعد از قدرت گرفتن بني‌اميه و مرگ معاويه و روي کارآمدن يزيد اوضاع تغيير کرد. ديگر حتي رياکاري و تظاهر هم وجود نداشت. تمام عقايد پيامبر (ص) بر ضد مردم به کار گرفته مي‌شد و پادشاه بني‌اميه خود را نماينده خدا مي‌دانست و به دنبال تغيير زندگي مردم و دخالت در امور آنها بود. گرفتن ماليات، استخدام کردن زنان و مردان به عنوان غلام و کنيز قدرت‌طلبي و شهوت‌طلبي بي‌اندازه و توهين و تحقير مردم آشکارا و نهان ادامه داشت. مردم دوست داشتند به سمت امام حسين(ع) بروند اما ترس از دستگاه تماميت‌خواه بني‌اميه مانع بود. 

در نهايت، زمان انتقال قدرت به سمت امام حسين(ع) رفتند به او نامه نوشتند که ما تو را رهبر خود مي‌دانيم.

دستگاه بني‌اميه تمام‌ راه‌ها را بست و سران را زنداني کرد و کشت. از امام حسين(ع) نيز بيعت خواست. در اينجا امام حسين(ع) اين ذلت ناشي از تکرار زندگي روزمره و خفت تحقيرشدگي را نپذيرفت و با نزديکان خود در مقابل ظلم، تبعيض و وارونه کردن دستورات خداوند ايستاد. امام حسين(ع) قصد داشت با ايستادن و اتخاذ يک بخش سياسي جامعه را بيدار کند و شهروندان را از حالت تک افتاده و ابزاري شده و ذره‌هايي دور از هم نجات دهد.

3- تعليق ايدئولوژي بني‌اميه: امام حسين(ع) به لحاظ ظاهري در جنگ شکست خورد و تعداد ياران اندک او در برابر دستگاه نظامي و ايدئولوژيک و قدرت سراسر بين تماميت خواه يزيد، توان رقابت نداشت. اما امام حسين(ع) دو امر را به يادگار گذاشت از آن زمان تا قرن بيست و يکم هنوز اغلب آزادگان جهان از او نام مي‌برند. امام حسين(ع) از منظر برون ديني مردمان آن روزگار را صدا زد. اگر دين نداريد آزاده باشيد. اين گزاره براي تمام انسان‌هايي که زندگي خود را وقف زحمت و کار مي‌‌کنند و به اخلاق و ارزش بهايي نمي‌دهند و واقع‌گرا دنيا را مي‌بينند هشداري بود. از سوي ديگر امام حسين(ع) جامعه روزگار خود را بيدار کرد و به آنها نشان داد که اگر ذره‌اي شده ابزاري شده و به دور از هم باشند قدرت مي‌تواند از آنها سوءاستفاده کند. امام حسين(ع) تسليم ايدئولوژي بني‌اميه نشد و با دعوت همه آزادگان مبنايي براي تمام جنبش‌هاي آزادي بخش سراسر زمين در سراسر اعصار گرديد.

ادامه خبر...


حسين‌شناسي يا حسين‌سرايي

30 آبان 1391, 06:52

حسين‌شناسي يا حسين‌سرايي

نويسنده : منصور فرزامي

 ديني که حسين دارد از مرگ نمي‌ترسد و چون از مرگ نترسد، هرگز نمي‌ميرد زيرا شهادت تضمين حيات يک عقيده است. شب هنگام از کنار چادر عزاداران ميدان کوثر که اين سال‌ها فراوان شده است و نمي‌دانم چرا مسجدها را رها کرده‌اند و به چادرها پناه برده‌اند، مي‌گذشتم، جواني سيني چاي در دست، چاي تعارف کرد. با قدرداني گفتم حسين (ع) را مي‌شناسي يا حسين (ع) را دوست داري؟ گفت: مي‌شناسم. مشعوف شدم. چون جامعه‌اي که حسين را مي‌شناسد، جامعه با انصاف و پذيراي حق و عدالت و امر به معروف و نهي از منکر در تمامي سطوح است و شمر ملعون به قول مرحوم حاج آقا ابوالحسن اصفهاني بدان جهت سر امام را بريد که بي‌انصاف بود. پس بر اين استدلال هر کس که در زندگي نظري و عملي خود، بي انصاف باشد به راه شمر رفته است.

نظر حاج آقا ابوالحسن اصفهاني که مرجع عاليقدرعالم تشيع در زمان خود بوده است بايد در جامعه ديني و شيعي، فرهنگ عملي معتقدان به حسين باشد.

ما حسين را در ميدان شهادت آن چنان باور نکرده‌ايم که براي ايشان فقط گريه کنيم. ما مي‌خواهيم مشي فکري و عقيدتي وي را در جامعه به عنوان يک فرهنگ بپذيريم. پس بايد حسين را بشناسيم و اين شناخت مستلزم تلاش فکري و ذهني و عملي است. آن صداهايي که معلوم نيست بر روي چه آهنگ‌هايي بار شده است، ترويج حسين‌شناسي نيست، حسين‌سرايي است صداهايي که به جاي فلسفه شهادت حسين، از چشم و ابرويش مي‌گويد، القاي فرهنگ حسيني نيست. ترويج ابتذال است.

زنده ياد دکتر شريعتي که «حسين را وارث آدم» مي‌دانست، مي‌گفت : دوست داشتن، يک احساس است و شناخت، مسئوليت مي‌آورد. يعني اگر حسين را بشناسي بايد مثل او زندگي کني. مثل او همه هستي خود را با خدا و دين خدا، سودا کني. شناخت حسين، جامعه مطلوب شيعي را مي‌سازد همان جامعه‌اي که لب لباب دين حق و سنت و راه محمد (ص) است.

همه مبلغان بايد با پرهيز از سياست زدگي‌هاي جناحي و حکايت‌هاي آن چناني که شهيد مطهري در کتاب فريادهاي عاشورايي خود از تحريف‌ها برحذر مي‌داشت، اصل عقيده و شهادت پذيري حسين را بگويند و القاي باور قلبي کنند.

جوانان ما در اين چادرهاي متعدد و انبوه شهر و استان مذهبي ما بايد نوارهاي موعظه استاد مطهري و «حماسه حسيني» ايشان را بشنوند و بخوانند و با خواندن کتاب « حسين، نفس مطمئنه » مرحوم آيت الله عالمي و کتاب استاد دکتر سيد جعفر شهيدي و... با تفکر و حضور دل، حسين را باور کنند.

نام حسين، جامعه را به هيجان مي‌آورد. نشانه‌هاي اين هيجان را در عرصه جهان مي‌بينيم. بايد از اين هيجان در فرهنگ سازي استفاده شود. همان گونه که در پانزده خرداد 42، بيت

بزرگ فلسفه شاه دين حسين اين است

که مرگ سرخ به از زندگي ننگين است

خيزابه‌ها و امواج ظلم شکني را برانگيخت و بنيان کاخ ستم و تفاخر و تکبر را لرزاند. آن عزايي که موج حضور حسين را در جامعه ايجاد نکند، عزا نيست. عزاي ماست. رواج حسين سرايي است.

در استان ما، مسجدها و تکيه‌ها و ادارات همه سياه پوشند. در کنار اين نمادهاي عزا بايد جمله‌ها و سخنان کوتاه سيدالشهدا ( ع ) نوشته شود و در معرض ديد همه باشد. مسئولان فرهنگي شهر، بايد کلام گهربار امام و سخنان ياران آگاه و به دل باور فرهنگ حسيني همراه امام را در عرصه شهادت بنويسند.

در دسته‌هاي سينه زني و عزاداري بايد پارچه نوشته‌هايي از کلام پندآموز امام، دست به دست گردانده شود و نوحه خوانان با صداي رسا بخوانند و مردم و عزاداران را به تفکر وادارند. اينها القاي فرهنگ و فرهنگ سازي است. با کارهاي صوري و عزاداري‌هاي نمايشي اساس و فرهنگ حسيني، سست مي‌شود و اين همه ناهنجاري‌هاي رفتاري و اجتماعي هم ازسستي اين بنيان‌هاست.

ادامه خبر...


قياس، بيانگر ارزش است

28 آبان 1391, 03:26

قياس، بيانگر ارزش است

نويسنده : منصور فرزامي

 به نکات و عنوان روزنامه محترم دولتي توجه فرماييد (يکشنبه 21 آبان 91)

-اروپا در گرداب بيکاري

-آمارهاي رسمي اروپا نشان مي‌دهد 25 ميليون و 751 هزار اروپايي بيکارند.

-نرخ بيکاري در اتحاديه اروپا به 6/11 درصد رسيده است.

-بالاترين ميزان بيکاري با 8/25 درصد متعلق به اسپانيا و کمترين آن به اتريش با 4/4 درصد مربوط است.

-بيش از نيمي از افراد زير 25 سال يونان بيکارند.

-نيمي از انگليسي‌ها از عهده باز پرداخت بدهي خود بر نمي‌آيند....

ذکر و تهيه نکات گزارش بالا که در صحت آن ترديدي نيست، دست مريزاد دارد.اما پرسش ما اين است که چرا جاي شاخص‌هاي ما خالي است . ما از نظر شاخص‌هاي اقتصادي و هنجارهاي اجتماعي در کجاي دنيا ايستاده ايم ؟ چون ارزش‌ها در قياس مشخص مي‌شود و گرنه مي‌پنداريم که با اين آمارها و شاخص‌ها که مشتي از خروارهاست، اروپا چه بدبخت و قابل ترحم است و ما در اين سوي عالم چه سعادت منديم! چون نه بيکاري داريم و نه مشکل اقتصادي! در اينجا هيچ کس وام عقب افتاده ندارد و اوضاع ما «شربت اندر شربت است ! » و سيل مهاجران از اروپا عازم ديار ما هستند تا دمي بياسايند و در بهشت موعود ما قرار يابند و از دنياي پر فريب و حيلت ساز غرب، خود را رها سازند!

اين چه تلقي است که به مردم ارائه مي‌دهيم ؛ مشکل ما کجاست؛ مشکلات ما کجاست تا به حل آن همت کنيم ؟ وقتي که اوضاع ما چنين شيرين و عسلي است، چرا در خانه نخوابيم و عرش را سير نکنيم. وقتي که جوانان تحصيلکرده بيکار و غير تحصيلکرده‌هاي گرفتار که با مشکلات و نداري و گراني و در به دري،دست و پنجه نرم مي‌کنند و با درد مي‌سازند، اين آمارها و ديگر بيني‌ها را مي‌بينند که چگونه طوفان سندي را ريز ودرشتش را مي‌بينيم و شمار کشته‌ها را در بوق مي‌دميم اما از لرزيدن زلزله زدگان چادر نشين «ورزقان» در يخ و برف، هيچ نمي‌گوييم و نه از مرگ دانش آموزان خود در مسير سفر که با تاسف، استمرار هم دارد و وزير مسوولش خم به ابرو نمي‌آورد و به پرسش از ديگران روانه مي‌کند و صدها مورد ديگر ... چه خواهند گفت؟آيا نسبت به مديريت کشور و حکومت بي اعتماد نمي‌شوند؟

چرا آمار از گردشگراني که در سال جاري 5/19ميليارد دلار سود به کيسه دولت مالزي ريخته‌اند و ميليارد‌ها سودي که از فراورده‌هاي تغذيه و مواد غذايي برده اند، چيزي نمي‌گوييد و با منافع گردشگري ما مقايسه نمي‌کنيد. ما کجا بوديم و مالزي کجا و چرا به جايي رسيده است و رسيده ايم که بايد دهها هزار دانشجوي ما، تحصيلات تکميلي خود را در آنجا بگذرانند ؟ چرا آمار نمي‌دهيد که از مالزي چند نفر در ايران به تحصيل اشتغال دارند؟ چرا آمار نمي‌دهيد مهاجران اروپايي و آمريکايي که رهسپار کشور عزيز ما هستند تا مابقي عمر در اينجا به سر برند و بيا سايند،چند صد هزار و چند ميليون نفرند؟

براي روشن شدن ذهن گزارشگر آن روزنامه محترم، ذکر يک نکته کفايت دارد.آن عزيز به يقين با خبر است که در بنگاه خبر پراکني بين المللي بي بي سي با آن سابقه چند ده ساله، به سبب اشتباه در نقل خبر که ما به آساني و بي توجهي از آن مي‌گذريم، به چه پاک‌سازي و بازسازي و خانه تکاني درون سازماني، دست زده‌اند.

و ما در اينجا در مرگ مشکوک جوان وبلاک نويس،در ترديديم،رئيس کميسيون امنيت مجلس آثاري را از شکنجه در بدنش نمي‌بيند اما سخنگوي قوه قضائيه، از کبودي‌هاي بدنش مي‌گويد و ما گزارش نويسان از تهيه گزارشي ابا داريم و اين خود «تا» يي از بسيارهاست ! و تا فرصت نيابيم که گزارش‌هاي مقايسه‌اي و آمارهاي حقيقي ارائه دهيم، مشکلات در ابهام باقي است و ما در باد و خيال خوش که صد البته قرنها عقب ماندگي است، خفته‌ايم! و خدا را شاکريم که با الطاف بيکران خود، ما را از طوفان سندي، در امان داشته است و سونامي‌ژاپن هم!

ادامه خبر...


علت کند شدن کامپیوتر چیست؟

25 آبان 1391, 18:21

علت کند شدن کامپیوتر چیست؟

کامپیوترها برای سهولت و سرعت بخشیدن به زندگی انسان‌ها بوجود آمده‌اند، اما بعضی وقت‌ها آنقدر مشکلات بزرگی برای این وسایل آرامش‌ساز بوجود می‌آیند که فلسفه وجودیشان کاملاً زیر سوال می‌رود. وقتی کامپیوتر کند عمل می‌کند، بیشتر توصیه می‌شود که روی آن آنتی ویروس نصب کنید یا رم آن را ارتقاء دهید و یا حتی ویندوز را دوباره نصب کنید. افکارنیوز : شما دقیقاً از دلیل این کندی خبر ندارید. مطالبی که در زیر می‌آید هم تصورات و فرضیه‌های غلط عامه کاربران در مورد علت عملکرد کند کامپیوتر را بازگو می‌کند و هم راه حل‌هایی برای بهبود و رفع این مشکل ارائه می‌کند. شما را به مطالعه این موارد دعوت می‌کنیم.

 

فرضیه اول: نصب یک آنتی ویروس گران قیمت می‌تواند سرعت کامپیوترم را افزایش دهد
زمانی که کامپیوتر به کندی شروع به کار می‌کند و کاربر با پاپ آپ‌های فراوانی روبه‌رو می‌شود، بیشتر مردم فکر می‌کنند که این مشکل بخاطر یک ویروس یا بدافزار بوجود آمده است. معمولاً بعد از این نتیجه گیری، بیشتر کاربران تصمیم می‌گیرند یک آنتی ویروس جدید خریداری کنند. در بیشتر مواقع خیلی از این کاربران یک آنتی ویروس نصب شده بر روی سیستم خود دارند اما می‌خواهند با یک آنتی ویروس دیگر، قدرت دفاعی کامپیوتر خود را افزایش دهند. اما محافظت در مقابل بدافزارها آنقدرها هم که دیگران تصور می‌کنند کار مشکلی نیست.



چرا این فرضیه اشتباه است؟
اول از همه بیایید در مورد چرایی آلوده شدن کامپیوترتان صحبت کنیم. الفبای دفاع در برابر بدافزارها با «مرور امن وب» آغاز می‌شود. دانلود یک فایل مشکوک، کلیک روی پاپ آپ‌های اینترنتی و یا کلیک بر روی لینک‌های ناشناس که برای شما از طریق پست الکترونیک ارسال می‌شوند، خطر ویروسی شدن کامپیوتر شما را افزایش می‌دهند. اگر این کارهای پرخطر را انجام ندهید، به احتمال خیلی زیاد، کامپیوتر شما ویروسی نخواهد شد.

حالا باید در مورد آنتی ویروس صحبت کرد. داشتن یک آنتی ویروس روی کامپیوتر بسیار مهم است اما مهم‌تر از آن داشتن یک آنتی ویروس خوب و بدردبخور است. از بروزبودن و قابل اطمینان بودن آن باید مطمئن باشید. اگر اینگونه باشد، پس کامپیوتر شما در امان خواهد بود. بعد از آن باید توجه کرد که از چه آنتی ویروسی استفاده می‌کنید. بعضی نرم افزارها همچون نورتون یا مک‌آفی باعث کندی سیستم خواهند شد. در واقع استفاده از این نرم افزارها می‌تواند باعث کندی کامپیوتر شما باشد. برای مرتفع شدن این مشکل می‌توانید از نرم افزارهای دیگری همچون Microsoft Security Essentials که هم رایگان است و هم سبک، استفاده کنید. تازه با نصب این اپلیکیشن اگر در حال بارگذاری یک فایل مشکوک باشید، Microsoft Security Essentials به شما هشدار خواهد داد. در اینجا باید بگویم که ویندوز ۸ خود بصورت پیش فرض Windows Defender دارد، پس نیازی به نصب آنتی ویروس ندارند.
توجه: هیچگاه بطور همزمان از دو نرم افزار آنتی ویروس روی یک سیستم استفاده نکنید.


استثنائات
یک آنتی ویروس خوب و سبک می‌تواند از شما در مقابل بدافزارها حفاظت کند اما نمی‌تواند از نصب «کرپ ورها» (Crapware) جلوگیری کند. کرپ ورها در اصل بدافزار نیست. این نرم افزارهای اضافی، اپلیکیشن‌هایی هستند که در هنگام نصب یک نرم افزار، به همراه آن نصب می‌شوند و سرعت کامپیوتر شما را کاهش می‌دهند. در آخر این مقاله بیشتر در مورد این افزارها صحبت خواهم کرد اما یک راه‌حل سریع را در اینجا برای شما ذکر می‌کنم: به کنترل پنل وارد شده و قسمت Add/Remove Programsرا باز کنید. برنامه‌هایی که نمی‌شناسید یا تولیدکننده‌های آنها برای شما ناشناسند را از روی کامپیوتر خود پاک کنید.



فرضیه دوم: شما نیاز به یک رم و‌هارد دیسک با فضای بیشتر دارید
راه حل دومی‌که به ذهن مردم می‌رسد، مربوط به ارتقاء حافظه رم و‌ دیسک سخت کامپیوتر می‌شود. بیشتر مردم فکر می‌کنند که رم و‌هارد بیشتر، سرعت عملکرد کامپیوتر را بیشتر می‌کند. اگر کامپیوتر شما قدیمی‌نباشد، آپگرید کردن و ارتقاء نرم افزاری هیچ دردی از شما دوا نمی‌کند.


چرا این فرضیه اشتباه است؟
نصب حافظه رم بیشتر به کامپیوتر شما قابلیت‌های بیشتری در مالتی تسکینگ (چندوظیفگی) می‌دهد. در غیر این صورت زمانی که از نرم افزارهایی که حافظه زیادی از رم را مصرف می‌کنند (همانند فتوشاپ) لازم است که شما فضای رم ۲ تا ۴ گیگابایت در اختیار داشته باشید. البته بسیاری از کامپیوترهای بروز از این میزان رم برخوردارند. این مسئله برای‌ هارددیسک شما هم پابرجاست. اگر فضای آن لبریز و کاملاً پرشده، می‌توانید‌هارد دیسک خود را افزایش دهید در غیر این صورت اگر حتی فقط ۱۰ درصد حافظه سخت کامپیوتر شما خالی باشد نیاری به ارتقاء و افزایش آن نخواهد بود.


استثنائات
اگر کامپیوتر شما یک گیگابایت یا کمتر حافظه داشته باشد، رم آن را افزایش دهید. اگر کار شما طوری است که همزمان از چند نرم افزار استفاده می‌کنید، بهتر است رم کامپیوتر شما بین ۲ تا ۴ گیگابایت حافظه داشته باشد. بهتر است برای بهینه سازی استفاده از رم کامپیوتر، از نرم افزارهای نمایشگر بررسی وضعیت رم استفاده کنید.
ارتقاء سخت افزاری بیشتر به درد نرم افزارهایی همانند آنهایی که برای ویرایش ویدیو و یا عکس مورد استفاده قرار می‌گیرند، می‌خورد. اول از ۶۴ بیتی بودن ویندوز خود مطمئن شوید، پس از آن می‌توانید رم کامپیوتر خود را حتی تا ۸ گیگابایت افزایش دهید.
اگر می‌خواهید‌ هارد درایو خود را ارتقاء دهید، بهتر است ارتقاء از نوع سرعتی و حجمی‌باشد. یعنی‌هارد درایو خود را به «حافظه حالت جامد» یا همان SSD تغییر دهید. در واقع این کار، بهترین ارتقائی خواهد بود که برای کامپیوترتان اعمال می‌کنید.



فرضیه سوم: کامپیوتر شما کهنه و فرسوده شده است
بسیاری از مردم تصور می‌کنند که اجزای داخلی کامپیوتر، با گذشت زمان کند، کهنه و فرسوده می‌شوند. درست است که کامپیوتر شما تا ابد کار نمی‌کند اما سخت افزار آن تا روزی که از کار بیافتد همانند روز اول کار می‌کند.
توجه: با استفاده بیشتر شما از دستگاه، سرعت آن کند نمی‌شود.


چرا این فرضیه اشتباه است؟
دلیل کاهش سرعت کامپیوتر شما در طول زمان حتی اگر تعداد زیادی اپلیکیشن داشته باشید، به علت این است که نرم افزارها روزبه‌روز ویژگی‌هایشان افزایش می‌یابد و به قدرت بیشتری برای عملکرد بهتر و پرسرعت‌تر نیاز خواهند داشت. در حالت تئوری اگر شما یک نرم افزار را نصب کرده و هیچ وقت بروزرسانی نکنید، همه چیز مثل روز اول و با سرعت بالا کار خواهد کرد. اما این کار نه عملی خواهد بود و نه امن. چرا که سخت افزار کامپیوتر شما کهنه می‌شود اما شما متوجه آن نمی‌شوید. به جای آن، یک روز این کامپیوتر از کار می‌افتد. در واقع این از کارافتادگی ناگهانی به شما یادآوری می‌کند تا بصورت منظم از کامپیوتر خود پشتیبان‌گیری کنید.
بسیاری از شما مطمئناً به این مسئله اشاره خواهید کرد که در این موضوع یک استثناء وجود دارد و آن‌هارد درایو است.‌ هارد درایوها هرچه پیرتر می‌شوند، کندتر می‌شوند. اگر این اتفاق برای کامپیوتر شما در حال رخ دادن است، حواستان را خوب جمع کنید، چرا که ممکن است فایل‌های مهم شما آسیب ببینند و یا کاملاً از بین بروند. شما می‌توانید همیشه‌ هارددیسک خود را برای دیدن این که آیا بدسکتور دارد یا نه مورد بررسی قرار دهید. برای این کار وارد Command Prompt شده و این فرمان را اجرا کنید:

chkdsk c: /r

این کار باعث پیداشدن خطاهایی می‌شود که نمی‌توانند درست شوند، پس حتماً از کامپیوتر خود پشتیبان بگیرید و‌هارددرایو خود را آپگرید کنید. اگر این کارها را انجام ندهید، در آینده نزدیک با مشکل مواجه خواهید شد.


استثنائات
بعضی از دیسک‌های حالت جامد قدیمی‌ هستند و می‌توانند در طول زمان کند شوند. اما دیگر قسمت‌های کامپیوتر شما با این مشکل روبه رو نخواهند شد.



فرضیه چهارم: شما باید سیستم عامل کامپیوترتان را دوباره نصب کنید
نصب کامل و درست یک سیستم عامل می‌تواند باعث سرعت و افزایش بهره‌وری کامپیوتر شود اما این کاری نیست که شما باید انجام دهید. همانطور که در بالا گفتم، کامپیوتر شما با نصب و استفاده از نرم افزارهای جدید و پرقدرت‌تر کند می‌شود. اگر زمانی احساس کردید که باید سیستم عامل کامپیوتر تعویض شود، بخاطر این است که برنامه‌های غیرکاربردی و بدردنخور نصب کرده‌اید و ویندوز یا OS X را با کُندی مواجه کرده‌ید.


چرا این فرضیه اشتباه است؟
نصب دوباره یک سیستم عامل باعث افزایش سرعت کامپیوتر می‌شود، چراکه تمام پلاگین‌ها و اپلیکیشن‌ها و دیگر ابزارهایی را که نصب کرده بودید، از روی کامپیوتر شما حذف می‌شوند. با این کار کامپیوتر سریعتر از گذشته به کار خود ادامه خواهد داد، اما تا زمانی که همان برنامه‌های غیرکاربردی را دوباره نصب نکنید! به جای نصب دوباره هرچند وقت یکبار به برنامه‌هایی که نصب می‌کنید، دقت کنید و تعداد آنها را به حداقل برسانید. توجه بیشتری هم به پلاگین‌های ویندوز اکسپلورر، آنتی ویروس سیستم و دیگر برنامه‌هایی که در زمینه فعال هستند داشته باشید.



استثنائات
اگر کامپیوتر جدیدی خریداری کردید که نرم افزارهای نصب‌شده پیش فرض زیادی دارد، نصب یک سیستم عامل جدید می‌تواند کمک بزرگی باشد. البته با پاک کردن آن نرم افزارها هم می‌توانید از فکر نصب یک سیستم عامل جدید بیرون بیایید.



فرضیه پنجم: باید کامپیوتر من دفراگمنت شود یا رجیستری آن پاکسازی شود یا ...

مطمئناً شما از کارهایی که به عنوان «نگهداری از کامپیوتر» از آنها یاد می‌شوند، با خبر هستید. انجام این امور باعث افزایش سرعت کامپیوترهایی که لبریز از اطلاعات و نرم افزارهای مختلف هستند می‌تواند کارساز باشد.

در زیر به تعدادی از این امور محدود اشاره می‌کنیم:
دفراگمنت کردن (یکپارچه سازی): ویندوز‌های ویستا، ۷، ۸ و سیستم عامل مک بصورت خودکار‌ هارد درایو کامپیوتر را دفراگ می‌کند. اما اگر هنوز از ویندوز ایکس پی استفاده می‌کنید، باید این کار را دستی انجام دهید.
پاک کردن رجیستری: زمانی که برنامه‌ای را از روی کامپیوتر حذف می‌کنید، در بیشتر مواقع آنها اطلاعاتی را روی رجیستری کامپیوتر بر جای خواهند گذاشت. این اطلاعات ممکن است که کارایی نداشته باشند اما سرعت کامپیوتر شما را کند نمی‌کنند. استفاده از برنامه‌هایی که برای پاک کردن رجیستری مورد استفاده قرار می‌گیرند، تاحدی خطرناک است پس بهتر است از آنها دور بمانید و کاری با رجیستری نداشته باشید.

پاک کردن پریفچینگ (Prefetching) یا واکشی اولیه ویندوز: پریفچ یا واکشی، ویژگی است در سیستم عامل ویندوز که برای شروع سریعتر نرم افزارها و اپلیکیشن‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. من نمی‌دانم چرا بعضی‌ها فکر می‌کنند پاک کردن پریفچ ویندوز باعث افزایش سرعت کامپیوتر می‌شود اما باید بگویم نه تنها این کار هیچ کمکی به سیستم شما نمی‌کند، بلکه باعث کندی و حتی بروز مشکل‌های جدید در آن می‌شود.

غیر فعال کردن حالت ویندوز ریستور (بازگرداندن سیستم) یا از کار‌انداختن دیگر سرویس‌های ویندوز: ممکن است ویندوز بعضی سرویس‌ها که شما نیاز نداشته باشید را اجرا کند اما غیرفعال کردن آنها کمکی به افزایش سرعت کامپیوتر نمی‌کند. درحقیقت اگر شما سرویسی را قطع کنید ممکن است با مشکل روبه‌رو شوید.
خوب! پس چگونه می‌توان یک کامپیوتر کند را نجات داد؟



ما تا اینجا سعی کردیم به شما بگوییم که چه کارهایی را انجام ندهید اما خوب هنوز کامپیوتر شما کند است و شما راه‎‌حل هستید. در این جا به شما چند راه را نشان می‌دهیم:


از اجرای چند اپلیکیشن بطور همزمان خودداری کنید:
نگاهی به نوارمنوی سیستم بیاندازید. اگر بیشتر از چند آیکون مختصر در آن مشاهده کردید، باید بدانید که نباید اینطور باشد و ممکن است در این حالت کامپیوتر شما عملکرد کندی از خود نشان دهد. اگر برنامه ای بدون خواست شما فعال می‌شود، آن را از استارت‌آپ حذف کنید.
اگر نمی‌دانید بعضی از این آیکون‌ها به چه منظور فعال هستند، باید از مفید بودن و یا غیر مفید بودن برای کار خود از آنها مطمئن شوید. اگر بدرد کارتان می‌خورد، آن را نگه دارید. در غیر اینصورت بهتر است پاک شود.


از نصب برنامه‌های اضافی خودداری کنید:
بعضی اوقات یک اپلیکیشن ساده می‌تواند تمام کامپیوتر را در حالت توقف و ایستایی نگه دارد. این ممکن است بخاطر اجرای سرویس‌های غیر ضروری در زمینه کامپیوتر باشد که خود را به ویندوز اکسپلورر متصل می‌کنند و موجب کاهش سرعت و کارایی کامپیوتر شما می‌گردند. یادتان باشد قرار نیست همه اپلیکیشن‌های دنیا را در کامپیوتر خود نصب کنید. در ضمن یاد بگیرید به پیشنهادات سایت‌ها و سرویس‌های مختلف مبنی بر نصب برنامه‌ها و نوار ابزارهای مرورگر نه بگویید.



اگر به یک اپلیکیشن مشکوک هستید، از خودتان بپرسید:
آیا کامپیوتر من زمانی که اپلیکیشن بسته باشد بهتر کار می‌کند؟ اگر اینطور است پس باید آن را پاک کنید. برای روشن شدن بیشتر این مسئله یک مثال برای شما می‌آورم. من شخصاً آیتونز را یک برنامه اضافی می‌دانم چرا که خود را در هر جایی قرار می‌دهد و در زمان اجرا باعث کندی زیاد سیستم می‌شود. اگر واقعاً آنقدر این نرم افزار را دوست دارید که زندگی بدون آن برای شما محال خواهد بود، پس بهتر از یک پلیر بهتر و سبک‌تر استفاده کنید و زمانی آیتونز را فعال کنید که بخواهید دستگاهتان را با کامپیوتر همگام یا اصطلاحاً «سینک» (Sync) کنید.


از پُر کردن نرم افزارها با اطلاعات زیاد خودداری کنید:
هرچه بیشتر روی یک نرم افزار فشار بیاورید، مطمئناً کُندتر عمل خواهد کرد. پخش کننده موسیقی سیستم هرچه قطعات آهنگ بیشتری داشته باشد، کندتر عمل می‌کند. پس حتماً موزیک‌هایی که لازم ندارید را حذف کنید. همچنین مرورگر شما هرچه پلاگین و افزونه‌های بیشتری داشته باشد، آرام‌تر کار می‌کند. پس بهتر است افزونه‌های اضافی را پاک کنید. هرچه فشار کمتری بر اپلیکیشن‌ها وارد کنید، آنها سریعتر کار می‌کنند.
بطور منظم سیستم را مورد ارزیابی قرار داده و امور مربوط به نگهداری را انجام دهید: هرچند وقت یکبار بطور منظم امور مربوط به نگهداری همچون بروزرسانی نرم افزارها، پاک کردن فایل‌های موقت (Temporary Files) و پاک کردن برنامه‌های اضافی را انجام دهید.
مسلماً این موارد زمانی بدرد می‌خورند که شما درحال استفاده از یک کامپیوتر جدید باشید. اگر شما بخواهید جدیدترین نسخه فوتوشاپ را روی یک کامپیوتر قدیمی‌ با قدمت ۱۰ سال اجرا کنید، مطمئناً موفق نخواهید شد. حتی اگر اجرا هم شود، نمی‌توان برای عملکرد سریع آن کاری انجام داد. اما سوای کامپیوترهای قدیمی‌ و یا سیستم‌هایی که در شرایط ویژه هستند، باید قادر باشید از هر کامپیوتری بیشترین استفاده را کنید و با مراقبت از آن، از سرعت بیشتر آن لذت ببرید.
موارد مذکور در این مقاله را روی کامپیوتر کُند خود اعمال کنید تا تاثیرات آن را ببینید. راستی تجربه‌های خود را با ما و خواننده‌های زومیت در میان بگذارید.

ادامه خبر...


ابتکار، ابتکار، رمز پيروزي !

25 آبان 1391, 04:35

ابتکار، ابتکار، رمز پيروزي !

نويسنده : محمدحسين روانبخش

 وضع اقتصادي مملکت همچنان گل و بلبل است‌؛ قيمت‌ها مثل غنچه باز مي‌شوند و گل مي‌کنند، مردم هم مثل بلبل، درباره دولت زحمتکش چهچهه مي‌زنند! در چنين اوضاع و احوالي دولتمردان پر تلاش چاره‌اي ندارند جز اينکه سرشان را به کار ديگري گرم کنند، چنان که گويي در دوران اصلاحات هستيم و بعضي برادران در مرخصي بسر مي‌برند! اما هستند دوستاني که همچنان در اين اوضاع گل و بلبل تصميم‌هاي ابتکاري مي‌گيرند: محمود احمدي‌نژاد ديروز از محمدرضا رحيمي‌معاون اول خود خواست که هر چه سريع‌تر لايحه احياي سازمان ملي جوانان را براي ارايه به مجلس شوراي اسلامي‌تدوين کند. مستحضر هستيد که سازمان ملي جوانان دو سال پيش منحل شد و حالا شايد برادران فکر مي‌کنند که راه حل نجات از مشکلات مزمن اقتصادي، احياي اين سازمان فرهنگي است که الان جزيي از وزارت ورزش است . شايد هم برادران تصميم گرفته‌اند تا با اين روش، قيمت دلار را 900 تومان کنند! آفرين به اين همه هوش و ابتکار و مشت‌زني به دهان استکبار! با اين حال، شايد بعضي‌ها يادشان بيفتد که 5 سال قبل، دولت در يک اقدام ابتکاري ديگر، رويم به ديوار، گلاب به روي همه اقتصاد دانان، سازمان برنامه و بودجه را منحل کرد .اگر کسي انتظار دارد که در اين اوضاع و احوال گل و بلبل اقتصادي، لااقل آن سازمان دوباره احيا شود، عرض مي‌کنيم که اشتباه مي‌کند؛ به چند دليل:

1- دولت همه کارهايش ابتکاري است. ابتکار يعني اينکه وقتي اقتصاد مشکل دارد سازمان ملي جوانان احيا شود والا احياي سازمان برنامه و بودجه در وضعيت فعلي که به ذهن همه مي‌رسد و اصلا ابتکار نيست. اگر روزي مثلا پيتزا فروشان کشور دچار بحران شدند، شايد ابتکار احياي سازمان برنامه و بودجه به کار آيد!

2- سازمان برنامه و بودجه را خود دولت منحل کرده ولي سازمان ملي جوانان در پي طرح مجلس براي تشکيل وزارت جوانان منحل شد . به اين ترتيب اگر از آسمان سنگ هم ببارد، محال است که سازمان برنامه احيا شود ولي سازمان ملي جوانان را با هر بهانه مي‌توان احيا کرد!

3- اگر قرار بود که در اين گونه بحرانها، تصميماتي چون احياي سازمان برنامه و بودجه گرفته شود که ديگر وضعيت اقتصادي به اينجا نمي‌رسيد؛ پس لطفا از اين توقعات نداشته باشيد!

ادامه خبر...


زیاده ارزی نیست !!

20 آبان 1391, 02:44

زیاده ارزی نیست !!


هرجور كه به برخي از رويدادها نگاه مي‌كنيم بلكه قابل فهم و توجيه‌پذير باشد راه ندارد كه ندارد. قضيه از اين قرار است كه ارزش پول ملي كشور طي كمتر از دو هفته نصف شده است. اين اتفاق چند ماه پيش از آن نيز رخ داد كه طي آن 50 درصد از ارزش اين پول كم شده بود، اگر چنين اتفاقي در يك جامعه ديگر ديده مي‌شد نه‌تنها تعدادي از مديران و سياستگذاران بلكه برخي از فعالان اقتصادي يا مردم عادي هم مرگ را بر زندگي ترجيح مي‌دادند و به احتمال فراوان دست از زندگي مي‌شستند، زيرا چنين رويدادي كل اقتصاد را دچار چنان تلاطمي مي‌كند كه برخي را به زير و برخي را به بالا مي‌كشاند بدون اينكه هيچ نقشي در اين فراز و فرود داشته باشند. اين اتفاق همه پس‌انداز‌كنندگان را متضرر و وام‌گيرندگان و بدهكاران بزرگ بانكي را خوشحال كرده است. كساني كه با ارزهاي قبلي واردات كرده بودند، به يك‌باره با افزايش قيمت ارز، ثروت‌هاي كلان به جيب زدند، و كساني كه تعهدات ارزي داشتند، دچار خسارت‌هاي عظيم شدند. وضعيت قيمت‌ها در بازار دچار بحران شد، كمتر كسي جرات ريسك دارد، مردم هم مستاصل كه چه كار كنند؟ آناني كه درآمدهايشان ريالي است و اكنون بايد بر اساس دلار هزينه كنند! نظام حسابداري و بودجه دولت به كلي دگرگون مي‌شود. در يك لحظه درآمدهاي ريالي دولت از منابع ارزي دوبرابر مي‌شود، ترازنامه بانك مركزي با ارقام جديد بايد تنظيم شود و كل پروژه‌هاي عمراني دچار اختلال مي‌شود. حتي تداوم استخدام مربيان ورزشي هم با مسائل عديده‌يي روبه‌رو مي‌شود. هرجاي جامعه اعم از اقتصاد تا اجتماع و فرهنگ را بگيريد، از اين اتفاق تاثير مي‌پذيرد. فرصت‌هاي مطالعاتي استادان دانشگاه متوقف مي‌شود، بليت هواپيماها گران مي‌شود، صنعت توريسم بهت‌زده به انتظار نتايج نامعلوم نشسته است، صنعت نشر و چاپ سرگردان و دچار حيرت شده است. كارگران خارجي با دستمزدهاي موجود كار نمي‌كنند. در اين ميان دولتي‌ها هم گيج شده‌اند. گاه از صادركنندگان خواهش مي‌كنند كه ارزهاي صادراتي را به دولت بدهند، گاه تهديد مي‌كنند كه اگر ندهيد چنين و چنان مي‌شود و به زودي نوبت ما هم مي‌شود! مقررات پشت مقررات ابلاغ مي‌شود. صادرات 50 قلم كالا ممنوع مي‌شود، ولي هنوز يك هفته نشده معلوم مي‌شود كه جايي از كار اشكال دارد و مقررات جديدي وضع مي‌شود. مقررات قيمت‌گذاري براي كالاهاي وارد شده با ارز مرجع و 1260 توماني ابلاغ مي‌كنند، ولي معلوم مي‌شود كه نظام اجرايي لازم براي انجام اين مقررات را ندارند، زيرا نظام توزيع زمان جنگ سال‌هاست كه برچيده شده است! دست به دامان محدوديت واردات مي‌شوند. در حالي كه تا مدتي پيش از شير مرغ تا دسته‌بيل وارد كشور مي‌شد، اكنون به يك‌باره مقررات ممنوعيت وسيع وارداتي وضع مي‌شود، هر چند پيش از آن هم روشن بود كه دير يا زود به اين نقطه خواهند رسيد. بنابراين آثار و تبعات اين اتفاق روشن و ملموس است، ولي دريغ از يك كلمه بحث درباره علل به وجود آمدن آن. امروز بحث درباره اين است كه آيا نمايندگان، در اين باره از رييس دولت سوال كنند يا خير؟ درحالي كه اين بحث به كلي بي‌مورد است. زيرا اين سوالي است كه پيش از همه مردم از دولت و مجلس با هم دارند. نه آنكه مجلس از طرف مردم تصميم بگيرد كه سوال شود يا خير؟ مجلس و دولت با يكديگر بايد پاسخگو باشند.

اين نعل وارونه زدن است. مسوولان كشور اعم از دولت يا مجلس در همان لحظه اول بايد پاسخ‌هاي روشن و قانع‌كننده درباره اين واقعه ارائه مي‌كردند، نه آنكه الان سر اين چانه بزنند كه اسامي امضا‌كننده سوال از رييس دولت به حد نصاب رسيده است يا خير؟ يا قسم بخورند كه امضا كرده‌اند يا نه؟! فرض كنيد كه حتي يك نفر هم چنين سوالي را امضا نكرده ‌باشد، آيا نبايد به اين سوال پاسخ داد؟ به‌علاوه مگر افراد مسوول مي‌خواهند چه پاسخي بدهند كه اين همه جار و جنجال مي‌شود؟ اگر پاسخ قانع‌كننده داشته باشند كه حتما از اين پرسش استقبال خواهند كرد. ولي روشن است كه براي فرار از دادن پاسخ‌هاي كليشه‌يي و غيرقابل پذيرش است كه از طرح سوال اجتناب يا با آن مخالفت مي‌شود. حالا فرض كنيد كه تا يك ماه ديگر براي پاسخ دادن به مجلس آمدند، گمان مي‌كنيد چه خواهيم شنيد؟ پاسخي مثل پاسخ‌هاي قبلي. مجلس هم كه قادر به انجام كار موثري نيست. فقط اين نكته را شنوندگان فراموش نكنند كه اگر سوال‌كنندگان يا پاسخگويان در پايان پاسخ‌هاي خود از باب احترام گفتند، «زياده ارزي نيست» آن را با «زياده عرضي نيست» اشتباه نگيريد. البته اين تنها جمله معناداري خواهد بود كه خواهيد شنيد.
عباس عبدی

ادامه خبر...


تاریخی ترین بدرقه یار

20 آبان 1391, 01:20

تاریخی ترین بدرقه یار

 

  تلاش برای تعلیم و تربیت متعلمان و جویندگان همراه با صدق و صفای کم نظیر را از خصوصیات بارز این روحانی بزرگوار شناخته ام .    (از پیام امام خامنه ای )

خبر ارتحال عالم وارسته وشجاع وبازمانده شایسته از شاگردان امام کبیرمان،حضرت آیت العظمی سیدکرامت اله ملک حسینی را که بحق باید پدر معنوی استانهای جنوب کشور دانست شوک عظیمی برجامعه ولایتمدار ومتدین استان کهگیلویه وبویراحمد بود که هزاران چشم را گریان،صدها دل را غمگین وبرتن مردم سیاهپوشی را بهمراه آورد.

این جانب حسب توفیق از روزهای اولیه انقلاب اسلامی نام وچهره ی این مجاهد خستگی ناپذیر را ملاحظه وهمیشه مترصد بودم تا از خرمن دانش ومعرفت وکمال این ذخیره گرانقدر نسل پدیدآورنده انقلاب اسلامی خوشه ای بچینم،خداوند توفیق ونعمت عرض ادب را بر حقیر حاصل نمود ولذا موارد متعدد زانوی ادب در محضرشان برزمین زدم وهربار از دریای معلومات ومعارف ایشان چیزی جزشگفت زدگی وذوق بدست نیاوردم.

نه طلبگی دارم ونه آشنایی با فقه ومبانی فقهی دین،اما عمق این توانایی را صدها اهل فقه وفقاهت درمورد ملک حسینی ابراز داشتند والبته از مقام وجایگاه ایشان هم این انتظار می رفت ولی حیرت حقیر به تواناییهای دیگر این عالم آگاه بود.:

الف- در زمان مدیریت آقای آشنا روزی با شعرای استان به خدمت آقا رسیدیم وقتی شعرا اشعار خود را ارائه دادند این عالم دینی چه زیبا ،دقیق،علمی،تاریخی ومستند به نقد اشعار شعرای بیمار وارزش شعر نزد اعراب وایران کهن وایران معاصر را بیان داشت بطوری که احساس می کردی که یک پروفسور ادبیات به ارزیابی نشسته وایراد سخن دارد.

ب- سال 84 بمنظور آشنایی دکتر موسوی  امام جمعه سابق گچساران بهمراه جمعی از دوستان مقررشد که در مسجد فاطمه زهرا(س) درشیراز خدمتشان برسیم بعد از اقامه نماز مغرب وعشا عرض ادب نمودیم وهنگام معرفی دکترسیدفرج اله موسوی فقط اشاره کرد که از سادات طباطبایی ایذه هستم،وقتی نام پدر خود را بیان کرد آن سید جلیل القدر چون بزرگ سادات طباطبایی شروع کرد تمام انساب آقای موسوی ونقش آن سادات رادر تحولات خوزستان بسیار دقیق بیان داشت بطوری که آقای موسوی به بنده فرمودند من اکنون خود را شناختم .

ج- درخصوص تدوین تاریخ مبارزات استان بهمراه جمعی در سال 88 به محضرشان رسیده و وقتی مباحث تاریخ استان طرح شد چون کارشناس تاریخی وجامعه شناختی به معرفی طوایف وبزرگان وعشایر مناطق استان پرداخت بطوریکه گویا چندین پژوهش علمی از تاریخ وجغرافیا وجامعه شناسی ومردم شناسی را بازکرده ای ودرآن تورق می جوئی واستان شناسی رامی آموزی.

د- در بحث شناخت تاریخ اسلام وتحولات صدر ومیانه و متأخر حوادث دنیای اسلام یک دایرۀ المعارف کامل بود بطوری که میتوان ادعا داشت که در جنوب بی نظیر بودند.درعلم انساب خود یک بحرالانساب تمام برای شناخت امامزادگان ونوادگان ائمه اطهار علیه السلام بودند وقتی شروع به بیان انساب امامزادگان می نمود دریای کتب وعلوم مربوطه از کتابخانه آیت اله العظمی مرعشی نجفی تداعی می شد.

هـ- روح تعبد واخلاق والا و تعهد به انقلاب وامام ورهبری ایشان از ادب قلم حقیر خارج است که بیانی را عرضه بدارم.

ودریک کلام عرض کنم که ایشان را نباید یک روحانی وعالم دینی صرف دانست که یک گنجینه ادب ومعارف وتاریخ وعلم حدیث ورجال وفقه باید دانست که خط زیبایش نماد زیبائیهای درون وهنر بی بدیل آن مرحوم بود که در بیان حقایق و واقعیات جامعه شجاعت از اجداد به ارث برده وخلوص وصداقت را در عمل معنا می کرد.

اما روز وداع :

یکشنبه 14/8/91 قرارگذاشتیم با دوستانی دست بر تابوتش بگیریم تا شفیع مان باشد در قیامت نزد جده ارجمندش.صبح زود راه افتادیم با ورودبه یاسوج متوجه شدیم که چگونه چون قطره در دریای خروشان عزاداران غرق شدیم.نه جای پارک ماشین یافتیم ونه جای عرض ارادت. مسیر مادوان تا امامزاده قاسم (ع) را پیاده طی وهر لحظه خود را در برابر آنهمه جمعیت ناچیزتر یافتیم .

راستی ملک حسینی چه داشت که اینهمه عاشق گریان ونالان پیاده مسیر طولانی تشییع را پیموده وجسد را چون نگین حلقه زدند؟ کارخانه دار بود وصدها کارگر را نان می داد؟ مقام سیاسی حکومتی داشت وتشریفات ؟ اشراف زاده بوده و دربار و درگاه و حَشَم داشت؟                       

فرمانده نظامی بود وهزاران سرباز و پادگان را برایش گسیل داشتند؟ و...... ؟

چه بود؟ که بود؟ چه کرد؟ 

هزاران دل از پیروجوان ،دانش آموز و دانشجو،بسیجی وعشایر ،زن ومرد،روحانی ونظامی،پزشک ومهندس و... گویا قلب خود را در خاک نهادند.ای بسا که باید اذعان داشت که جهان به طفیل سادات برپاست.

اما آنچه در تاریخ ماندگار شد ودر دفتر خاطرات ثبت شد:

شکوه،حضور،عظمت وسیل خروشان بزرگترین بدرقه تاریخی یاری بود که در استان کهگیلویه وبویراحمد رقم خورد ومهر تأیید برولایتمداری وتدین مردمی است که به یمن تدبیر وشجاعت ملک حسینی علیه همه حکومت ها دست برماشه داشتند ودر دفاع از انقلاب واسلام پای در رکاب روحانیت انقلابی.این مردم امتحان وفاداری به کسی دادند که تا آخرین لحظه، وفادار به اسلام وانقلاب و ولایت فقیه ماند وغدیر را تجلی بخشید که به تعبیر رسای آقای طاهری : به برکت وجود علمای بزرگ وبی باک مانند آیت اله ملک حسینی خورشید ولایت که از غدیر طلوع کرد وعالم را نورانی کرده است. ما بگوئیم :

عادت ماست که بی باده ومی مست شویم           فارغ از میکده وهرچه درآن هست شویم

       عادت ماست که بـا اهـل وفـا یـارشویم            رشتـه زلـف بـگیریم و وفـادار شــویم

 

                         یادش جاودان باد وراهش پر رهرو

 

                                                                                                                                                یدالله مرادی

                                                                                                                                                 آبانماه 91 _ گچساران                                                                                                              

ادامه خبر...


پاسخگوي بي‌خبر آمد!

11 آبان 1391, 06:58

پاسخگوي بي‌خبر آمد!

 
نويسنده : محمدحسين روانبخش

 روزگاري دولت يک سخنگو داشت به نام برادر الهام که فقط چهار شغل ناقابل داشت! يعني اين برادر عزيز که در ابتداي دولت، فقط سه پست وزارت دادگستري، سخنگويي دولت و عضويت در شوراي نگهبان به عنوان حقوقدان را در اختيار داشت، از 11 تير 1386رئيس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز شده بود و کاملا واضح و مبرهن است که با چنين مشغله‌اي سخنگويي‌اش چقدر موثر و کارآ مي‌شود ! يک ماه بعد از چهار شغله شدن اين برادر زحمتکش، وزير صنايع آن زمان استعفا داد، ولي برادر الهام سخنگو، به خبرنگاران گفت: از اين امر اطلاعي ندارم! يک ساعت بعد از اين عمل به وظيفه سخنگويي، اما ثمره‌هاشمي‌مشاور احمدي‌نژاد خبر داد که استعفا پذيرفته شده و بعد هم در همان روز خبر انتصاب سرپرست آن وزارتخانه اعلام شد! اين شيوه سخنگويي گويا خيلي به مذاق برادر الهام خوش آمده بود چون اين کار را ادامه داد و برکناري وزير کشور و اقتصاد را در فروردين سال بعدش «دروغ سيزده » خواند و البته واضح و مبرهن است که دروغ سيزده بوقوع پيوست! سخنگو‌يي از چيزي خبر نداشت!

سال 88 دولت تصميم گرفت که سخنگو را عوض کند و اين اتفاق ناگوار افتاد! لابد مي‌پرسيد با توجه به سابقه برادر الهام ، چرا ناگوار ؟! پاسخ اين است که به جاي برادر الهام، دولت 3 سخنگو پيدا کرد ولي سه نفرشان به اندازه برادر الهام هم سخن نگفتند!

حالا از ديروز دوباره برادر الهام سخنگو شده است. خوش به حال دولت ! چون حالا مي‌تواند همه وظايف سخنگويي را به عهده اين برادر بگذارد. در هفته‌هاي اخير هيچکس از دولت درباره وضعيت نابسامان اقتصادي و اختلال در بازار ارز و طلا و ... سخن نگفت ولي از اين به بعد حتما برادر الهام در اين باره سخن مي‌گويد و همه چيز را به سبک قديم خود تکذيب مي‌کند.

واقعا خوش به حال دولت که بالاخره فهميد چگونه براي پاسخگويي، روش بي‌خبري را در پيش بگيرد!

نکته جالب ماجرا اين است که برادر الهام اين سيستم پـاسخگويي را از همين ديروز آغاز کرد و انتخاب خودش به عنوان سخنگو را نه تاييد کرد و نه تکذيب!

ادامه خبر...


راننده‌های ناشی در جاده‌های معیوب

10 آبان 1391, 09:32

راننده‌های ناشی در جاده‌های معیوب

صادفات رانندگی در ایران تمامی ندارد. سوانحی که اغلب منجر به مرگ می شوند. آن طور که آمارها می گوید هم جاده‌ها معیوب‌اند، هم راننده‌ها ناشی. در یک ماه گذشته اتوبوس‌های حامل مسافران ایرانی چندین بار تصادف کرده و کشته داده اند.
اتوبوس راهیان نور حامل دانش آموزان دختر بروجنی 26 نفر را به کشتن داد. اتوبوس حامل دانشجویان در همان روز 25 نفر را مجروح کرد. اتوبوس مسافران بندرعباسی در مسیر یاسوج - اصفهان پنج کشته و 17 مجروح بر جای گذاشت.
آمارهای سازمان پزشکی قانونی در شش ماه گذشته نشان می دهد تنها 1.2 درصد عامل تصادف به مرگ ایرانیان منشا اتوبوسی داشته است. این آمار قبل از ماه مهر را نشان می دهد چرا که طبق آیین نامه کمیسیون پزشکی راه آمارها با یک ماه تاخیر منتشر می شوند. مهر ماه اما روند مرگ اتوبوسی در ایران همزمان با آغاز مدارس و دانشگاه‌ها تشدید شد.
ایمنی جاده‌ها به عنوان یکی از مهم‌ترین دلایل بروز تصادفات جاده ای در ایران به حساب می آید. طبق آمارهای 6 ماه گذشته سازمان پزشکی قانونی که در اختیار« قانون» قرار گرفته؛ 10 هزار و 609 نفر از ایرانیان در جاده ها با خودروهای متفاوت کشته شده اند.
سال پیش سرپرست پژوهشکده بیمه ایران رقم خسارت‌های مستقیم و غیر مستقیم تصادفات در ایران را بیش از 7 درصد تولید ناخالص ملی کشور عنوان کرده بود. طبق آمارهای اعلام شده از سوی رئیس پلیس راهور در سال گذشته، ایران در میان 190 کشور دنیا، از نظر نبود ایمنی در جاده‌ها و تصادفات رانندگی رتبه 189 را به خود اختصاص داد.
اگرچه در 10 سال گذشته به گفته فرماندهان نیروی انتظامی، تعداد خودروهای کشور از سه میلیون به 12 میلیون خودرو رسیده اما به گفته بسیاری از کارشناسان حمل و نقل این همیت در 10 سال گذشته برای بهبود کیفیت جاده‌های کشور لحاظ نشده است. بسیاری از آنها معتقدند بزرگ‌نمایی در اعلام خطاهای انسانی به عنوان علل بروز سوانح رانندگی بیشتر شانه از مسئولیت خالی کردن مسئولان است.
نبود کیفیت در جاده‌ها در کنار خطاهای انسانی و نقص فنی، عوامل عنوان شده از سوی مقامات راهبان کشور برای حوادث رانندگی و مجموعه کشته‌هاست. عواملی که در سال گذشته تحت عنوان نتایج تحقیقات کارشناسان راهنمایی و رانندگی منتشر و مشخص شد "سهم مشکلات مربوط به جاده ها در تصادفات ایران 30 درصد، سهم اشتباهات انسان 52 درصد و سهم نواقص فنی خودرو 13 درصد بوده است."
با این حال اگرچه نخستین کسی که در یک حادثه رانندگی جان خود را از دست داد خانمی انگلیسی بود اما مقایسه تصادفات در ایران و انگلستان برای شفاف شدن جزئیات روندهای مدیریت این موضوع بسیار اهمیت دارد. در انگلیس تا سه برابر بیشتر از ایران خودرو در حرکت است ولی میزان‌ بروز تصادفات تا 32 برابر کمتر از ایران است، یعنی‌ می‌توان گفت به نسبت خودروهای موجود در ایران‌ حدود 100 برابر بیشتر از انگلستان تصادفات رانندگی‌ رخ می‌دهد.
طبق آمارهای ارائه شده از سوی سازمان پزشکی قانونی سه هزار و 496 نفر در شش ماه گذشته بر اثر تصادف خودروی سواری درگیر با خودرویی دیگر و یا عابر پیاده کشته شده اند که 33 درصد از کشته شدگان در این مدت را شامل می شود. بعد از آن بالاترین درصد کشته شده‌ها 2 هزار و 990 نفر اعلام شده که 28.2 درصد را به خود اختصاص داده و طبق جدول ارائه شده از سوی سازمان پزشکی قانونی خودروی درگیر نداشته است.
طبق گفته رئیس روابط عمومی سازمان پزشکی قانونی، خودروی درگیر به خودرویی گفته می شود که تلفات حادثه رانندگی در آن خودرو بوده اند، به طور مثال با تصادف یک کامیون به یک سواری، 4 سرنشین سواری مرده اند، این 4 نفر فوتی‌های خودروی درگیر محسوب می شوند اما خودروی مورد استفاده یعنی خودرویی که در تصادف مقصر و مؤثر بوده است.  طبق آمارهای شش ماه گذشته کشته های مینی بوس149نفر را شامل می شود که 1.4 درصد کشته شده ها را تشکیل می دهد. این آمار همچنین فراوانی کشته‌های اتوبوس در ایران را 191 نشان می دهد که 1.8 درصد از کشته ها را شامل می شود. کشته های کامیونت نیز 335 نفر هستند که 3.2 درصد می شود. مرگ با کامیون نیز 813 نفر را به کشتن داده که 7.7 درصد از کشته های 6  ماه گذشته است. همچنین این آمارها با مرگ580نفر بر اثر تصادف تریلی که  5.5 درصد است ادامه می یابد. به این آمار باید مرگ580 نفر با موتورسیکلت را نیز اضافه کرد که درصدی 5.5 را نشان می دهد. دوچرخه نیز 9 نفر را در 6 ماه گذشته در ایران کشته که یک درصد شده و همچنین تصادف آمبولانس هم 11نفر را کشته که حدود 0.1 را دربر می گیرد. همچنین ماشین های کشاورزی67، تانکر حمل مواد خطرناک 29 نفر، ماشین های راه سازی39 نفر، سایر116نفر و نامعلوم علت تصادف 374 کشته ایرانی است. این تعداد 10 هزار و  609 نفر را در بر می گیرد که در مجموع 100 درصد کشته‌های خودروهای درگیر را شامل می شود. در میان کشته شدگان تصادف در 6 ماه گذشته جاده‌های ایران بیشترین آمار سنی متعلق به سنین 50 سال و بالاتر است که دو هزار و 882 نفر را شامل می شود و این رقم بالاترین درصد کشته شدگان یعنی 27.2 درصد است. بعد از سالخورده‌ها سنین 17 تا 24 ساله‌ها بیشترین فراوانی کشته شدگان هستند که 17.6 درصد را شامل می شوند و بعد از جوانان 30 تا 39 ساله‌ها هستند که 16 درصد مرگ بر اثر حادثه تصادف را تجربه کرده اند.
همچنین 1283 نفر از  ایرانیان 40 تا 49 ساله ها با تصادف به کام مرگ رفته اند که 12.1 درصد کل کشته های 6 ماه گذشته را شامل می شوند.  سنین 25 تا 29 ساله‌ها نیر گروه سنی بعدی است که با 1215 کشته  با 11.5 درصد در لیست کشته شده های تصادف جای گرفته اند. بعد از این گروه کودکان زیر 10 سال با 990 کشته و 9.3 درصد جایگاه بعدی را دارند. همچنین باید به این مجموعه متنوع گروه های سنی 11 تا 17 ساله ها را اضافه کرد که در 6 ماه گذشته 621 نفر از آنها در کشور کشته شده که درصد 5.9 را به خود اختصاص داده اند. همچنین در نهایت سنین نامشخص در میان کشته شدگان 47 نفر هستند که چهار دهم درصد کشته‌ها را شامل می شوند و رقم بسیار زیاد 10 هزار 609 کشته را در طول 6 ماه گذشته را تکمیل کرده اند. با این حال مقایسه آمارهای اعلام شده از سوی‌ سازمان پزشکی قانونی در سال‌های 1378 تا  1382 که حدود صد هزار نفر در تصادفات رانندگی در کشور جان باخته بودند با سال گذشته(سال 90) که 20 هزار و 68 نفر در حوادث رانندگی جان خود را از دست دادند و مقایسه آن با آمار سال 1389 که 23 هزار و 249 نفر در حوادث رانندگی کشته شدند و همینطور آمار مرگ و میر 6 ماهه گذشته سال 91 که 10 هزار و 609 نفر را شامل می شود ، روندی کاهشی را نشان می دهد اما به گفته متولیان امور سلامت و طول عمر و نیروی انتظامی کشور رقم فعلی کشته شده ها هنوز هم رقم بالایی است.

ادامه خبر...


نظرشما در مورد سیستم؟